eitaa logo
قرار سه شنبه‌ها
124 دنبال‌کننده
374 عکس
49 ویدیو
0 فایل
✨️هر هفته یک دورهمی با طعم کتاب 📌با حضور خانواده معظم شهدا، نویسندگان برجسته و اهالی نشر 📚وابسته به انتشارات شهید کاظمی با ما در ارتباط باشید: @shahidkazemi313
مشاهده در ایتا
دانلود
📚معرفی کتاب 🏔اسم اردوی جهادی که می آید‌، ناخوداگاه تصویر ساختن مدرسه و مسجد و بیل زدن از ذهنمان عبور می کند. جهادی ها در هر حادثه طبیعی صف اول کمک به مردم اند، بی منت! آنها خوب درک می کنند که مردم ولی نعمت اند. بیشتر از هر کسی می دانند معنی عشق چیزی جز خدمت نیست! مگر باز کردن گره کار مردم شب و روز و سرما و گرما میشناسد؟ 🔸شِمرون کُناردون؛ روایت زندگی جهادی مردی است که جوانی اش را برای این مسیر گذاشت. این کتاب از دیدِ مغز متفکرِ قرارگاه جهادی امام رضا(ع)، نوشته شده است. کسی که وقتی پولی ته حساب نمانده بود، از دارایی های خودش هدیه میداد. کفش نو چرم اش را با دمپایی های پاره مرد معتادی که تازه جرقه تغییر در وجودش خورده بود، عوض کرد. ساعت مچی اش را در یک مزایده به نفع محرومان فروخت. ❗️اگر شنیده ها از وضعیت مناطق محروم را باور نکردید، تصاویر مستند در پایان هر قسمت قانعتان می کند. یکی از نمونه های باور ناپذیر کانکسی است به اسم مدرسه! موقعیت مکانی اش؟ لبه پرتگاه و کمی دور تر از روستا سیرکانه کاکاوند شرقی. امکانات مدرسه؟ ۶ صندلی شکسته و تخته سیاهی کوچک. اصلا بگوییم با همه اینها کنار بیاییم؛ اینکه کانکس را دو منظوره استفاده می کردند چه؟ نیمی کلاس درس و نیمی آخور گاو و گوسفندها. زندگی در یک اتاق ۲ در ۳ بدون امکانات اولیه. سه روز تب کردن از درد دندان. نداشتن هزینه درمان و عدم وجود درمانگاه! ✨او نه تنها دایره جهاد را محدود به داخل مرز ایران و مسلمانان نمی دانست بلکه برای کمک به مسیحی ها و ارامنه هم از هیچ کاری دریغ نمی کرد. 🔹با همه درگیری هایش، از اینکه نمی‌توانست وقت زیادی برای خانواده اش بگذارد ناراحت بود. همیشه پایان مکالمه با پدر و مادرش یک "شرمندگی و حلال کنید" ضمیمه می‌کرد. 💫خودمانیم این یک قلم توصیه پدرت را خوب عملی کردی. _ فقط عاقبت بخیر شو، حالا هر جور که خودت میدونی. ✅ مشاهده و خرید اینترنتی کتاب شمرون کنار دون https://b2n.ir/p31632 ✅ خرید پیامکی ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ ✅ خرید تلفنی ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ https://eitaa.com/gharar_info
✨مادرانه‌ترین کتاب مدافعان حرم کتاب روایت زندگی ساده و به دور از شعار شهید مدافع حرم زکریا شیری است. 🔸رسول ملاحسنی نویسنده آثار یادت باشد و هواتو دارم، به خوبی در این کتاب به نقش مهم مادر در تربیت پرداخته است. این اثر به نقل از مادر شهید شیری، در دوازده فصل به نگارش درآمده است. 🔹شهید پایه‌های زندگی‌اش را روی احکام دین بنا کرده بود. او ثابت کرد که عمل به حکم خدا منافاتی با شادی و لذت بردن از دنیا ندارد. خواهر و برادر‌ها و حتی داماد‌ها از سر به سر گذاشتن و شیطنت‌هایش در‌امان نبودند. 🔻همانطور که مادر برایش بهترین مربی و دوست بود؛ خودش هم همین نقش را برای دوستان و خانواده‌اش ایفا می‌کرد. از دقت روی انتخاب فرش اتاق فرزندش بگیر تا حساسیت روی وضعیت سربازانش. حتی در یک دفترچه مشخصات سرباز‌ها و وضع مالی و خانوادگی‌شان را یادداشت کرده بود تا به آن‌ها رسیدگی کند. 💫شما هم در پایان این کتاب به این جمله از امام خمینی می‌رسید: از دامن زن است که مرد به معراج می‌رود. ✅مشاهده و خرید اینترنتی کتاب کاش برگردی https://yun.ir/52xxp3 ✅ خرید پیامکی ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ ✅ خرید تلفنی ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ 🍀 هر هفته یک دورهمی با طعم کتاب https://eitaa.com/gharar_info
✂️برشی از کتاب وسط آشپزخانه سفره انداخته بودم و نان‌هایی که خریده بودم را تا می‌کردم. به آخر کار که رسیدم با شمردن نان‌ها متوجه شدم یک نان بیشتر برداشته‌ام. با دست روی زانو زدم و به زکریا که پیچ شیر آب را باز کرده بود و داشت واشر‌های آن را عوض می‌کرد، گفتم: دیدی چی شد؟ اشتباهی‌یه نون بیشتر برداشتم. یادم باشه فردا که رفتم نونوایی‌یه نون کمتر بردارم. زکریا گفت: باید اون‌یه دونه نون رو ببری پس بدی ننه. اونم همین الان! گفتم: چه فرقی می‌کنه؟ فردا میرم حساب می‌کنم دیگه. توی این سرما چه جور این همه راه رو تا نونوایی برم؟ زکریا آچار به دست جلوی من زانو زد و گفت: از کجا می‌دونی تا فردا زنده‌ایم؟ نوکرتم دربست‌. پاشو بریم خودم با ماشین می‌رسونمت. 📚کاش برگردی ✍🏻به قلم: محمدرسول ملاحسنی ✅مشاهده و خرید اینترنتی کتاب کاش برگردی https://yun.ir/52xxp3 ✅ خرید پیامکی ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ ✅ خرید تلفنی ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ 🍀 هر هفته یک دورهمی با طعم کتاب https://eitaa.com/gharar_info
✂️برشی از کتاب سوار ماشین شدیم‌. مرتضی دکمه پخش را زد و مداحی‌ای که پخش می‌شد، از روضه خوانی رد شد و سریع رفت روی بخش سینه زنی. گفتم: چرا عوض کردی؟ تازه می‌خواست روضه بخونه. گفت: نباید شنیدن روضه برای گوش هامون عادی بشه. شنیدن روضه حضور قلب می‌خواد. شرایط خودش رو داره. باید وقتی باشه که تمام حواس آدم به محتوای روضه باشه و بتونه اشک بریزه. 📚هواتو دارم ✍🏻به قلم: محمدرسول ملاحسنی ✅ مشاهده و خرید اینترنتی هواتو دارم: http://yun.ir/231gpb ✅ خرید پیامکی ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ ✅ خرید تلفنی ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ 🍀 هر هفته یک دورهمی با طعم کتاب https://eitaa.com/gharar_info
✨عاشقانه ترین کتاب مدافعان حرم پاییز بوی فراق می‌دهد. مجبورت می‌کند جرعه جرعه دلتنگی را سر بکشی؛ به‌امید آنکه روز‌های سرد و بی‌روح‌اش بگذرد. فرزانه تکیه گاه مطمئن‌اش را پیدا کرده بود. _ حمید همون کسی هستش که میشه تا ته دنیا بدون خستگی باهاش همراه شد. مهرشان در مهرماه به دل یکدیگر نشست. هنوز پاییز پای دوری و دلتنگی را وسط نکشیده بود. فعلا وقت ریشه دواندن نهال عشق در قلب‌ها بود. خبری از عید و شکوفه و بهار نبود؛ اما همه چیز نو به نظر می‌رسید. خاطرات مشترکشان در کافه‌ها و امامزاده کلید خورد. مزار شهدا پاتوق اصلی‌شان بود. در قطعه‌ها با فاصله از فرزانه راه می‌رفت و می‌گفت: ممکنه همسر شهیدی ببینه یاد شهیدش و روزایی که با هم بودن بیوفته و دل تنگ بشه. حمید رنگ تغییر را روی زندگی عادی‌شان کشید. میگفت: عمر ما کوتاه‌تر از اینه که بخوایم به بطالت بگذرونیم، بیا‌یه برنامه بریزیم که زندگی متاهلیمون با مجردی فرق داشته باشه. با‌ایده‌هایش زندگی‌شان فرق کرد. زمزمه ماموریت جدید که در خانه پیچید؛ تغییر بیشتر از قبل خودنمایی کرد. ترس از دست دادن که به دلت ضمیمه شود، قطار دنیایت مسیرش را گم می‌کند. مردد می‌شوی پا بندش کنی و پر پروازش را بچینی یا خودت یکی یکی بند‌های تعلق را جدا کنی. روز وداع، اشک‌های تردید بی‌اجازه باریدند. دست‌هایش را گرفت و گفت: گریه‌ات دلمو لرزوند، ولی‌ایمانمو نمی‌تونی بلرزونی. عقربه‌های ساعت لج کرده بودند و پر سرعت‌تر از همیشه حرکت می‌کردند. _ جور باشه حتماً بهت زنگ می‌زنم، فقط‌یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم. به حمید گفت: پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو می‌فهمم. پله‌ها را که پایین می‌رفت برایش چند بار دست تکان داد و بلند بلند گفت: یادت باشه! یادت باشه! سوریه نقطه پایان آخرین فصل زندگی عاشقانه‌شان شد. گفته بود زیر ۴۰ روز منتظرش نباشند. برگشت؛ چه برگشتنی! شهادتش مثل شکستن شیشه ادکلنی تلخ بود. بوی خوشش همه جا را پر کرد؛ اما تلخی‌اش سهم فرزانه شد. تلخی که طعم شیرین ما رَأیتُ اِلّا جَمیلا می‌داد. 🍀 هر هفته یک دورهمی با طعم کتاب https://eitaa.com/gharar_info
📚همه چیز همینجاست کتابِ "آرام جان" را به گونه‌ای شیوا و با صلابت به توصیف نشسته بود. مادر شهید را می‌گویم. شهید محمد حسین حدادیان، شهیدِ یورش و محاصره‌ی فرقه‌ی ضاله‌ی درویش گنابادی. به لحظه‌ی شهادت که می‌رسد روضه‌ی مجسّم فرزند را با صلابت فاطمی نجوا می‌کند. شهید محمد حسین حدادیان را دراویش گنابادی پس از به اسارت گرفتن به شهادت رساندند. کتاب آرام جان نوشته‌ی محمد علی جعفری به انتشاراتیِ شهید کاظمی می‌تواند گویای خوبی برای شهادت این عزیز وطن و امنیت باشد. نکته‌ی خوب این کتاب وجه‌های تربیتی مادر و فرزندی است که در لحظه‌ی شهادتش فقط ۲۲ سال داشته است. چَشم‌های محمد حسین همیشه در برابر مادر به تعظیم بوده‌اند و حالا مادر با محمد حسین قلبش حیات را تجربه می‌کند. ✍️ مهتا صانعی 🆔https://eitaa.com/gharar_info
📚"درگاه این خانه بوسیدنی است" خاطرات نا‌گفته فروغ مُنهی؛ مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقی‌پور. 💫مادر جوانی که روزهای جوانی‌اش به داغ جگرگوشه‌هایش گذشت و خم به ابرو نیاورد. شیرزنی توصیف نشدنی که در صفحات این کتاب فقط گوشه‌هایی از صبر زینب‌گونه‌اش به تصویر کشیده شده است. مادری نمونه که علاوه بر تقدیم سه فرزند خود، افتخاری همسری جانباز دوران دفاع مقدس را دارد. 🌷اولین شهید این خانواده شهید داود خالقی‌پور، متولد۱۳۴۴ است که در سال۱۳۶۲ طی عملیات‌ خیبر در جزیره‌ مجنون به فیض شهادت نائل آمد. دو شهید دیگر این خانواده نیز رسول و علیرضا متولدین۱۳۴۶ و ۱۳۵۰ بودند که به طور همزمان در سال ۱۳۶۷ در منطقه شلمچه، عملیات پاسگاه‌زید در آغوش یکدیگر آسمانی شدند. ✅مشاهده و خرید اینترنتی کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است : https://b2n.ir/p92986 📢شما هم رسانه باشید 🍀هر هفته یک دورهمی با طعم کتاب! 🌻در قرار بعدی منتظرتان هستیم 🆔https://eitaa.com/gharar_info