هرکس میخواهد شرایط به گونه ای باشد که تا کنون نبوده،
خودش باید به گونه ای شود که تاکنون نبوده است.
#زندگی_مهدوی
#زندگی_پاک
#زندگی_معنوی
#زندگی_به_رنگ_خدا
@gharare12
🌷(زندگی معنوی_ قدم یازدهم)🌷
یکی از اسمهای نورانی خداوند اسم «قائم» است و یکی از معانی اسم قائم؛ حاضر است.
با این بیان، الم یعلم بان الله یری؛ یعنی خداوند بیننده، خداوند حاضر است. هماینک میبیند و هم اینک حاضر است، با هر سطری که مینویسید او حاضر است، با هر رفتاری که میکنید، او حاضر است، و با هر فکری او حاضر است و میبیند.
منجی پایان دوران یکی از مظاهر اسم «قائم» حق است. اگر منجی مظهر اسم قائمِ حق است، پس همانند قائم بودن حق که حاضر است، او نیز حاضر است.
آیا ممکن است خداوند حاضر، قائم و بیننده باشد اما ولیٌ او حاضر نباشد
#زندگی_مهدوی
#زندگی_معنوی
#زندگی_پاک
#زندگی_به_سبک_خدا
#قرار_دوازدهم
@gharare12
امام زمان علیه السلام، یکی از مظاهر اسم «قائم» حق است.
اگر منجی مظهر اسم قائمِ حق است، پس همانند قائم بودن حق که حاضر است، او نیز حاضر است،اعمال مارا می بیند و به افکارمان آگاه است
آیا ممکن است خداوند حاضر، قائم و بیننده باشد اما ولیٌ او حاضر نباشد
#زندگی_مهدوی
#زندگی_معنوی
#زندگی_پاک
#زندگی_به_سبک_خدا
#قرارِ_دوازدهم
@gharare12
🌷(زندگی معنوی_ قدم دوازدهم)🌷
در کلاس زندگی گاهی باید نشست و حضور و غیاب کرد. ببینیم حاضر کیست و چه کسی غایب است؟
خداوند همیشه حاضر و ظاهر است و هرگز غایب نبوده است. این ما هستیم که غایبیم.
خدا همواره حاضر است و غیبت، وصف ما آدمیانِ محجوب است.
حجتِ خدا نیز اینگونه همیشه حاضر و ناظر است. اما ما وصف خود را به ولیّ خدا نسبت می دهیم.
امام زمان علیه السلام، حاضر است و ما غایبیم. اما عجیب آن است که خود را حاضر میدانیم و او را غایب.
در احادیث درباره موعود قائم آمده است؛ او شما را میبیند و شما را میشناسد اما شما او را میبینید ولی معرفت به او ندارید و او را نمیشناسید.
حال سوال مهمی رخ می دهد و آن اینکه؛ آیا میشود به موجود بزرگی که حاضر است بگوییم «بیا»؟
سزاوار است به خودمان بگوییم «برو»
#زندگی_مهدوی
#زندگی_معنوی
#زندگی_پاک
#زندگی_به_سبک_خدا
#قرارِ_دوازدهم
(زندگی معنوی_ قدم سیزدهم)🌷
گاهی باید بنشینیم و از خودمان سوال کنیم چرا ما نمی توانیم عالم غیب را ببینیم؟ چرا انسان ها معمولا نمی تواند پشت پرده این عالم را تماشا کند؟ یافتن پاسخ مناسب این سوالات باعث می شود؛ اولا خودمان را بهتر بشناسیم و در ثانی در مسیر سیر و سلوک و تقرب به خداوند متعال، یاریمان کند.
«انسانها، دوساحتی هستند. یک بعد؛ ماده و جسم و بعد دیگر؛ روح و روان.
ماده، منشأ خلقت است و رشد ما نیز به کمک ماده است و این تا زمان مرگ و انفکاک روح از جسم ادامه دارد.
از سوی دیگر ماده، منشأ غیب و حجاب است. هر شیء مادی اجزائی دارد. هیچ جزء یک شیء مادی، از جزء دیگر آن آگاه نیست. و هنگامی که آگاهی و هوشیاری در ماده نباشد ماده عینِ غیب و حجاب است. پس منشاء حجاب در عالم هستی ماده است. برخلاف روح که عین هوشیاری و هوشمندی است .
اگر انسان بخواهد به سمت هوشیاری و هوشمندی برود، باید از ماده فاصله بگیرد. منقطع شدن از ماده قطع علاقه کردن، بریدن، کاستن و کاهش علاقه است.
راه کسب معرفت، انقطاع و رهایی از ماده است. در ادبیات دینی به رهایی از ماده «زهد» گفته می شود.
زهد، کنارهگیری از جهان بیرون و انزوا گزیدن نیست.زهد نفی طبیعت نیست، بلکه نفی علقه به طبیعت و دنیاست.
زهد امری بیرونی نیست بلکه درون نیست»
#زندگی_مهدوی
#زندگی_معنوی
#زندگی_پاک
#سبک_زندگی_اسلامی