عمو
امید
آب
عطش
تصور کن خیمه ای که کودکان از شدت گرما از نمناکی خاک بهره می گیرند با بالا زدن لباس و لمس کردن خاک نمناک
تصور کن کودکی بهتر بگویم نوزادی که طبق روایتی 40 روزش است گو طبق بعضی روایتی 6ماهه
اما مهم عطش اوست و مادری که شرمنده ی نگاه فرزندش است....
آنگاه که سکینه، عزیز دل عمو
می بیند که عمو جان، به اذن پدر
قصد ٱب اوردن دارد.
تصور کن آنگاه که کودک
قد رشید عموجان، بازوهای قوی عموجان به یاد می آورد ، با امید وصف نشدنی خرامان راه می رود
بقیه کودکان را به صف می کند
و بگوید عموم آب میاره.
آه از امیدی که....
فقط عطشش مانده....
عطش
عطش
عطش
#روضه_کلمات
@gharare_andishe
چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدی است
آن به که کار خود به عنایت رها کنند...
#روضه_کلمات
@gharare_andishe
آب آور را زدند
ناله ای پیچید در خیمه
که لشگر را زدند....
#روضه_کلمات
@gharare_andishe
نزدیک غروب بود
دلم گرفته بود و جایی مناسب تر از حیاط خانه
زیر درخت زیتون و انگور نبود
همین که نشستم متوجه برگه های زردی که به آرامی از درخت انگور به زمین می افتاد شدم
قصد تمیز کردن حیاط را داشتم
اما انگار کسی می گفت: دست نگه دار
عمیق تر که شدم حس کردم
انگار هر چه به عاشورای حسینی نزدیک می شویم
حتی بقیه موجودات هم به گونه ای پریشانی خود را ابراز میکنند
و به زبان اشاره به ما می گویند "به عاشورا نزدیک می شویم"
عاشورا
عطش
غربت و تنهایی
#روضه_کلمات
@gharare_andishe
امشب به ماه کمی بنگر آن همان ماه هست که شاهد مناجات حسین بود
#روضه_کلمات
@gharare_andishe
و امام چراغها را خاموش کردند تا نور دل یاران دیده شود...
#روضه_کلمات
@gharare_andishe
عاشورا بخشی از تاریخ نیست عاشورا همه تاریخ است که اگر خوب بنگری آن را در حال وقوع می یابی عاشورا حقیقتی زنده ست زنده زنده شاید از همین روست که باید برای قلب محزون و داغدار امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف، صدقه داد زیرا ایشانند که وقوع آن را نظاره گرند و سنگینی این مصیبت قلب نازنینشان را به سختی می فشارد.. آجرک الله یا مولی در مصیبت جدتان حسین علیه السلام، آجرک الله یا مولی در مصیبتی که آسمان و زمین تحمل آن را ندارند...
عاشورا به اندازه تمام زمان ها و مکان ها که حتی فوق زمان و مکان وسعت دارد. وسعتی به اندازه حق، راستی به کدامین غم بگرییم و بر کدامین سوگ فغان و شیون کنیم ... غم علی اکبر یا علی اصغر، غم عباس یا بی پناهی اهل حرم ... وای که اگر نام حسین علیه السلام نبود، آن به آن از سنگینی این بار جان ها قالب تهی می کرد و این است معنای "حسین آرام جانم... حسین روح و روانم"
عاشورا چگونه عالم را در خود جای دادی چگونه صحنه های ثقیل و پرده های پر رمز و راز را به رخ عالم کشیدی ای ملایک آری تنها این صحنه های عظیم است که میتواند مترجم انی اعلم مالایعلمون خدا شود و تنها خالق این صحنه هایند که ترجمان تبارک الله احسن الخالقین اند...
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
وعلی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
#روضه_کلمات
@gharare_andishe
کافیست کاسه ای آب برداری و به آن خیره شوی
حرفهایی برای گفتن دارد که تا حال در هیچ کتابی ندیده و در هیچ روضه ایی نشنیده ای
آب
روضه می خواند
از زمانی که ارثیه مادر از فرزند دریغ شد
از لحظه ای که مادر تشنگی طفل شیرخوار را دید و کاری از دستش بر نمی آمد جز شرمندگی...
تا وقتی که مادر آب نوشید و شیون زدنش آغاز شد.
و آقا زين العابدين عليه السلام با دیدن آب، منقلب میشدند..
دشمن از پیر و جوان سیر شد از آب ولی....
قطره ای کودک شش ماهه از آن آب نخورد...
مادر آب کجایی؟...
#روضه_کلمات
@gharare_andishe
دیگر چگونه روی دو پایم بایستم!
وقتی به نیزه تکیه زدی تا بایستی...
عمري گریه به یاد روزی که به اندازه تمام تاریخ است
و این روز را با اشک تسری دادن تا هر روز عاشورا باشد و هر زمینی کربلا...
دعایی میطلبد که هر لحظه زندگی جاری باشد، هنگام صبح و شام، به وقت دیدن هلال ماه، با هر نفسي که برمی آید و هر نفسی که فرو می رود...
و دعا همان اشک است که میریزد و اشک همان دعاست که جاری میشود تا روندگان را به کربلا برساند...
به راستی کربلا را چگونه می توان دید؟
بعد کربلا چگونه می توان بود و تاب آورد؟ جنگی دوباره که تازیانه وجدان است نه کربلایی بودن!
گویی کربلایی بودن بعد کربلا، صبري از جنس کربلا میطلبد!
کربلایی بدون جنگ، از جنس اشک...
و این صبر چه کربلایی است برای خودش...
#روضه_کلمات
@gharare_andishe