eitaa logo
📚📖 مطالعه
101 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
173 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... @athar_shahid و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۵ / ۳ ۱۰. «کسى که در کشف حقیقت امور شکیباتر باشد»; (وَ أَصْبَرَهُمْ عَلَى تَکَشُّفِ الاُْمُورِ). به یقین اگر قاضى عجول و شتاب زده باشد حقیقت امر مخصوصاً در دعاوى پیچیده براى او روشن نمى شود; اما اگر صبور و شکیبا باشد و در صادر کردن حکمِ نهایى شتاب نکند بهتر مى تواند حق را به حق دار واقعى برساند. معناى این سخن آن نیست که مانند زمان ما رسیدگى به پرونده ها را هر روز به بهانه اى به تأخیر بیندازند و گاهى فیصله یک نزاع سال ها به تأخیر بیفتد. مخصوصاً اگر پاى وکلاى پشت هم انداز در میان باشد که گاه با یک بهانه کوچک رسیدگى به پرونده اى را چند ماه به عقب مى اندازند. ۱۱. «کسى که به هنگام آشکار شدن حق در انشاى حکم از همه قاطع تر باشد»; (وَ أَصْرَمَهُمْ(۱۲) عِنْدَ اتِّضَاحِ الْحُکْمِ). اشاره به اینکه محتاط بودن قاضى و شکیبا بودن در برابر طرفین دعوا و جستجوى حدّاکثرى ادله به این معنا نیست که در مقام انشاى حکم گرفتار وسواس شود و با روشن شدن حق در انشاى حکم امروز و فردا کند، بلکه باید مانند شمشیرى برنده نزاع را با انشاى حکم قاطع پایان دهد و به پیامدها و آثار متعاقب آن نیندیشد، چرا که معمولاً انشاى حکم به نفع یکى از دو طرف دعوا موجب ناراحتى طرف مقابل و حامیان و دوستان و گاه طایفه و قبیله او مى شود و این لازمه طبعیت قضاوت است و آن کَس که در این امور مى اندیشد و مى خواهد احتیاط کند نباید بر مسند قضا بنشیند. ۱۲. امام(علیه السلام) در آخرین وصف از اوصاف قاضى شایسته و لایق مى فرماید: «از کسانى که ستایش فراوان، او را نسازد (و فریب ندهد) و مدح و ثناى بسیار او را به ثنا خوان و مدح کننده متمایل نکند»; (مِمَّنْ لاَ یَزْدَهِیهِ(۱۳)إِطْرَاءٌ(۱۴) وَ لاَ یَسْتَمِیلُهُ(۱۵) إِغْرَاءٌ(۱۶)). ناگفته پیداست که افراد خودخواه و خودپسند🤩 هنگامى که از سوى کسانى تمجید و ستایش شوند ممکن است از مسیر حق باز گردند و روى حُبّ ذات به ثناخوان علاقه مند گردند و به سبب همین علاقه حکم را ظالمانه به نفع او صادر کنند. امام تأکید مى کند که این قبیل افراد لایق مقام قضاوت میان مسلمانان نیستند، هرچند صفات دیگر در آنها موجود باشد. آن گاه امام به دنبال ذکر این صفات دوازده گانه که هر یک از دیگرى برتر و مهم تر است به قضاتى مى پردازد که هنگام روبه رو شدن به پیچیده ترین پرونده ها بتوانند با کمال هوشیارى و حق را از باطل تشخیص دهند و بر طبق آن حکم کنند، هرچند صاحب حق ضعیف ترین فرد جامعه و مخالف آن قوى ترین افراد باشند و همان گونه که امام در پایان این اوصاف مى فرماید: «و البته این گونه افراد کم اند»; (وَ أُولَئِکَ قَلِیلٌ). ولى مهم این است که با صبر و حوصله و بررسى همه جانبه باید این قلیل را از میان نخبگان یافت و بر کرسى قضاوت در میان مسلمانان نشاند. سپس امام(علیه السلام) به دنبال بیان اوصاف به ذکر وظایف زمامدار در برابر چنین قضاتى مى پردازد و سه دستور بسیار مهم درباره آنها صادر مى کند. نخست مى فرماید: «سپس با جدیت هرچه بیشتر داورى هاى او را بررسى کن»; (ثُمَّ أَکْثِرْ تَعَاهُدَ(۱۷) قَضَائِهِ). اشاره به اینکه، هرچند واجدان این صفات مورد اعتمادند، با این حال چون مسأله قضاوت بسیار مهم است و ممکن است گاه گرفتار اشتباه و خطأ یا انحراف شوند، بازرس هایى بفرست تا احکام قضایى آنها را بررسى کنند و یا خودت از نزدیک پاره اى از قضاوت هاى آنها را بررسى کن که این کار قاضى را در طرفدارى از تقویت مى کند. البته این سخن بدان معنا نیست که در نظام قضایى اسلام مسأله تجدید نظر وجود دارد، بلکه به این معناست که اگر خطاى مسلمى دیده شد حکم، ابطال گردد و دادرسى از سر گرفته شود. در دستور دوم مى فرماید: «در بذل حقوق به او سفره سخاوتت را بگستران آنچنان که نیازش را از میان ببرد و حاجتى به مردم پیدا نکند (مبادا خداى نکرده آلوده به رشوه خوارى گردد)»; (وَ افْسَحْ لَهُ فِی الْبَذْلِ مَا یُزِیلُ عِلَّتَهُ، وَ تَقِلُّ مَعَهُ حَاجَتُهُ إِلَى النَّاسِ). اشاره به اینکه یکى از عوامل فساد دستگاه قضایى کم بودن حقوق قضات و کارمندان دستگاه قضاوت است. باید براى آنها حقوق بالایى در نظر گرفت تا از زندگى آبرومند معقولى بهره مند باشند و کمتر فکر قبول رشوه را در سر بپرورانند. مى گویند: امروز در بعضى از کشورها براى حقوق، چک سفید به دست قضات مى دهند تا هرچه نیاز دارند در آن بنویسند. این سخن خواه راست باشد یا مبالغه و دروغ از این حقیقت خبر مى دهد که قاضى باید به اندازه کافى براى یک زندگى مناسب از بهره مند گردد.
۱۵ / ۴ ... شایان توجّه اینکه امام(علیه السلام) در مورد مسأله تأمین زندگى، هم درباره قضات حساسیت نشان داده و هم درباره فرماندهان لشکر که در بخش پیشین گذشت. درست است که باید زندگى همه کارگزاران و حتى فرد فرد کارمندان قضایى و سربازان لشکر اسلام تأمین باشد; ولى تأکید بر این دو قسمت نشان مى دهد که باید براى حفظ حدود و ثغور کشور و حقوق مردم توجّه ویژه اى اعمال شود. آن گاه در سومین دستور مى فرماید: «از نظر منزلت آن قدر مقامش را نزد خود بالا ببر که احدى از یاران نزدیک تو نسبت به نفوذ در او طمع نکند و به این طریق از توطئه و زیان رساندن این گونه افراد نزد تو در امان باشد»; (وَ أَعْطِهِ مِنَ الْمَنْزِلَةِ لَدَیْکَ مَا لاَ یَطْمَعُ فِیهِ غَیْرُهُ مِنْ خَاصَّتِکَ لِیَأْمَنَ بِذَلِکَ اغْتِیَالَ(۱۸) الرِّجَالِ لَهُ عِنْدَکَ). این نکته مهمى است که قاضى براى آزادى در انشاى حکم حق، باید هیچ گونه فشار اجتماعى و گروهى روى او نباشد و این در صورتى ممکن است که از همه به زمامدار نزدیک تر باشد؛ زیرا اگر افرادى به او نزدیک تر از قاضى باشند هرگز احساس امنیّت نخواهد کرد چون ممکن است براى قرب سلطان، نزد او بروند و براى قاضى سعایت کنند و بیم این کار قاضى را مجبور کند تا طبق خواسته هاى آنها حکم صادر کند. به تعبیر دیگر قضات باید از هر نظر مصون باشند تا استقلال قضایى را از دست ندهند. به دنبال این دستورات سه گانه، امام(علیه السلام) به عنوان تأکید مى فرماید: «سپس در آنچه گفتم با دقت بنگر (و همه این دستورات را به طور دقیق اجرا کن)»; (فَانْظُرْ فِی ذَلِکَ نَظَراً بَلِیغاً). تعبیر به «ذلِکَ» ممکن است اشاره به دستور اخیر باشد یا هر سه دستور و یا حتى صفات دوازده گانهٔ قاضى را نیز فرا بگیرد، به این معنا که هم در گزینش قضات دقت کافى به خرج دهد و هم در بازرسى از کار قضات و رفع نیازها و تأمین آزادى قضایى. امام(علیه السلام) در پایان این بخش به سراغ ذکر دلیلى بر تأکیداتى که قبلاً فرموده مى رود و مى فرماید: «زیرا این دین اسیر دست اشرار بود، با هوا و هوس درباره آن عمل مى شد و به وسیله آن دنیا را طلب مى کردند (از یک سو هواپرستى و از سوى دیگر دنیاپرستى همه ارکان دین را متزلزل ساخته بود)»; (فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی أَیْدِی الاَْشْرَارِ، یُعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَى، وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا). روشن است که این سخن به زمان عثمان اشاره مى کند که گروهى از افراد فاسد و مفسد از بنى امیّه و بنى مروان قدرت را به دست گرفتند، اموال بیت المال را به غارت مى بردند و آنچه براى آنها مهم نبود حفظ اسلام و نگهدارى از این آیین نوپا بود. در اینکه در عصر عثمان فساد گسترده اى بر جامعه اسلامى حاکم بود هیچ تاریخ نویسى تردید ندارد منتها بعضى از علماى اهل سنّت براى اینکه موقعیت عثمان را حفظ کنند مى گویند: او مرد ضعیفى بود که نتوانست بر این گروه اشرار چیره شود به گونه اى که زمام اختیار را از دست او ربودند، بنابراین او معذور بود. حال تا چه اندازه مى توان چنین عذرى را پذیرفت، ناگفته پیداست. در خطبه شقشقیه نیز به این موضوع اشاره شده است آنجا که مى فرماید: «وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِیهِ یَخْضَمُونَ مَالَ اللهِ خِضْمَةَ الاِْبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِیع; و بستگان پدرش (اشاره به بنى امیّه است) به همکارى او (عثمان) برخاستند و همچون شتر گرسنه اى که در بهار به علفزار بیفتد و با ولع عجیبى گیاهان را ببلعد به خوردن اموال خدا (بیت المال) مشغول شدند». ____________
پاورقی : ۱ . «تُمَحِّکُهُ» از ريشه «مَحْک» بر وزن «مکر» به معناى پرخاشگرى و لجاجت گرفته شده است. ۲ . «يَتَمادى» از ريشه «تمادى» و از مادّه «مَدى» بر وزن «دوا» به معناى استمرار و ادامه و اصرار در انجام چيزى است. ۳ . مؤمنون، آيه ۷۵. ۴ . غررالحکم، ص ۶۵، ح ۸۵۳ . ۵ . همان مدرک، ص ۴۶۳، ح ۱۰۶۴۰. ۶ . «لايَحْصَر» از ريشه «حصر» بر وزن «نصر» به معناى به تنگنا افتادن است و بسيار مى شود که آن را درفروماندن به هنگام سخن گفتن اطلاق مى کنند و در عبارت بالا هر دو معنا ممکن است. ۷ . غررالحکم، ص ۲۷۲، ح ۵۹۵۴. ۸ . نهج البلاغه، کلمات قصار، ۲۱۹. ۹ . کافى، ج ۱، ص ۶۸، ح ۱. ۱۰ . وسائل الشيعة، ج ۱۸ ص ۲۱۲ ح ۱۱ و بحارالانوار، ج ۴۰، ص ۲۵۲، ح ۲۶. براى آگاهى بيشتر به وسائل الشيعة، ج ۱۸، کتاب القضاء باب ۲۱ مراجعه شود. ۱۱ . «تَبَرُّم» از ريشه «برم» بر وزن «نرم» در اصل به معناى تابيدن ريسمان و طناب و امثال آن است و سپس بر هر چيز خسته کننده اى اطلاق شده و در جمله بالا به معناى ناراحتى شديد و خستگى است. ۱۲ . «أصْرَم» از ريشه «صرم» بر وزن «سرد» به معناى بريدن و قطع کردن گرفته شده که گاه به معناى برش معنوى و قاطعيّت نيز به کار مى رود. ۱۳ . «يَزْدَهيه» از ريشه «ازدهاء» به معناى عُجب و خودبينى و خودپسندى است. ۱۴ . «إطْراء» به معناى ثناخوانى و تمجيد و مدح فراوان است. ۱۵ . «يَسْتَميلُهُ» از ريشه «استمالة» به معناى متمايل ساختن به سوى خويش است. ۱۶ . «اِغراء» در اصل به معناى چسبانيدن چيزى به چيز ديگر است. سپس به معناى تشويق و تحريک براى انجام کارى به کار رفته است و در جمله بالا معناى تشويق فراوان دارد. ۱۷ . «تَعاهُد» به معناى بررسى کردن است و معناى آن به طور مشروح تر در چند صفحه قبل آمد. ۱۸ . «اِغْتِيال» در اصل به معناى غافلگير کردن و زيان رساندن است و گاه به معناى کشتن غافلگيرانه آمده و در عبارت بالا همان معناى اوّل اراده شده است. ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
| ۳۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🤔 سؤال : ياد خدا در همۀ كارها، به چه معناست و اين همه سفارش به آن براى چيست‌؟ ๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑ 💬 پاسخ : در حديث مى‌خوانيم: براى هركارى « بسم اللّه » بگوييد، حتى سر سفره اگر نوع غذا را تغيير داديد « بسم اللّه » را تجديد كنيد. اگر شما به يك كارخانه توجه كنيد، به تمام كالاها و توليدات خود، آرم و نشانه خود را مى‌زند؛ مثلاً يك كارخانه چينى سازى، به همۀ ظرف‌هاى كوچك و بزرگ، حتّى كارتون و كاميونى كه مربوط‍‌ به حمل و نقل است، نام و آرم خود را مى‌زند. پرچم هر كشورى، هم روى ميز مديران آن كشور است، هم بالاى ساختمان ادارات و هم روى كشتى هايى كه از آن كشور به اطراف دنيا مى‌روند. انسان خداپرست نيز تمام كارهايش، نام و آرام خدايى دارد؛ چه كوچك و چه بزرگ. عليه السلام مى‌گويد: نمازم، عباداتم، زنده بودنم و مرگم براى پروردگار جهانيان است. «انّ‌ صلاتى و نُسكى و مَحياىَ‌ و مَماتى لِلّه رَبّ‌ العالَمين» قرآن به پيامبر صلى الله عليه و آله مى‌فرمايد: هم در آغاز كار، ياد پروردگارت باش: «اِقرأ بِاسمِ‌ ربِّك» و هم پس از فراغت، كارى ديگر شروع كن كه در راه رضاى پروردگارت باشد، «فاذا فَرَغتَ‌ فَانصَب و الى ربِّكَ‌ فَارغَب» ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
| ۳۲ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🤔 سؤال : با همسران و فرزندانى كه هم فكر ما نيستند، چگونه برخورد كنيم‌؟ ๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑ 💬 پاسخ : هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله از مكّه به مدينه هجرت كرد، مسلمانان مكّه نيز هجرت كردند؛ امّا بعضى مسلمانان با مخالفت همسر و فرزند خود مواجه شدند. آيه نازل شد كه بعضى همسران و فرزندان شما دشمن شما هستند، از آنان دورى كنيد. بعضى مسلمانان مهاجر تصميم گرفتند كه حتى اگر همسر و فرزندشان توبه كردند و هجرت كردند، آنان را نپذيرند. آيه در ادامه مى‌فرمايد: اگر شما مخالفت‌هاى گذشته آنان را ناديده بگيريد و از آنان درگذريد، براى شما بهتر است و خداوند نيز شما را خواهد بخشيد. «يا ايّها الّذين آمنوا انّ‌ من أزواجكم و اولادكم عدوّاً لكم فاحذَروهم و انْ‌ تَعفوا و تَصفحوا و تَغفروا فانّ‌ اللّه غفورٌ رحيم» ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
| ۳۳ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🤔 سؤال : چرا خدا به ستمگران و گنهكاران مهلت مى‌دهد؟ ๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑ 💬 پاسخ : سازمان آب و برق، به تمام منازل آب و برق مى‌رساند، اين صاحبان منازلند كه مى‌توانند از اين آب و برق استفاده صحيح كنند يا نادرست. خداوند انسان را آزاد و مختار آفريد و همه گونه امكان رشد را در اختيار او گذاشت، اگر انسان با علم و آگاهى راه بدى را انتخاب كرد، مقصّر خود اوست. امّا چرا خداوند جلوى چنين انسان‌هايى را نمى‌گيرد، زيرا: اگر همين كه انسان بناى ناسزا و دروغ گفتن داشت، خداوند او را لال كند، و همين كه بناى سيلى زدن به مظلوم داشت، دست او فلج شود، همين كه بناى نگاه بد داشت چشمش كور شود و... آيا اين انسان كه از روى ناچارى خلاف نكرده، قابل ستايش است‌؟ ارزش انسان زمانى است كه با خودش، آزادانه و آگاهانه كارى را انجام دهد و يا از خلافى دست بردارد. اگر دست انسانى را با طناب بستند و از جيب او پول درآوردند و خرج كردند، نمى‌توان گفت آن دست بسته، مرد سخاوتمندى است و اگر مرد نابينايى، به نامحرم نگاه نكرد، نمى‌گويند چه انسان پاكى. آرى، خداوند مى‌خواهد انسان‌ها آزاد باشند تا خود راه خير و خوبى يا راه شرّ و بدى را انتخاب نمايند و عمل كنند. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
| ۳۴ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🤔 سؤال : معناى انتظار امام زمان عليه السلام چيست‌؟ آيا به معناى سكوت و بى‌تفاوتى در برابر ظلم و فساد است‌؟ ๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑ 💬 پاسخ : ما هر شب منتظر طلوع خورشيد فردا هستيم؛ امّا معناى انتظار خورشيد آن نيست كه دست روى دست بگذاريم و تا صبح در تاريكى به سر بريم، بلكه هر كَس اتاق خود را روشن مى‌كند. ما در زمستان منتظر فرارسيدن تابستان هستيم، ولى انتظار تابستان به آن معنا نيست كه در زمستان بلرزيم🥶 و اتاق خود را گرم نكنيم. در زمان غيبت عليه السلام نيز بايد به مقدار توانِ‌ خود با ظلم مبارزه كنيم و در صدد اصلاح خود و جامعه برآييم. در روايات مى‌خوانيم: « أفضلُ‌ الاعمال انتظارُ الفَرج» بهترين عمل، آمدن حضرت مهدى عليه السلام است. بر اساس اين حديث، انتظار، حالت نيست، بلكه عمل است: « افضل الاعمال » ← بنابراين، منتظران واقعى بايد اهل‌عمل باشند. منتظران مصلِح بايد خود صالح باشند، كسى كه منتظر مهمان است در خانه آرام نمى‌نشيند. وظيفۀ مردم در زمان غيبت، خودسازى و امر به معروف و دعوت به حق و آگاه سازى ديگران است. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۳۵ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🤔 سؤال : با ديدن اين همه تفاوت‌ها و ناهنجارى‌ها، چگونه نظام را اسلامى بدانيم‌؟ ๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑ 💬 پاسخ : اولاً معناى نظام اسلامى آن نيست كه تمام افراد جامعه‌اش عادل باشند، بلكه نظام اسلامى آن است كه قوانين و مديرانش اسلامى باشند. مسافرت خوب آن است كه ماشين سالم و راننده ماهر باشد تا مسافرين را به مقصد برساند، نه آن كه تمام مسافران بى مسئله باشند. هيچ كَس در هيچ سفرى براى سوار شدن به اتوبوس و قطار و هواپيما، تك تك مسافران را بررسى نمى‌كند، بلكه به سلامتى وسيله و مهارت راننده مى‌انديشد. در آيه ١٠٢ سورۀ بقره مى‌خوانيم كه در زمان حضرت سليمان عليه السلام (پيامبر معصومى كه حكومتش هديه‌اى الهى بود)، گروهى به جاى پيروى از آن حضرت، پيرو شيطان بودند: «و اتّبعوا ما تتلوا الشياطين على ملك سليمان» ثانياً عدالت همه جا به معناى تساوى نيست. پزشك عادل، پزشكى نيست كه به همۀ بيماران يك نوع دارو بدهد، معلّم عادل، معلّمى نيست كه به همۀ دانش‌آموزان يك نمره بدهد، بلكه اين تساوى، كمال بى عدالتى است. مگر سلّول چشم با سلّول استخوان پا يكسان است‌؟ مگر برگ‌ها، ميوه‌ها، كوه‌ها، دشت‌ها، معدن‌ها، جنگل‌ها، كرات آسمانى، كهكشان‌ها، رنگ‌ها، نژادها و... يكسانند؟! آرى، تفاوت دو نوع است: گاهى حكيمانه و بر حق است و گاهى تبعيض و ناحقّ‌. اختلافات گاهى بر اساس ظلم است كه بايد با تمام قدرت جلوى آن را گرفت. سرمايه‌هايى را كه با زد و بند، كم‌فروشى، احتكار، توطئه، اختلاس، سرقت، ربا و امثال آن جمع شده است، بايد از حلقوم متجاوزان بيرون كشيد. امّا گاهى تفاوت و اختلافى كه در اثر كار، هنر، تخصص، مديريّت، ابتكار و امثال آن پيدا مى‌شود، چنانچه حقوق واجب الهى آن (خمس و زكات و...) پرداخت شود، مانعى ندارد. اگر بخواهيم حق ابتكار و هنر و كار و تخصّص را ناديده بگيريم، جامعه راكد مى‌ماند و رشدى ندارد. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
هدایت شده از مباحث
@Aminikhaah القدس.mp3
زمان: حجم: 5.97M
🔸 شرافتمندانه داد بزن! 🔹 در برابر ظلم بی شرف و بی خیال نباشید. * قبل از هم کشتار مردم بی دفاع روزانه انجام می‌شد. * پیش‌فرض زندگی را اشتباه فهمیده ایم... * به مرگ تن میدهم ولی به عار نه! ⏰ مدت زمان :٨:١۶ 🇵🇸 @Aminikhaah_Media ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
هدایت شده از مباحث
50.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | نَحنُ أَنْصارُ الحَیدریه‌ ✊🏻 اینجا امر امام، عشق یک امت است 🎙 حاج سیدرضا نریمانی ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────