eitaa logo
📚📖 مطالعه
71 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
995 ویدیو
81 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
📚📖 مطالعه
📼 جلسه سی‌ و یکم ... ●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ 🎧 #با_هم_بشنویم | #بشنویم    ♡ ㅤ    ❍ㅤ    
📼 جلسه سی‌ و دوم ... ●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ 🎧 |    ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲    ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ     ˢʰᵃʳᵉ‌ ↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓ https://eitaa.com/ghararemotalee/10963 —— ⃟‌ ———————— 🤲 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
8163141671.mp3
12.35M
🔊 | ۳۲  •──•❃❀✿◇✿❀❃•──• 00:30 ◇ ماجرای سوم کتاب آن سوی مرگ (آقای دکتر) * توصیفات زیبای دکتر از باغ بهشتی * تفاوت فوت و وفات * دیدار دکتر با دوستانش در برزخ * رنگ لباس بهشتیان ؟! * تفسیر رنگ‌ها در برزخ * تناسب رنگ لباس بهشتیان با درجاتشان ‌* آیا نقص در خلقت نوزاد ظلم به اوست؟ * نفس همه کامل آفریده شده * عدم وجود نقص در بین بهشتیان * چگونگی دیدار اهل بیت در خواب * برتری شناخت نفس بر شناخت بدن * قدرت شگفت‌انگیز اراده نفس * مجالست روح‌های قوی با همدیگر * حُسن و زیبایی چهره‌های بهشتی * در آغوش گرفتن، نماد اِبراز علاقه * در عالم برزخ اِبرازی نیست، فقط حقیقت است * نفس قوی، حافظ بدن * بهشتیان چقدر با هم صمیمی هستند ؟ * عشق، باعث دوام زندگی برزخی. 📅 ۱۳۹۸/.../... ⏰ مدت زمان : ۲۹:۵۳ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🧾دسترسی به فهرست جلسات : https://eitaa.com/ghararemotalee/2494 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗 | برای طلوع خورشید 🎥 قرائت کامل زیارت آل‌یاسین به همراه بیانات و ذکر حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای مدظله العالی از فرازهای آن ✏️ رهبر انقلاب: یاد علیه‌السلام نشان‌دهنده‌ی این است که خورشید طلوع خواهد کرد، روز خواهد آمد. 🎧 نسخه صوتی زیارت آل یاسین 🔗 سایت | آپارات —— ⃟‌ ———————— 🤲 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 پیام عجل الله تعالی فرجه الشریف 🍀 جریان ملاقات امام زمان علیه السلام با یکی از علما به نقل از مرحوم آیت الله (رضوان الله تعالی علیه) و دستور حضرت به نشر معارف اهل‌بیت علیهم السلام به زبان‌های مختلف اللّٰهُمَ بٰارِکْ لِمولٰانٰا صاحِبَ الزَمان و ائمه المعصومین صلوات الله علیهم اجمعین —— ⃟‌ ———————— 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
41.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📿 زیارت آل یاسین، ما رو به مقام علیه‌السلام می‌رسونه! ۹۲ | منبع: جلسه ۲۲ از مبحث شرح زیارت ال یاسین @ostad_shojae | montazer.ir —— ⃟‌ ———————— 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
حرف خاص .mp3
21.71M
📿 ، ما رو به مقام امام زمان علیه‌السلام می‌رسونه! 🎙 @ostad_shojae | montazer.ir ┅─────────── 🤲 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
🔊 صوت سخنرانی در دهه اول محرم ۱۴۴۶ قمری (۱۴۰۳ شمسی) را 👇 @‌soada_ir ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │ 📖 @feqh_ahkam ╰───────────
شب اول، محرم ۱۴۰۳،حجه الاسلام راجی.mp3
21.82M
🎙سخنرانی شب اول محرم حجت‌الاسلام راجی 🗯 با موضوع [ جهـالـت ] ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ 🔸 چکیده مطالب این جلسه: - کلاس آموزشی یزیدی شدن - بنی‌امیه مردم را از یادگیری شرک باز داشت نه ایمان - خواندن نماز جمعه در روز چهارشنبه توسط معاویه - عدم تشخیص شتر نر و ماده به‌واسطه مردم جاهل - ذبح کدو رو به قبله پیش از خوردن آن - دلیل فرار مسلمانان از جنگ احد - شایعه خلیفه‌کشی امام علی علیه‌السلام - صلح خلیفه در مقابل جنگ اصحاب - مرجفون عصر حاضر - محاصره ایذه توسط نیروی دریایی سپاه - فروش ۵۰ درصد دریای خزر - خواب عالم برتر از هزار رکعت عبادت عابد - ماجرای میون‌دار امام حسین علیه‌السلام که یک‌شبه چپ کرد! - پاسخ به شبهه محور مقاومت - دلیل ترور شهید مطهری از زبان قاتل وی - محبوب‌ترین پست 🥚 اینستاگرام چیست؟ - فاضل تونی (ره) و مَهوش - طواف با کفش 👟 فرد ایرانی - حرفی احمقانه که برافراشتن هر پرچم قبل از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف و علیه السلام) طاغوت است! - روضه : جهل پیرمرد شامی و امام سجاد علیه‌السلام | تنها گذاشتن مسلم بن عقیل علیه السلام 🕗 زمان: شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳ @soada_ir ╭─── │ 📖 @feqh_ahkam │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰──────────
هدایت شده از فقه و احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧨 نقش فساد و فحشا در شکستن مقاومت! 🎥 حجت‌الاسلام راجیچرا سایت های مبتذل در اسرائیل فیلتر است؟ ➖ منشأ فساد و فحشا در دنیا چه کسانی هستند؟! ... ╭─── │ 📖 @feqh_ahkam ╰──────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر بعد از مطالعات و دوره‌های مهدویت و فعالیت جهادی برای امام زمان علیه‌السلام هنوز به غم نداشتن و ندیدن امام، مبتلا نشدیم؛ سربازان خطرناکی برای امام هستیم! | منبع : جلسه ۱۲۳ از مبحث شرح زیارت جامعه کبیره / جلسه ۴۹۶ از مبحث خانواده اسمانی @ostad_shojae | montazer.ir ┅─────────── 🤲 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 قلبی که در شبانه‌روز جوشش و نگرانی برای امامش نداره، و فقط مشغول رفع مشکلات شخصی خودشه، عابدترین آدم هم باشه؛ وجودش جهنّم و فسقه ! | @ostad_shojae | montazer.ir ┅─────────── 🤲 ‌ ‌ ‌╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
شب دوم، محرم ۱۴۰۳،حجه الاسلام راجی.MP3
15.77M
🎙سخنرانی شب دوم محرم حجت‌الاسلام و المسلمین راجی 🗯 با موضوع [ وابستگی و دلبستگی به دنیا ] ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ 🔸 چکیده مطالب این جلسه: - چه نوع معنویتی فرد را مقابل امام معصوم قرار می‌دهد؟ - دل‌بستگی به دنیا، ویژگی مشترک جبهه باطل در طول تاریخ - دوست داشتن طولی در راستای توحید است. - انواع وابستگی ها در سوره آل‌عمران - انسان، عامل شقاوت یا سعادت مرد - ، عامل امتحان انسان - زبیر مشهورترین کسی که با فرزندش امتحان شد. » جزء السابقون، دو بار هجرت، شرکت در تمام غزوات، جانباز، قیام به دفاع از امیرالمؤمنین علیه‌السلام، شاهد بر وصیت و حاضر در تشییع حضرت زهرا سلام الله علیها - ماجرای استاد اخلاقی که فتنه اولاد زمینش زد. - آیت الله محمدی گیلانی ... - نذر آیت الله جنتی برای دستگیری فرزندش - معرفی کتاب ″ آقازاده ″ - زنی که برای النگوهایش در جنگ رسید نگرفت - زنی که چهار فرزندش را داد تا اشک امام را نبیند - اگر خدا لشکر نیاز داشته باشد کدام کشور در خط مقدم است؟ - حاج قاسم به چه دلیل در آخرین دیدار، فرزندانش را پس زد - نامه حاج قاسم به دخترش ده سال پیش از شهادت - مال دنیا، انسان را عاقبت به شر می‌کند - شیطان از نرده‌ها وارد خانه می‌شود - چه کسی می‌تواند بگوید با قلبی آرام از دنیا می‌روم - قاضی‌ای که در خواست نصف شدن حقوق خود را داشت 🕗 زمان: یکشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۳ @soada_ir ╭─── │ 📖 @feqh_ahkam │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰──────────
هدایت شده از فقه و احکام
نامه فرمانده فقید نیروی قدس سپاه به دخترش فاطمه 📝 متن نامه https://eitaa.com/feqh_ahkam/14629 📽 کلیپ نامه با ترجمه انگلیسی https://eitaa.com/feqh_ahkam/14633 | ╭─── │ 📖 @feqh_ahkam ╰──────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۹۴ 『 نود و چهار – در استخاره «بعد از بجای آوردن دو رکعت نماز»» 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ از امام باقر (علیه‌السلام) است که فرمود: حضـرت علی بن الحسین (علیهما‌السلام) هرگاه تصمیم به حج یا عمره یا آزاد کردن یا خرید غلام یا فروش آن می‌گرفت، وضو می‌ساخت و دو رکعت نـماز استخاره به جای می‌آورد، و در آنها سوره رحمان و سوره حشـر را می‌خواند و پس از فراغت از نماز، صدبار از خداوند طلب خیر می‌کرد، و سپس سورۀ توحید و معوذتین را می‌خواند، و سپس می‌گفت: اَللّٰهُمَّ إِنِّی قَدْ هَمَمْتُ بِأَمْرٍ قَدْ عَلِمْتَهُ، فَإِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ خَیْرٌ لیٖ فیٖ دِینِی وَ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی فَاقْدِرْہُ لیٖ، وَ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ شَـرٌّ لیٖ فیٖ دِینِی وَ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی، فَاصْـرِفْهُ عَنِّی، رَبِّ اعْزِمْ لیٖ عَلیٰ رُشْدِی وَ إِنْ کَرِهَتْ نَفْسِی ذٰلِكَ أَوْ أَحَبَّتْ، بِبِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ، مٰا شَاءَ اللّٰهُ، لاٰ حَوْلَ وَ لاٰ قُوَّةَ إِلّٰا بِاللّٰهِ، حَسْبِیَ اللّٰهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ. خداوندا، بر امری تصمیم دارم که تو آن را می‌دانی، پس اگر می‌دانی که آن برای من خیر است در دینم و دنیایم و آخرتم، آن را برایم مقدّر ساز، و اگر می‌دانی که آن شـرّ است، برای من در دینم و دنیا و آخرتم، آن را از من دور کن، پروردگارا مرا بر آنچه رشد و کمال من است عازم گردان، گرچه ناپسند شمارد نفس من آن را، و یا بپسندد آن را، به حق بسم الله الرحمن الرحیم هر چه خدا خواهد، نیست نیرو و قوتی جز به خدا، کافی است مرا خداوند و او بهتـرین وکیل است. سپس تصمیم خود را عملی می‌ساخت. ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۱۰ - زلزله قیر و کارزین فارس ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ ( قیر ) سمت جنوب شرقی شیراز به فاصله تقریباً چهل فرسنگ واقع است و در حدود چهارده فرسنگ از فیروز آباد دورتر است و فاصله اش از کارزین یک فرسنگ و نیم می باشد. ( در فارسنامه گوید: بلوک قیر، طول آن ده فرسخ می باشد که ابتدای آن مبارک آباد و آخرش باغ پاسلار و پهنای آن دو فرسخ و نیم از قریه کیفر کان تا گندمان و از گرمسیرات فارس است و این بلوک مشتمل بر بیست و سه قریه آباد است) اخیرا ( قیر ) از برق و لوله کشی آب و خیابان و ساختمانهای سیمان و بیم آهن آباد شده و جمعیت آن در حدود هفت هزار نفر بوده است. در روز ۲۵ ماه صفر سنه ۱۳۹۲ مطابق ۲۱ فروردین ۱۳۵۱ شمسی این ناحیه مورد خشم الهی واقع شده و از بلای آسمانی و زلزله عظیم زمینی بیشتر بلوک قیر صدمه دید و بیش از همه جا، قیر را زیرورو نمود به طوری که یک ساختمان سالم نماند و تقریباً ثلث اهالی آن زیر انبوه سنگ و خاک و آجر به سخت ترین وضعی جان سپردند و پیرمردان مانند چنین حادثه وحشتناکی 😱 را بخاطر ندارند. چون دانستن تفصیل آن موجب و بیداری از است از دو نفر اهل علم که موثق و شاهد حادثه بوده اند جناب آقای شیخ محمد جواد مقیمی قیری و جناب آقای شیخ احمد رستگار در خواست شد که آنچه را دیده و دانسته اند بنویسند و برای اطلاع خوانندگان این کتاب، نامه هر دو بزرگوار ثبت می شود. ✉️ نامه جناب شیخ محمد جواد مقیمی قیری بسم اللّه الرحمن الرحیم در موضوع حادثه دلخراش زلزله قیر و کارزین و آفرز آنچه اتفاق افتاده و تحقیق شده و تلفات جانی و مالی واقع گردیده به طور خلاصه عرض می شود : پانزده دقیقه پیش از طلوع آفتاب روز بیست و پنجم ماه صفر ۱۳۹۲ زلزله شدیدی آمد که سابقه نداشت و آنهایی که بیرون از آبادی بودند گفتند که اول برقی از سمت قبله و بعد برقی از طرف قطب و بعد زلزله گرفت. در اول قدری خفیف بود و بعد به اندازه ای شدت کرد که زمین دور خود می پیچید و صدای مهیبی بلند شد مانند صدای رعد و به اندازه ۲۵ ثانیه ادامه داشت، تمام خانه ها خراب گردید. عمارتهای محکم از سیمان و بیم آهن و گچ و سنگ، از شالوده از هم پاشید و فروریخت و چون اغلب افراد کوچک در خواب بودند و زنها هم که بیدار بودند، مشغول نماز و وضو گرفتن و بعضی نماز خوانده بودند و مردها بیدار بودند اکثر تلفات جانی بچه های کوچک و مادرها که به واسطه علاقه به اولادشان می خواستند آنها را بیرون آورند مهلت نیافته و همه زیر انبوه آوار هلاک شدند. تا اندازه ای که یقین است عدد تلفات از بزرگ و کوچک از خود قیر تقریبا دو هزار و پانصد نفر و از توابع، قریب پانصد نفر هلاک شدند و اللّه العالم . و اما آنهایی که بعد از زلزله به فاصله دو روز و یکشب یعنی از صبح روز ۲۵ صفر تا پنج بعد از ظهر روز بیست و ششم از زیر خاکها زنده بیرون آمدند: ۱) پسری هفت یا هشت ساله به نام ( محمود ) فرزند محمد صفائی ساکن خود قیر است؛ البته عده چند نفری از اهل آن خانه زیر آوار شده بودند بعضی از آنها را همان روز بیرون آوردند و یک نفر از آنها هم مرده بود ولی آن پسر را که روز دوّم بیرون آوردند صحیح و سالم بود و از او سؤال کردند که در مدت این دو روز آیا کسی به تو خوراک و آب می داد؟ گفت آقا دائیم رسول خاکساری به من بیسکویت و آب می داد( البته از غیب به او خوراک رسانده شده و بچه ، دهنده را دائی خود خیال می کرده است) و الان هم آن پسر زنده و سالم است. ۲) بچه سیدی به نام ( سید حسن ) به سن چهارساله فرزند آقا سید حبیب اللّه حسینی ساکن قیر، بعد از وقوع زلزله در ساعت پنج و نیم صبح که در زیر آوار و انبوه خاک و سنگ قرار گرفته بوده فردا صبح تا ساعت ده، روز بیست و ششم او را از زیر خاک بیرون آوردند و چون از او سؤال کردند در این مدت خوراک و آب کسی به تو می داد؟ در جواب می گفت مادرم به من غذا و آب می داد در حالی که مادرش زیر خاک نشده و بیرون بوده است ولی دو برادر بزرگش یکی به سن هیجده سالی و دیگری کوچکتر و یک خواهر ، هر سه از دنیا رفته بودند و آن بچه را صحیح و سالم بیرون آوردند. ۳) از جمله کسانی که بعد از گذشتن ۴۴ ساعت که از زیر خاکها و آوار بیرون آمده و زنده است به قدرت کامله الهی، بچه ای است یازده ساله ( منصور ) نام، فرزند مشهدی ابراهیم موزری ساکن قیر از ساعت پنج و نیم صبح بیست و پنجم که زلزله آمد و زیر خاک شد تا یک ساعت بعد از نصف شب بیست و هفتم او را از زیر خاک بیرون آوردند زنده بود ولی در اثر زیاد ماندن زیر خاک پاهای او تا مدتی به راه رفتن قادر نبود و بحمداللّه طولی نکشید که بهبودی یافت و الان می تواند راه برود. بنابراین، اگر همان روز بلکه فردای آن روز هم اگر امداد رسیده بود مسلماً افراد بسیاری زنده از زیر خاک بیرون می آمدند ولی افسوس که کمک و امداد نرسید و افراد زیادی بعد از دو روز زیر خاک جان سپردند. 【۱ از ۷ 】
إخبار از وقوع حادثه موحشه شخصی به نام ( حاج سید جعفر حسینی ) که چند روز قبل از وقوع زلزله و ظاهرا سه روز، به رحمت ایزدی پیوست. سه چهار روز پیش از فوت آن سید مرحوم، که در حال مرض روی بستر خوابیده و مرد متدین و با ایمانی بوده است، پسری دارد به نام آقا سید اکبر با اقوام و اقارب بر بالین او نشسته بودند یک مرتبه آن سید در حال مرض به صدای بلند می گوید ای تاجرها ! ای پیله ورها ! هر کدام هزار تومان بدهید که خانه ها تان خراب می شود، چند مرتبه همین کلمه را تکرار می کند هزار تومان بدهید، بعد می گوید یکصد تومان بدهید که خانه ها خراب می شود، بعد رو می کند به اش و می گوید شما همه از قیر بیرون روید که اگر ماندید هلاک می شوید، چند مرتبه این جمله را تکرار می کند و بعد از چهار روز از دنیا می رود رحمة اللّه علیه و بعد از سه روز از فوت آن مرحوم همان زلزله عظیمه واقع شد و خانه ها خراب و تلفات مالی و جانی وارد گردید . شاید مراد از اینکه یک هزار تومان دهید و خطاب به تجار و ثروتمندان فرموده بوده، یعنی بدهید و به فقرا اطعام کنید تا رفع بلا شود و ممکن است در آن حالت بلا را مشاهده می کرده و بر او کشف شده بوده است. اللّه اکبر از ما اولاد آدم که از این آیات بزرگ الهی بیدار نمی شویم و متنبه نمی گردیم . رؤیای صادقانه شخصی به نام ( رمضان طاهری ) گفت: شب بیست و پنجم صفر که صبح آن زلزله آمد پسر کوچکی داشتم بیمار بود و خواب نمی رفت و خیلی ناراحتی می نمود. نزدیک طلوع صبح بود دیدم خیلی گریه می کند مادرش را صدا زدم بیدار شد گفت خیلی به صبح مانده؟ گفتم نزدیک است و من قدری می خوابم موقع مرا بیدار کن، خوابم برد. ناگاه دیدم یک نفر جوان آمد درب خانه به من گفت بیا بیرون، گفتم چکار داری؟ گفت بیا بیرون . رفتم نزدیک منزلم جای وسیعی بود گفت نگاه کن گفتم به چه نگاه کنم گفت نگاه خانه ها و منزلها، چون نگاه کردم دیدم تماما خراب شده است گفتم خانه های ماست ؟ گفت بلی گفتم برای چه این طور شد گفت به واسطه معصیت زیاد . گفتم اهل این محل همه نماز می خوانند و می گیرند و عبادت کارند گفت همه است و خالص نیست، هرچه التماس کردم فایده نبخشید و رفت. بیدار شدم دیدم موقع نماز است عیالم به من گفت چرا در خواب گریه می کردی و ناراحت بودی؟ گفتم هیچ ، زود باش بچه ها را، دو تا را تو بردار و دو تای آنها را هم من برمی دارم تا از خانه بیرون ببریم و در آن خانه افرادی دیگری هم بودند. همینقدر دست بچه ها را گرفتم که بیرون برم زلزله گرفت و نداد که تکانی بخوریم، همه زیر آوار شدیم چند بچه و مادرشان تلف شدند و مرا با چند نفر دیگر تا نزدیک ظهر از زیر خاک بیرون آوردند. وقتی از زیر خاکها بیرون شدم سرگردان شدم که خانواده و بچه هایم زیر خاک هستند و کسی را ندارم چه کنم ؟ دیدم یکی از بستگان نزدیکم آمد و صدا زد عمو ! عمو ! گفتم بیا روز امداد است کمک کن بچه هایم زیر خاک هستند می میرند کمک کن تا آنها را بیرون آوریم، گریه کرد گفت من هم چند نفر زیر خاک دارم نمی توانم. بچه جوانی محصل در منزل ما بود دیدم سالم است گفتم بیا کمک بکن، گریه کرد گفت نمی توانم، آن هم رفت. باز هم یکی از خویشان و همسایگانم آمد در حالی که حیران و سرگردان بود، گفتم محض رضای خدا بیا کمک کن بچه هایم از کفم می روند، گفت من هم بچه هایم زیر خاک هستند و کسی ندارم . خلاصه نمونه بود و همه وانفسا گویان بودند. اگر بخواهم قضیه را خوب و کاملاً بنویسم طول می کشد و موجب ملال است. زن مؤمنه ای از اهل قیر گفت شبی که صبح آن زلزله آمد و خانه ها خراب گردید یک ساعت بعد از نصف شب خواب دیدم : ( سیدی آمد درب خانه ما و عمامه ای که بر سر داشت به دور گردن خود پیچیده و زنی هم همراه ایشان است و صورت خود را نقاب انداخته و به من صدا زد. من بیدار شدم فرمود: چراغ روشن کن، روشن کردم فرمود با شوهر و فرزندانت از خانه بیرون بروید. عرض کردم آقا ! شش هفت سال زحمت کشیده تا این خانه را درست کرده ایم و حالا تازه آمده ایم در آن زندگی کنیم. فرمود باید بیرون بروید که بلا نازل می شود، گفتم اجازه می دهید شوهرم را بیدار کنم، گفت هنوز زود است خیلی وحشت داشتم. در دل خود می گفتم کاش صبح می شد و مؤذن اذان صبح می گفت . گفت آتش روشن کن و آب روی آتش گذار؛ اما مهلت اینکه چایی درست کنی پیدا نمی کنی، آتش کردم صدا زدم شوهرم حیدر را از خواب بیدار کردم دیدم صدای مؤذن بلند شد و صبح گفت. مرتبه دوم چون خیلی متوسل به اباالفضل علیه السّلام شدم و صدا زدم یا اباالفضل العباس علیه السّلام به دادم برس، دیدم سید جوان نورانی که به نظرم آمد یک دست در بدن نداشت آمد درب منزل گفت حیدر را بیدار کن و بگو مادرت فوت شده بیا جنازه اش را بردار و دفن کن . 【 ۲ از ۷ 】
گفتم آقا سید کاظم کجا بوده ای! - و سید کاظم فاطمی اهل منبر بود از اهل قیر که بر اثر حادثه زلزله به رحمت خدا رفت - فرمودند سید کاظم نیستم و از طرف قبله آمده ام و می خواهم عبور کنم، خیلی ترسیدم فرمودند نترسید. چون حامله هستید من پشت به طرف شما می کنم و حرف می زنم دیگر او را ندیدم؛ پس زلزله کوچکی آمد و تا بچه ها را بیدار کردم و شوهرم از خواب بلند شد، زلزله سخت شروع شد، همین قدر که توانستیم بچه ها را از خانه بیرون بیاوریم که خانه خراب شد ، اگرچه تمام خانه های ما خراب شد ولی همان خانه ای که بچه ها در آن خوابیده بودند شکسته شد و پایین نیامد و بحمداللّه هیچکس از اهل خانه تلف نشدند. *** زن مؤمنه ای گفت در ماه محرم تقریبا یک ماه ونیم پیش از وقوع زلزله در خواب دیدم که از طرف مشرق یک ابری پیدا شد و یک نفر در میان آن ابر به صدای بلند می گوید و از اول محل طلوع آفتاب مشغول اذان و گفتن ( اللّه اکبر ) بود و به تدریج بالا می آمد و کلمه کلمه اذان را می گفت تا رسید بالای سر قیر، دیگر از اذان گفتن ساکت شد و صدای او به همه جا می رسید و همه عالم می شنیدند ، من از خواب بیدار شدم به یکی از همسایگان خود خواب را نقل کردم، جواب داد خواب شما دلیل است بر اینکه قیر خراب می شود. یک نفر به نام ( سید علی مرتضوی ) از اهل قیر می گوید یک شب قبل از وقوع زلزله و خرابی قیر در خواب دیدم ابر سیاه بسیاری از طرف قبله آشکار شد و عده زیادی از اهالی قیر جلو آن ابر ایستاده و التماس می کردند که از محل ما بگذر و ما را به بلا گرفتار مکن هرچه التماس می کردند فایده نبخشید و ابر از سمت قطب آمد و مثل سیلاب یکمرتبه همه شهر قیر را فرا گرفت و به طرف قبله سرازیر شد. از این نوع خوابهای وحشتناک که إخبار از وقوع حادثه موحشه بوده زیاد و نوشتن آنها موجب طول کلام است و همچنین آنهایی که یک روز بلکه دو روز بعد از اینکه زیر خاک بودند زنده بیرون آوردند بسیار است و برای عبرت گرفتن در آنچه نوشته شد کفایت است ( ما اَکْثَرَ الْعِبَرَ وَ اَقَلّ اْلاِعْتِبارَ ؛ چه فراوان است اسباب عبرت وکم است عبرت گرفتن ) آنچه خود بنده شخصا به چشم مشاهده کردم آنکه بنده در محلّی به نام تنگ روئین مشغول تبلیغ بودم. عصر روز بیست و چهارم ماه صفر دعوت شدم در یک فرسخی آن محل به نام بند بست و عده ای از ایلات احشام نشین که چادرنشین بودند برای تبلیغ و علیه السّلام رفتم و از آنجا تا قیر پنج فرسخ بود. شب در آنجا تا دو ساعت از شب گذشته مشغول گفتن مسائل دینی و موعظه و نصیحت و عزاداری بودم. بعد از صرف شام، چند نفر از محل تنگ روئین هم آمده بودند گفتند بیا برویم به محل و همانجا بخوابید. و مساجد آن در حدود هفت هشت مسجد داشت؛ اما یک نفر عالم دینی نداشتند. ابداً اقامه نمیشد. مجالس دینی و تبلیغات مذهبی نداشتند. تنها و و صفر آن هم خیلی کم، مجلس تبلیغات برپا میشد، آن هم منبری های بیسواد، نه خودشان عالمی داشتند و نه علاقه قلبی و حقیقی به اهل علم داشتند. خیلی مادی و حریض به دنیا بودند. و در میان آنها متروک و اگر هم کسی دیندار بود و وظیفه مهم دینی را انجام میداد، مورد تعقیب و ملامت مردم اهالی می گردید و الان هم بعد از این آیت بزرگ الهی که نمونه ای از قیامت بود بواسطه نداشتن مبلغ و عالم و رهبر صحیح باقیماندگان به همان حالت اولی باقی بلکه بدتر و بدبخت تر شده اند تا عاقبت کار این بیچاره مردم به کجا منتهی شود. بیش از این مصدّع اوقات نشوم. خداوند به حرمت محمد و آل محمد صلوات الله علیهم سایه مبارک علماء اعلام و مجتهدین عظام عموماً و بالاخص حضرت مستطاب عالی را از سر این جان نثار و عموم مسلمین کوتاه نگرداند و وجود مبارک را از جمیع بلیّات مصون و محفوظ بفرماید ان‌شاءالله تعالی. محمد جواد مقیمی 【۳ از ۷ 】
✉️ نامه جناب آقای شیخ احمد رستگار بسمه تعالی در تاریخ 25 شهر صفر سنه 92 وقایع زلزله قیر و کارزین که اینجانب در یکی از قرای کارزین موسوم به سرچشمه حاضر و ناظر بودم آن است که هنگام صبح پس از انجام فریضه صبح قریب به ساعت پنج و ربع بنده گفتم خسته هستم و امشب همینجا می خوابم و فردا صبح می آیم. آنها رفتند به قریه تنگ روئین و بنده همانجا در چادر خوابیدم و صبح هم نماز صبح را خواندم و پس از نماز دو مرتبه خوابیدم. هنوز چشمم به خواب آشنا نشده بود که زلزله گرفت از وحشت بلند شدم که از چادر بیرون بروم؛ به اندازه ای شدت داشت که نتوانستم بلند شوم، به زمین افتادم. باز بلند شدم ، به زمین خوردم ، مرتبه سوم دست روی زمین گذاشتم و زمین به دور خود می چرخید و می لرزید♨️ قدری ساکت شد. از چـ⛺ـادر بیرون آمدم. کوه بزرگی در آن نزدیکی بود چنان کوه به لرزه آمده بود که از قله آن سنگهای بزرگ کنده می شد و از هم متلاشی شده و پایین می ریخت و کوه مثل رعد صدا می داد بعضی جاها زمین از هم شکافته شده و دوباره به هم آمده بود . نزدیکی کوهی به نام آب باد، زمین از هم شکافته و آب بسیاری مانند چشمه از زمین بیرون آمده که عمق آن معلوم نیست چقدر است و مانند استخر بزرگی آب ایستاده و حرکت نمی کند و بعض جاهای دیگر که آب چشمه داشته و زراعتهای بسیاری و باغات بی شمار مشروب می شده آن چشمه بکلی خشک شده یا کم شده است و بعضی جاها آب چشمه چند برابر شده است مثل خود قیر. خداوند بزرگ داناست به حکمتها و مصالح آن، خداوند جمیع مؤمنین و مؤ منات را از بلاها محفوظ بدارد به حق محمد و آله الطاهرین . برای اطلاع بیشتر و تذکر از اوضاع قیر و اهالی آن عرض می کنم : خود قیر قصبه ای بود که کم کم صورت شهری به او داده شده و در تمدن کنونی به سرعت جلو می رفت و دارای برق و شهرداری و آب لوله کشی و خیابان جدید وسط شهر کشیده بودند و جمعیت آن بیش از شش هزار نفر بود و دارای چند دبستان و مقدمه دبیرستان هم فراهم می شد. مشغول تعقیب نماز و اوراد بودم که ناگاه زمین کمی لرزیدن گرفت و دانستم که زلزله است اندک تأملی کردم به قصد اینکه زلزله قطع شود نماز آیات بخوانم. دیدم ادامه پیدا کرد، برخاستم از درب اطاق سر بیرون کردم تا ببینم چه خبر است در حالی که پایم برهنه بود ولی قصد فرار نداشتم همین که از درب اطاق خارج شدم ناگاه دیدم آسمان صدایی کرد و زمین بشدت لرزید و این جانب قریب به هفت متر پرتاب شدم پهلوی درختی و از شدت لرزش زمین نتوانسم خودم را بگیرم ناچار به درخت چسبیدم که ناگاه جهان را یکبارگی ظلمت فروگرفت و پس از اندک زمانی که جهان روشن و تاریکی بَدل به نور گردید، نظر کردم دیدم از منازل و قریه اثری باقی نیست جز قلیلی از دیوارهای شکسته و خانه های مهدوم و خراب شده. خلاصه آمدن زلزله قریب 25 ثانیه ادامه داشت ولی خرابی و انهدام قریه زیاده از حد واقع گردید. ملخّص کلام اینکه : چون صبح بود و مردان قریه برای انجام وظیفه زراعت از خانه خارج شده بودند ولی از قریه بیرون نرفته بودند که فوراً این جانب قدغن نمودم که خارج شوند و آنها را تسلیت داده و تهییج نمودم تا اینکه به همدستی جوانان و پیران بلکه به مساعدت نسوان برخی با ابزارهای حاضر و موجود و فرقه ای به وسیله دست، کوشش نموده به کوشش و جد و جهد تمام، قریب چهار ساعت تا اینکه تقریبا یکصد و پنجاه نفر را از زیر خاک و آوار خارج نمودیم که غالب آنها کودک بودند و چند نفر از مردان و زنان . و اما از آنانکه بدرود زندگی گفته بودند شصت و یک نفر بودند و جمله اموات را جَنب هم خوابانیده و شروع به حفر قبر نمودند و چند نفر را هم دستور دادم تا اینکه مشغول غسل دادن و کفن کردن شوند و این جانب به اتفاق جناب حاج شیخ منصور محمودی که از جمله نجات یافتگان بود و قبل از انهدام حسینیه ، از حسینیه خارج شده بود به جملگی اموات نماز خواندیم و تا چهار ساعت بعد از ظهر هریک را جداگانه به خاک سپردیم و اینجانب تا سه روز برای تعزیت و تسلیت اهل قریه ماندم و بعدا رهسپار محل شدم و اما از قریه قیر و کارزین اطلاع کافی به دست نیاوردم. پایانِ نامه. _____ تذکری لازم بعضی از مسلمانان نادانسته به پیروی از مادیین، حوادث موحشه ای که در زمین واقع می شود مانند زلزله خراب کننده و سیل بنیان کن را قهر طبیعت می گویند و در روزنامه ها با حروف درشت ( خشم طبیعت ) می نویسند و نمی دانند که این حرف برخلاف عقل و شرع است؛ - اما خلاف عقل بودنش؛ زیرا قهر و خشم از آثار ادراک و شعور است مثلاً حیوان یا انسان گاهی که ادراک ناملایمی از دیگری نمود بر او خشم می کند و از او انتقام می گیرد؛ بنابراین طبیعت را که اصلاً شعوری نیست خشم در آن تصور نمی شود. 【۴ از ۷ 】