8.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بهترین آثار در اهمیت زبان فارسی را ترکهای ما نوشتهاند
🔹️ بخشی از مستند غیررسمی۶
📥 مشاهده نسخه کامل مستند👇
khl.ink/f/55271
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کتابهای خانم مهدوی را دارم...
🔹️ بخشی از مستند غیررسمی۶
📥 مشاهده نسخه کامل مستند👇
khl.ink/f/55271
هدایت شده از مباحث
سفارش_به_یاد_امام_زمان_علیه_السلام.mp3
5.48M
#کلیپ_صوتی
🎧 آثار یاد #امام_زمان علیه السلام قبل از غذا
🎤 حجتالاسلام والمسلمین #ناصری دام عـزّه
⏱ زمان: ۵ دقیقه
📥 حجم: ۵ مگابایت
@nasery_ir
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
هدایت شده از مباحث
برڪاتصلواٺ_۲۰۲۲_۰۱_۱۵_۰۹_۰۲_۵۷_۱۰۲.mp3
3.69M
💭 ماجرای مرحوم خوانساری اصفهانی رضوان الله تعالی علیه و حمالی که #امام_زمان عجّل اللّه تعالی فرجه را ملاقات میکرد...
#استاد_پناهیان
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
#آن_چهارده_روز
هفت امتحان علی(علیهالسلام) بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله)
[ امْتَحَنَنِی بَعْدَ وَفَاةِ نَبِیِّهِ (صلیالله علیه وآله) فِی سَبْعَةِ مَوَاطِنَ ]
↓°↓°↓°↓°↓°↓°↓
امتحان سوم: خون دل خوردن برای پراکنده نشدن امت
[ وَ أَمَّا الثَّالِثَةُ ؛ فَکُنْتُ أَحَقَّ مَنْ لَمْ یُفَرِّقْ هَذِهِ الْعُصْبَةَ الَّتِی أَلَّفَهَا رَسُولُ اللَّهِ]
═════❖•° 𑁍 °•❖═════
امیرمؤمنان(علیهالسلام) چنین ادامه داد:
ای مرد یهودی!
اما سومین امتحان این بود: حاکمِ پس از پیامبر(صلیالله علیه وآله)، در تمام دوران حاکمیتش، مرا که میدید، عذر میخواست و دیگری را به سبب آن حقّى که از من سلب کرده و بیعتم را گسسته بود، سرزنش مىکرد و از من مىخواست که حلالش کنم.
[ وَ أَمَّا الثَّالِثَةُ یَا أَخَا الْیَهُودِ: فَإِنَّ الْقَائِمَ بَعْدَ النَّبِیِّ(صلیالله علیه وآله) کَانَ یَلْقَانِی مُعْتَذِراً فِی کُلِّ أَیَّامِهِ وَ یَلُومُ غَیْرَهُ مَا ارْتَکَبَهُ مِنْ أَخْذِ حَقِّی وَ نَقْضِ بَیْعَتِی وَ یَسْأَلُنِی تَحْلِیلَهُ ]
من با خود میگفتم با این وضعیت بالاخره روزگار او به پایان مىرسد و آنگاه حقّى که خدا برایم قرار داده، با خوبى و خوشى به من بازمىگردد؛ بدون آنکه در راه گرفتن حقّم با درگیرى، حادثهاى برای اسلام پیش آوَرَم.
اسلام نوپا بود و مردم از فرهنگ و باورهای جاهلی چندان فاصله نگرفته بودند.
ازاینرو من در وقایعِ غصب خلافت از اصرار بر حقم چشمپوشی کردم تا مبادا اختلافها منجر به درگیری و فروپاشی جامعۀ اسلامی شود و اکنون خرسند بودم که با نشانههایی که میبینم حقّم بهطور صلحآمیز به من باز خواهد گشت. مبادا در اثر طلب حقّم منازعهای پدید آید و کسى پاسخ "آرى" بدهد و دیگرى پاسخ "نه" بگوید، و این اختلاف از حرف به عمل بکشد.
[ فَکُنْتُ أَقُولُ تَنْقَضِی أَیَّامُهُ ثُمَّ یَرْجِعُ إِلَیَّ حَقِّیَ الَّذِی جَعَلَهُ اللَّهُ لِی عَفْواً هَنِیئاً مِنْ غَیْرِ أَنْ أُحْدِثَ فِی الْإِسْلَامِ مَعَ حُدُوثِهِ وَ قُرْبِ عَهْدِهِ بِالْجَاهِلِیَّةِ حَدَثاً فِی طَلَبِ حَقِّی بِمُنَازَعَةٍ لَعَلَّ فُلَاناً یَقُولُ فِیهَا نَعَمْ وَ فُلَاناً یَقُولُ لَا، فَیَئُولُ ذَلِکَ مِنَ الْقَوْلِ إِلَى الْفِعْلِ ]
و گروهى از خواص یاران محمّد(صلیالله علیه وآله) که آنها را به دلسوزی و خیرخواهى براى خدا و پیامبر، کتاب و دینش مىشناسم، مدام در آشکار و نهان نزدم میآمدند و مرا به اقدام برای گرفتن حقّم دعوت میکردند و حاضر بودند جانشان را در راه یارىام نثار کنند تا بیعتى را که برگردنشان داشتم، ادا کنند؛ امّا من مىگفتم: آرام باشید و اندکی صبر کنید. شاید خدا، بدون درگیرى و خونریزى حقّم را بازگردانَد.
[ وَ جَمَاعَةٍ مِنْ خَوَاصِّ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ(صلیالله علیه وآله) أَعْرِفُهُمْ بِالنُّصْحِ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِکِتَابِهِ وَ دِینِهِ الْإِسْلَامِ یَأْتُونِّی عَوْداً وَ بَدْءاً وَ عَلَانِیَةً وَ سِرّاً فَیَدْعُونِّی إِلَى أَخْذِ حَقِّی وَ یَبْذُلُونَ أَنْفُسَهُمْ فِی نُصْرَتِی لِیُؤَدُّوا إِلَیَّ بِذَلِکَ بَیْعَتِی فِی أَعْنَاقِهِمْ.
فَأَقُولُ رُوَیْداً وَ صَبْراً قَلِیلًا لَعَلَّ اللَّهَ یَأْتِینِی بِذَلِکَ عَفْواً بِلَا مُنَازَعَةٍ وَ لَا إِرَاقَةِ الدِّمَاءِ ]
از آنجاکه بعد از وفات پیامبر(صلیالله علیه وآله)، بسیاری از مردم دچار شک و تردید شده و اشخاصی مدعی خلافت شده بودند که شایستگیاش را نداشتند، هر قومی میگفت: امیر از ما باشد! درحالیکه گویندگان این سخن آرزویى نداشتند جز آنکه کسى غیر از من حکومت را بهدست گیرد.
[ فَقَدِ ارْتَابَ کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ بَعْدَ وَفَاةِ النَّبِیِّ(صلیالله علیه وآله)، وَ طَمِعَ فِی الْأَمْرِ بَعْدَهُ مَنْ لَیْسَ لَهُ بِأَهْلٍ، فَقَالَ کُلُّ قَوْمٍ مِنَّا أَمِیرٌ وَ مَا طَمِعَ الْقَائِلُونَ فِی ذَلِکَ إِلَّا لِتَنَاوُلِ غَیْرِیَ الْأَمْرَ ]
هنگامی که درگذشت حاکم اول نزدیک شد و روزگارش به سر آمد، رفیقش را به عنوان حاکم بعد از خود تعیین کرد که در ناشایستگی برای این مقام مثل فرد اول بود، و نسبت به من مانند نفر پیشین بود، و آنچه را که خدا برای من قرار داده بود، گرفت.
[ فَلَمَّا دَنَتْ وَفَاةُ الْقَائِمِ وَ انْقَضَتْ أَیَّامُهُ صَیَّرَ الْأَمْرَ بَعْدَهُ لِصَاحِبِهِ، فَکَانَتْ هَذِهِ أُخْتَ أُخْتِهَا وَ مَحَلُّهَا مِنِّی مِثْلَ مَحَلِّهَا وَ أَخَذَ مِنِّی مَا جَعَلَهُ اللَّهُ لِی ]
دوباره اصحاب محمد(صلیالله علیه وآله)، که برخی درگذشتهاند و برخی هنوز زندهاند و خداوند مرگشان را به تأخیر انداخته است، نزد من جمع شدند و همان درخواست نوبت پیشین را تکرار کردند و پاسخ من هم همان پاسخ نوبت اول بود: صبر و معامله با خدا و یقین به ارادۀ الهی، و دلسوزى برای اینکه اجتماع مسلمانان از بین نرود؛ جمعی که پیامبر خدا، گاه با نرمى و گاه با تندى، زمانى با ترساندن و گاه با شمشیر، زیر پرچم اسلام گردآورده بود.
[ فَاجْتَمَعَ إِلَیَّ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ(صلیالله علیه وآله) مِمَّنْ مَضَى وَ مِمَّنْ بَقِیَ مِمَّنْ أَخَّرَهُ اللَّهُ مَنِ اجْتَمَعَ فَقَالُوا لِی فِیهَا مِثْلَ الَّذِی قَالُوا فِی أُخْتِهَا فَلَمْ یَعْدُ قَوْلِیَ الثَّانِی قَوْلِیَ الْأَوَّلَ؛ صَبْراً وَ احْتِسَاباً وَ یَقِیناً وَ إِشْفَاقاً مِنْ أَنْ تَفْنَى عُصْبَةٌ تَأَلَّفَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ(صلیالله علیه وآله) بِاللِّینِ مَرَّةً وَ بِالشِّدَّةِ أُخْرَى وَ بِالنُّذُرِ مَرَّةً وَ بِالسَّیْفِ أُخْرَى ]
شدت تلاش رسول خدا(صلیالله علیه وآله) برای به دست آوردن دل این دسته چنان بود، که درحالیکه اینها مشغول جمع مال بودند و اهل خوب خوردن و خوب پوشیدن بودند، سقف و در خانههای ما اهلبیت محمد(صلیالله علیه وآله) از شاخههای خرما و مانند آن بود؛ نه زیرانداز درستی داشتیم و نه لباس مناسبی.
تا جاییکه برای نماز یک لباس را به نوبت میپوشیدیم و شب و روزمان را در این احوال سپری میکردیم.
و گاه پیش میآمد که مال و غنیمتی به عنوان فیء نصیب مسلمانان میشد و بخشی از آن، که خدا بهصورت ویژه برای ما اهلبیت (علیهمالسلام) قرار داده بود، به ما مىرسید و ما در شرایطى بودیم که گفتم؛
امّا رسول خدا(صلیالله علیه وآله) این جماعت دارا و توانگر را بر ما مقدم میداشت و آن مال را به آنها میداد تا دل آنها را نسبت به اسلام نرم کند و در زمرۀ مسلمانان بمانند.
[ حَتَّى لَقَدْ کَانَ مِنْ تَأَلُّفِهِ لَهُمْ أَنْ کَانَ النَّاسُ فِی الْکَرِّ وَ الْفِرَارِ وَ الشِّبَعِ وَ الرَّیِّ وَ اللِّبَاسِ وَ الْوِطَاءِ وَ الدِّثَارِ وَ نَحْنُ أَهْلُ بَیْتِ مُحَمَّدٍ(صلیالله علیه وآله) لَا سُقُوفَ لِبُیُوتِنَا وَ لَا أَبْوَابَ وَ لَا سُتُورَ إِلَّا الْجَرَائِدُ وَ مَا أَشْبَهَهَا وَ لَا وِطَاءَ لَنَا وَ لَا دِثَارَ عَلَیْنَا، یَتَدَاوَلُ الثَّوْبَ الْوَاحِدَ فِی الصَّلَاةِ أَکْثَرُنَا وَ نَطْوِی اللَّیَالِیَ وَ الْأَیَّامَ عَامَّتُنَا، وَ رُبَّمَا أَتَانَا الشَّیْءُ مِمَّا أَفَاءَهُ اللَّهُ عَلَیْنَا وَ صَیَّرَهُ لَنَا خَاصَّةً دُونَ غَیْرِنَا وَ نَحْنُ عَلَى مَا وَصَفْتُ مِنْ حَالِنَا فَیُؤْثِرُ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ(صلیالله علیه وآله) أَرْبَابَ النِّعَمِ وَ الْأَمْوَالِ، تَأَلُّفاً مِنْهُ لَهُمْ ]
پس من سزاوارترین شخص بودم که مراعات این جماعت را بکنم و باعث پراکنده شدنشان نشوم و آنها را وارد مسیری نکنم که یا باید تا انتهایش بروند(شمشیر بکشند) و یا هلاک شوند.
[ فَکُنْتُ أَحَقَّ مَنْ لَمْ یُفَرِّقْ هَذِهِ الْعُصْبَةَ الَّتِی أَلَّفَهَا رَسُولُ اللَّهِ(صلیالله علیه وآله) وَ لَمْ یَحْمِلْهَا عَلَى الْخَطَّةِ الَّتِی لَا خَلَاصَ لَهَا، مِنْهَا دُونَ بُلُوغِهَا أَوْ فَنَاءِ آجَالِهَا ]
زیرا من اگر قدم پیش میگذاشتم و خودم را مطرح میکردم و از مسلمین کمک میخواستم، مردم دربارۀ من و خلافت من، دو وضعیت داشتند: یا اینکه تنها گروهی از مردم از من تبعیت میکردند، که در آن صورت درگیری رخ میداد و برخی پیروانم میکشتند و برخی کشته میشدند. یا مردم مرا تنها میگذاشتند و به این دلیل کافر میشدند؛ چه در یارىام کوتاهى مىکردند و چه از انجام دادن فرمانم سرپیچی میکردند.(۱)
و خدا میداند که جایگاه من نسبت به پیامبر(صلیالله علیه وآله) همچون جایگاه هارون(علیهالسلام) نسبت به موسى(علیهالسلام) است.
و روا بود که به سبب مخالفت با من و یارى نکردنِ من، همان بلایی که بر قوم موسى(علی نبیّنا و آله و علیه السلام) بهخاطر مخالفت با هارون و سرپیچی از فرمانش فرود آمد، بر اینان هم فرود آید.(۲)
[ لِأَنِّی لَوْ نَصَبْتُ نَفْسِی فَدَعَوْتُهُمْ إِلَى نُصْرَتِی، کَانُوا مِنِّی وَ فِی أَمْرِی عَلَى إِحْدَى مَنْزِلَتَیْنِ: إِمَّا مُتَّبِعٍ مُقَاتِلٍ وَ إِمَّا مَقْتُولٍ إِنْ لَمْ یَتَّبِعِ الْجَمِیعَ، وَ إِمَّا خَاذِلٍ یَکْفُرُ بِخِذْلَانِهِ، إِنْ قَصَّرَ فِی نُصْرَتِی أَوْ أَمْسَکَ عَنْ طَاعَتِی.
وَ قَدْ عَلِمَ اللَّهُ أَنِّی مِنْهُ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى؛ یَحُلُّ بِهِ فِی مُخَالَفَتِی وَ الْإِمْسَاکِ عَنْ نُصْرَتِی مَا أَحَلَّ قَوْمُ مُوسَى بِأَنْفُسِهِمْ فِی مُخَالَفَةِ هَارُونَ وَ تَرْکِ طَاعَتِهِ ]