eitaa logo
📚📖 مطالعه
71 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
995 ویدیو
81 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
و اما شرعاً ؛ پس از اینکه از برهانِ امکان و حدوث به یقین دانسته شد که کره زمین و موجودات در آن و سایر اجزاء جهانِ هستی تماماً آفریده شده حضرت آفریدگار است و عموماً پدید آمده از و قدرت بی نهایت اوست و همه از عرش تا فرش از درّه تا ذرّه تحت و تدبیر حضرت رب العالمین می باشد ؛ بنابراین ، حوادثی هم که در کره زمین پدید می آید آنها هم از خداوند جهان آفرین است . 🤔 آیا عقلاً می توان پیدایش حادثه را از خود آن دانست؟ آیا ممکن است در ملک خدا و آفریده شده او حادثه ای بدون اذن و مشی‍ّت او پدید آید در حالی که برگی از درخت نمی افتد و قطره ای باران نمی بارد مگر به اذن او جل جلاله¹. اسباب طبیعی برای حوادث اگر گفته شود این حوادث را اسبابی است که دیده و شناخته شده است مثلاً سبب سیلهای بنیانکن همان بارانهای شدید پی در پی است و سبب زمین لرزه، بخارهای متراکم جوف زمین است که حرکت کرده و از محلی می خواهد خارج شود یا سیلهایی است که در جوف زمین به حرکت می آید . سببیّت سبب از مسبب است در پاسخ گوییم سلسله اسباب و مسبَّبات و ارتباط معلولات به علل آنها را منکر نیستیم و می گوییم خراب شدن بناها از سیلاب است و آن بارانی است که از ابر ریزش کرده و ابر هم بخارهایی است که از دریاها به سبب تابش حرارت آفتاب برخاسته یا مثلاً پیدایش میوه از درخت است و درخت هم از تخمی که در زمین افشانده شده و آب به آن رسیده حاصل شده و نیز پیدایش حیوان از نطفه می باشد و نطفه هم از جفت شدن نر با ماده پدید آمده و هکذا؛ لکن کلام در پیدایش اسباب و ظهور خاصیت و اثر آنهاست و گوییم چنانی که به حکم قطعی عقلی، اصل هستیِ هر سببی از خودش نیست و از آفریده شده ای مانند خودش هم هست نشده بلکه خدای جهان آفرین او را آفریده، همچنین خاصیت و سببیت او هم از خودش نیست و خدای مسبِّب الأسباب آن را سبب پیدایش چیز دیگر قرار داده و مربی و مدبر در تمام اجزاء هستی اوست و لاغیر و شریکی برای او نیست ( و این مطلب در بحث توحید افعالی از کتاب به تفصیل نوشته شده است ) مثلاً چنانی که اصل پیدایش آب از خداست، تبدیل آن به بخار هنگام تابش آفتاب و به صورت ابر درآمدن بخار و سپس ریزش باران از آن تماما به تدبیر و اذن خداست که در هرجا و هر اندازه که مشیّت و او اقتضا کند می ریزد و نیز سیلاب شدنش و خرابی رساندنش هم وابسته به اذن و مشیت اوست. و نیز چنانی که پیدایش بخارها در جوف زمین از خدای زمین آفرین است، قدرت آن به طوری که زمین به این سنگینی را می لرزاند کماً و کیفاً یعنی اندازه لرزش و آثار آن همه از خداوند می باشد چه زمین لرزه هایی که در بیابانها واقع می شود و هیچ زیانی به بشر نمی رسد و چه زلزله های شدیدی که در آبادیها پدید می آید و خشتی از دیواری نمی افتد و گاهی هم که حکمت و مشیت اقتضا کند، بنیانهای محکم را از بیخ و بُن خراب کرده و آن را زیر و زبر می کند و بشر را بیچاره و درمانده می نماید : ( هیچ مصیبت و بلایی نرسد در زمین و نه در نفسهای خودتان مگر اینکه در لوح محفوظ ثبت شده است پیش از آنکه آن را بیافرینیم )² هفت خصلت شرط حوادث علیه السّلام فرمود : ( نه در زمین و نه در آسمان چیزی نباشد جز با این هفت خصلت، به مشیت و اراده و قدر و قضاء و اذن و کتاب و أجل ، هرکه گمان برد که می تواند یکی از اینها را نقض کند محققا کافر است )³ و در حدیث دیگر حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام فرمود : (هر که جز این معتقد باشد محققاً بر خدا بسته یا بر خدا رد کرده است) . از این بیان کوتاه به خوبی دانسته شد که زمین لرزه و سایر حوادث عموماً به اذن و مشیت خداوند است . آیا از خشم خداست ؟ 🤔 اگر پرسیده شود آیا حوادث موحشه را می توان خشم خداوند نامید ؟ ✅ آن است که واجب است اعتقاد و یقین داشت که خداوند در برابر افعال اختیاری بشر خوشنود و ناخوشنود و دارای لطف و قهر است ؛ یعنی کردارهای نیک بشر مورد رضا و خوشنودی خداست چنانی که کردارهای زشت و ناروایش مورد خشم خداوند است لکن واجب است انسان بداند که رضا و سخط خدا مانند خوشنودی و خشم مخلوق نیست. --------------------------------------------------- 1- (وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ اِلاّ یَعْلَمُها)، (سوره انعام ، آیه 59) 2- ما اَصابَ مِنْ مُصیبهٍ فِی اْلاَرْضِ وَلا فی اَنْفُسِکُمْ اِلاّ فی کِتابٍ مِنْ قَبْلِ اَنْ نَبْرَئَها، سوره مبارکه حدید، آیه 22 3- لا یَکُونُ شَیْءٌ فِی اْلاَرْضِ وَ فِی السَّماءِ اِلاّ بِهذِهِ الْخِصالِ السَّبعِ بِمَشِّیَهٍ وَ اِرادَهٍ وَ قَدَرٍ و َقَضاءٍ وَ اِذنٍ وَ کِتابٍ و أجلٍ فَمَنْ زَعَمَ اَنَّهُ یَقْدِرُ عَلی نَقْضِ واحِدَهٍ فَقَدْ کَفَرَ. (اصول کافی ). 【۵ از ۷ 】