#خاطرات | تأثير مثال
شخصى به من گفت: آقاى قرائتى! در تلويزيون مثالى زدى كه مرا حسابى تكان داد! مَثَل اين بود كه گفتى: اگر يك نوار ده تومانى داشته باشى حاضر نيستى صداى گربه 🐈⬛️روى آن ضبط كنى، ولى حاضرى روى نوار مغزت 🧠 هر چرت و پرتى را ضبط كنى!
چرا شنيدن #دروغ و تهمت و #غيبت و ... برايت بىاهميّت است؟!
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | خداى قطار يا خداى ماشين
🚉 با قطار عازم سفرى بودم، يكى از مسافران گفت:
قطار خيلى بهتر از ماشين است. گفتم: چطور؟
گفت: وقتى با ماشين مسافرت مىكنيم نمىدانيم كى مىرسيم و به سلامت خواهيم رسيد يا نه؟ امّا با قطار معلوم است چه ساعتى به مقصد مىرسيم احتمال خطر هم نيست و «انشاء اللّه» گفتن هم لازم ندارد!
گفتم: راستى انسان عجب موجود مغرورى است! بايد چند قطار از ريل خارج شود و چند هواپيما سقوط كند تا بداند خداى ماشين با خداى قطار و خداى هواپيما فرقى ندارد، انسان در هر حال فقير و محتاج خداست.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | حسابرسى قيامت
سالروز تأسيس نهضت سواد آموزى به اتفاق همكاران خدمت حضرت امام خمينى قدس سره رسيديم. بايد گزارشى از كار نهضت ارائه مىدادم، من كه سالها در تلويزيون مثل بلبل حرف مىزدم در محضر امام دستپاچه شده تمام حرفها را به صورت ناقص گفتم و بعد از اتمام جلسه پيش خود گفتم:
راستى #قيامت چه خبر است؟
چگونه مىخواهيم #در_محضر خداوند و پيامبر حساب پس بدهيم؟
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | سمينار دبيران تعليمات دينى
در زمان طاغوت شهيد بهشتى به من تلفن كرد كه بيا تهران با تو كارى دارم.
به تهران آمدم فرمودند: سمينارى است با شركت دبيران تعليمات دينى، مىخواهم شما چند جلسه درس برايشان داشته باشى. ظاهراً آموزش ضمن خدمت بود.
وارد سالن كه شدم جمعيّتى از زنان بىحجاب مرا متعجّب كرد! نه روسرى، نه #چادر. خيلى برايم عجيب بود، معلّم تعليمات دينى و اين شكل!! از سالن برگشتم.
مسئول سمينار گفت: آقاى قرائتى كجاى كارى؟ آيا مىدانى در ميان دبيران تعلميات دينى چه تعداد يهودى و يا بهايى وجود دارد؟ تازه اينها دبيران مسلمان هستند. من گفتم: آخر به بىحجاب چطورى دين را بگويم، لااقل يك روسرى سر كنند.
منطق مسئول سمينار اين بود كه اگر قرار است هم بىسواد باشند هم بىحجاب، لااقل فقط بىحجاب باشند!
در حديث مىخوانيم: عاقل آن كسى نيست كه خير و شرّ را بشناسد، عاقل كسى است كه بين دو شرّ، كم ضررتر و بين دو خير، پر سودتر را انتخاب كند.
#حجاب
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | كفزدن يا صلوات
در اجتماعى سخنرانى مىكردم، پس از سخنرانى عدّهاى كف زدند 👏 و عدّهاى #صلوات فرستادند.
گفتم: اگر به جاى كف زدن صلوات بفرستيد، ضمن تشويق من، چيزى هم براى قيامت خود ذخيره كردهايد.
#ذخیره_قیامت
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | ورزش باستانى
به مناسبتى در برنامۀ ورزشكاران باستانى شركت كردم. دقّت كردم ديدم تمام آداب آنها ريشۀ قرآن و حديثى دارد.
مثلاً با نام خدا وارد گود مىشوند، در حال ورزش ذكر خدا و ائمه را بر لب دارند، براى بزرگترها حريم نگه مىدارند، به سادات احترام مىگذارند، مردانگى را اصل مىدانند و ورزش را براى دستگيرى از مظلوم و كوبيدن ظالم مىآموزند.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | تقليد از دشمنان حرام است
جوانى به من گفت: آقا مىخواهم هيپى شوم، آيا حرام است؟
گفتم: نه، حلال است.
گفت: خيلى متشكرم.
وقتى خداحافظى كرد به او گفتم: امّا تقليد از غرب حرام است، اگر خودت تصميم بگيرى و زلفت را هر طور دوست دارى اصلاح كنى حلال است؛ امّا اگر نگاهت به كفّار و خارجىهاست، اين #خودباختگى و ذلّت #حرام است.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | طواف براى بينندگان
در حال طواف به يكى از وعّاظ يزد رسيدم.
گفت: مىدانى به قصد چه كسانى طواف مىكنم؟ به قصد كسانى كه در طول تبليغم پاى روضههايم بودهاند. من هم از ايشان آموختم و از آن به بعد براى كسانى كه پاى تلويزيون برنامۀ «#درسهايى_از_قرآن» را تماشا كردهاند طواف كردهام.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | از كدام منظر؟
يكى از دوستان طلبه به من مىگفت: آقاى قرائتى! من مثل يك لامپ 💡 هستم و تو مثل خورشيد☀️!
گفتم: چطور؟
گفت: من در مسجد براى صد نفر صحبت مىكنم و شما در تلويزيون براى چند ميليون.
گفتم: اين از يك منظر؛ امّا منظر ديگر قيامت است، اگر هر دو خراب كرده باشيم، شما به خاطر در اختيار داشتن صد دل مؤاخذه مىشويد و من به خاطر چند ميليون دل!
از من سؤال مىشود اين همه دل را خداوند به تو داد، چرا تو يك دل به خدا ندادى؟!
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | دوستى به خاطر خدا
به حديثى برخوردم خيلى شيرين و زيبا؛
#پيامبر_اكرم صلى الله عليه و آله از كوچهاى عبور مىكرد كه كودكى به حضرت #سلام كرد. پيامبر پاسخ سلام او را داد و از او پرسيد: آيا مرا دوست دارى؟ كودك گفت: البتّه كه دوست دارم، شما رسول خدا هستى!
پيامبر فرمود: مرا بيشتر دوست دارى يا خدا را؟ كودك گفت: شما را هم به خاطر خدا دوست دارم.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | تصميم به هنگام خشم
شخصى نزد من آمده بود تا همۀ اموالش را #وقف كند.
گفتم: انگيزهات چيست؟
گفت: اين همسر كذايى، اين بچۀ كذايى، اصلا از زندگى سير شدهام.
من ديدم خيلى عصبانى است، گفتم: تو غيظ 😡 كردى و از بغض اينكه چيزى به خانوادهات نرسد مىخواهى اموالت را وقف كنى. اين وقف قبول نيست برو كمى فكر كن.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | نگاه #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و علیه السلام
در حرم امام رضا عليه السلام بودم كه شخصى گفت:
آقاى قرائتى چند سال است طلبه هستى؟
گفتم: حدود بيست سال.
قدرى به من نگاه كرد و گفت: اميرالمومنين عليه السلام هر وقت مالك اشتر را مىديد لذّت مىبرد، تو كه لباس #سربازى_امام_زمان عليه السلام را پوشيدهاى، آيا وقتى امام به تو نگاه مىكند لذّت مىبرد؟ گفتم: معلوم نيست!
گفت: روى اين حرف فكر كن. بسيار دَمَق شدم.😔
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────