#خاطرات | ارزش معلّمى 🧑🏻🏫
مرحوم #شهيد_مطهرى به من فرمود: من خيلى خوشحالم كه تو در تدريس و معلّمى فردى موفّق هستى و نگرانم كه مسئوليّت اجرايى به تو بدهند و از فيض معلّمى محروم شوى.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | مانع خير
در #حديث مىخوانيم كه با اعمال خود مانع خير رسانى به ديگران نشويد. من براى چند جوان از يك صندوق #قرض_الحسنه وام گرفتم، متأسفانه به استثناى سه نفر بقيه قسطها را نپرداختند تا اينكه يك روز از صندوق زنگ زدند كه آقاى قرائتى خواهش مىكنيم ديگر كسى را براى وام معرّفى نكنيد.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | آدم تا آدم
در اتريش با گروهى از شيعيان مواجه شدم، رهبر آنها آقاى محمّد لنسل بود كه ابتدا مسيحى و سپس متمايل به ماركسيست و در ميانۀ راه با مطالعۀ اسلام و #انقلاب_اسلامى ايران، #شيعه شده بود و به ايران آمده، دست امام را بوسيده و راهى جبهههاى نبرد شد.
امّا از طرفى با آغاز جنگ افرادى بودند كه اسباب و اثاثيهشان را جمع كرده به تهران و شهرهاى ديگر يا حتّى به خارج رفتند و به نوعى فرار كردند.
ببينيد تفاوت آدم را تا آدم.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | دعاى كميل
با اتوبوس از شيراز به اصفهان مىآمدم، چند نفر از جوانان حزباللهى هم در اتوبوس بودند. يكى از آنها گفت: آقاى قرائتى! #شب_جمعه است دعاى كميل بخوان تا ما هم بخوانيم. گفتم: من حفظ نيستم. جوان ديگر آمد و گفت: من حفظ هستم اجازه گرفت و شروع كرد به خواندن كميل، من در حالى كه عرق خجالت😓 بر پيشانيم نشسته بود همراه او مىخواندم و پيش خود گفتم:
اينها همان بچّههايى هستند كه قبل از انقلاب شعرهاى عشقى و ترانههاى آنچنانى حفظ بودند؛ امّا الآن #دعاى_كميل را حفظ هستند.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | زهد اسلامى يا بخل
به شهرى براى سخنرانى دعوت شده بودم؛ پس از سخنرانى سفرهاى پهن كردند و نان و هندوانه🍉 آوردند. يكى از آنها گفت: آقاى قرائتى! ما مىخواهيم با غذاى كم و ساده، #زهد اسلامى را پياده كنيم! گفتم: اين زهد اسلامى نيست، بلكه #بخل است.
✅ زهد يعنى خودت نخور، نه اينكه به مهمانت نده. انسان بايد ميانهرو باشد.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | تاثير #تبليغ
زمان طاغوت براى جوانان و نوجوانان جلسه داشتم، شخصى به من گفت: زياد خودت را خسته نكن اينها تا ١٨ سالگى به حرفهايت گوش مىكنند بعد يا به سربازى مىروند يا دانشگاه و در آن محيطهاى بزرگ غرق مسائل انحرافى و شهوانى مىشوند.
به او گفتم: فايدۀ حرفهاى من اين است كه وقتى انسان فهميد حلال و حرام چيست؟ راه خدا و راه #شيطان كدام است؟ بر فرض به انحراف كشيده شود؛ امّا باز مىگردد. ↪️
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | حصر فكرى و انحراف
در زندان به ملاقات گروهى از #منافقين رفته بودم، وقتى به قسمت خواهران سر زدم و علّت زندانى شدنشان را پرسيدم گفتند: اصرار در طرفدارى از منافقين.
گفتم: مرا مىشناسيد گفتند: نه، گفتم: مگر تلويزيون نگاه نمىكنيد گفتند: دستور داريم تلويزيون نگاه نكنيم!!
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | تأثير مثال
شخصى به من گفت: آقاى قرائتى! در تلويزيون مثالى زدى كه مرا حسابى تكان داد! مَثَل اين بود كه گفتى: اگر يك نوار ده تومانى داشته باشى حاضر نيستى صداى گربه 🐈⬛️روى آن ضبط كنى، ولى حاضرى روى نوار مغزت 🧠 هر چرت و پرتى را ضبط كنى!
چرا شنيدن #دروغ و تهمت و #غيبت و ... برايت بىاهميّت است؟!
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | خداى قطار يا خداى ماشين
🚉 با قطار عازم سفرى بودم، يكى از مسافران گفت:
قطار خيلى بهتر از ماشين است. گفتم: چطور؟
گفت: وقتى با ماشين مسافرت مىكنيم نمىدانيم كى مىرسيم و به سلامت خواهيم رسيد يا نه؟ امّا با قطار معلوم است چه ساعتى به مقصد مىرسيم احتمال خطر هم نيست و «انشاء اللّه» گفتن هم لازم ندارد!
گفتم: راستى انسان عجب موجود مغرورى است! بايد چند قطار از ريل خارج شود و چند هواپيما سقوط كند تا بداند خداى ماشين با خداى قطار و خداى هواپيما فرقى ندارد، انسان در هر حال فقير و محتاج خداست.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | حسابرسى قيامت
سالروز تأسيس نهضت سواد آموزى به اتفاق همكاران خدمت حضرت امام خمينى قدس سره رسيديم. بايد گزارشى از كار نهضت ارائه مىدادم، من كه سالها در تلويزيون مثل بلبل حرف مىزدم در محضر امام دستپاچه شده تمام حرفها را به صورت ناقص گفتم و بعد از اتمام جلسه پيش خود گفتم:
راستى #قيامت چه خبر است؟
چگونه مىخواهيم #در_محضر خداوند و پيامبر حساب پس بدهيم؟
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | سمينار دبيران تعليمات دينى
در زمان طاغوت شهيد بهشتى به من تلفن كرد كه بيا تهران با تو كارى دارم.
به تهران آمدم فرمودند: سمينارى است با شركت دبيران تعليمات دينى، مىخواهم شما چند جلسه درس برايشان داشته باشى. ظاهراً آموزش ضمن خدمت بود.
وارد سالن كه شدم جمعيّتى از زنان بىحجاب مرا متعجّب كرد! نه روسرى، نه #چادر. خيلى برايم عجيب بود، معلّم تعليمات دينى و اين شكل!! از سالن برگشتم.
مسئول سمينار گفت: آقاى قرائتى كجاى كارى؟ آيا مىدانى در ميان دبيران تعلميات دينى چه تعداد يهودى و يا بهايى وجود دارد؟ تازه اينها دبيران مسلمان هستند. من گفتم: آخر به بىحجاب چطورى دين را بگويم، لااقل يك روسرى سر كنند.
منطق مسئول سمينار اين بود كه اگر قرار است هم بىسواد باشند هم بىحجاب، لااقل فقط بىحجاب باشند!
در حديث مىخوانيم: عاقل آن كسى نيست كه خير و شرّ را بشناسد، عاقل كسى است كه بين دو شرّ، كم ضررتر و بين دو خير، پر سودتر را انتخاب كند.
#حجاب
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | كفزدن يا صلوات
در اجتماعى سخنرانى مىكردم، پس از سخنرانى عدّهاى كف زدند 👏 و عدّهاى #صلوات فرستادند.
گفتم: اگر به جاى كف زدن صلوات بفرستيد، ضمن تشويق من، چيزى هم براى قيامت خود ذخيره كردهايد.
#ذخیره_قیامت
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────