eitaa logo
قرار نوکری
1.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
88 ویدیو
274 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
سخته هر نفس این روزا بین سینه خاطرات تلخ تو مدینه ، از یادم نرفته دارم عمریه داغ این کوچه ها رو طعنه و دشنام و آدمارو ، جونم رو گرفته کسی نداره حرمته ،  موی سفید سرم و نه حرمت سیادتم ، نه حرمت مادرم و هیزم آوردن ، سر صدا کردن مردم این شهر بازم آتیش به پا کردن «ای امون ای دل» ...... وقتی خنده میکردن به اشک چشمام تو نماز شب از زیر پاهام ، سجاده کشیدن بردن حرف من رو توی کوچه بازار مردمی که من رو اولین بار ، بی عمامه دیدن من و با دست بسته به ، یه بی حیا سپردنم شبیه عمه جانمون ، پای پیاده بردنم بین این کوچه دستمو بستن از تبار دشمنای مرتضی هستن «ای امون ای دل» ...... حالا این دمای آخر بی قرارم تو دلم کوهی از غصه دارم ، این دنیای من بود هیهات اف بر این دنیایی که دو روزه  که دل خونم از این می سوزه ، جدم بی کفن بود تنش به زیر دست و پا ،رو خاک داغ کربلا امان از آه مادرش ،  سرش به روی نیزه ها عمه ی سادات ، به اسارت رفت خیمه ی سقا ، توی آتیش ، به غارت رفت «ای غریب آقام» 🔻🔻🔻🔻 @ghararenokary
یا ابا عبدلله ایها الصادقُ یابن رسول الله ۳ ای وای / دوباره هیزم آوردند ای وای / دل امام و آزردند ای وای / شیخ الائمه ی ما رو شبیه مرتضی بردند آتیش وقتی که زبونه میکشید پشت در همسر خونجگر نداشت (دلا بسوزه واسه اون مادری که در افتاد روش و هیشکی بر نداشت) ۲ یا ابا عبدالله آتیش که شعله ور شد - وقت لگد به در شد الهی من بمیرم - فاطمه بی پسر شد خونه ایی که درش سوخت - یاس پیمبرش سوخت (الهی من بمیرم - بچه با مادرش سوخت) ۲ یا ابا عبدلله ایها الصادقُ یابن رسول الله ۳ ای وای / آقام از نفس افتاده ای وای / به حال مضطر افتاده ای وای / میون کوچه ها یادِ سه ساله دختر افتاده حرمت آقامون شکسته شد اما غارت نشد پیرُهنش (دلا بسوزه واسه اون آقایی که عریان شد بین صحرا بدنش) ۲ یا ابا عبدالله جد شریفت آقا - به دست نیزه دارا جلو چشای زینب - تنش شد ارباً اربا درسته دیدی آزار - ولی به چشم خونبار (خواهرتو ندیدی - جلوی چشم انظار) ۲ یا ابا عبدلله ایها الصادقُ یابن رسول الله ۳ 🆔@ghararenokary
به لطف مکتب حیدری خوشم به منصب نوکری شدم غلام و رعیتِ رئیس مذهب جعفری دم سینه زنا واویلاس/غم صادق آل طٰهاس توو بقیع دلم دوباره/ چه غوغاس آه/ مدینه امشب چه خبره آه/ مزار آقام بی زائره آه واصادقا واصادقا با ناله و با چشم تری می خونه روضه یه مادری شرار آتیش و خونه ی رئیس مذهب جعفری توو دل ما چه ماتمیه/شده روضه ی صادقیه مثه روضه های شبای/ فاطمیه آه/ شده با قامت کمونش آه/ شبیه مادر جوونش آه واصادقا واصادقا با حال خسته و مضطری می سوزه این دم آخری با هرنفس میگه یاحسین رئیس مذهب جعفری بریده نفسش خدایا/ دویده پی مرکب اما نمونده بدنش به زیره/ سُمّ اسبا آه/ توو خاک و خون نمونده تنش آه/ چی کشید جد بی کفنش آه واحسینا واحسینا 🆔@ghararenokary
شهر مدینه باز عزاداره یه داغه بازم  بلا پشت بلا داره می باره هیزم به دستا اومدن رحمی نکردن شد زنده یاد روضه ی مادر دوباره ریختن توو کوچه باز بی بهونه داره میونه شعله میسوزه یه خونه آقای ما رو دستاشو بستن می بُردن از خونه با ضرب تازیونه (آه و واویلا۲ مظلوم آقام ۲ آه و واویلا ) پای برهنه پشت مرکب داره میره با حال مضطر از غم مادر می خونه شکر خدا اینجا زنی با سر نیوفتاد داره غم مادر دلش رو می سوزونه اون مادری که بی بال و پر شد طوری لگد خورد پشت در که بی پسر شد با ضربه ی پا پهلوش شکست و کردن جسارت دَنده و بازوش شکست و (آه و واویلا۲ مظلوم آقام ۲ آه و واویلا ) گاهی به یاد مادر و گاهی به یاد غم‌های گودال و مصیبت های شامه با اینکه خیلی بی قراره حال و روزش اما به یاد قتلگاه و ازدهامه شکر خدا که اینجا زنی نیست اینجا خبر از غارت پیراهنی نیست اینجا خبر از سنگای بام نیست اینجا زن و بچه میونه ازدهام نیست (آه و واویلا۲ مظلوم آقام ۲ آه و واویلا ) 🆔@ghararenokary
شده عزای رئیس مکتب رسیده شام عزای مذهب عزا گرفته مدینه ای وای می کوبه زهرا به سینه ای وای چشم همه بارون شده هفت آسمون گریون شده شیعه دلش باز خون شده بقیع شده عزا خونه و دل همه براش خونه و یکی داره یه گوشه براش روضه می خونه و مظلوم وا اماما مسموم وا اماما خدا می دونه توو این دقائق چه حالی داره امام صادق افتاده از پا شبیه مادر افتاده بی جون میون بستر شیخ الائمه جون به لب می سوزه دائم توی تب از غصه ی اون نیمه شب شده دم رو لب هاش علی همه غم توو چشماش علی جای طنابه رو دستشون مثل باباش علی مظلوم وا اماما مسموم وا اماما نَگْذَشته عمرش بدون روضه لبای خشکش می خونه روضه ذکر رو لب هاش دم حسینه دائم به یاد غم حسینه دلش همیشه کربلاس بی تاب داغ روضه هاس گریون اون طشت طلاس حسین امید آخر حسین حسین غریب مادر حسین حسین فدای داغ تو ای شاه بی سر حسین مجروح وا اماما مذبوح وا اماما 🆔@l@ghararenokary
دست نگه دار، عبا برنداشته پیرمرده؛  عصا برنداشته یک قدم تاحالا بی عمامه توی این کوچه ها برنداشته بی عبا بردن پیرمردُ وسط کوچه ها بردن دست بسته شبیه مرتضی بردن... ناسزا گفتن من نمیتونم بگم که چیا گفتن بی حیاها جلوی بچه ها گفتن.... وای غریب آقام... راهشو تو دل شب نبندین دستش پشت مرکب نبندین دستای روضه خون حسین و مثل دستای زینب نبندین کوچه باریکه شبای مدینه دل گیر و تاریکه صدا پای دشمنا خیلی نزدیکه... هی میره از حال اومده جلو چشش روضه ی غارت گریه میکنه برا غارت خلخال وای غریب آقام.... تا که اتیش به در زد زبونه تازه پیچید صدا ، تازیونه دخترای قد و نیم قد تو پا برهنه دویدن تو خونه روضه دلگیره دلش از مدینه تا کربلا میره بدن حسین پر از زخم شمشیره.... روضه سنگینه یه نفر داره روی سینه میشینه تازه خواهش داره اونو میبینه... وای غریب آقام.... 🆔@ghararenokary
سخته هر نفس این روزا بین سینه خاطرات تلخ تو مدینه ، از یادم نرفته دارم عمریه داغ این کوچه ها رو طعنه و دشنام و آدمارو ، جونم رو گرفته کسی نداره حرمته ،  موی سفید سرم و نه حرمت سیادتم ، نه حرمت مادرم و هیزم آوردن ، سر صدا کردن مردم این شهر بازم آتیش به پا کردن «ای امون ای دل» ...... وقتی خنده میکردن به اشک چشمام تو نماز شب از زیر پاهام ، سجاده کشیدن بردن حرف من رو توی کوچه بازار مردمی که من رو اولین بار ، بی عمامه دیدن من و با دست بسته به ، یه بی حیا سپردنم شبیه عمه جانمون ، پای پیاده بردنم بین این کوچه دستمو بستن از تبار دشمنای مرتضی هستن «ای امون ای دل» ...... حالا این دمای آخر بی قرارم تو دلم کوهی از غصه دارم ، این دنیای من بود هیهات اف بر این دنیایی که دو روزه  که دل خونم از این می سوزه ، جدم بی کفن بود تنش به زیر دست و پا ،رو خاک داغ کربلا امان از آه مادرش ،  سرش به روی نیزه ها عمه ی سادات ، به اسارت رفت خیمه ی سقا ، توی آتیش ، به غارت رفت «ای غریب آقام» 🆔@ghararenokary
کاشکی توی بقیع سقاخونم باشه یک گنبدطلا یک ایوونم باشه یعنی می شه حرم باشه سینه زن باشه دم باشه دور قبرت علمت باشه -اقاجون کاشکی بقیع مثل کرببلا بشه باب الحسن مثل باب الرضا بشه غریب اقام غریب اقام«۴» …. با درد پا خیلی سختی کشید اقا از بسکه دنبال مرکب دوید اقا از خجالت اقامون مُرد موقعی که زمین می خورد اسم مادررو هی می برد-بمیرم بازم خداروشکر-سینش که خسته نیست کم طاقته ولی پهلوش شکسته نیست غریب اقام غریب اقام«۴» ….. از این سفر یک روز اقا می یاد اخر روضه می خونه از  افتادن مادر در خونه با پا افتاد مادرم بی هوا افتاد جلوی بچه ها افتاد-بمیرم تو کربلام به روز-شاه از بالای زین با تیر حرمله -افتاد روی زمین ای بی کفن حسین«۴» 🆔@ghararenokary
شعله میکشه در خونه ی اونی که آسمونا تو دستشه شعله میکشه مدینه الانه که شبیه به کربلا بشه غریبونه دارن آقامونو میارن از خونه چی میگذره بهش کسی نمیدونه شبیه پای زخمی قلبشم خونه عبا عمامشم . جامونده چقدر روی زمین . میافته تا خورده روی خاک . زیر لب یافاطمه فقط . میگفته اشفع لنا عندالله دومین اباعبدالله قامتش خمه تموم نوکرا هم بمیرن از ماتمش کمه قامتش خمه خونه دیگه مثه شام غریبان محرمه پر از درده حرومی توی خونه داره میگرده جلو چشاشه روضه های بی پرده زنی که سرپناهشو گمش کرده غروب کربلا یادش بود آتیش و چادر اطفالو سر بریده رو میدیدند همه حوالی گودالو اشفع لنا عندالله دومین اباعبدالله 🆔@ghararenokary