eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
889 عکس
65 ویدیو
135 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹شب و روز مبعث، شب و روز زیارتی امیرالمؤمنین(ع) 🌹 بر گوش می رسد ز حرا بانگ یا علی باشد شب زیارت شیر خدا علی پر میکشد دلم شب مبعث سوی نجف در حیرتم نبی شده مبعوث یا علی یک نور بوده اند از اول دو تا شدند این مصطفی محمد و این مرتضی علی پس میروی اگر به نجف زیر لب بگو یا مرتضی محمد و یا مصطفی علی شاعر: @ghararenokary
چه کاری با حرا کردی محمد حرا را کبریا کردی محمد فدای تو که با اسلام نابت جهان را با صفا کردی محمد * کتاب عشق را شیرازه کردیم که اسلامِ تو ، پُر آوازه کردیم لباسِ فاخرِ پیغمبری را به قدّ و قامتت اندازه کردیم * به کوه نور تابیدی چنان ماه مخور غصه که پیروزی در این راه رسول ما خیالت جمع باشد که همراه تو می گردد یدالله * اساس شرک از بنیان شکستند سران فتنه و طغیان شکستند زمانی پرچمت افراشتی تو ابوجهل و ابوسفیان شکستند * به حق ، چشم ترت هم یاعلی گفت خدیجه همسرت هم یا علی گفت زمانی دین خود ابلاغ کردی قویّاً حیدرت هم یا علی گفت * تو را مُهر نبوت بر جبین خورد به دردِ تو امیرالمومنین خورد علی وقتی که با تو کرد بیعت نظام کفر یکجا بر زمین خورد * درِ فیضت همیشه بازِ باز است همیشه پیرو تو سرفراز است خدا میخواهد این را تا قیامت همیشه پرچمت در احتزاز است شاعر: @dobeity_robaey @ghararenokary
از خاک تا به خاک تربت فرق دارد جنات هم جنت به جنت فرق دارد ما سعیمان این است این شبها نمیریم در مسلک عاشق ریاضت فرق دارد پایی که مشهد میرود رفته مدینه هرچند به ظاهر مسافت فرق دارد هرروز مبعوث نماز صبح صحنیم پبش رضا صور قیامت فرق دارد یک‌ غار کوچک عرش را جاداده در خود با چشم باطن وسع و وسعت فرق دارد وقتی وظیفه گفتن از اوصاف مولاست پس مطمئنا این نبوت فرق دارد یا ایها المزمل از جا زود برخیز حرف از علی شد باز آقا زود برخیز @hosenih چهل سال رفت و نوبت پیغمبری شد حالا در این ام القری چه محشری شد خواندی به محض این‌ بسم رب زهرا فورا لبت از ذکر کوثر کوثری شد قرآن بخوان که دوره غربت تمام است قرآن بخوان دوران مرگ کافری شد هر آیه شأنی از علی را داشت باخود یعنی که قرآن هم از اول حیدری شد از آن زمانی که سرت بر پای مولاست تاج سر شیعه عجب تاج سری شد از عالم زر پیشمرگت بود آقا از عالم زر کار حیدر حیدری شد پرواز یعنی یاعلی و یا محمد اعجاز یعنی یاعلی و یا محمد @hosenih راحت برو راحت بیا هرجا علی هست اصلا چرا احساس غربت تا علی هست فورا برو بتخانه را ویران سرا کن حالا که روی شانه ات آقا علی هست بفرست از مکه بیاید تا مدینه باشد خیالت جمع از زهرا! علی هست.. سنگ جنون خوردی ازین و آن اگرچه.. مجنون تویی در رتبه لیلا علی هست در دره گیر افتاده ای آرام هستی یاران‌ اگرچه رفته اند اما علی هست خورشید را هم‌ چند ساعت جابجا کرد مث تو سکاندار این دنیا علی هست خورشید شد حتی به شب تابید حیدر راحت میان بسترت خوابید حیدر @hosenih اینروزها اشکی روان داری دوباره چشم تر و قدی کمان داری دوباره مستوره ها در بین هر محمل نشستند دلشوره ی یک کاروان داری دوباره مانند آن بعضی که‌ زینب در گلو داشت بغض گلویی بی کران داری دوباره اکبر کنار دست زینب ایستاده حسرت به این تازه جوان داری دوباره روبنده ها برروی صورت ها نشسته روضه برای دختران داری دوباره سقا به روی دوش مشکش را گرفته داغ قد این پهلوان داری دوباره داغی به یاد ازدحام کوچه بازار... از خنده و زخم زبان داری دوباره آقا دگر باغ و بهارت رفتنی شد آرامش این روزگارت‌ رفتنی شد شاعر: @ghararenokary
در هر نفس، دلگرمی طه، علی بود حتی میان عرش، آن بالا علی بود اصلی ترین اعجاز احمد در رسالت قرآن نبوده بلکه بودن با علی بود @hosenih قرآن مگر بی مدح حیدر سوره دارد هر جای قرآن گشته ام، پیدا علی بود "ألیَوم أکمَلتُ لَکُم" یعنی محمد شرط کمال بعثتش، تنها علی بود در جنگ های سخت آن دوران، همیشه ذکر پیمبر، لافتی إلا علی بود از ماجرای فتح خیبر شد نمایان تنها یل بی باک و بی همتا علی بود در سختی جنگ احد، از گِرد احمد رفتند اصحاب نبی اما علی بود آن کس که نفس مصطفی بود و به جایش در بسترش خوابید بی پروا، علی بود با او کسی احساس تنهایی نمی کرد بر بی پناهان، ملجأ و مأوا علی بود حیرت زده هستند سلمان و اباذر هر منزلی رفتند در آن جا علی بود با یا علی، موسی کلیم الله گشت و... ذکر لب عیسی بن مریم یا علی بود آن کس که مست سجده هایش بود جبریل آن عاشق دلداده، مولانا علی بود @hosenih بالاتر از هر رتبه ای را مرتضی داشت آرامش انسیة الحورا علی بود ممسوس حق بودند در یک نور واحد حیدر، بتول و حضرت زهرا علی بود شاعر: @ghararenokary
گیسوی تو برای پریشان شدن بس است چشم ات برای سر به بیابان شدن بس است دلدار اگر تویی به خدا که برای ما بیدل‌ترین قبیله ی دوران شدن بس است هر روز پای "یار" قَبا چاک می زنیم کِی گفته ایم پاره گریبان شدن بس است از خیل معجزات تو،یک مهربانی ات کُفّار را برای مسلمان شدن بس است قدری ز دستپُخت خدیجه به ما بده نانش برای بوذر و سلمان شدن بس است مبعوث می شوی که بگویی به ابتران دختر برای کوثرِ قرآن شدن بس است تدریس نکته های ولایت شناسی ات ما را برای طفل دبستان شدن بس است تو آمدی نشان بدهی راه و چاه چیست آئینه دار پرتو خورشید و ماه کیست @hosenih قرآن بخوان که سینه به سینه صدا شویم از گورهای جهل ابوجهل،پا شویم قرآن بخوان که با نفحات بهشتی ات قدری عوض شویم،کمی با خدا شویم این دست ها به شوق قنوتت بلند شد تا تکّه ای ز پازِل این "ربّنا" شویم بالی برای پر زدن ما درست کن تا جبرئیل های مقیم حرا شویم همراه چار قبله ی توحید آمدی تا بندگان کعبه ی آل عبا شویم بر روی شانه ات بنشینیم لحظه ای لبخند شاد کودکی کوچه‌‌ها شویم پُشت در حریم تو از اولیا پُر است ای کاش بین آن همه ما نیز جا شویم فردای حَشر منصبمان پادشاهی است امروز اگر قرار بر این شد گدا شویم فانوسِ راه را به یدالله داده ای می خواستی که با علی ات آشنا شویم یک هشتم عدس به علی عشق داشتن... گفتی که کافی است ز آتش رها شویم ما را علی علیِ تو اینجا کشانده است پائین پای غار حرایت نشانده است @hosenih بال ملک کجا و بلندای بام تو از کهکشان بُرون زده حدِّ مقام تو ای کعبه ی نگاه تو صدها بِلال ساز "قبله"، نماز خوانده به بیتُ الحرام تو ذکر مدام اهل وِلا یا محمد است جان تمام شیعه به قربان نام تو اما تو آمدی که بگویی علی که بود این داستان نهفته شده در قیام تو "هرکس علی شناخت،خدا را شناخته" این بود جانِ مطلب و اصلِ پیام تو معراج هم اگر بروی..،دردِدل کنی جز مرتضی کسی نشود هم کلام تو "یا اهل بیت پاکِ خداوند لایزال" هر ثانیه شنیده شد این اَلسَّلام تو یک نیمه ی تو "فاطمه" شد،آن یکی "علی" حالا بگو که سجده کنم بر کدام تو!؟ طبق حدیث قدسی لولاک..،گفته اند: زهراست مقتدای "علی" و امام "تو" از نور این دو ،پرتوِ قرآن درست شد با "مرتضی" و "فاطمه" ایمان درست شد @hosenih سرمایه ی محبت زهراست دینمان یعنی که فاطمه است دلیل یقینمان او بانی تفاخُر حق بر ملائکه است: "او فاطمه است،بنده ی خلوت گُزینمان" در حشر او سواره و باقی پیاده اند آن بی مثال‌بانوی بالا نشینمان در دست فاطمه است کلید دَر جَنان از باغ های اوست بهشتِ بَرینمان حوریّه ای که با دمِ اُمّید بخش خویش هجده نفس رسیده به داد زمینمان آن مادری که صبح قیامت یکی یکی با مِهر مادرانه کُنَد دست چینمان باید کسی شبیه علی همسرش شود آئینه دار جلوه ی پیغمبرش شود @hosenih امّا پس از تو حرمت حیدر شکسته شد آیه به آیه سوره ی کوثر شکسته شد دیگر کسی به عترتتان اعتنا نکرد این نخل ریشه دار تناور شکسته شد در کوچه راه فاطمه ات سَد شد ای پدر در کوچه گوشواره ی دختر شکسته شد سیلی چنان به صورت زهرای تو گرفت آورده‌اند گونه ی مادر شکسته شد آتش به جان لانه ی آل نبی زدند بال و پر کبودِ کبوتر شکسته شد او را چنان زدند که "مسمار" سرخ شد او را چنان زدند که "در" سرشکسته شد ما در عزای دختر تو گریه می کنیم عُمری برای دختر تو گریه می کنیم شاعر: @ghararenokary
نور «اِقرَأ»، تابد از آیینه‌ام کیست در غار حرای سینه‌ام؟! رگ رگم، پیغام احمد می‌دهد سینه‌ام، بوی محمّد می‌دهد گل دمد از آتش تاب و تبم معجز روح‌القُدُس دارد لبم من سخن گویم، ولی من نیستم این منم یا او؟! ندانم کیستم؟! @hosenih جبرئیل امشب دمد در نای من قدسیان، خوانند با آوای من ای بتان کعبه! در هم بشکنید با من امشب از محمّد دم زنید دم زنید از دوست، خاموشی چرا؟ ای فراموشان! فراموشی چرا؟ از حرا، گلبانگ تهلیل آمده دیده بگشایید، جبریل آمده اینک از بیدادها، یاد آورید با امین وحی، فریاد آورید بردگانِ برده بار ظلم و زور! دخترانِ رفته زنده زیر گور! مکه، تا کی مرکز نااهل‌ها؟ پایمال چکمۀ بوجهل‌ها؟ کارون نور را، بانگ دَراست یک جهان خورشید در غار حَراست دوست می‌خواند شما را، بشنوید! بشنوید اینک خدا را، بشنوید! یا محمّد! منجی عالم تویی این مبارک نامه را، خاتم تویی مردگان را گو که: صبح زندگی‌ست بردگان را گو که: روز بندگی‌ست ای به شام جهل و ظلمت، آفتاب از حرا بر قلۀ هستی بتاب جسم بی‌جان بشر را، جان تویی این پریشان گلّه را، چوپان تویی کعبه را، ز آلایش بت پاک کن بتگران را، هم‌نشین خاک کن بر همه اعلام کن: زن، برده نیست بردۀ مردانِ تن پرورده نیست باغ زیبایی کجا و زاغ زشت؟ دیو شهوت را برون کن از بهشت ای تو را هم مهر و هم قهر خدا تا به کی ابلیس درشهر خدا؟! با علی، بت‌های چوبین را بکش وین خدایان دروغین را بکش مکتب تو، مکتب عمّارهاست این کلاس میثم تمّارهاست ای زمام آسمان، در مشت تو مَه دو نیمه از سرِ انگشت تو جای تو، دیگر نه در غار حراست در دل امواج توفان بلاست دست رحمت از سر عالم، مدار! گر تو را خوانند ساحر، غم مدار! یا محمّد! ای خرد پابست تو ای چراغ مهر و مه در دست تو @hosenih ابر رحمت! رحمتی بر ما ببار بار دیگر! از حرا بانگی برآر ما کویر تشنه، تو آب حیات ما غریقیم و تو کشتی نجات ما به قرآن، دست بیعت داده‌ایم از ازل، با مهر عزّت زاده‌ایم عترت و قرآن، چراغ راه ماست روشنی بخش دل آگاه ماست شاعر: @ghararenokary
این محفل ختم رُسل، یا بزم شکر داور است این حلقه ی ذکر علی، یا بعثت پیغمبر است مبعث شب وصف علی، نه جای ذکر دیگر است هرگز نپنداری جدا، جانِ نبی از حیدر است اینگونه از شبهای سال، این لیلة المحیا سر است عید رسول الله شد، افضل ز اعیاد خدا ختم رسل شد مصطفی، بهر ولای مرتضا @hosenih دانی چرا مبعوث شد بهر رسالت مصطفا تا که خدا فرمان دهد او را پیِ امرِ ولا تنها نه در خمّ غدیر، از قبل فرمودش خدا: حیدر ولی اللهی اَش، باشد همه اسرارِ ما دین آسمانی بی ستون باشد به یمنِ مرتضا هر جا که احمد پر کشد، آنجا نظر گاه علیست مافوقِ طاقِ عرشِ حق، خطّ گذرگاه علیست اصلاً برای مصطفی، سرمایه ی پیغمبری در عرش و فرش و برّ و بحر، یکجاست صوت حیدری معراج نه، غارِ حرا نه، نزد قرب داوری صوتِ علی زد حرف اول را، نه صوت دیگری یعنی علی غیر از خدا، بر هر که دارد سروری صوتِ علی، آهنگ زیبای دلِ پیغمبر است با این صدا او آشنا، از ابتدا تا آخر است بعثت حقیقت دارد اما، این حقیقت با علیست قرآن شریعت دارد اما، این شریعت با علیست احمد طریقت دارد اما، این طریقت با علیست دینش هدایت دارد اما، این هدایت با علیست عترت ولایت دارد اما، این ولایت با علیست دانی که سرّ مصطفی در چیست ، هم وِردِ لبش یک روح در دو کالبد، این است اصلِ مطلبش این عید را ذکر علی، بالاتر از هر مطلبی است ما مدحِ مولا را اگر داریم بر لب، از نبی است هر کس که با این ره مخالف باشد از ما اجنبی است ذکر علی، ذکر جوانمردان به هر روز و شبی است این ذکر ، زینت بخشِ مَه رویان به هر لعلِ لبی است ذکرِ سماوات و زمین، حیدر امیر المومنین بعثت همین است و همین، حیدر امیر المومنین @hosenih احمد به جرم عشقِ او، در جنگ ابرویش شکست زهرا برای یاری اش، در کوچه بازویش شکست اصلا حسن، با ذکر نام او، گُلِ رویش شکست آری حسینش در تهِ گودال، ابرویش شکست با سنگ کوفی حرمتِ زینب، ز هر سویش شکست ذاتِ پیامِ جاودانِ بعثتِ احمد، علیست قرآن بخوان، جانِ کلامِ خالقِ سرمد، علیست شاعر: @ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرود؛ إقرَأ بِاسمِ رَبِّک.mp3
1.23M
🔹إقرَأ بِاسمِ رَبِّک🔹 عصر تاریکی، عصر ظلمت بود ظلمت دنیا، بی‌نهایت بود دنیا محتاجِ نور رحمت بود آخر تابید نور رحمت خدا جبریل اومد، روی لب‌هاش این نوا: «إقرَأ بِاسمِ رَبِّکَ یا مصطفی» بخون به نام پروردگارت تا دنیا نور ایمان بگیره بخون که این دنیای غریبی عطر بهار قرآن بگیره «یا حبیب‌الله، نبی‌الله، رسول‌الله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فصل دلتنگی، فصل غربت بود دلا بی‌رحم و، بی‌مروت بود دنیا محتاجِ مهر و رأفت بود نازل می‌شه آیۀ مهر و صفا جاری می‌رشه رحمت بی‌انتها «إقرَأ بِاسمِ رَبِّکَ یا مصطفی» بخون به نام ربِّ رحیمت تا دنیا عطر رحمت بگیره بخون تا که با عطر کلامت دنیا شمیم جنت بگیره «یا حبیب‌الله، نبی‌الله، رسول‌الله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلا آشفته، دلا حیرون بود همۀ فصلا، که زمستون بود دنیا محتاجِ عطر بارون بود تا می‌باره بارون لطف خدا دارن میان فوجی از فرشته‌ها «إقرَأ بِاسمِ رَبِّکَ یا مصطفی» بخون به نام یکتاخدایی که از همه عالم بی‌نیازه مُحَوّل الاحوال دل ما همیشه و هر دم چاره‌سازه «یا حبیب‌الله، نبی‌الله، رسول‌الله» شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4568@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
سرود؛ حبیب من.mp3
1.12M
🔹حبیب من🔹 راه خوشبختی با تو می‌شه کوتاه هرکی با تو باشه نمی‌شه گمراه با وجود تو معلومه راه از چاه دیگه از امشب، هستی رسول الله ای، حبیب من! ای، امین من تو، رسولم باش! رو، زمین من تو، بگو از ایمان، بگو از یزدان برای مردم، بخون از قرآن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بخون از «نور» و، ظلمتو بیرون کن بخون از «فجر» و، شب رو پریشون کن بخون از «نجم» و، شهرو چراغون کن بخون از «شمس» و، آینه‌بندون کن ای گل هستی، ای گل هاشم! ای حبیب من، یا اباالقاسم! تو، بخون از «انسان»، بخون «الرحمان» برای مردم، بخون از قرآن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نکنه گاهی، غم بده آزارت که خودم هستم، یار و نگهدارت من نگهدارت، دست علی یارت حیدرم می‌شه، مَحرم اسرارت یا علی گفتم، از دَمِ خِلقت یا علی می‌گم، باز برا بعثت تو، شدی پیغمبر، تا روز محشر، برای مردم، بگو از حیدر شاعر: نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4566@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
بند1⃣ زائرای مکه جانمونین همه خودتونو برسونین فاتح دل کعبه میرسه فاتحه ی بت هارو بخونین وقتشه دل دیوونه پر بگیری مژده که دیگه تموم شده اسیری خنده ی کی مث این آقا مسیحاس جون میده برای خنده هاش بمیری با نگاهش بی اثر شد هر چی غم توو دلم بود یا محمد یا احمد یا حمید یا محمود صلی‌الله علی محمد صلی‌الله علیه وآله بند2⃣ ترانه ی جبریل و که شنفت گلای داووی همه شکفت ناله شیاطین شنیده شد لا اله الا الله و که گفت خورشید هدایت از حرا دراومد مضمون غزل شاعرا دراومد آیه های نون و القلم رسید و آینه ها دلشون از عزا دراومد با نگاهش بی اثر شد هر چی غم توو دلم بود یا قاسم یا خاتم یا سعید یا مسعود صلی‌الله علی محمد صلی‌الله علیه وآله بند3⃣ دنیا اسیر مهربونیاش دلداده ی لبخند بی ریاش نماز جماعت اقامه شد به امامت چشمای سیاش هرجا که بره هواشو داره حیدر تنها بمونه مگه میذاره حیدر نذر نگاهشه ثروت خدیجه پشت و پناهشه ذوالفقار حیدر با نگاهش بی اثر شد هر چی غم توو دلم بود یا هاشم یا راشد یا بشیر یا مشهود صلی الله عل محمد صلی الله علیه و آله شعر و سبک: احسان نوری ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ http://Eitaa.com/tekyenokari @ghararenokary