🌑السلام علیک یا علی بن محمد ایها الهادی یابن رسول الله صلی الله علیه وآله
🔸بارگزاری اشعار و نوحه های
شهادت امام هادی علیه السلام
#امام_هادی_النقی_ع_مدح
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
#نوحه_امام_هادی
#زمینه_امام_هادی
#شور_امام_هادی
@ghararenokary
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_مناجات
ای قبلهگاه اهل ولا سامرای تو
بالاترین عبادت شیعه ولای تو
هم نور داده بر همه درس هدایتت
هم رهنمای ماست سراجالهدایِ تو
آئینهی رسول خدایی و دیدهاند
روی خدا به روی محمّدنمای تو
بیگانه با خداست به حقّ خدا قسم
آنکو در این جهان نبود آشنای تو
نزدیکتر ز جان منی ای عزیز دل
هرچند دورم از حرم با صفای تو
وقتی قدم به برکهی شیران گذاشتی
صورت گذاشت شیر درنده به پای تو
دستی ز دل برآر و دعا کن به جان ما
ای جان گرفته جانِ دعا با دعای تو
حتّی اگر به گِرد حرم آورم طواف
باشد دلم به جانب صحن و سرای تو
بیمار کن مرا که شفا یابم از دمت
ای چشم صد مسیح به دارالشّفای تو
کوری، بِه از ندیدن روی خدا نما
لالی، بِه از نگفتن مدح و ثنای تو
بالاتری از این که بگویند سیدی
باشد هزار حاتم طایی گدای تو
ای از ازل به عالم و آدم امامتت
ما را گدای سامره کن از کرامتت
✍ #غلامرضا_سازگار
📝@ghararenokary
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
علی الدوام نمکگیر دست خوبانم
چه سِرّی است در این رابطه نمیدانم!
فقط به دامن آل علی دخیل شدم
اگر چه تر شده با هرگناه دامانم
سلام حضرت هادی! سلام اربابم!
بگیر دست مرا خستهام پریشانم
به زیر دست شما تربیت شدم یک عمر
همیشه نان تو بوده به زیر دندانم
دلم گرفته برایت، غریب جان دادی
برای مادرتان باز روضه میخوانم
عزا عزا! جگر فاطمه شرر دارد
علی شدن چقدر رنج و دردسر دارد
مصیبت است که از دوستان جدا باشی
اسیر هر شبهی نانجیبها باشی
دلت برای مدینه همیشه پَر بزند
ولی همیشه گرفتار سامرا باشی
دعای اهل و عیالت به پادگان این است
که از جسارت سربازها رها باشی
عزیزکردهی زهرا! نبینم آقا جان...
بهروی خاک بیفتی و بی عصا باشی!
دلت شکسته ولی بازهم سرت نشکست
قرار نیست که با سنگ آشنا باشی
قرار نیست سرت را به نیزهها ببرند
قرار نیست که بر روی بوریا باشی
میان نالهی تو کف نمیزند احدی
خدا نخواست که بین سر و صدا باشی
تمام اهل حرم خانهاند! پشت حجاب!
بهفکر غارت پوشیهها چرا باشی؟!
چه روضهها که نهان مانده است با زینب
بزن به سینهی خود دم بگیر یا زینب...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝@ghararenokary
May 11
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_مناجات
خورشید سامرا و کریم جهان تویی
ما را بده پناه، که کهف امان تویی
هادی تویی در این شب ظلمت، به داد رس
گمگشتهایم و مشعلهی کاروان تویی
کاخ ستم به لرزه فکندی به حرف حق
حقا که جان عدلی و حق را زبان تویی
مستی ربودی از سر بزم شراب، لیک
مستی فزای جان و دل عاشقان تویی
جدت امام هشتم و سلطان دین رضاست
جد امام عصر و ولیّ زمان تویی
با "جامعه کبیره" سلامم شنیدنیست
مهمان هر امام شوم، میزبان تویی
✍ #محمدمهدی_سیار
📝@ghararenokary
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
یا رب از زهر جفا سوخت زپا تا به سرم
شعله با ناله برآید همه دم از جگرم
جز تو ای خالق دادار! کسی نیست گواه
که چه آورده جفای متوکّل به سرم
میدوانید پیاده به پی خویش مرا
گرد ره ریخت بسی بر رخ همچون قمرم
آن شبی را که مرا خواند سوی بزم شراب
گشت از شدّت غم، مرگ عیان در نظرم
خواست تا بر من مظلوم دهد جام شراب
شرم ننمود در آن لحظه زجدّ و پدرم
با که این ظلم بگویم که به زندان بلا
قبر من کند عدو پیش دو چشمان ترم
هر زمان هست در این دار فنا مظلومی
حق گواه است که من از همه مظلومترم
فخرِ "میثم" همه این است به فردا کامروز
هم ثناگستر من آمده هم نوحهگرم
✍ #غلامرضا_سازگار
📝@ghararenokary
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
ای گنج معرفت به دل سامرا سلام
ابن الجواد، حضرت ابن الرضا سلام
ای چون پدر مطهر و معصوم و متقی
ای آسمان علم خدا ایهاالنقی
خورشید از تشعشع نورت منوّر است
ماه فلک به یُمن حضورت منوّر است
در قول و حکم و فعل تو انصاف جاری است
باغ کرامت تو همیشه بهاری است
گنجینههای علم الهیست در دلت
حظِّ حضور میبرم امشب ز محفلت
نطقت اگر نبود هدایت نداشتیم
راهی به آسمان امامت نداشتیم
با نور تو درست شده اعتقادمان
دادی طریق عرضهی حاجات یادمان
فهماندهای به ما ادب و احترام را
طرز چگونه حرف زدن با امام را
فهماندهای که شأن رفیع امام چیست
ظرفیت پذیرش فیض مدام چیست
لطفت اگر نبود، مقرب نمیشدیم
در محضر ائمه مودّب نمیشدیم
رکن خداشناسی و درهای رحمتید
فرزندهای نور و پسرهای رحمتید
هر کس که باطناً به خدا وصل میشود
با رحمت نگاه شما وصل میشود
ای سرو سربلند سحرهای سامرا
باز است بر گدای تو درهای سامرا
ما سائلیم و جای دگر سر نمیزنیم
جز خانهی شما درِ دیگر نمیزنیم
امشب میان عشق شما سیر میکنم
از چشم پاکتان طلب خیر میکنم
من را از آن دو چشم شریفت نگاه کن
یا هادی الائمه مرا سر به راه کن
آقا تلاش کردم و این دل ادب نشد
آمادهی رسیدن ماه رجب نشد
باقیِّ عمر را نگرانم چه میشود
آماده نیستم؛ رمضانم چه میشود
امشب ولی به عشق هوایت رسیدهام
امشب به قصد گریه برایت رسیدهام
آقا شنیدهام که غمت بی شمار بود
دور از مدینه بودی و دل بی قرار بود
گاهی تو را به بزم حرامی کشاندهاند
گاهی تو را میان خرابه نشاندهاند
جا دادهاند بین فقیران چرا تو را؟
بردند بین حلقهی شیران چرا تو را؟
آنان که بر امام ارادت نداشتند
قاتل برای کشتن تو میگماشتند
هر چند زهر غم، جگرت را کباب کرد
قلب مقدس پسرت را کباب کرد
سر را به روی پای حسن میگذاشتی
بهر خودت حنوط و کفن میگذاشتی
میسوخت پیکر تو ولی خانهات نسوخت
در بین شعله دامن دُردانهات نسوخت
در کربلای جدّ شما غم چکار کرد
طفلی نفس بریده از آتش فرار کرد
امشب دلم شکسته و فریاد میزنم
با محتشم نشسته و فریاد میزنم
ای کشتهی فتاده به هامون حسین من
ای صید دست و پا زده در خون حسین من...
✍ #مجتبی_شکریان
📝@ghararenokary
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_مناجات
ای دهم حجّت خدای ودود
هادی ملک خالق معبود
آفرینش یم عنایت تو
هادیان بندۀ هدایت تو
حلمها لالهای ز گلشن تو
علمها خوشهای ز خرمن تو
منجلی در تو نور کل علوم
همهی حُسن چارده معصوم
چشم دشمن به لطف و رحمت تو
متوکّل حقیر عزّت تو
ابرِ بارنده، فیضی از جامت
شیر درّنده در قفس رامت
"جامعه" سطری از عبارت تو
انبیا عاشق زیارت تو
در خراسان، مدینه، سامرّا
نجف و کاظمین و کرب و بلا
زائرین هرکجا که مهمانند
"جامعه" با دم تو میخوانند
ای تو ابن الرّضای دوّم ما
در امامان علیّ چارم ما
به مزار مطهّر تو سلام
به عروس و به خواهر تو سلام
زده بر سر هوای سامرهام
خاک پای گدای سامرهام
سامره آفتاب سینهی من
کربلای من و مدینهی من
سامره شهر نور، شهر شرف
سامره باغی از بهشت نجف
سامره در زمین بهشت اله
آسمان دو آفتاب و دو ماه
تو علیّ علیّ و فاطمهای
تو چراغ هدایت همهای
به دعای تو سنگ، گل آرد
به ولای تو ابر میبارد
ذکر حق چیست؟ ذکر خیر شما
کیست میزان حق به غیر شما؟
بی دمت آدمی نمیماند
به خدا عالمی نمیماند
طایر وحی از تو دانه گرفت
در ریاض تو آشیانه گرفت
یم جود و فتوتید شما
اهلبیت نبوّتید شما
چشم دل بی چراغتان کور است
شاهد من "کلامُکم نور" است
✍ #غلامرضا_سازگار
📝@ghararenokary
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
شب بود قبله جا نمازی سوی او داشت
کعبه برای دیدن رویش وضو داشت
رشک ملک بود آن حصیر زیر پایش
هر شب خدا مشتاق صوت ربنایش
چشم سیاهش روشنای راه ایمان
هر ناوک مژگان او یک خط قرآن
از خلوتش گرچه دو عالم فیض میبرد
اوج مصیبت در دل این شب رقم خورد
ناگاه قومی بی ادب حرمت شکستند
تسبیح فیض خلق را از هم گسستند
پای برهنه، سربرهنه در دل شب
بردند او را و فلک در تاب و در تب
خالیست جای فاطمه انگار اینجا
تا که بگیرد باز دامان علی را
در کوچههای بی کسی او را کشیدند
با هر قدم آه از نهاد او شنیدند
از داغ این غم عالمی در پیچ و تاب است
سر منزل این کوچهها بزم شراب است
بزم شراب اما خبر از خیزران نیست
ناموس او در مجلس نامحرمان نیست
از سامرا برخاست آهِ شام آن شب
یک سوی صد نامحرم و یک سوی زینب
یک سو، سری بر تشت زر، یک سو رقیه
یک سو سراسر خنده و یک سوی گریه
یک سوی چوب خیزران میخورد بر لب
یک سو مزن ظالم به لبها داشت زینب...
✍ #موسی_علیمرادی
📝@ghararenokary
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
شکست بال و پرش آسمان تکان میخورد
ز درد، روی تنش رنگ ارغوان میخورد
میان بستر خود او ز درد میپیچید
گره به کار اهالی آسمان میخورد
برای زخم عمیقش دوا افاقه نکرد
ز بس که زخم زبان او از این و آن میخورد
تو را خدا دگر او را به کوچهها نکشید
خدا نکرده زمین گر در آن میان میخورد-
-جواب مادر او را چگونه میدادید
چه قدر خونِ جگر او ز دستتان میخورد
میان بستر خود تشنه روضه سر میداد
صدای گریه و آهش به گوش جان میخورد
چنان ز چوب و لب خشک و خیزران میخواند
که گوئیا به لبش چوب خیزران میخورد
شبیه جدِّ غریبش چنان به خاک افتاد
کأنَّ ضربه ز سر نیزهی سنان میخورد
✍ #محسن_حنیفی
📝@ghararenokary
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
حال و هوای چشم ترت جور دیگریست
ذکر قنوت هر سحرت جور دیگریست
وقتی میان سجده به معراج میپَری
پِی میبرم که جنس پرت جور دیگریست
حتّی نسیم کویِ تو هم اعتراف کرد
عطر بهشتی گذرت جور دیگریست
در سامرا همیشه زیارت لذیذ هست
طعم زیارت سحرت جور دیگریست
هادیترین چراغ هدایت کلام توست
نور چراغ شعلهورت جور دیگریست
این جامعه ز "جامعه" ات رُشد کرده است
محصول کِشت پر ثمرت جور دیگریست
درّندگان کنار تو آرام میشوند
بر روی قلبها اثرت جور دیگریست
اربابهای ما همگی با سخاوتند
امّا عنایت پدرت جور دیگریست
کشکول چشمهای مرا پر ز اشک کن
حال گدای پُشت درت جور دیگریست
* *
زهری رسید و شمع وجود تو آب شد
سوسوی نور مختصرت جور دیگریست
دیگر گُمان کنم جگری هم نمانده چون
خون لختههای دور و برت جور دیگریست
او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را...
آه دمادم پسرت جور دیگریست
* *
شُکر خدا سر از بدن تو جدا نشد
شُکر خدا کفن به تنت "بوریا" نشد
شکر خدا به پیرهنت نیزهای نخورد
شکر خدا که بر بدنت نیزهای نخورد
پیشانی تو سنگ و عصایی ندیده است
آقا! دو پلک شب شکنت نیزهای نخورد
تو دست و پا زدی نه ولی زیر دست و پا
بال تو وقت پر زدنت نیزهای نخورد
شکر خدا که دور و بر تو سنان نبود
شکر خدا که بر دهنت نیزهای نخورد
عمامه و عبای تو سهم عدو نشد
با سُمِّ اسب پیکر تو زیر و رو نشد
✍ #بردیا_محمدی
📝@ghararenokary