#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
اگرچه روز و شب هستیم دائم برسر خوانت
ببخش آقا که کم بودیم عمری مرثیه خوانت
پُر از دردم ولی درد من اصلاً جسم خاکی نیست
بیا روح مرا درمان بکن قربان درمانت
فقط یا رحمة للعالمین یک گوشه چشمی کن
کویرم، خاک بی خیرم، منو امید بارانت
مرا همسفرهی یک وعده نانِ خشک خود گردان
که طعنه میزند بر هر ضیافت، تکهی نانت
برای تا خدا رفتن بهدستان تو محتاجم
بکش دستی سرم، شاید شدم یکروز سلمانت
گدایی را ندیدم از درت نومید برگردد
به هرکس میرسد بی شک و شبهه لطف و احسانت
من اعجاز تو را دیدم میان لحظههایی که...
عیادت رفتی و درجا یهودی شد مسلمانت
**
چه اُنسی با حسن داری که باهم سفره وا کردید
میان عرش غوغا کرده آوای حسن جانت...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
یک یارِ با وفا که شود یاورش، نداشت
امّید یاری از طرف همسرش نداشت
یوسف ترین عزیز خدا بود و ای دریغ
عزت میان مردم دور و برش نداشت
ویرانه باد مسجد شهری که هیچ گاه
جایی برای سبط نبی منبرش نداشت
نفرین به سائلی که غنی شد از او؛ ولی
اندازهی معاویه هم باورش نداشت
از کودکی زیاد ز کوچه نمیگذشت
از کوچه خاطرات خوشی در سرش نداشت
گیسوی او بخاطر یک غم سپید شد
اینکه قدی بلندتر از مادرش نداشت
✍ #علی_ذوالقدر
@ghararenokary
هدایت شده از قرار نوکری
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه علیهم السلام
#اعلام_برنامه
#دهه_آخر_ماه_صفر
#قم_المقدسه
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#امام_حسین_ع_شهادت
چه گریه ها که نکردیم با همین جمله
کریم بی حرم است و حسین بی کفن است
✍ #محمود_یوسفی
@dobeity_robaey
@ghararenokary
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه علیهم السلام
#اعلام_برنامه
#دهه_آخر_ماه_صفر
#قم_المقدسه
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
➰➰➰➰➰➰➰
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
نه چاه بود که غم را به سینه اش بسپارد
نه همدمی که دمی سر به شانه اش بگذارد
جوانی همه ی نوکران آل پیمبر
فدای شاه کریمی که سنگ قبر ندارد
شاعر: #بردیا_محمدی
@dobeity_robaey
@ghararenokary
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه علیهم السلام
#اعلام_برنامه
#دهه_آخر_ماه_صفر
#قم_المقدسه
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
➰➰➰➰
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
حقش نبود تیر به تابوت او زدند
این کعبه در عبادت مردم سهیم بود
حجت الاسلام #سیدرضا_جعفری
@dobeity_robaey
@ghararenokary
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه علیهم السلام
#اعلام_برنامه
#دهه_آخر_ماه_صفر
#قم_المقدسه
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
➰➰➰➰
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
اگر مخفیست قبر فاطمه، قبر حسن خاکیست
عزیز فاطمه با مادرش همواره همراه است
✍ #حسن_شیرزاد
@dobeity_robaey
@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
ماجرای کوچه چشمان ترم را زخم کرد
آه از دردی که قلب مضطرم را زخم کرد
آتش این زهر، آبی روی آتش بوده است
آتشی دیگر دل شعلهورم را زخم کرد
روضهخوانی میکنم هرروز و شب در خلوتم
روضهی سنگین مادر حنجرم را زخم کرد
این مصیبتنامه را جز من نمیداند کسی
دست نامردی رسید و باورم را زخم کرد
حوریه حتی نسیمی بر رخش دارد ضرر
باد، گلبرگِ گل پیغمبرم را زخم کرد
سالها گریان داغ ضربت یک سیلیام
ضربهای محکم که رویِ مادرم را زخم کرد
با شتاب و ناگهانی رد شد از روی سرم
این مصیبت بود از پا تا سرم را زخم کرد
آنقدر گفتم به جای مادرم من را بزن
این تقلا کردنم بال و پرم را زخم کرد
عرش هم آنروز از غصه تلاطم کرده بود
مادرم در کوچه راهِ خانه را گم کرده بود
✍ #محمدحسن_بیات_لو
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
نبود تاب و توانی که وا کند لب را
گرفت با نگه خود سراغ زینب را
خبر رسید و سراسیمه خواهرش آمد
دوان دوان به کنار برادرش امد
رسید و چادر خود را که از سرش انداخت
نگاه حیرت خود بر برادرش انداخت
صدای گریه و آه بلند میآمد
زبان خواهر دلخسته بند میآمد
کمی بریده بریده صدا زد ای حسنم
دو چشم خود بگشا، ای ستم کشیده! منم...
عزیز مادر من باز خونجگر شدهای
شبیه مادرمان دست بر کمر شدهای
چرا عزیز دلم رد خون به لب داری
چه چشم بی رمقی و چقدر تب داری
غریب فاطمه رنگ تنت عوض شده است
تن تو سبز شده، گلشنت عوض شده است
شنیدهام که چه رنجی ز یار میبینی
شنیدهام که دو روز است تار میبینی
بگو پس از تو غم عالمین را چه کنم
اگر حسین بفهمد، حسین را چه کنم
خودت بگو چه کنم اشک و آهِ قاسم را
بگو چگونه بگیرم نگاه قاسم را
نگاه طفل به جان دادن پدر سخت است
نگاه بر تو و طشت و غم جگر سخت است
گذشت واقعه و بعد غسل دادن ماه
به عزت و شرف لااله الا الله
تن غریب وطن را بلند میکردند
تن شریف حسن را بلند میکردند
برادران همه رفتند زیر تابوتش
فرشتهها همه بردند سوی لاهوتش
کنار قبر پیمبر دوباره فتنه رسید
شکوه و جلوهی تشییع مجتبی را دید
گذشت لحظهای و فتنهای به راه انداخت
به سوی جمع کماندارها نگاه انداخت
کنار قبر نبی صحنۀ جدل شده بود
تلافی همه از کینۀ جمل شده بود
کنار قبر نبی از دل عقده واکردند
و از کمان همگی تیر را رها کردند
صدای نالهی واغربتا به گوش آمد
چنان که غیرت عباس هم به جوش آمد
غم غریبیات آقای من چه دلگیر است
به پیکرت لب هفتاد چوبهی تیر است
✍ #مجتبی_شکریان
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#غزال
گنبد ندارد
نام و نشانی بر روی مرقد ندارد
ای گریه کنها!
سنگ مزار و پرچم گنبد ندارد
حتی حیاطی
مانند صحن کوثر مشهد ندارد
آقا کریم است
آن قدر میبخشد به ما که حد ندارد
درهم خریده
اصلاً برای او که خوب و بد ندارد
آسوده خاطر
رو کن به درگاهش که دست رد ندارد
****
مادر ندارد
آقا " غریب است و کسی بر سر ندارد "
خیلی عجیب است
حتی میان خانهاش یاور ندارد
گویا برایش
از جعده بهتر شهر پیغمبر ندارد
تنهای تنهاست
در بین میدان مالک اشتر ندارد
غصه همین جاست
آن قدرها هم بین ما نوکر ندارد
در سینهی خود
جز داغ زهرا و غم حیدر ندارد
****
...از آشنا خورد
از بی بصیرتهای بی شرم و حیا خورد
سبّ علی را
در خطبههایشان شنید و غصهها خورد
در خانه افتاد
تا از شریک زندگیاش پشت پا خورد
زهر ستم نه
او مرهم یک عمر درد و غصه را خورد
لایوم گفت و ...
پاشید از هم شعرم و قافیه وا خورد
کرببلا هم
با بد دهانی به غرور عمه برخورد
چکمه رسید و
گاهی به لب، گاهی به پر، گاهی به سر خورد
سر نیزهای هم
آمد و روی زخم مکشوف کمر خورد
از جمع اصحاب
شمشیر و سنگ و تیر و نیزه بیشتر خورد
✍ #علیرضا_خاکساری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
دیگر رَها ز غُصّه و مِحنت شدم، حسین
از خاطراتِ تَلخ، چه راحت شدم، حسین
با کَس نگفتهام زِ چهل سالِ پیشِ خود
از کوچهی مدینه، که غارَت شدم، حسین
از کوچهای که مادَرِمان بر زمین نشست
از کوچهای که غَرقِ خِجالت شدم، حسین
قَدَّم نمیرسید، که او را کُمک دَهم
خیلی در آن میانه اَذیّت شدم، حسین
دیدی برادرم، جِگرم تِکّه پاره شُد
کُشته، میانِ خانه، به غُربت شدم، حسین
گُفتی که: دیگر عَطر به مویَت نِمی زَنی
گُفتی: "حَسن زِ داغِ تو غارَت شدم"، حسین
اَمّا بِدان چو روزِ تو روزی حسین، نیست
گِریانِ آن هِزار مُصیبَت شدم، حسین
✍ #رضا_رسول_زاده
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
پر از شرارهی غم! جز دلی کباب نداری
میان سینهی خود غیر اضطراب نداری
نه مسلمی، نه بریری، نه عابسی، نه زهیری
مدافع حرم پای در رکاب نداری
دم ورودی باب الرضا رسیدم و گفتم
تویی غریب که جز گنبدی خراب نداری
تو شرح ماوقع کوچه نانوشته بگویی
تویی پیمبر روضه، فقط کتاب نداری
مخواه روضه چنان راز سر به مهر بماند
بگو به کوچه چه دیدی؟ چرا جواب نداری؟
تو هم شبیه حسینت عزیز فاطمه هستی
عزیز فاطمه هستی ولی رباب نداری
برای اینکه همیشه به سوگ تو بنشیند
عیال مرثیهخوان زیر آفتاب نداری
کنار نهر نکردند قصد نحر گلویت
نگاه منتظری جانب سراب نداری
اگر چه طشت، پر از پاره پارههای جگر شد
ولی کنار سرت جامی از شراب نداری
هزار مرتبه شکر خدا که مثل اسیران
سه ساله دخترکی بسته بر طناب نداری
✍ #علیرضا_خاکساری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
نبود تاب و توانی که وا کند لب را
گرفت با نگه خود سراغ زینب را
خبر رسید و سراسیمه خواهرش آمد
دوان دوان به کنار برادرش آمد
رسید و چادر خود را که از سرش انداخت
نگاه حیرت خود بر برادرش انداخت
صدای گریه و آه بلند میآمد
زبان خواهر دلخسته بند میآمد
کمی بریده بریده صدا زد ای حسنم!
دو چشم خود بگشا، ای ستم کشیده! منم...
عزیز مادر من باز خونجگر شدهای!
شبیه مادرمان دست بر کمر شدهای!
چرا عزیز دلم رد خون به لب داری؟!
چه چشم بی رمقی و چقدر تب داری!
غریب فاطمه! رنگ تنت عوض شده است
تن تو سبز شده، گلشنت عوض شده است
شنیدهام که چه رنجی ز یار میبینی
شنیدهام که دو روز است تار میبینی
بگو پس از تو غم عالمین را چه کنم
اگر حسین بفهمد، حسین را چه کنم
خودت بگو چه کنم اشک و آهِ قاسم را
بگو چگونه بگیرم نگاه قاسم را
نگاه طفل به جان دادن پدر سخت است
نگاه بر تو و طشت و غم جگر، سخت است
::
گذشت واقعه و بعد غسل دادن ماه
به عزت و شرف لااله الا الله
تن غریب وطن را بلند میکردند
تن شریف حسن را بلند میکردند
برادران همه رفتند زیر تابوتش
فرشتهها همه بردند سوی لاهوتش
کنار قبر پیمبر دوباره فتنه رسید
شکوه و جلوهی تشییع مجتبی را دید
گذشت لحظهای و فتنهای به راه انداخت
به سوی جمع کماندارها نگاه انداخت
کنار قبر نبی صحنۀ جدل شده بود
تلافی همه از کینۀ جمل شده بود
کنار قبر نبی از دل عقده واکردند
و از کمان همگی تیر را رها کردند
صدای نالهی واغربتا به گوش آمد
چنان که غیرت عباس هم به جوش آمد
غم غریبیات آقای من! چه دلگیر است
به پیکرت لب هفتاد چوبهی تیر است
✍ #مجتبی_شکریان
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary