eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
881 عکس
64 ویدیو
135 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بازهم حرف فراق است جدایی سخت است شب آخر شده، ای کاش بیایی، سخت است بند اگر بند تو و گردن اگر گردن من آری آری که از این بند، رهایی سخت است @hosenih من دو ماه است که سینه زده‌ام در زده‌ام وای اگر در به روی من نگشایی سخت است پدر سینه زنان بی تو یتیمیم همه اینکه باشی و ندانیم کجایی سخت است به همین طاول جامانده ز مشایه قسم گر ز دست تو نگیریم دوایی سخت است @hosenih سخت دلتنگ هوای حرم سلطانم دوری نوکر از ایوان طلایی سخت است تو بگو جان جوادش نظری اندازد هر کجا جز در این خانه گدایی سخت است ⏹ @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دلی که در تب و تابت نسوخت جز گل نیست سری که پای رکابت نبود ، عاقل نیست به کُنه ِ مدح تو ، دستم نمی رسد هرگز هنوز درک من از وصف عشق کامل نیست @hosenih تو عـاشقـانه ی من را ، برای خود بردار اگر چه مثل غزل های خوب "بیدل" نیست به زخم ِ شعر من آقا ، کمی نمک بزنید قصیده های من اصلاً ردیف "دعبل" نیست قبول اینکه جگر پاره گشته ای از سم قبول اینکه سمی بدتر از هلاهل نیست کشید خواهرتان رنج ِ "ساوه" را امّا … به شام داغ دل عمه ات مُعادل نیست هزار روضه اگر روضه خوان بخواند باز هنوز مثل اسیری و زخم محمل نیست به عزت و عظمت آمدند "بیت النور" بدست ِ دختر زهرا ولی سلاسِل نیست کنار جسم حـسین تو خنده می کردند… کنار نیزه که جای ِ کشیدن کِل نیست خوشم که رأس تو را ، از قفا کسی نبرید خوشم که حنجره ات زیر تیغ قاتل نیست عزیز فاطمه ، « شَیبُ الْخَضیبِ» افتاده خوشا که روی شما «بِالدِّمٰا مُرَّمِل» نیست قسم به سوز دل مادرت ، که ظرفیت ِ مصائب ِ سر بر نیزه، در مقاتل نیست @hosenih ( بلند مرتبه شاهی ، ز صدر زین افتاد ) نه ، سوز این غزل اصلأ شبیه "مُقبِل" نیست عروض و وزن غزل را به هم زدی گفتی ! _«اِنْ کُنتَ بـٰاکیٱ فـَبکـٰا عـَلیَ الحُسین» ⏹ @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تلاش کرد نَیُفتَد ولی ز پا افتاد شبیهِ مادر خود بین کوچه ها افتاد چه خوب شد که مسیرِ عبور ،خلوت بود کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد @hosenih شبیهِ چادرِ خاکی،عبا شده خاکی به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد عبایِ رویِ سرش دورِ زانویش پیچید براش روضه ی کوچه چه خوب جا افتاد میانِ حجره ی در بسته دست و پا می زد چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد میانِ آن همه قاتل ، یکی جلو آمد به ضربِ نیزه ی او شاه ،از صدا افتاد کنارِ گودیِ گودال مادرش می دید محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد @hosenih به اسب ها همگی نعل تازه کوبیدند به این دلیل بدن بین ِ بوریا افتاد میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند سرِ بریده ی آقا ز نیزه ها افتاد ⏹ @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در این حریم ذکرم ، یارب و یا کریم است دستم اگرچه خالیست، خرجیم با کریم است کم میشود مگر از این سفره هرچه بردند؟ وقتی طرف حساب شاه و گدا، کریم است @hosenih بیهوده زائرانش دست کرم ندارند هرکس شد آشنای این آشنا کریم است تضمین ذکر یامن یعطی الکثیر من اوست گرچه زیاده خواهم، اومنتها کریم است بااین لباس پاره ، فورا"مرا بغل کرد من باورم نمیشد، اینقدرها کریم است نوکر غریب باشد، مولا نمی پسندد گفته سه جامی آیم ، آقای ما کریم است اصلا " بهشت یعنی در این حرم نشستن امروز با رضاییم، فردا خدا کریم است باب الجواد بودیم، دیدیم کاظمینیم باب الرضا نوشته، ابن الرضا کریم است @hosenih هرجاکه روضه بوده ، بالا نشسته زهرا آنکس که برده من را ، تا کربلا کریم است بردند مثل نذری، هرعضوی از علی را این جسم قطعه قطعه، روی عبا کریم است ⏹ @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بر روی خاک بال و پرت می کشی چرا؟! با اشک، سرمه بر نظرت می کشی چرا؟! با تو چه کرده زهر که رنگت پریده است اینقدر آه از جگرت می کشی چرا؟! @hosenih بیرون زدی ز کاخ و نشستی به روی خاک پنجه به خاکِ دور و برت می کشی چرا؟! مانند بچه مرده فقط داد می زنم داری عبا به روی سرت می کشی؟! چرا؟! در هر قدم، دوبار می افتی به روی خاک تا حجره جسمِ محتضرت می کشی چرا؟! گریه نکن، مپیچ به خود، تشنه می شوی کار از دو چشمِ شعله ورت می کشی چرا؟! از حال می روی به سر و صورتت نزن عکسِ غلاف در گذرت می کشی چرا؟! تا حجره آمدی، در و دیوار روضه خواند وقتِ ورود، تیزی مسمار روضه خواند چشمت اگرچه تار ولی روی یار دید خواهر نبود محضرت اما پسر رسید قربان پلکِ زخمی ات از ماتمِ حسین بر خاک حجره باز نمِ گریه ات چکید سنگی به قصد بوسه زدن بر رُخت نخورد آمد جواد و از رُخت ای ماه بوسه چید پیراهنت دریده نشد بین گرگ ها بالاسرت عزیزِ دلت، پیرهن درید قلبت به یاد روضه ی اربابِ بی کفن... وقتِ وداع با پسرش، تند می طپید آمد حسین با سر زانو، نفس زنان وقتی علی به روی زمین داد می کشید @hosenih صورت به صورت پسرش زار می زد و... با چشم خیس هلهله و خنده می شنید پاشیده بود میوه ی قلبش به زیر پا تکه به تکه چید علی را روی عبا ⏹ @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بیشتر کفتر جلد حرم یک نفرم عرض حاجت به دری جز در سلطان نبرم زخمی صحن رضا را چه نیازی به دوا می کشد دست، خودش روی سرم روی پرم @hosenih این زمین خوردن من ربط ندارد به کسی بگذارید بیفتد به عبایش گذرم کار هرکس در این خانه مشخص شده است مثل جبریل، امین بوده ام و رفتگرم خبرم کرد بیایم بنشینم بغلش گفتم آقا گنهم؟ ...گفت که من بی خبرم اعتمادش به فقیر و به گدا بیشتر است او تصدق بکند در همه جا معتبرم می زنم مشت به در مثل طلبکارانش نیمه شب آمده ام آبرویم را بخرم صفت بارز آقای من این شد که هنوز نه بلد نیست بگوید به گداهای حرم کار با لقمه ندارم برسد یا نرسد صحبت سفره زهرا بشود پشت درم ** وسط نافله اش اسم مرا هم برده از دعاهای عقیله است دعای سحرم @hosenih گفت رفتی و نشستی به روی نیزه حسین ولی ای وای سرم، دستم، پایم، کمرم معجرم رابده، اینقدر سرم داد نکش خیره ! نگذار کنار سر او، سر به سرم ⏹ @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یابن‌الشبیب عمه‌ی ما راه دور رفت می‌خواست قتلگاه بماند به زور رفت آتش گرفت چادرش اما کسی ندید پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید @hosenih پنجاه و پنج سال بدون غمی نبود تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود پنجاه و پنج سال پرش را گرفته‌اند مردانِ خانه دور و برش را گرفته‌اند یابن‌الشبیب عمه‌ی ما احترام داشت چندین امام زاده و چندین امام داشت پیش بزرگ قافله فریاد می‌زدند یابن‌الشبیب بر سرِ او داد می‌زدند داغی کمر شکن کمرش را شکسته بود یک نیزه‌ی بلند سرش را شکسته بود یابن‌الشبیب بسکه زمین خورد جان نداشت می‌خواست راه علقمه گیرد توان نداشت یابن‌الشبیب دختر دلگیر را زدند پنجاه و پنج ساله زنی پیر را ... اما رُباب زخم پَرَش را گرفته بود از بسکه درد داشت سرش را گرفته بود یابن‌الشبیب آتش خیمه امان نداد فرصت به موی زخمی دختران نداد از پیش نیزه‌های شکسته عبور کرد او را به دست‌های خودش جمع و جور کرد @hosenih او را به ریگ‌های پریشان سپرد و رفت او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت او را به مردمان دهاتی سپرد و رفت..‌‌.. ⏹ @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای رئوف همیشه خوب ، سلام پیش تو می شود دلم آرام شد زیارت همیشه نیمه تمام هرکه رویت ندید،شد ناکام کاش قلب مرا تکان بدهی دیگر این بار رخ نشان بدهی از همه غیر تو بُریدم من خویش را تا حرم کشیدم من گرچه رویِ تورا ندیدم من طعم آغوشِ تو چشیدم من آبرو رفته را خریدی تو دست،رویِ سرم کشیدی تو @hosenih این رئوفی که میشناسم من رَد نکرده ز خانه اش دشمن پسرِ فاطمه است پس حتما به قسم نیست احتیاج اصلا دردهامان دواشود اینجا گِرِهِ کور واشود اینجا تو گنهکار را عوض کردی دلِ بیمار را عوض کردی هر گرفتار را عوض کردی آخرِ کار را عوض کردی راهم از حادثه به تو افتاد عوضم کن تورا به جان جواد شاهِ گنبد طلا،امام رضا جلوه های خدا ، امام رضا بقیع و سامرا، امام رضا نجف و کربلا ، امام رضا صاحبِ سرزمین ایرانی تو برای همیشه سلطانی قبله ی نور حضرت خورشید نورِ حیدر زصحنِ تو تابید هر شب از گنبد تو بی تردید میشود جلوه ی نجف را دید در حریمِ تو زائرِ نجفم با سلامی مسافرِ نجفم صحن هایت بهشت این دنیاست چون حریم تو جنت الزهراست کُنجِ باب الجواد، عرشِ خداست چون نسیمش نسیمِ کرببلاست درحرم هرغروب ،بی تابم یادِ صحن و سرایِ اربابم تاکشیدی عبا به روی سرت نظر انداختی به دور وبرت یک نفس پاره پاره شد جگرت جمع کردی زکوچه بال وپرت سرِ پا بودی و زمین خوردی ناگهان نامِ مادرت بُردی همه درهایِ حجره را بستی روی پهلو گرفته ای دستی یادِ گودالِ کربلا هستی کِی گرفتار عده ای مستی بین یک دسته گرگ ، شیر افتاد جایِ تنگی حسین گیر افتاد لبش از تشنگی تکان می خورد نیزه او را به هرطرف می بُرد گُل لبهاش با لگد پژمُرد نیزه داری گلویِ او آزُرد عده ای صبرِ خواهرش بُردند دورِ لب تشنه آب می خوردند @hosenih تا بدن پایمال مرکب شد وقت دیدار، نیمه ی شب شد از حسینی که نامرتب شد حنجری پاره سهم زینب شد چه حسینی مُرمل بدماء چه حسینی مُقطع الاعضاء در کنار تنی که شد بی سر نیمه شب خواهرآمد و مادر دوزنِ مو سپید و یک پیکر وا نمودند تا ز سر معجر ناگهان ساربان ز راه آمد بهرِ غارت به قتلگاه آمد ⏹ @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زانویِ خسته اش تکان میخورد پیکرش را کشان کشان میبُرد چند باری میانِ راه، افتاد گفت یا فاطمه به راه افتاد @hosenih هردو دستش به پهلویش دارد عرقِ سرد بر رویش دارد تا که لرزه به پیکرش افتاد وای،عمامه از سرش افتاد تار می دید دیدگان ترش گوئیا ریخته بهم جگرش با لبِ آستین چنان زهرا پاک می کرد خونِ لبها را بر زمین میکشید پایش را جمع میکرد هِی عبایش را یک نگاهی به دور وبر انداخت اشکی از دیدگانِ تر انداخت تا که بر آستانِ حجره رسید جگرش پاره بود ناله کشید کاسه ی صبرِ عالمین شکست همه درهایِ حجره را تا بست زیر لب گفت : آه «أین جواد» سرِ پا بود یک دفه افتاد فرش ها را یکی یکی تا زد تا گلویش لباس بالا زد سینه اش را به خاکِ سرد گذاشت یک مزاحم به رویِ سینه نداشت گرد و خاکی بپاست در حجره صحنه ی کربلاست در حجره دست و پا می زد وکنارِ تنش نیزه جا وانکرد در دهنش کربلا جَدِ او چه بد جان داد وسط نیزه دارها افتاد یک نفر زد لگد به پهلویش یک نفر پا گذاشت بر رویش یک نفر آستین خود تا زد گوشه هایِ رداش بالا زد رویِ کُرسیِ عرش زانو زد پنجه اول میانِ گیسو زد @hosenih خنجرش را گذاشت زیرِ گلو وحده لااله الاهو این گلو جایِ بوسة نبی است حرز آن اشکهایِ زینبی است هرچه خنجر کشید و باز کشید جایِ لب هایِ خواهرش نبُرید روضه را تا کنار عرش کشاند وای ،جسمِ حسین برگرداند گیسویِ مادری بهم می ریخت حالتِ حنجری بهم می ریخت کار بالا گرفت ای مردم وای از ضربه ی دوازدهم @hosenih شکل رگ ها که نامرتب شد این سخن دلخوریِ زینب شد کاش در بین تان مسلمان بود ذبحِ از پشتِ سر حلال نبود ⏹ @ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمینه؛ زنده‌ست نام تو.mp3
1.59M
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹زنده‌ست نام تو🔹 زنده‌ست تا همیشه نام تو هم نام تو هم مرام تو هر آزاده‌ای توی جهان می‌ایسته به احترام تو نامهربونه این زمان نامهربونه این زمین تفسیر رحمت خدا تو آقایی کن و نبین بی‌تو لحظه‌ها، رنگ ماتم داره بی‌تو این جهان، حسرت و غم داره کی می‌شه بیاد، ماهی که مثل تو نور بندگی، واسه عالم داره «ختم الانبیا، یا رسول‌الله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از تو مهر و رحمت مدام از تو لطف دم‌به‌دم رسید از دنیای ما ولی به تو تنها رنج و درد و غم رسید نامهربونه روزگار غم‌ها روی دلت گذاشت شصت و سه ساله که برات جز غصه قصه‌ای نداشت بستی چشماتو، ای عزیز دل‌ها اما قلب تو، بی‌قرار فردا... می‌دونستی که روزای بعد از تو زهرا و علی، می‌شن اینجا تنها ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تاریکه جهانِ بعد تو دلگیره مدینۀ غمت یک‌ساله برای فاطمه هر روز از روزای ماتمت نامهربونه این دیار بی‌تو با کوثرت آقا بی‌تو تو کوچه‌ها شده اجر رسالتت ادا از راه اومدن، واسه بار چندم بی شرم و حیا، پیش چشم مردم واسه تسلیت! تازیانه داشتند از راه اومدن، با آتیش و هیزم شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/5232@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
شور؛ یا امام الرحمة.mp3
1.81M
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹یا امام الرحمة🔹 تو برگزیده‌ای تو مصطفایی که آخرین پیمبر خدایی سلام هر نبی به محضر تو بشارت تموم انبیایی دم عیسی و ید بیضا داری تو مثه یونس، دل دریا داری نفس داوود، وجنات یوسف همه خوبی‌ها رو تو یک‌جا داری دشمن تو، هر کسی باشه بی‌خداست منکر تو، منکر همه انبیاست «یا رسول الله یا امام الرحمة یا نبی الله یا شفیع الاُمَة» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چه سختیا برای دین کشیدی ولی چرا به جز بدی ندیدی؟ تو رو هجوم بی‌وفاییا کشت جفاس اگه نگیم که تو شهیدی دل پر نورت، مثه یک الماسه که پر از عشقه، که پر از احساسه چه غریبونه، اومدی و رفتی مگه جز حیدر، کی تو رو می‌شناسه هرچی بگم از خوبی تو نارساست عاشق تو عاشق همه خوبیاست ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تموم عالمه به زیر دینت ولی دلت خوشه به نور عینت «حُسَینُ مِنّی وَ اَنا مِن حُسَین» تو رو شناخته دنیا با حسینت نمی‌شه سد کرد، جلوی دریارو می‌بینم آخر، طلوع فردارو به شکوه تو، به حسینت سوگند یه روزی عشقت، می‌گیره دنیا رو کار تو و وارث تو فتح دلاست پرچم تو، سر در همه خونه‌هاست شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/5234@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary