eitaa logo
قرارِ تماشا
169 دنبال‌کننده
276 عکس
10 ویدیو
6 فایل
قدرت سینما و درام برای تبیین پدیده های این عالم شاید بی نظیر باشد. قرار تماشا یکی از رویداد های اندیشه‌ورزی اندیشکده تبیین است. شناخت مقدمه لازم فعل تبیین است. و شناخت بدون تماشا ممکن نیست. ارتباط با ما: 09370933432 @andishkadeh_sup
مشاهده در ایتا
دانلود
آبادان یازده شصت شهر از دست می‌رود اگر رسانه نباشیم. یادداشت کوتاه ریحانه رحمانی یار بعد از تماشای فیلم آبادان یازده شصت ما اگر تک تک جمع نشویم و یک جبهه برای رساندن حقیقت به مردم تشکیل ندهیم و نجنگیم خودمان را از دست داده ایم. دشمن هر لحظه با خبر سازی و بمباران اطلاعاتی به روح و روان ما حمله میبرد و اگر ما بنشینیم قطعا او بیکار نخواهد بود و یکی یکی جان های مان را خواهد گرفت. پس بگذار دوباره بگویم حیات ما به رساندن حقیقت، به رسانه بودن ماست. مردم ایران حق دارند واقعیت‌ها را تماشا کنند. 🆔@ghararetamasha دلتنگ ارتباط با شما هستیم 🆔@tamashaID
یادداشت فاطمه میرلوحی در مورد بازی همستر و مسخ شدن انسانیت تمدن مدرن چگونه شما را به شی تبدیل می‌کند؟
یادداشت فاطمه میرلوحی در مورد بازی همستر و مسخ شدن انسانیت تمدن مدرن چگونه شما را به شی تبدیل می‌کند؟ هِنری فورد موسس شرکت خودروسازی فورد وقتی می‌خواست میزان بهره‌وری محصولات خود را افزایش دهد و در عین حال کیفیت اتومبیل‌هایش دستخوش تغییر نشود، با چند تئوری تلاش کرد روند تولید اتومبیل‌ها را از حالتی که یک فرد از صفر تا صد آن را می‌ساخت به بخش‌های کوچک‌تری تقسیم‌ کند. این روند تا جایی ادامه داشت که انسانی همه فن‌حریف را به موجودی تبدیل کند که تنها قادر است ۹۰ درجه دستش را بچرخاند و پیچ‌ را ببندد و دوباره ۹۰ درجه دستش را بچرخاند و پیچ بعدی را ببندد و باز هم. فورد به عنوان فردی موفق و کار آفرین شناخته میشود اما او با پیاده کردن این ایده، انقلاب صنعتی را به بستری برای ایجاد نوع جدید از انسان مبدل کرد که در یک کار تخصص خوبی داشتند، آن هم شی بودن بود. انسانِ تنبلِ بی‌عار و افزون طلب اتفاقا از این ایده استقبال کرد، قطعا سفت کردن یک پیج به آموزش زیادی نیاز نداشت اما سرعت را افزایش می‌داد و سختی کار را بسیار کم می‌کرد،دیگر هیچ فکر کردنی هم لازم نبود. چه چیزی بهتر از این؟! شاید در شرایط اخیر به شکل فجیعی شاهد این موضوع بوده‌ایم، یعنی شی شدن. اطرافیانمان، آدم‌های کوچه و بازار، کودکان زیر ۱۲ سال، پیرمردهای بالای ۷۰ سال، مادرهای خانه‌دار، روشنفکران کافه‌ای و شاید برخی آدم‌‌های به ظاهر متدین در‌ یک پیامرسانِ خارجی وارد میشوند و با ضربه زدن های مکرر روی نمایشگر تلفنشان سکه جمع می‌کنند که شاید روزی بتوانند آن را به پول‌های معلوم نیست از کجا آمده تبدیل کنند. این وضعیت مسخره اما واقعی‌ست. آنها به شی تبدیل شده‌اند و حتی روحشان خبر ندارد که کسی که این سیستم را اداره میکند چگونه برای قدرت و شهرت خودش حاضر است تو را به پست‌ترین موجود مادی، یعنی اجسام، اشیاء و یا به تعبیری جمادات تبدیل کند. آن انسانی که قادر بود عینِ الله شود، اکنون به چه حقارتی رسیده است. برای تفهیم این موضوع پیشنهاد می‌کنم مستند سامساره را به تماشا بنشینید. مردم ایران حق دارند واقعیت‌ها را تماشا کنند. 🆔@ghararetamasha دلتنگ ارتباط با شما هستیم 🆔@tamashaID
یادداشت نرگس پایدار بعد از تماشای فیلم آبادان یازده شصت رسانه وسیله ی رسیدن به هدف نیست بلکه خود در جامعه یک هدف و رکن اساسی است . در جنگ نابرابر تحمیلی رادیو و تلویزیون تنها راه ارتباطی قلب مردم ایران و رزمندگان خط مقدم بود .... برای اعزام ،تامین غذا ، کمک رسانی ، حمایت ، تخلیه ، عدم تخلیه و پایداری و روحیه دادن و تفهیم اهمیت موقعیت و.... این رسانه بود که حضور داشت . افکار عمومی و مدیریت آن در زمان جنگ بیش از هر زمان دیگری اهمیتش نمایان شد ، پس رادیو و تلویزیون که تا آن زمان و قبل انقلاب فقط به دید وسیله ی سرگرمی نگاه میشد جایگاه اش را پیدا کرد به طوری که یک نمونه ی آن را در فیلم آبادان ۱۱-۶۰ میبینیم که چطور به کمک رادیو تمرکز عراقی ها از محل عملیات پرت شده و مردم بوسیله ی اطلاع رسانی رادیو با همبستگی جلوی سقوط آبادان و ایران را میگیرند . از این نمونه خدمت های رسانه در جنگ کم نداریم مثل زمانی که پاوه در خطر سقوط بود که ناگهان با پخش فرمان مستقیم امام از رادیو به مردم ایران برای اعزام به پاوه به یک باره ورق برگشت ... و صد ها نمونه ی دیگر که ای کاش از دل تاریخ برای نسل امروز روایت میشد. از این روست که میگوییم رسانه وسیله رسیدن به هدف نیست بلکه خود یک [ رکن و هدف ] است . پس به جرات میتوانیم بگوییم «رسانه» یکی از [ ارکان اساسی] پیروزی ایران در دفاع مقدس بود . مردم ایران حق دارند واقعیت‌ها را تماشا کنند. 🆔@ghararetamasha دلتنگ ارتباط با شما هستیم 🆔@tamashaID
یادداشت کوتاه مهسا مهدیه بعد از تماشای فیلم آبادان یازده شصت آبادان یازده شصت نه , بلکه ایران یازده شصت آبادان یازده شصت تصویر یک رسانه محلی بود . رسانه ای که میداند جز رساندن کاری ندارد ، رسانه ای که میداند اگر یک لحظه غفلت کند شهر سقوط می‌کند و بمثابه باور مردم از دست میرود . کاش میشد همین امشب رسانه پوچ را بمب باران کرد تا بداند اگر باشد و چیزی نگوید ، اگر نداند که چه برای گفتن دارد قلب و ذهن مردم از دست میرود . یک نکته خیلی قابل تامل برایم زمانی بود که گوینده پشت میکروفن می‌نشست ، وقتی متن ها را میخواند با غرور افتخار میکرد که در این خاک و بوم زندگی میکند و حتی وقتی از اتاق رژی بیرون می آمد با غرور به همه باورش می‌بالید اما در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران آیا هنرمندانش را برای خودش میداند یا تفکر عموم این است که این حکومت با هنر بیگانه است و فن غربی در اجرا و گویندگی اصلا اجازه نمی‌دهد گوینده خودش یابنده حقیقت باشد و به آن افتخار کند . اگر چه هزاران شبکه رادیویی و تلویزیونی هم داشته باشد که از صبح زود دوست دارم زندگی رو بخوانند . آبادان یازده شصت / ایران یازده شصت می‌گوید حتی اگر من یک روز از احوالاتم به مادرم ، به دوستم نگویم دیگر موجود نیستم ‌! آیا خط ارتباط ما با مردم برقرار است ؟ شاید تا الان سقوط کرده ایم و خودمان خبر نداریم !!!
تردید در یک تصویر با شکوه یادداشت کوتاهی پیرامون تاثیر فیلم the true cost این نقطه بسیار مهمی است سوال و تردید در تصویری که سالهاست برای ما کشیده شده است و برای ما در رثای آن مرثیه ها سروده و اشک ها از ما جاری کرده! نمیدانم این مخاطب چه زمینه فکری داشته آیا او هم تحت تاثیر این مرثیه ها بوده و یا حتی خودش مدتی مرثیه خوانی کرده یا خیر اما اینکه به چنین نقطه ای برسد خیلی جای خوشحالی دارد چون بعد از این نقطه دیگر ادامه مسیر سرازیری خواهد بود یعنی اینکه از راهی که به سرعت برای رسیدن به ایده ال غرب داریم میپیماییم که تماما ناشی از تصویر غرب در ذهن ماست لحظه ای باایستیم تامل کنیم که آیا این تصویر واقعی است؟ نکند اینگونه نباشد؟! دیگر باقی ماجرا را خود خلقت برای ما تسهیل خواهد کرد اصل این است که ما خود و مردم اطرافیانمان را به این نقطه برسانیم. سینما مردم را نجات خواهد داد.
دیستوپیا لازمه فهم کنش دراماتیک ائمه یادداشت محمد قاسم تولایی فرد درام، بدون بحران و اختلال، شکل نمی‌گیرد. قهرمان زمانی معنا پیدا می‌کند که در جهانی معیوب، خواهان بازگرداندن نظم و معنا باشد. از همین رو، خلق اثر هنری درباره ائمه اطهار یا شخصیت‌هایی مانند امام خمینی(ره)، نیازمند درک عمیق از وضعیتی است که آنان علیه آن قد علم کرده‌اند. اگر این وضعیت، یعنی دیستوپیا یا همان نظم باطل حاکمان غاصب، به درستی روایت نشود، کنش قهرمانانه اهل‌بیت یا رهبری مانند امام خمینی، بی‌معنا، تصنعی و سرد جلوه می‌کند. در اکثر سریال‌هایی که در ایران با محوریت زندگی معصومان ساخته شده‌اند، یک خلأ جدی وجود دارد: ناتوانی در ترسیم جهانی که امامان در آن می‌زیسته‌اند. جهانی که در آن، خوب بودن بی‌دلیل است، و بدی، پاداش دارد. در چنین جهانی، مخاطب نمی‌تواند بفهمد چرا باید به کسی که راه خدا را می‌رود اعتماد کند. وقتی سیاهی محیط نشان داده نمی‌شود، نور شخصیت قهرمان در چشم مخاطب بی‌معنا می‌شود. جالب آنکه در سریال «معاویه» – با وجود تولید توسط نهادهای غیراسلامی و با اهداف متفاوت – تصویری از نظم منحرف‌شده حکومت اسلامی ارائه می‌شود که در آن، معاویه با مصادره مفاهیم دینی، اسلام را به ابزار قدرت بدل می‌کند. این اثر، ناخواسته، یک دیستوپیا می‌سازد. دنیایی که در آن، پیام دین به نفع زر و زور و تزویر تحریف می‌شود. همین تصویر به مخاطب نشان می‌دهد چرا نبود حاکم الهی، باعث فروپاشی معنا و عدالت می‌شود. در مقابل، به طور مثال باید به سریال امام رضا اشاره کنیم، تصویری تخت، بی‌تعارض و کم‌عمق از وضعیت حاکم ارائه می‌دهد. مامون در این سریال نه دیو است و نه نماینده یک نظم استبدادی. در نتیجه، امام رضا(ع) هم فقط به عنوان یک عالم دینی به تصویر کشیده می‌شود، نه یک قهرمان در مقابله با وضعیتی تباه. درام، نیاز به تضاد دارد، و تضاد اصلی در زندگی امام، نه اختلاف فقهی یا عقیدتی، بلکه تضاد بنیادین میان دو نوع حکومت است: یکی مبتنی بر سلطه، و دیگری بر هدایت. برای روایت یک امام، باید در ابتدا جهانِ بدون او را ساخت. باید فهمید که حکومت‌های غاصب، چگونه با حذف عدالت الهی، جامعه را به سوی تباهی سوق می‌دهند. حکومت مأمون، هارون‌الرشید، یزید یا متوکل، صرفاً سلسله‌هایی تاریخی نیستند؛ آن‌ها خالقان دیستوپیایی‌اند که در آن دین ابزاری برای قدرت است و انسان، بردهٔ شهوت و زر. و دیگر انسان یک حیوان است و جامعه یک جنگل. این نکته درباره روایت انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) نیز صادق است. اگر نتوانیم تصویری روشن از دیستوپیای پهلوی ترسیم کنیم – جهانی که در آن، دین از جامعه حذف شده، فقر و فساد نهادینه شده، و مردم تحقیر می‌شوند – هرگز نمی‌توانیم مخاطب را با شخصیت و راه امام همراه کنیم. راز همراهی ملت ایران با امام خمینی (ره) در این بود که او بیش از هر کسی این دیستوپیا را می‌فهمید و علیه آن می‌ایستاد. مردم، وقتی دیدند که او نه‌تنها ریشه این نظم ظالمانه را شناخته، بلکه شجاعانه آن را رد می‌کند، او را قهرمان خود یافتند. در نتیجه، برای خلق هر روایت هنری یا رسانه‌ای موفق پیرامون ائمه یا رهبران الهی، باید دیستوپیا را بفهمیم و نشان دهیم. بدون این شناخت، قهرمان‌های ما دراماتیک نمی‌شوند، و درام بدون درگیری و بحران، فقط تصویرسازی کودکانه‌ای از اسطوره‌ها خواهد بود. شناخت حکومت‌های غاصب، ترسیم تاریکی‌های آن دوران، و نمایش تباهی‌ای که در نبود حاکم الهی به وجود می‌آید، تنها راه خلق قهرمان‌هایی است که مخاطب بتواند با آن‌ها هم‌ذات‌پنداری کند. از همین رو، دعوت می‌کنم خالقان آثار دینی، نه فقط به نورانیت شخصیت‌های اهل‌بیت، که به تاریکی روزگار آن‌ها نیز توجه کنند؛ تا مخاطب، دلیل ایستادن آنان را بفهمد و خود نیز خواهان ایستادگی در برابر هر دیستوپیای زمانه‌اش شود. در آخر باید گفت بدون فهم دیستوپیا ( نظم باطل ) فهم دراماتیک ولایت الهی ممکن نیست.
سریال بی‌اقتصاد، شیعه بی‌راهبرد مقدمه مهدی فخیم‌زاده زحمت کشیده، سریالی بزرگ درباره امام رضا ساخته است، اما یک نقص مهم باعث شده این اثر با وجود ارزش‌های دراماتیک و تولیدی‌اش، از ایفای نقش راهبردی خود در تقویت اقتدار شیعه باز بماند: حذف اقتصاد سیاسی بنی‌عباس. مسئله: اگر طاغوت را نفهمیم، ولایت را هم نمی‌فهمیم. و فهم طاغوت بدون شناخت اقتصاد سیاسی‌اش ممکن نیست. سریال امام رضا، با حذف این بُعد حیاتی از حکمرانی مأمون، عملاً تصویر ناقصی از دشمن ارائه می‌دهد. دشمنی که نه به‌خاطر خشونت، بلکه به‌واسطه مهندسی اقتصادی‌اش طاغوت است. تحلیل: امام خمینی هم‌چون علمای عصر قاجار، درک دقیقی از سیاست‌های اقتصادی طاغوت داشت. نهضت اسلامی از دل فهم قراردادها، نظام رانت، وابستگی اقتصادی و سرمایه‌داری غرب‌گرا آغاز شد. همان‌طور که قرارداد تالبوت با اقتصاد سیاسی شکست خورد، همان‌طور که آقا نجفی اصفهانی با تأسیس شرکت اسلامیه در برابر استعمار ایستاد. پس چرا امروز در روایت هنری از ائمه، به این پایه محکم بی‌توجهی می‌شود؟ چرا اقتصاد سیاسی بنی‌عباس، و به‌تبع آن، اقتصاد سیاسی امام رضا حذف شده؟ پاسخ ساده است: چون هنوز درک نشده که بستر دراماتیک یک اثر دینی نه فقط قصه‌گویی، بلکه «بازنمایی ساختار قدرت» است. نتیجه: سریالی که اقتصاد سیاسی طاغوت را روایت نکند، نمی‌تواند اقتصاد سیاسی ولی الهی را هم بازنمایی کند. و بدون آن، شیعه امروز نمی‌تواند برای مبارزه با طاغوت مدرن، الگویی از ائمه داشته باشد. نتیجه؟ تحریف طاغوت، و در نهایت تحریف ولایت. پیشنهاد: روایت‌سازان، سیاست‌گذاران فرهنگی و متولیان صداوسیما باید بدانند: بدون بازنمایی دقیق اقتصاد سیاسی در آثار تاریخی ـ دینی، گفتمان مقاومت اقتصادی و تمدن‌ساز امکان ندارد. همان‌قدر که گریه بر مظلومیت مهم است، شناخت مکانیسم‌های ظلم هم حیاتی است. جمع‌بندی: اگر می‌خواهیم شیعه در ۱۴۰۴ قدرت اقتصادی داشته باشد، باید از روایت دقیق طاغوت عباسی آغاز کنیم. و تا وقتی سریال‌هایمان از مأمون، فقط یک چهره حیله‌گر سیاسی بسازند و نه یک معمار نظام اقتصادی ظالمانه، از امام رضا هم فقط یک معترض فردی باقی خواهد ماند؛ نه یک امامِ صاحب طرح حکمرانی. سلام، من محمد قاسم تولایی‌فرد هستم. با این یادداشت‌های کوتاه تلاش دارم به مخاطبان محترم «قرار تماشا» نشان دهم که هدف ما چیست. در جدیدترین رویداد «قرار تماشا» قصد داریم بررسی کنیم آیا سینما می‌تواند به حل مشکلات مدیریت منابع آبی در ایران کمک کند و همچنین بفهمیم چگونه ولی الهی می‌تواند این چالش‌ها را در جامعه برطرف سازد.
هنرمند، دشمن طاغوت است در ستایش سریال امام رضا علیه السلام یکی از آموزه‌های مهم سریال «امام رضا علیه‌السلام» نسبت هنر و مقاومت است. در این سریال، شاعر شیعه نه یک شخصیت فرعی، بلکه خطری واقعی برای دستگاه خلافت بنی‌عباس است. او تهدید است؛ چون با زبان شعر، با زبان حقیقت، به قلب دروغ حکومت می‌زند. او با خلق اثر هنری، حاکمیت غاصب را عریان می‌کند تا مردم خود قضاوت کنند. در این روایت، هنرمند فقط روایتگر نیست؛ او کنشگر است. و همین او را به قهرمان تبدیل می‌کند. چرا که در برابر قدرتی ایستاده که مشروعیتش را از جعل و فریب گرفته است. این نقش قهرمانانه هنرمند، منحصر به تاریخ صدر اسلام نیست. هنرمندان پیش از انقلاب نیز چنین بوده‌اند. بسیاری از آثار جدی آن دوره، مستقیم یا غیرمستقیم، به تضعیف حکومت پهلوی انجامید. هنر، وقتی در سمت حقیقت ایستاده باشد، همواره خطرناک است برای قدرتی که بر دروغ بنا شده. اما پرسش امروز، برای هنرمند شیعه این است: پس از افشای دوزخ پهلوی، اکنون نوبت افشای کدام دوزخ است؟ کدام طاغوت در لباس روشنفکری، آزادی یا حتی معنویت، بر مردم سلطه یافته و باید از پرده بیرون افتد؟ اگر هنرمند شیعه، دشمن امروز امام زمان را نشناسد، اثرش تهی از کنش خواهد بود. خنثی خواهد بود. بی‌خطر خواهد بود. و چنین هنری، دیگر «تهدید» نیست؛ بلکه تبدیل به زینت سلطه می‌شود. سریال امام رضا علیه‌السلام، در روایت تقابل شاعر با قدرت، به ما یادآوری می‌کند: یکی از بزرگ‌ترین تهدیدها برای حکومت‌های طاغوت، زبان هنر است. و این تهدید، باید زنده بماند. محمد قاسم تولایی فرد واقعا قرار تماشا میتواند برای زمینه سازی ظهور امام زمان موثر باشد؟ شاید بتوانیم با قرار تماشا و تماشای سینمای جهان با مغالطه ای بزرگ به نام لیبرالیسم مبارزه کرده و در اثبات طاغوت بودن بعضی از حکومت ها موفق باشیم. کافیست شیعیان بدانند وظیفه مبارزه با بنی امیه و بنی عباس زمان است.
هدایت شده از قرارِ تماشا
آبادان یازده شصت شهر از دست می‌رود اگر رسانه نباشیم. یادداشت کوتاه ریحانه رحمانی یار بعد از تماشای فیلم آبادان یازده شصت ما اگر تک تک جمع نشویم و یک جبهه برای رساندن حقیقت به مردم تشکیل ندهیم و نجنگیم خودمان را از دست داده ایم. دشمن هر لحظه با خبر سازی و بمباران اطلاعاتی به روح و روان ما حمله میبرد و اگر ما بنشینیم قطعا او بیکار نخواهد بود و یکی یکی جان های مان را خواهد گرفت. پس بگذار دوباره بگویم حیات ما به رساندن حقیقت، به رسانه بودن ماست. مردم ایران حق دارند واقعیت‌ها را تماشا کنند. 🆔@ghararetamasha دلتنگ ارتباط با شما هستیم 🆔@tamashaID
یادداشت عزیزان قرار تماشا بعد از تماشای آبادان یازده ۶۰ برای تو سر پا هستم صدای حقیقت کمتر از تفنگ نیست که حتی بیشتره. وقتی هوا مه آلود باشه،سرباز نمیدونه باید کجا شلیک کنه،رسانه باید غبار فضا رو پس بزنه. صدای اذان،صدای گلدسته،همون صدای حقیقته. رسانه وقتی حرف برای گفتن داشته باشه،حرف درست در زمان درست،اون صدا میشه اذان. اون خبرنگار اون مجری اون تهیه کننده میشن موذن. امام جماعت و مردم باید بعد شنیدن اذان بیاستند به نماز وگرنه نماز دیر و قضا میشه. صدایی که به موقع نرسه به درد نمیخوره. اذان بعدظهر به درد نمیخوره. اذان باید سر موقع برسه تا حق باشه تا صدای خدا برای شتافتن بنده هاش به نماز،به عمل باشه. وقتی موذن دروغ گو باشه،عمل مردم دچار خطا میشه. وقتی صدای موذن بلرزه،مردم توی عمل به شک میافتن. به قیمت جونمون باید صدای حقیقت رو به گوش ماموم‌ها برسونیم. یاداشت اول قرار تماشا ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ برای ارسال یادداشت ها و دیدگاه با اندیشکده در ارتباط باشید شماره اندیشکده در پیام رسان ها: 📞۰۹۳۷۰۹۳۳۴۳۲ 🆔@andishkadeh_sup
قرار تماشا قراری تلخ اما زیبا یادداشت همراهان قرار تماشا بعد از تماشای فیلم آبادان یازده ۶۰ قلبم درد میکند از این همه غم و حسرت، اینکه به اندازه یک نفر هم کار رسانه‌ای نمیکنم خیلی برایم تلخ است. درک تمامی مطالب و هدف های فیلم با حادثه دیشب برایم محقق شد. رسانه گاهی هدف یک موشک را تغییر میدهد. گاهی هم میشود خود هدف. رسانه معنای وجودی خط جنگ است. خطی که هر طرف کشیده میشود و معنای زندگی، امید، حتی پیروزی و... را به دنبال خود می‌کشد . تماما قلبم از دیدن این همه راه و تلاش برای غمی که پایان اش لذت است درد میکند. و اما رسانه امروز و رادیو امروز دنیا در دستان من است ولی بدون صدایی از آگاهی و ... ذهنم و قلبم شکسته و بیشتر از این نمیتوانم بنویسم از اینکه چگونه ممکن است من اینقدر بیکار باشم و چرا اصلا کار نمیکنم 😣 ارتباط با اندیشکده تبیین: ۰۹۳۷۰۹۳۳۴۳۲ 🆔@andishkadeh_sup