eitaa logo
قرارگاه شهدای مدافع حرم
878 دنبال‌کننده
37.9هزار عکس
10.7هزار ویدیو
496 فایل
🌹﷽🌹 رسانه جبهه مردمی فرهنگی انقلاب اسلامی در جنوب شرق استان تهران (شهرستان های ورامین، قرچک، پیشوا، پاکدشت)
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃مدافعان حرم که راهشان است و در آن شکی نیست، اما حرفم با مردمی است که را ذکر لب کرده اند و خودشان تماشاچی میدان شده اند. . 🍃خواب ِغفلت و منطقمان را بیخیال کرده است. برای حسین سینه می زنیم اما نمیدانم پاسخم به اینکه آیا حسین وار می کنیم یا نه چیست ؟🥺 . 🍃شب اگر کربلا بودیم و در تاریکی شب، امام می فرمود هرکس میخواهد می تواند برگردد. نمیدانم چه می کردیم!!😥 . 🍃مدافعان حرم، یارانی هستند که به پای ماندند و حال برای دفاع از حرم خواهرش گویان راهی می شوند. از جمله است که پرستوی دلش در هیئت حسین بال و پر گرفت.وقتی روضه و بازار را شنید، کوچ کرد سوی حرم و بال هایش را نذر دفاع از حرم بی بی کرد🌹 . 🍃 دلی که با ارباب خو بگیرد، نمی تواند را تنها بگذارد. از محمود فقط مژده شهادتش آمد و پناهگاهِ پیکرِشهدا، جسمش را در آغوش گرفت. خانطومان نمی توانست از محمود دل بکند که سالها پیکرش را میزبان بود🌺 . 🍃حال، بعد از ۵ سال به حرمت بیقراری های مادرش، برای چشم های منتظر همسرش و فرزندانش، برای هوشیاری دلهای به خواب رفته و به قول خودش برای برگشت❣ . 🍃 با آمدنش، دل ها زیر و رو شد. بغض ها شکست و ها، روح خسته از گناه را شست. توبه کردند و ها، تشنه تر شدند برای اما آن ها که خود را به خواب ِ غفلت زده و قصد بیداری ندارند تیر طعنه هایشان بر داغدار خانواده شهدا می نشیند. کاش اگر نیستیم، نمک روی زخم نباشیم😓 🌐 @gharargah1542
حاج حسین یکتا: بچه‌ها معبر شهادت چیه؟ معبر خلاصی از دست نفس چیه؟ باور کنید است و اشک و اشک. گریه هست و گریه هست و گریه. 🌐 @gharargah1542
🔸تقدیم به همه ی و میدانم چه قدر است زندگی برایت در این جامعه امروزی! میدانم برای چشمانت دست به هرکاری میزنی ... میدانم که وقتی با داخل مغازه میروی یک راست سرت را در میکنی تا چشمت به هیچ کس نیفتد و مردم نادان می گویند همش سرش تو گوشیه!😐 آنان نمی فهمند ولی من میدانم ... میدانم قلبت چه دردی می کشد وقتی مردان جامعه ات را میبینی که از تن دریده و همه فقط نر شده اند ... برادرم چه عذابی میکشی وقتی زنانی با صدها و برایت در خیابان ها میگذارند و تو چشم می پوشانی ... چه میتوانم بگویم در برابر این وصف نشدنی ات؟🥀 میدانم چه دردی دارد دیدن مردانی که با ظاهر و گرگ گونه وجه ی تو و تمام امثال تو را خراب میکنند ... آری برادرم با میگویم که خون فاطمه (س) در رگ هایت جاری ست ... میدانم در این روزگار که پسران هم چون تو شهوت در جلو چشمان شان زده تو با چه نیروی از آن می گریزی .. . چقدر سخت است💔 توهم مردی توهم غریزه داری ... من که دخترم ولی برادرم راستش را بگو چگونه در این بازار خودت را این گونه حفظ کرده ایی؟ بگو چه شب هایی تا صبح ریختی برای دختران و پسران آلوده شده جامعه ات؟ برای خون بار مهدی (عج)؟ چگونه میخواهند جواب بدهند؟ اصلا میتوانند در برابر این همه گناه پاسخگو رنج و عذاب های تو باشند؟ چگونه میخواهند روز در چشمانت نگاه کنند در حالی که با فجیع ترین وضع ها در برابرت میرفتند و تو چشم می پوشاندی؟🕊 برادرم چه زیبا می جنگی در این میدان بی عفتی!! دعا میکنم خداوند پاک ترین عالم را نصیب ات کند که به حق لیاقت توست. الحق که معنی کلمه ی مرد، ادامه دهنده ی راه ، علم دار حسین تویی👊🏻 خوشبحالت چه مقامی داری پیش شهدا ... من هم قول میدهم با مکمل تو باشم ... 🌐 @gharargah1542
🎐 l یک وقت‌هایی که دور می‌نشستیم حرف از شهادت هم پیش می‌آمد. طبیعی بود‌. یک بار از سر شوخی گفتم:حاجی ما عصبانی بشیم دعا میکنیم شهید بشید. بلافاصله گفتم:بعد از ۱۲۰سال خوشش آمده بود. چرا بعد از ۱۲۰سال؟ دعا کن الان شهید بشم. حاجی حیفم میاد. به شما نیاز داره. به شما نیاز داره. به شما نیاز داره. به شما نیاز داره. باشید و خدمت کنید بعد از ۱۲۰سال. حاجی ول‌کن ماجرا نبود. نه اون اثری که الان داره توی آینده نداره. اون اثری که الان در بین‌ جوونها داره توی آینده نداره. یک‌سال و نیم گذشت تا به حرفش رسیدم. وقتی جمعیت ریختند توی خیابونها برای تشییع‌پیکرش جوان‌ها عکس به دست می‌ریختند. حرف قدم به قدم تشییع همراهم بود. الان اثر داره... راوی:مهدی ایرانمنش منبع:صوت‌سخنرانی در همایش بزرگ سوگواری یاس‌نبوی ویژه مبلغان ایام‌فاطمیه 🌐 @gharargah1542
📌 امام علیه‌السلام به آیت الله : شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر. سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله(بهاييت) را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین ع است! گفتم: چطور؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در کاشان زدند؛ چون از بدنم میرفت بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر ؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از (ع) کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین ع آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و ریختی؛ ننوشیدی این هدیه ما در ، باشد تا در جبران کنیم. 📚 منبع: کتاب آخرین گفتارها.