📝 #خاطره |
.
♦️ رفته بود برای شناسایی؛ در مسیر برگشت، ترکشی به پایش خورده بود. ترکش از کمی پایینتر از زانوی پای سمت چپ وارد ماهیچه شده بود و با ایجاد یک حفره نسبتاً بزرگ به قطر چند سانتیمتر، از طرف دیگر خارج شده بود؛ به عبارتی قسمتی از ماهیچه را کنده بود.
🩺 در بهداری، چون احتمال داشت با بیهوشی اطلاعات جمعآوری شدهاش را فراموش کند و یا اینکه اسراری که نباید همه بدانند در زمان بههوش آمدن، به زبان بیاورد و روند اجرای عملیات تحت تأثیر قرار بگیرد، خواست که بدون بیهوشی زخمش را پانسمان و بخیه کنند.
🚑 امدادگر برای تمیز کردن زخم، باند را به مواد ضدعفونی آغشته کرده بود. یک سمت باند را داخل حفره زخم کرده بود و سمت دیگر را از محل خروج ترکش خارج کرده بود.
❤️🩹 پدرم میگفت مثل وقتی که بخواهند کفشی را واکس بزنند، امدادگر دو طرف باند را در زخم حرکت میداد و من تحمل میکردم چون نباید بیهوش میشدم. احساس کردم جمجمهام در اثر فشار دندانهایم در حال خرد شدن است.
🥀 اینماجراییکیازمجروحیتهایش بود.
#شهيد_محمدرضا_زاهدی
🌱قرارگاه فرهنگی شهید حسن مختارزاده
- [ https://eitaa.com/gharargah_shmokhtarzadeh ]
قرارگاه فرهنگی شهید حسن مختارزاده 🇮🇷
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🎥 • صحبتهای سردار شهید محمدرضا زاهدی در ایام دفاع مقدس ؛ ایشان بعد از شهادت شهید حاج حسین خرازی ؛ فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین(ع) شدند...🥺 •
📍 به مناسبت ۱۳ فروردین سالگرد شهادت سردار شهید محمدرضا زاهدی
#سالروز_شهادت | #شهيد_محمدرضا_زاهدي
🌱قرارگاه فرهنگی شهید حسن مختارزاده
- [ https://eitaa.com/gharargah_shmokhtarzadeh ]
.
🌷 میگفت: من یه چیز را خودم امتحان کردم و اثرش را در زندگی ام دیدم...
از یک زمانی تصمیم گرفتم امام زمان (ع) را در مالم شریک کنم.
هر ماه یک قسمتی ولو اندک از درآمدم را به نیت امام زمان (ع)، خرج کمک به افراد نیازمند میکردم ...
این کار باعث برکت عجیبی در مالم شد، طوری که تصورش را هم نمیکردم ...
#شهید_محمدرضا_زاهدی
🌱قرارگاه فرهنگی شهید حسن مختارزاده
- [ https://eitaa.com/gharargah_shmokhtarzadeh ]