eitaa logo
قرارگاه قرآنی وجهادی امام حسن مجتبی علیه السلام
17.5هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
10.3هزار ویدیو
56 فایل
عزت و ذلت دست خداست #مجموعه فرهنگی اجتماعی شهید هاشمی #موسسه خیریه امام حسن مجتبی #گروه جهادی شهید هاشمی #حسینیه شهید هاشمی #هییت رزمندگان اسلام منطقه سرآسیاب #دارالقرآن امام رئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام #محله اسلامی شهیدهاشمی
مشاهده در ایتا
دانلود
. صبحتون معطر به عطر بر مهدی صاحب زمان (عج)🦋🌨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبور باش🌱 آنچه برایت پیش می آید و آنچه برایت رقم می خورد به دست بزرگترین نویسنده عالم ثبت شده است او که بی اذنش برگی هم نمی افتد🍂 خدایا_شکرت🤲🕊 امروز هم فرصت زندگی دادی
آثار دعای پرفضیلت یستشیر فضیلت دعای یستشیر آنقدر زیاد است که هر کس سه نوبت “دعای یستشیر” را بخواند خداوند هر حاجت خیری که داشته باشد برآورده می گرداند. دعای یستشیر و فضیلت آن از امیرالمومنین علی (ع) روایت شده است که دعا ی یستشیر را پیامبر (ص) به من آموخت و امر کرد که آن را در همه حال در سختی و راحتی حفظ کنم و به خلفاء بعد از خودم تعلیم نمایم . سپس فرمود شما را به برخی از ثواب های این دعا آگاه می کنم: اول: کسی که این دعا را بخواند خیر و برکت از فرق سرش تا زمین از آسمان بر او می بارد و او را انوار آرامش و رحمت می پوشاند و برای این دعا انتهایی جز عرش خدا نیست. دوم: هر کس سه نوبت این دعا را بخواند خداوند هر حاجت خیری که داشته باشد در دنیا و آخرت برآورده گرداند. سوم: خدای تبارک و تعالی او را از عذاب قبر برهاند. چهارم: تنگی سینه او را برطرف نموده و به او شرح صدر عطا فرماید. پنجم: چون روز قیامت فرا رسد، خواننده این دعا سوار بر شتری تندرو و سفید مزین و آراسته به مروارید نزد حق برخیزد، و خداوند می فرماید همه کرامتها را به او بدهید، و گوید:بنده ام در هر جای بهشت که خواهی ساکن شو. ششم: اگر این دعا بر مجنون خوانده شود همان ساعت از آن باز آید. هفتم: اگر زنی زایمان بر او مشکل شده باشد و این دعا بر او خوانده شود خداوند زایمان او را آسان و فرزند را در طرفه العینی متولد گرداند. هشتم: اگر بر شخصی که عاق والدین شده بخواند همانا خداوند امور آن را اصلاح کند نهم: هر بنده ای که چهل شب جمعه این دعا را بخواند همانا خداوند آن را اصلاح کند. دهم: هر کس در هنگام خواب بخواند و بخوابد حتی اگر خوب نخوانده باشد. ولی به امید ثواب باشد، خداوند به هر حرفی از این دعا هزار فرشته کروبی که روی شان نورانی تر باشد از آفتاب و ماه شب چهاره بر او بفرسند. یازدهم: هر گنه کاری که مرتکب کبائر شده باشد و قبل از مردن این دعا را بخواند شب بمیرد یا روز همچون شهید از دنیا رفته و اگر موفق به توبه نشده باشد خدا به کرم و عفوش او را بیامرزد.
559_34034044413454.mp3
2.67M
دعای یستشیر🤲 گنجی از گنج های عرش الهی هر روز بخونید و لذت ببرید و با نور این دعا تمام روز خودتون رو بیمه کنید و تمام درهای رحمت الهی رو به روی خودتون باز کنید ان شا الله به نیت تمام انسان های خوب و خانواده تون بخونید💚✨ التماس دعا♥️🌷 ↝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان شناسی 132.mp3
11.89M
۱۳۲ ✨عالی‌ترین نمونه یا مخلوق خدا، که شبیه‌ترین شباهت را به خدا دارد، چیست؟ - تفاوت این نمونه از خدا، با خود خدا در چیست؟ ═══✼🍃🌹🍃✼══         
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رزق و روزی.mp3
5.31M
🎙️ ✍️ رزقی که مختص توست! ✅ دزدی، روزی را زیاد نمی‌کند، بلکه فقط آن را حرام می‌کند. https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Azizam Mahdi (1).mp3
14.59M
🎙صوت باکلام عزیزم مهدی(عج) 🎙با صدای: 🇧🇭محمد غلوم از بحرین 🇮🇷محمداسدالهی از ایران 🇱🇧حسین خیرالدین از لبنان ✍️شاعر:محمد اسدالهی 🎼تهیه کننده صوت: حسین شهرابی 🎵تنظیم کننده و آهنگ ساز: احسان جوادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلبریتی‌ها شریک جرم کوروش کمپانی «کوهپایه‌زاده» وکیل دادگستری: 🔹فروش گوشی‌های آیفون به قیمت بسیار پایین‌تر از قیمت واقعی مشکوک بود. اما انچه که باعث شد شک و تردید مردم به باور و یقین تبدیل شود و اقدام به پرداخت وجه جهت خرید تلفن همراه کنند، تبلیغات گسترده اشخاص مشهور بود که سبب ایجاد اعتماد و رفع شک و تردید شده بود. 🔹از نقطه‌نظر کیفری چنانچه اشخاصی موجبات تشویق و تحریک و ترغیب و تسهیل وقوع جرم را فراهم آورند به شرط آنکه با مباشر اصلی جرم وحدت قطع داشته باشند به عنوان معاون جرم مجازات خواهند شد. 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
♦️جزئیات جدید از مالک ۲۷ ساله کوروش کمپانی 🔹‌«امیرحسین شریفیان» متولد ۱۳۷۵ مالک اصلی مجموعه «کوروش کمپانی» است که با ۱۸۰ روز غیبت اولیه اقدام به تکمیل دفترچه سربازی می‌کند اما از رفتن به سربازی خودداری کرده و از سال ۱۴۰۰ تا به امروز سرباز فراری است. 🔹‌سؤال اصلی از نهادهای نظارتی این است که چگونه یک سرباز فراری می‌تواند یک شرکت تاسیس کند و به راحتی با کمک تبلیغات گسترده سلبریتی‌ها بتواند سرمایه مردم را بالا بکشد؟! 🔹‌بر اساس قانون ثبت شرکت‌ها، اگر فردی بخواهد مدیرعامل، عضو هیئت مدیره یا بازرس یک شرکت باشد باید حتما کارت پایان خدمت داشته باشد. 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
⭕️پاسخ کودک یمنی به سوال امتحانی! سوال امتحانی در مدارس یمن: از دریا چه استفاده‌ای می‌کنیم؟ پاسخ دانش‌آموز یمنی: برای هدف قرار دادن کشتی‌های اسرائیلی! 👌اینها از کودکی سلحشورند 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
. 💢 🌹 💠 برای اولین بار در عمرم احساس کردم کسی به قفسه سینه‌ام چنگ انداخت و قلبم را از جا کَند که هم رگ‌های بدنم از هم پاره شد. در شلوغی ورود عباس و حلیه و گریه‌های کودکانه یوسف، گوشه اتاق در خودم مچاله شده و حتی برای نفس کشیدن باید به گلویم التماس می‌کردم که نفسم هم بالا نمی‌آمد. 💠 عباس و عمو مدام با هم صحبت می‌کردند، اما طوری که ما زن‌ها نشنویم و همین نجواهای پنهان، برایم بوی می‌داد تا با صدای زهرا به حال آمدم :«نرجس! حیدر با تو کار داره.» 💠 شنیدن نام حیدر، نفسم را برگرداند که پیکرم را از روی زمین جمع کردم و به سمت تلفن رفتم. پنهان کردن اینهمه وحشت پیش کسی که احساسم را نگفته می‌فهمید، ساده نبود و پیش از آنکه چیزی بگویم با نگرانی اعتراض کرد :«چرا گوشیت خاموشه؟» همه توانم را جمع کردم تا فقط بتوانم یک کلمه بگویم :«نمی‌دونم...» و حقیقتاً بیش از این نفسم بالا نمی‌آمد و همین نفس بریده، نفس او را هم به شماره انداخت :«فقط تا فردا صبر کن! من دو سه ساعت دیگه می‌رسم ، ان شاءالله فردا برمی‌گردم.» 💠 اما من نمی‌دانستم تا فردا زنده باشم که زیر لب تمنا کردم :«فقط زودتر بیا!» و او وحشتم را به‌خوبی حس کرده و دستش به صورتم نمی‌رسید که با نرمی لحنش نوازشم کرد :«امشب رو تحمل کن عزیزدلم، صبح پیشتم! فقط گوشیتو روشن بذار تا مرتب از حالت باخبر بشم!» خاطرش به‌قدری عزیز بود که از وحشت حمله و تهدید عدنان دم نزدم و در عوض قول دادم تا صبح به انتظارش بمانم. گوشی را که روشن کردم، پیش از آمدن هر پیامی، شماره عدنان را در لیست مزاحم قرار دادم تا دیگر نتواند آزارم دهد، هر چند کابوس وحشیانه‌اش لحظه‌ای راحتم نمی‌گذاشت. 💠 تا سحر، چشمم به صفحه گوشی و گوشم به زنگ تلفن بود بلکه خبری شود و حیدر خبر خوبی نداشت که با خانه تماس گرفت تا با عمو صحبت کند. اخبار حیدر پُر از سرگردانی بود؛ مردم تلعفر در حال فرار از شهر، خانه فاطمه خالی و خبری از خودش نیست. فعلاً می‌مانَد تا فاطمه را پیدا کند و با خودش به بیاورد. 💠 ساعتی تا سحر نمانده و حیدر به‌جای اینکه در راه آمرلی باشد، هنوز در تلعفر سرگردان بود در حالی‌که داعش هر لحظه به تلعفر نزدیک‌تر می‌شد و حیدر از دستان من دورتر! عمو هم دلواپس حیدر بود که سرش فریاد زد :«نمی‌خواد بمونی، برگرد! اونا حتماً خودشون از شهر رفتن!» ولی حیدر مثل اینکه جزئی از جانش را در تلعفر گم کرده باشد، مقاومت می‌کرد و از پاسخ‌های عمو می فهمیدم خیال برگشتن ندارد. 💠 تماسش که تمام شد، از خطوط پیشانی عمو پیدا بود نتوانسته مجابش کند که همانجا پای تلفن نشست و زیر لب ناله زد :«می‌ترسم دیگه نتونه برگرده!» وقتی قلب عمو اینطور می‌ترسید، دل من حق داشت پَرپَر بزند که گوشی را برداشتم و دور از چشم همه به حیاط رفتم تا با حیدر تماس بگیرم. 💠 نگاهم در تاریکی حیاط که تنها نور چراغ ایوان روشنش می‌کرد، پرسه می‌زد و انگار لابلای این درختان دنبال خاطراتش می‌گشتم تا صدایش را شنیدم :«جانم؟» و من نگران همین جانش بودم که بغضم شکست :«حیدر کجایی؟ مگه نگفتی صبح برمی‌گردی؟» نفس بلندی کشید و مأیوسانه پاسخ داد :«شرمندم عزیزم! بدقولی کردم، اما باید فاطمه رو پیدا کنم.» و من صدای پای داعش را در نزدیکی آمرلی و حوالی تلعفر می‌شنیدم که با گریه التماسش کردم :«حیدر تو رو خدا برگرد!» 💠 فشار پیدا نکردن فاطمه و تنهایی ما، طاقتش را تمام کرده بود و دیگر تاب گریه من را نداشت که با خشمی تشر زد :«گریه نکن نرجس! من نمی‌دونم فاطمه و شوهرش با سه تا بچه کوچیک کجا آواره شدن، چجوری برگردم؟» و همین نهیب عاشقانه، شیشه شکیبایی‌ام را شکست که با بی‌قراری کردم :«داعش داره میاد سمت آمرلی! می‌ترسم تا میای من زنده نباشم!» 💠 از سکوت سنگینش نفهمیدم نفسش بنده آمده و بی‌خبر از تپش‌های قلب عاشقش، دنیا را روی سرش خراب کردم :«اگه من داعشی‌ها بشم خودمو می‌کُشم حیدر!» به‌نظرم جان به لبش رسیده بود که حرفی نمی‌زد و تنها نبض نفس‌هایش را می‌شنیدم. هجوم گریه گلوی خودم را هم بسته بود و دیگر ضجه می‌زدم تا صدایم را بشنود :«حیدر تا آمرلی نیفتاده دست داعش برگرد! دلم می‌خواد یه بار دیگه ببینمت!» 💠 قلبم ناله می‌زد تا از تهدید عدنان هم بگویم و دلم نمی‌آمد بیش از این زجرش بدهم که غرّش وحشتناکی گوشم را کر کرد. در تاریکی و تنهایی نیمه شب حیاط، حیران مانده و نمی‌خواستم باور کنم این صدای انفجار بوده که وحشتزده حیدر را صدا می‌کردم، اما ارتباط قطع شده و دیگر هیچ صدایی نمی‌آمد... ادامه دارد ... نویسنده فاطمه ولی نژاد 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درآستانه ولادت حضرت علی اکبرعلیه السلام حرم امام رضا (ع) علی اکبری شد 🌺نصب کتیبه ویژه ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام در صحن آزادی حرم رضوی پیشاپیش تولدت مبارک جوان رعنای مولا 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
التماس دعا بنده های خوب خدا...🤲🕊
👆خدا خیرتون بده اینو نشر بدین
برای اینکه مکتب شهید سلیمانی را بشناسید باید به برگه های شناسنامه او نگاه کنید.