⭕️ متن پیام سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی در پی درگذشت سرلشکر بسیجی سید حسن فیروزآبادی :
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
درگذشت جانکاه سردار گرانقدر سرلشکر بسیجی دکتر سید حسن فیروزآبادی مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا ، رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که عمر خود را در همراهی با نهضت اسلامی و همت مداوم برای دفاع از استقلال و امنیت ملی کشور و پاسداری از انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران سپری کرد را به محضر مبارک رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی و فرماندهی کل قوا حضرت امام خامنه ای ( مدظله العالی)، خانواده مکرم و آحاد نیروهای مسلح کشور تسلیت و تعزیت عرض می نمایم.
تلاشهای مخلصانه ، مدبرانه و بسیجی وی طی دوران دفاع مقدس و سالیان تصدی ریاست ستاد کل نیروهای مسلح در تعمیق وحدت ، اخوت و یکپارچگی بین ارتش و سپاه و سایر نیروهای مدافع انقلاب و شکلگیری اقتدار دفاعی و بازدارنده برای ایران اسلامی ؛ همواره زنده و راهگشای امروز و فردای نیروهای مسلح افتخار آفرین میهن عزیزمان خواهد بود.
از درگاه خداوند متعال برای آن سردار فقید و عالیقدر علو درجات و رحمت و رضوان الهی و همنشینی با حضرت سید الساجدین امام زین العابدین (ع) و برای خانواده مکرم و عموم داغدیدگان و مصیبت دیدگان عزیز به ویژه همرزمان وی در نیروهای مسلح و بسیج ، صبر جمیل و اجر جزیل توام با پاداش صابرین مسئلت می جویم .
سرلشکر پاسدار حسین سلامی
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
#خبرگزاری_بسیج_کاشان
@Basijnews_kashan
سرلشکر فیروزآبادی دعوت حق را لبیک گفت
🔹سیدحسن فیروزآبادی، رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح و مشاورعالی نظامی فرماندهی کل قوا، براثر ابتلا به کرونا درگذشت.
#خبرگزاری_بسیج_کاشان
@Basijnews_kashan
بسم الله الرحمن الرحیم
#عشقِپاک
پارت سه🌹
مسعود خندید و گفت :خانم دکتر دردمون بی درمونه....و هر سه شان شروع کردند به خندیدن...
ابرو در هم کشید و گفت کی با تو بود،ضایع.
حامد رو کرد به سعید ....این جور که پیداس، سلیقه شم خوبه فک کنم طرف حسابش تویی،
سعید دستی به موهایش کشید و گفت: دلمون می خواد اینجا بایستیم، از نظر شما مشکلی داره ؟؟
دختر که ظاهراً از شنیدن این جمله عصبانی شد، جواب داد: انقدر اینجا بایستید تا جونتون درآد.
_سعید رد نگاه خیره ی دختر را که روی خودش زوم شده بود، گرفت، لبخندی زد و گفت: ولی البته به نظرم چشای تو زودتر از جون ما دربیاد...
و دوباره هر سه شان خندیدند...
_همین لحظه دوست آن دختر دستش را کشید، بیا بریم ولشون کن، اینا شخصیت ندارن.
_ حامد لبخندی زد و گفت:نه که شما دارین!
بقیه دخترها هم داشتند آنها را تماشا میکردند،حامد و مسعود مشغول بحث با آنها بودند، اما چشمان سعید زومِ آن دختر شده بود ،دختری که کنار بقیه نماند و از همان ابتدا راهش را کشید و رفت ......
به مسیر نگاه کرد خیلی از آنها دور شده بود،چهره اش را ندیده بود،اما دلش می خواست بداند او کیست،جالب بود برایش که با این سنِ کم این همه سنگین و با وقار رفتار می کند.
_با اینکه خودش سر به سر دخترها میگذاشت اما ته دلش اعتقاد داشت که دخترها نباید با آنها دهن به دهن شوند نظرش این بود که یک دختر باید آن قدر پاک و نجیب باشد که هرچقدر هم پسرها مزاحمش شوند، وقار و حیایش را حفظ کرده و از آنها دوری کند.
گاهی وقتها این جور مزاحمتها را شاخصه ای حساب می کرد برای اندازه گیری حجب و حیای دختران.
کپی ممنوع🚫
✍مروّج
بسم الله الرحمن الرحیم
♥️عشقِ پاک♥️
پارت ۴
حامد صدایش کرد: سعید...سعید کجایی؟؟؟
نگاهش را از جاده گرفت، چی میگی؟؟
ببین این خانوم خوشگله چی میگه؟
سرش را برگرداند وبه آن دختر نگاه کرد که پشت چشمی نازک کرد و از مقابلشان عبور کرد.
_چشم و ابرویی برای حامد آمد، چی میگفت؟؟؟
_هیچی بدش نمیآمد باهات دوست بشه، منم شماره تو دادم بهش.
_ تو غلط کردی.... شماره خودتو می دادی.
_خوب حالا دیوونه نشو...اولاً که من جاست فِرِنِدِ یکی دیگه ام، دوماً به قلبش اشاره کرد، این دلِ دروازه که نیست، سوماً اون شماره تو رو می خواست.
_مسعود خندید و گفت: اون تپلَ رو دیدی؟
_حامد جواب داد،همون که اندازه بُشکه بود؟
_آره همون، گیر داده بود به من.
_سعید خندید،خوبه همون به درد تو می خوره.بعد هر سه شان زدند زیر خنده.
_من رفتم بچه ها.
_کجا؟
_خونه.
_باشه خداحافظ.
_خداحافظ...حامد
_جون
_حالا راستی راستی شماره مو دادی اون دختره؟
_آره مگه من با تو شوخی دارم.
_پوفی کشید و از آنها دور شد،
اصلا برایش مهم نبود که آن دختر شماره اش را به دست آورده.
با خود گفت:بد هم نیست،کمی او را سر کار میگذارم.
_در خانه را باز کرد....اما چون برادرش نیز در خانه آنها زندگی می کرد،قبل از ورود به حیاط شروع کرد به یا الله گفتن.
وقتی مطمئن شد که الهه زن محسن داخل حیاط نیست، راهش را گرفت و به سمت اتاقهایشان رفت.
ناهارش را که خورد، به اتاق کناری رفت که بخوابد.
ساعتی از خوابیدنش نگذشته بود که با صدای موبایلش از خواب بیدار شد.
گوشی را از کنار بالشتش برداشت و با صدای خواب آلود جواب داد: بله
کپی ممنوع🚫
✍فاطمه سادات مروّج
#پایگاه_حضرت_نرجس_س_مرق
#گزارش_تصویری
اولین شب جلسات عزاداری دهه سوم محرم همراه با روشنگری سلامت با سخنرانی حجت اسلام و المسلمین امیری و مدیحه سرایی کربلایی حسین ربانی
#پایگاه_مقاومت_بسیج_نجمه
#حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_زینب
#ناحیه_مقاومت_بسیج_ناحیه_کاشان
#گزارش_تصویری
پخت آش نذری در روز شهادت امام سجاد (ع) و توزیع در بین عموم مردم
#پایگاه_مقاومت_بسیج_نجمه
#حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_زینب
#ناحیه_مقاومت_بسیج_ناحیه_کاشان
@yavarnzeinab
#ندای_فطرت
#بزرگداشت
#استکبار_ستیزی
روز ۱۲شهریور ماه سالروز شهادت دلیر مرد تنگستان
🌷رئیسعلی دلواری روز مبارزه با استعمار گرامی باد
🙏🙏🙏🙏
#پایگاه_اسما_طاهرآباد_
#حوزه_حضرت_زینب_س
#ناحیه_کاشان
ایتا سلمان طاهری:
#ندای_فطرت
#بزرگداشت
#استکبار_ستیزی
روز ۱۲شهریور ماه سالروز شهادت دلیر مرد تنگستان
🌷رئیسعلی دلواری روز مبارزه با استعمار گرامی باد
🙏🙏🙏🙏
#پایگاه_اسما_طاهرآباد_
#حوزه_حضرت_زینب_س
#ناحیه_کاشان
سلام خدمت دخترای گلم😍😍
امیدوارم که تعطیلات تابستان حسابی بهتون خوش گذشته باشه و از اوقات فراغتتون بهره کافی رو برده باشید و برای سال تحصیلی جدید اماده شده باشید🥰🥰🥰
خب اما بریم سراغ اصل مطلب
اصل مطلب چیه🧐🧐🧐
بچه ها شما میدونید روز 12شهریور در تقویم ماچه روزیه🤔🤔🤔🤔🤔🤔
روز مبارزه با استعمار خارجی به خصوص انگلیسی ها
بچه ها شما هم فیلم گاندو و نقشه هایی که برای کشور ما میکشند رو دیدید؟؟؟؟
خب تقریبا 120سال پیش یه عده از آدم ها نتونستند دسیسیه دشمنان را تحمل کنند اسلحه بدست گرفتند و به جنگ استعمار پیر یعنی انگلیس رفتند
💪💪💪💪
یکی از این افراد شجاع نامش
رئیسعلی دلواری بود 🌷🌷
بچه ها رئیسعلی فردی بود که در مروت و ادب و شجاعت و سخاوت سرآمد بسیار زبانزد بود و در تیراندازی بسیار ماهر بود به طوریکه هیچ گاه تیرش به خطا نمیرفت🌹🌹🌹
او تا قبلا از سن 24سالگی در کنار پدرمشغول زراعت بود و به پدر کمک میکرد.
او نقش مهمی در استقلال جنوب کشورمان از دست شاهان بی کفایت و فاسد قاجار بود و با برگزاری محافل انقلابی مردم را به مبارزه با ظلم و استبداد تشویق میکرد.
رئیسعلی با شجاعت خود چهار بار مانع لشکر کشی انگلیسی ها به خلیج فارس و تسلط آنها بر بوشهر شد
به همین دلیل به رئیسعلی و یارانش میگن
🌸🌸دلیران تنگستان🌸🌸
عزیزان دلم انگلیسی ها خیلی سعی کردند این مرد شجاع را با پول بخرند با چهل هزار پوند
مثل الان که دارند دائم مردم ما رو فریب میدن و اصلا براشون مهم نیست که خود دولت انگلیس نیمی از جمعیت کشور مارا بر اثر قحطی به کشتن داد 😔😔😔😔😔😔
چون اونها همیشه ایران ضعیف و وابسته میخوان نه ایران سربلند و قوی
حالا فهمیدی دوست عزیزم که چرا ما در روز بیست و دوم بهمن میگیم #مرگ-بر-انگلیس
اما رئیسعلی های دوران دیگه اجازه نمیدهند که مردم ما طعم تلخ استبداد و استعمار رو بچشند💪💪💪💪
راستی دوست های پرتلاشم 😘😘😘😘
اگه عکس یا مطالب جدیدی خوندید درباره رئیسعلی دلواری و یارانش و دلیران تنگستان دیدید حتما در گروه ارسال کن
راستی یک فیلم قدیمی هم هست به نام دلیران تنگستان که میتونید از بزرگتر ها که این فیلم رو دیدند بپرسید و در گروه به اشتراک بذارید.
بچه ها در این موقع حساس مراقب استعمار انگلیس و کرونا انگلیس باشیم چون هردوتاشون خیلیی خطرناک هستند.
🌸خداحافظ عزیزان دلم🌸
#پایگاه_اسما_طاهرآباد
#حوزه_حضرت_زینب_س
#ناحیه_مقاومت_کاشان
#ندای_فطرت
حلقه نوجوان شهید محسن شیخ
باموضوع:
بیان یکی از شاخصه های بانوان عاشورایی
#نه به راحت طلبی
مربی:سرکار خانم نوحی
مکان: مسجد صاحب الزمان محله سادات
۱۴۰۰/۶/۱۲
#ماهمه_مسئولیم
#پایگاه_حضرت_معصومه_س
#حوزه_حضرت_زینب_س
#ندای_فطرت
حلقه کودکان شهید محسن شاکر
طرح مربیان اینده
متربیان حلقه نوجوان شهید شیخ به عنوان مربیان حلقه کودکان شهید شاکر
بیان واقعه عاشورا به زبان کودکانه
رنگ امیزی و
اهدای هدیه
مربیان: سرکارخانمها
هانیه شیخ
ریحانه شیخ
آتنا خاکی
#ماهمه_مسئولیم
#پایگاه_حضرت_معصومه_س
#حوزه_حضرت_زینب_س
سلام به همگی سلام مخصوص به فرمانده ها و اعضای شورای حوزه
هفته گذشته در حوزه دوره تربیت و تعالی برقرارشد
ازکلاس چند سوال جواب آن را به پی دی اف علیخانی ارسال کنید
س 1 اخلاق اسلامی به چند بخش است
س 2 اهداف تربیتی دینی واخلاقی درچندمحور است نام ببرید
س 3 ویژگی های تربیتی دینی واخلاقی نام ببرید
س4 تربیت به چه معنا
ببخشید مزاحم شدم عزیزم همان صحبت هایی که داخل کلاس بیان شد
بسم الله الرحمن الرحیم
#عشقِپاک
پارت۵
_اما صدایی از آن طرف خط نمی آمد...تماس قطع شد.
_دوباره زنگ خورد. تماس را وصل کرد و با صدای خواب آلود گفت:اگه نمیخواستی حرف بزنی واسه چی زنگ زدی؟؟
_دوباره قطع شد، وقتی برای بار سوم زنگ زد،لحنش را تغییر داد...اَلو... خوشگل خانوم....حرف بزن دیگه.
این دفعه جواب داد:اَلو...
چشمانش را کمی با دست ماساژ داد. الو
_ سلام
_سلام
صدای دختر به گوشش آشنا آمد، کمی سکوت کرد تا مغزش از خواب بیدار شود ، دوباره صدایش در گوشی پیچید،خوبی؟
سلولهای مغزش داشتند به کار می افتادند...با خود گفت ،حتماً همان دختر زبان دراز است، که حامد شماره من را به او داده.
_ خوبم،فرمایش؟
_ مَن... مَن...
_ زبونت گیر داره؟ ظهر که خیلی خوب زبون درازی میکردی!
_نه ...
_پس چی؟
_حرفی که می خوام بزنم یه کم گفتنش سخته.
_با لحن طنزی جواب داد:می خوای کمکت کنم!
_ خندید،چقد شما با مزهاین.
_حالا نری تو عمقِ مزه ی من ،کلاً یادت بره چی می خواستی بگی؟
_ راستش ...من از شما خوشم میاد.
_اون وقت،چطور به این نتیجه رسیدی؟
_یعنی چی؟
_یعنی چطور شد که فهمیدی از من خوشت میاد؟
_کار دلِ دست خود آدم که نیست.
_خوب من از شما خوشم نمیاد.
_چرا؟!
_کار دلِ دیگه دست خود آدم که نیست.
تماس را قطع کرد :پوفی کشید و گفت: دختره ی احمق.
چند دقیقه طول نکشید که برایش پیامک فرستاد.
_من دوسِت دارم و پای حرفم میمونم، نظرمم عوض نمی شه.
_از این بازی خوشش آمده بود،در جوابش یک استیکر قلب فرستاد...
کپی ممنوع🚫
✍فاطمه سادات مروّج
#پایگاه_حضرت_نرجس_س_مرق
بسم الله الرحمن الرحیم
#عشقِپاک
پارت۶
با اینکه غیرتش اجازه نمیداد که به ناموس کسی لطمه ای وارد کند، ولی گاهی برای سرگرمی با دوستانش دست به یک سری کارها می زدند،که دست انداختن دخترها نیز یکی از آنها بود.
تصمیم داشت اگر باز هم او را دید به او بفهماند که هیچ علاقه ای به دوستی یا ارتباط با او ندارد. ولی همچنان جواب پیامک هایش را می داد.
خواب که از سرش پریده بود،از جا بلند شد،به حیاط رفت، دمپایی اش را پوشید،تصمیم گرفت به کبوترهایش سر بزند، پله های پشت بام را گرفت و بالا رفت.
شروع کرد به صدا درآوردن برای کبوتر هایش.
در لانه هایشان را باز کرد، آنها هم یکی یکی بیرون آمدند.
یکی یکی آنها را در دست گرفته و به هوا پرتابشان می کرد.
عشق میکرد از این کار ،نگاهش دنبال آنها بود که مبادا به لانه شان برنگردند، چشمش افتاد به داخل حیاط خانه همسایه شان...دختر همسایه داخل حیاط مشغول آب دادن به گلهای باغچه شان بود، شروع کرد به سوت زدن....اما تا او سرش را بالا آورد، نگاهش را دوخت به آسمان و تظاهر کرد که برای کبوتر هایش سوت میزده.
مدتی بود که حس می کرد دختر زهرا خانم همسایه شان به او علاقه دارد، این را از نگاههای گاه و بیگاهش متوجه شده بود، اما او هیچ احساسی به لیلا نداشت،فقط دوست داشت سر به سرش بگذارد،شاید اصلاً همین شیطنت هایش باعث شده بود آن دختر در ذهنش خیالاتی ببافد.
تا شب پیش کبوترهایش بود و با عشق بالهای سفیدشان را نگاه میکرد.
دلش میخواست یک قفس بزرگ پر از کبوتر داشته باشد، اما شدنی نبود، همین حالا هم برای خرید اینها به زور پدرش را راضی کرده بود.
کپی ممنوع🚫
✍فاطمه سادات مروّج
🌿🌹 قوم سلمان 🌹🌿
🍃🌺قوم برگزیده ای که زمینه ظهور امام زمان ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ خواهند شد.
🍃🕯{ قسمت اول }
🍃🌸 در آیه شریفه ۵۴ سوره مبارکه مائده ، خداوند به مومنان صدر اسلام اعلام می کند که چناچه مرتد گردند و از دین خویش رویگردان شوید، 《چنانچه عده ای اینگونه شدند》، در آینده قومی را خواهد آورد که به واسطه " ویژگی هایی " که دارند، محبوب خداوند متعال هستند.
بر اساس برخی روایات و شان نزول ها این قوم که به "قوم سلمان" ، یعنی "قوم ولایت" شهرت یافته اند ، در واقع همان قوم برگزیده ای هستند که با اطاعت و بندگی خداوند و رعایت حدود شرعی و عمل به احکام الهی و ترویج معارف دینی ، زمینه ساز طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنا لِتراب مقدمه الفداء) و تشکیل دولت کریمه امام زمان (علیه السلام) هستند.
👈 ان شاءالله در قسمت های بعدی به شرح نکات تفسیری و ویژگیهای "قوم سلمان" ، مخصوصاً پنج شاخص مهم این قوم برگزیده ، می پردازیم :
نمایندگی حوزه حضرت زینب سلام الله علیه
🌿🌺 قوم سلمان 🌺🌿
🍃⚘قوم برگزیده ای که زمینه ساز ظهور امام زمان ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ خواهند شد.
🍃🕯{ قسمت دوم }
💐 شش ویژگی قوم سلمان در آیه ۵۴ سوره مائده
« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليم»
👈 اى كسانى كه ايمان آوردهايد.
👈 هر كس از شما از دين خود برگردد، 🍃🌸 خداوند در آینده گروهى را مىآورد كه:
1️⃣ آنان را دوست مى دارد
2️⃣ آنان نيز خدا را دوست دارند؛
3️⃣ در برابر مؤمنان فروتن اند.
4️⃣ و بر كافران سرسخت و نيرومندند.
5️⃣ همواره در راه خدا جهاد مىكنند
6️⃣ و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمى ترسند.
🌹اين فضل خداست که آن را به هر كه بخواهد مى دهد.
🌹و خداوند بسیار عطا کننده و داناست.
💠 ان شاءالله در آینده به شرح هر کدام از این ویژگیها با بهره گیری از سایر آیات و روایات می پردازیم
✍ غلامعلی کریمی
نمایندگی حوزه حضرت زینب سلام الله علیه
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ندای_فطرت
#کاردستی
#دخترانه
حلقه دختران ویژه کلاس سوم و چهارم (گلهای مهدوی)
✅ساخت کاردستی
✅آموزش احکام نماز
✅پذیرایی
🌹🌹🌹🌹🌹
👏👏👏👏👏
زمان:۱۳/۶/۱۴۰۰
مکان:پارک فردوس
#پایگاه_اسما_طاهرآباد_
#حوزه_حضرت_زینب_س
#ناحیه_کاشان
#ندای_فطرت
#ما_همه_مسئولیم
#دخترانه
حلقه دخترانه ویژه کلاسهای پنجم و ششم
عنوان حلقه (دختران بهشتی )
باموضوع:معنای بسیج و هدف از تشکیل بسیج
زمان:۱۳/۶/۱۴۰۰
مکان:پایگاه بسیج
🌹🌹🌹🌹
#پایگاه_اسما_طاهرآباد_
#حوزه_حضرت_زینب_س
#ناحیه_کاشان
#ندای_فطرت
# اموزش_بافتنی
#تابستانه
کلاس عروسک بافی با میل بافتنی
توسط یکی از دختران حلقه های جوانان پایگاه
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پایگاه_اسما_طاهرآباد
#حوزه_حضرت_زینب_س
#ناحیه_کاشان
1_1152664371.pdf
490.6K
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
👆روند کار رویداد طراحی و رقابت فردخت در پی دی اف بالا ذکر شده
👚👕👚👕👚
✋منتظر حضور هر پایگاه مقاومت با حتی المقدور یک اثر هستیم
👚👕👚👕👚👕
📣شرکت در این رویداد از برنامه های ابلاغ ندای فطرت بوده و در فعالیت پایگاه مقاومت موثر خواهد بود
🔴🔴🔴🔴🔴
▪️گفتگوی امام سجاد (ع) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه👇
🔴ابن زیاد رو به امام سجاد (ع) کرد و پرسید:
_تو کیستى؟
🔵حضرت پاسخ داد:
_من على بن الحسین هستم.
🔴ابن زیاد گفت:
_مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟
🔵امام(علیه السلام) فرمود:
_من برادرى به نام على بن الحسین (حضرت علی اکبر) داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند.
🔴ابن زیاد گفت:
_نه، او را خداکشت!
🔵امام (ع) با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود:
_«اللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا» (خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد).
(یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ مى ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به #شهادت رساندند).
🔴ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت:
_تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!!
🔵#حضرت_زینب (س) وقتی این وضع را دید، #امام_زین_العابدین (ع) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود:
_بس است! هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان!
🔴ابن زیاد به حضرت زینب و #امام_سجاد (ع) نگاهى انداخت و گفت:
_شگفتا از مِهرِ خویشاوندى! به خدا سوگند! گمان مى کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او (#علی_بن_الحسین) درگُذرید که گمان مى کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است!
🔵امام سجاد (ع) رو به عمه اش کرد و فرمود:
_عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم. آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود:
_آیا ما را به قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست؟!
🔴پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین (ع) و همراهانش را درخانه اى کنار مسجد اسکان دهند.
📚لهوف، ص ۲۰۲
#شهادت_امام_سجاد (ع) تسلیت 🏴
#روز_بهورز
💠به مناسبت روز بهورز
✅تقدیر از بهورز روستا
🌹سرکار خانم اسماعیلی🌹
👈با حضور:
🌿حجه الاسلام والمسلمین شیخ حسین برادران
🌿رئیس هیئت حضرت ابوالفضل(علیه السلام)
🌿فرمانده پایگاه #بصیرت
🌿و جمعی از بسیجیان
.
.
.
#پایگاه_بصیرت
#پایگاه_امام_محمد_باقر
#روستای_کمال_الملک_کله
#حوزه_مقاومت_حضرت_زینب
#ناحیه_مقاومت_بسیج_کاشان
#جلسه_شورا
✅برگزاری جلسه شورای فرهنگی
📌ویژه مناسبت های ماه شهریور
🌸با حضور :
✨حجه الاسلام والمسلمین شیخ حسین برادران
✨رئیس هیئت حضرت ابوالفضل (علیه السلام)
✨فرماندهان پایگاههای #بصیرت و امام محمد باقر (علیه الاسلام)
✨مسئول شورای روستا
✨دهیار روستا
✨فرهنگی پایگاه #بصیرت
✨و جمعی از بسیجیان
.
.
.
#پایگاه_بصیرت
#پایگاه_امام_محمد_باقر
#روستای_کمال_الملک_کله
#حوزه_مقاومت_حضرت_زینب
#ناحیه_مقاومت_بسیج_کاشان
#واکسناسیون
✅اجرای طرح واکسیناسیون مردم روستای کمالالملک(کله) با کمک بسیجیان پایگاه #بصیرت
.
.
.
#قرارگاه_جهادی_شهید_سلیمان
#روستای_کمال_الملک_کله
#حوزه_مقاومت_حضرت_زینب
#ناحیه_مقاومت_بسیج_کاشان
#ندای_فطرت
🔆12 شهریور
🌼مسجد صاحب الزمان
سخنران:خانم وجگانی
مدیریت خانواده
عزتمندی
🌹 عزت فردی
🌹 عزت اجتماعی
🌹 عزت دینی
عزت فردی:
👈عزت نفس پایین کاذب
👈عزت نفس بالا کاذب
👈عزت نفس پایین واقعی
👋عزت نفس بالا واقعی
✅گلایه ی زنان از کم محبتی مردان؟ روایت العزیزه : عزیز نز خانواده اش، ذلیل و متواضع در برابر شوهرش
💎عزیز باشیم نه متکبر ، متواضع باشیم نه ذلیل خوار
#ما_همه_مسئولیم
#بی_تفاوت_نباشیم
#پایگاه_حضرت_معصومه_س
#حوزه_حضرت_زینب_س
🖤🌱 @PMasumekh 🖤🌱
#گزارش_تصویری
دیدار اعضای شورای امر به معروف روستا با جناب سرهنگ بساطی فرمانده انتظامی و رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر ورئیس پلیس اطلاعات شهرستان پیرامون آسیب های اجتماعی روستا(مواد مخدر ، سرقت و بد حجابی گردشگران)
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهیده_آزران
#حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_زینب