#سال_ها_درب_خانه_این_گبر_بوده_ام
مرحـوم شیخ عبـاس قمی در کتاب سیر المنازل، مقامات العلیه نقل می کند که عابدی بود در کوه های لبنان عبادت میکرد و هر شب از عالـم غیب برای او #افطاری آماده میشد
تا اینکه شبی برای اوافطاری نیامد و این شخص عابد از کوه پایین آمد و درخانه گبری رفت و در آن جا هم سگی زندگی میکرد
عابد از گبر تقاضای نان نمـود و آن گبـر کافـر سه قـرص نـان بـه او داد ، سـگ بـه دنبـال عابـد آمـد #عابد یکی از سه قرص نان را به او داد ولی باز هـم سگ به دنبال عابـد می آمد. به ناچـار قـرص دوم نان را هم به سگ داد
ولی باز هم سگ به دنبال عابد می آمد و بالاخره عابـد عصبانی و شد و گفـت تو چقـدر #بی_حیا هستی؟ من از صاحب تو سه قرص نان گرفتهام و دو تای آن را به تـو داده ام ولی باز هم تو مـرا رها نمیکنی؟
سگ به صدا درآمد و گفت تو بی حیا هستی، من سال ها بر در خانه این گبر بودهام و خیلی وقت ها به مـن غـذا نداد ولی با وجـود ایـن او را رهـا نکردم ولی تو یک شب بیغذا ماندی #عبادت را رها کردی و آمدی در خانه گبر؟
✍ کانال نکته های ناب کــوتاه
❁ @noktehayenabekotah
━━━━━━━━━━━━