eitaa logo
قرارگاه فرهنگی جهادی شهیدحاج قاسم سلیمانی و شهدای گرانقدرشهرکهک
449 دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
9.8هزار ویدیو
75 فایل
من کان لله کان الله له... هر که برای خدا باشد خدا برای اوست جهت ارائه و انعکاس برنامه های قرآنی، فرهنگی،جهادی،محرومیت زدایی۰۰۰۰۰ ارتباط باادمین👇👇 @mahdiaj
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 روضه که تمام شد غیبش زد، خیلی گشتیم تا متوجه شدیم رفته است سراغ شستن سرویس‌های بهداشتی، نگذاشت کسی کمکش کند می‌گفت: افتخارم این است خادم روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها) باشم. ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
🌼حاج قاسم گفت: کارگردان خداست، ما بازیگریم ✍سردار حجازی جانشین فرمانده نیروی قدس: به ایشان گفتیم آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها خیلی تهدید می‌کنند، مراقب باشید. نقش شما در این جبهه منحصربه‌فرد است، اگر به شهادت برسید این جبهه ضربه می‌خورد. ایشان گفت همه این کارهایی که شده کار خداست. کارگردان اوست، ما بازیگریم. با آمدن و رفتن ما هم چیزی عوض نمی‌شود. ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
📍فكه آخرين ميعاد ص ۱۹۹ ✔علي نصرالله 💚انجام تکلیف❤️ 📍نيمه شــب بود كه آمديم مسجد. ابراهيم با بچه ها خداحافظي كرد. بعد هم رفــت خانه. از مادر و خانواده اش هم خداحافظي كرد. از مادر خواهش كرد براي شهادتش كند. صبح زود هم راهي منطقه شديم. 📍ابراهيم كمتر حرف مي زد. بيشتر مشغول ذكر يا قرآن بود.رســيديم اردوگاه لشكر درشــمال. گردان ها مشــغول مانور عملياتي بودند. 📍بچه ها با شنيدن بازگشت ابراهيم خيلي خوشحال شدند. همه به ديدنش مي آمدند. يك لحظه چادر خالي نمي شد. حاج حســين هم آمد. از اينكه ابراهيم را مي ديد خيلي خوشــحال بود. 📍بعد از سلام و احوال پرسي، ابراهيم پرسيد: حاج حسين بچه ها همه مشغول شدند،خبريه؟! حاجي هم گفت: فردا حركت مي كنيم براي. اگه با ما بيائي خيلي خوشحال مي شيم. 🍁@shahidabad313 📍حاجي ادامه داد: براي عمليات جديد بايد بچه هاي اطلاعات را بين گردانها تقسيم كنم. هر گردان بايد يكي دو تا مسئول اطلاعات و عمليات داشته باشه. 📍بعد ليســتي را گذاشــت جلوي ابراهيم و گفت: نظرت در مورد اين بچه ها چيه؟ ابراهيم ليست را نگاه كرد و يكي ُ يكي نظر داد. بعد پرسيد: خب حاجي، الان وضعيت آرايش نيروها چه طوريه؟ 📍حاجي هم گفت: الان نيروها به چند سپاه تقسيم شدند. هر چند لشکر يك سپاه را تشكيل مي دهد. حاج همت شــده مسئول سپاه يازده قدر. لشــکر 27 هم تحت پوشش اين سپاهه، كار اطلاعات يازده قدر را هم به ما سپردند. 📍عصر همان روز ابراهيم حنا بست. موهاي سرش را هم كوتاه و ريشهايش را مرتب كرد. چهره زيباي او ملكوتي تر شده بود. 🍁@pmsh313 📍غروب به يكي از ديدگاههاي منطقــه رفتيمابراهيم با دوربين مخصوص، منطقــه عملياتي را مشــاهده مي كرد. يك ســري مطالب را هــم روي كاغذ مي نوشت. 📍تعدادي از بچه ها بــه ديدگاه آمدند و مرتب مي گفتند: آقا زودباش! ما هم مي خواهيم ببينيم! ابراهيم كه عصباني شده بود داد زد: مگه اينجا سينماست؟! ما براي فردا بايد دنبال راهكار باشيم، بايد مسير حركت رو مشخص كنيم. بعد با عصبانيت آنجا را ترك كرد. 📍مي گفت: دلم خيلي شور ميزنه! گفتم: چيزي نيست، ناراحت نباش. پيش يكي از فرماندهان ســپاه قدر رفتيم. ابراهيم گفت: حاجي، اين منطقه حالت خاصي داره. 📍خاك تمام اين منطقه رملي و نرمه! حركت نيرو توي اين دشت خيلي مشكله، عراق هم اين همه موانع درســت كرده، به نظرت اين عمليات موفق ميشه؟! فرمانده هم گفت: ابرام جون، اين دســتور فرماندهي است، به قول حضرت امام(ره): ما مأمور به انجام تكليف هستيم، نتيجه اش با خداست... ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
⁉️ اگر با نظرات همسرمان مخالف بودیم و فرزندمان آنجا نزد ما حضور داشت چه کار باید کرد؟ باید موضوع را کنار بگذاریم و به بعد موکول کنیم تا زمانی که بچه ها خواب هستند، یا بیرون درحال بازی کردن هستند. ❌ درست نیست که آنها ببینند پدر و مادرشان جلوی فرزندانشان با هم دعوا می کنند، در حالی که کمکی از آنها بر نمی آید. بچه ها هرگز نباید در موقعیتی باشند که یکی از والدینشان را انتخاب کنند و از او طرفداری کنند. هیچ چیز بیشتر از این که پدر ومادر با همدیگر متحد نیستند، به بچه ها احساس نا امنی نمی دهد. ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
🌼شهید سلیمانی هم در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، هم با شهادتش شکست داد ✍رهبر انقلاب: خدای متعال در قرآن از زبان مسلمانها میگوید: بِنا اِلّا اِحدَی ‌الحُسنَیَین‌، ما یکی از دو حُسنیٰ را داریم؛ حُسنیٰ یعنی بهترین؛ یکی از دو بهترین را ما داریم. آن دو چه هستند که یکی‌اش را انسان دارد؟ یکی‌اش پیروزی است، یکی‌اش شهادت است. شهید سلیمانی به هر دو حُسنیین رسید؛ هم پیروز شد -چند سال است که در منطقه، پیروز میدان شهید سلیمانی است، مغلوب میدان، آمریکا و عوامل آمریکایند؛ در همه‌ی این منطقه این‌ جور است- هم به شهادت رسید؛ یعنی خدای متعال کِلتَا الحُسنَیَین را به این شهید عزیز داد. ۹۸/۱۱/۲۹ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
❣️ 💑 اهمیت هماهنگی با همــسر 🔸بدون هماهنگی با همــسرتان برای مهمانی رفتن، مهمانی برگـــزار کـــردن و مـــواردی از این دست، تصمیــم نگیریـــد. این کار از طرف همسرتان یک بی احترامی و بی توجهی بزرگ تلقی خواهد شد. ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
اگر من و شما پدر و مادری هستیم مضطرب ، وسواسی ، خشمگین و عصبی و ... حتماً این گرفتاری ها را به بچه هایمان هم منتقل خواهیم کرد و کار دست بچه هایمان خواهیم داد! 👈 بنابراین باید برای درمان اقدام کنیم، چون علاوه بر سلامت خودمان سلامت و آسیب به بچه ها هم مطرح است. ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
🔔ره آورد حلم و بردبارى 🔆أَوَّلُ عِوَضِ الْحَلِیمِ مِنْ حِلْمِهِ أَنَّ النَّاسَ أَنْصَارُهُ عَلَى الْجَاهِلِ. 💠 نخستین نتیجه اى که شخص بردبار از بردبارى خود مى برد این است که مردم در برابر جاهل و نادان از وى حمایت خواهند کرد. 📚 ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
🌹 شهید احمدکاظمی می گفت: شهید حسین خرازی پیشم آمد و گفت: من در این عملیات شهید می شوم.گفتم از کجا میدانی؟ مگر علم غیب داری؟گفت:نه،ولی مطمئنم. چندعملیات قبل،یک خمپاره کنار‌‌ من خورد، به آسمان رفتم.دو فرشته مرا بالا می بردند،من از آن بالا نبرد رو کامل مشاهده میکردم،عراقی ها را میدیدم(فرشته ها به من گفتن میخواهی شهید شوی یا برگردی؟؟گفتم میخواهم برگردم و تا آخرین توان با دشمن مبارزه کنم_این جمله به نقل از مادر شهیدخرازی است)بعد از این چشم باز کردم دیدم بیمارستانم و همگی از به هوش آمدنم خوشحال شدند،اما دستم قطع شده بود،شهید کاظمی سپس نقل کردند که دقیقا دو روز بعد، حسین به شهادت رسید ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
🎐 l 🔸بسم اللّه الرحمن الرحیم آیا این آخرین سفر من است یا تقدیرم چیز دیگری است که هر چه باشد در رضایش راضی‌ام. در این سفر برای تو می‌نویسم تا در دلتنگی‌های بدون من یادگاری برایت باشد. شاید هم حرف به درد بخوری در آن یافتی که به کارت آید. هر بار که سفر را آغاز می‌کنم احساس می‌کنم دیگر نمی‌بینمتان. بارها در طول مسیر چهره‌های پر از محبت‌تان را یکی یکی جلوی چشمانم مجسم کرده‌ام و بارها قطرات اشکی به یادتان ریخته‌ام. دلتنگ‌تان شده‌ام، به خدا سپردم‌تان. اگر چه کمتر فرصت ابراز محبت یافته‌ام و نتوانستم آن عشق درونی خودم را به شما برسانم. اما عزیزم هرگز دیده‌ای کسی جلوی آیینه خود را ببیند و به چشمان خود بگوید دوست‌تان دارم، کمتر اتفاق می‌افتد اما چشمانش برایش باارزش‌ترینند. شما چشمان منید. چه بر زبان بیاورم و چه نیاورم برایم عزیزید. بیش از بیست سال است که شما را همیشه نگران دارم و خداوند تقدیر کرده این جان پایان نپذیرد و شما همیشه خواب خوف ببینید. دخترم هر چه در این عالم فکر می‌کنم و کرده‌ام که بتوانم کار دیگری بکنم تا شما را کمتر نگران کنم، دیدم نمی‌توانم و این به دلیل علاقه‌ی من به نظامی‌ گری نبوده و نیست. به دلیل شغل هم نبوده و نخواهد بود. به دلیل اجبار یا اصرار کسی نبوده است و نیست. نه دخترم من هرگز حاضر نیستم به خاطر شغل، مسئولیت، اصرار یا اجبار حتی یک لحظه شما را نگران کنم، چه برسد به حذف یا گریاندن شما. من دیدم هر کس در این عالم راهی برای خود انتخاب کرده است یکی علم می‌آموزد و دیگری علم می‌آموزاند. یکی تجارت می‌کند کسی دیگر زراعت می‌کند و میلیون‌ها راه یا بهتر است بگویم به عدد هر انسان یک راه وجود دارد و هر کس راهی را برای خود برگزیده است. من دیدم چه راهی را می‌بایست انتخاب کنم. با خود اندیشیدم و چند موضوع را مرور کردم و از خود پرسیدم اولاً طول این راه چقدر است انتهای آنها کجاست، فرصت من چقدر است. و اساساً مقصد من چیست. دیدم من موقتم و همه موقت هستند. چند روزی می‌مانند و می‌روند. بعضی‌ها چند سال برخی‌ها ده سال اما کمتر کسی به یکصد سال می‌رسد. اما همه می‌روند و همه موقتند. دیدم تجارت بکنم عاقبت آن عبارت است از مقداری سکه براق شده و چند خانه و چند ماشین. اما آنها هیچ تأثیری بر سرنوشت من در این مسیر ندارد. فکر کردم برای شما زندگی کنم دیدم برایم خیلی مهم‌اید و ارزشمندید به طوری که اگر به شما درد برسد همه‌ی وجودم را درد فرا می‌گیرد. اگر بر شما مشکلی وارد شود من خودم را در میان شعله‌های آتش می‌بینم. اگر شما روزی ترکم کنید بند بند وجودم فرو می‌ریزد. اما دیدم چگونه می‌توانم حلّال این خوف و نگرانی‌هایم باشم. دیدم من باید به کسی متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او جز خدا نیست. این ارزش و گنجی که شما گل‌های وجودم هستید با ثروت و قدرت قابل حفظ کردن نیست. وگرنه باید ثروتمندان و قدرتمندان از مردن خود جلوگیری کنند و یا ثروت و قدرت‌شان مانع مرض‌های صعب العلاج‌شان شود و از در بستر‌افتادگی جلوگیری نماید. من خدا را انتخاب کرده‌ام و راه او را. اولین بار است که به این جمله اعتراف می‌کنم؛ هرگز نمی‌خواستم نظامی شوم، هرگز از مدرج شدن خوشم نمی‌آمد. من کلمه‌ی زیبای قاسم را که از دهان پاک آن بسیجی پاسدار شهید برمی‌خاست بر هیچ منصبی ترجیح نمی‌دهم. دوست داشتم و دارم قاسم بدون پسوند یا پیشوندی باشم. لذا وصیت کردم روی قبرم فقط بنویسید سرباز قاسم، آن هم نه قاسم سلیمانی که گنده گویی است و بار خورجین را سنگین می‌کند. 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem | مکتب حاج قاسم
🎐 l 🔸عزیزم از خدا خواستم همه‌ی شریان‌های وجودم را و همه‌ی مویرگ‌هایم را مملو از عشق به خودش کند. وجودم را لبریز از عشق خودش کند. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو می‌دانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفته‌ام برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن. خود را سرباز در خانه هر مسلمانی می‌بینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم. نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای شیعه‌ی مظلوم که ناقابل‌تر از آنم، نه نه... بلکه برای آن طفل وحشت‌زده بی‌پناهی که هیچ ملجأیی برایش نیست، برای آن زن بچه‌به‌سینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب، که خطّی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است می‌جنگم. عزیزم من متعلّق به آن سپاهی هستم که نمی‌خوابد و نباید بخوابد. تا دیگران در آرامش بخوابند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند. دختر عزیزم شما در خانه من در امان و با عزت و افتخار زندگی می‌کنید. چه کنم برای آن دختر بی پناهی که هیچ فریادرسی ندارد و آن طفل گریان که هیچ چیز... که هیچ چیز ندارد و همه چیز خود را از دست داده است. پس شما مرا نذر خود کنید و به او واگذار نمایید. بگذارید بروم، بروم و بروم. چگونه می‌توانم بمانم در حالی که همه قافله من رفته است و من جا مانده‌ام. دخترم خیلی خسته‌ام. سی سال است که نخوابیده‌ام اما دیگر نمی‌خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می‌ریزم که پلک‌هایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشد تا نکند در غفلت من آن طفل بی‌پناه را سر ببرند. وقتی فکر می‌کنم آن دختر هراسان تویی، نرجس است، زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سربریده‌شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظاره‌گر باشم، بی‌خیال باشم، تاجر باشم؟ نه من نمی‌توانم اینگونه زندگی بکنم. والسلام و علیکم و رحمت اللّه 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
♥️ علیه‌السلام فرمودند: 🌴 ظفِرَ بِالشيطانِ مَن غَلَبَ غَضَبَهُ، ظَفِرَ الشيطانُ بِمَن مَلَكَهُ غَضَبُهُ 🍃 هر كه بر خشم خويش چيره شود، بر شيطان پيروز شود هر كه مقهور خشم خويش شود، شيطان بر او پيروز گردد. 📖 غررالحكم، ح6048 و 6049 ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
🌹 طرح ختم قرآن کریم🌹 ۲۲۴ 💐هدیه به ارواح پاک و مطهر شهدای اسلام جهت سلامتی وتعجیل درفرج صاحب الزمان(عج) 🔵لینک قرارگاه فرهنگی جهادی شهیدحاج قاسم سلیمانی 👇👇 ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ 💠 @ghararghehajghasem ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | ابر مرد 🔶 روایت‌های جذاب و دلنشین از زندگی حاج قاسم را با مجموعه دنبال کنید. 🎐 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem | مکتب حاج قاسم
✨ یکی از ریشه‌های اینکه آدم عیب خودش را نمی‌گیرد این است که در خانه‌ای بزرگ‌شده که خیلی عیبش را گرفتند، دیگر حاضر نیست عیب خودش را بگیرد همه‌جا می‌خواهد از خودش دفاع کند. برخی خیلی عادت دارند بدی‌های بچه‌هایشان را می‌شمارند، این خیلی بد است. 💠 پدر و مادری که می‌توانند از بچه‌هایشان عیب نگیرند، یک روز در هفته را بگذارند بچه‌ها هر کسی برود یک‌گوشه‌ای عیب‌های خودش را برای خودش بنویسد. ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
🎐 l 🔸روایتی از جلوه‌های مکتب سلیمانی به قلم حاج قاسم 🔹چرا می‌جنگم؟ در قبیله جوانمردان رسم بود اصلا. از هزار سال پیش سینه به سینه سوخته و چشم به چشم گریسته بودند؛ در حکایت مردی که محض خاطر عطش کودکان، مشک را همپای عَلم گرامی داشت.برای او بزرگترین اتفاق عالم، اضطراب کودکی بود که بی‌پناه و حیران صدای گام‌های ناآشنایی را می‌شنید که پدر، مادر، خانه و هر آنچه را که به آن انس داشت از او می‌گرفت و لابد کمی بعدتر جانش را، به جرمی که هیچکس نمیدانست. از این همه تنها می‌ماند رد خونی و پژواک فریاد وحشتی که به گوش کسی نمی‌رسید. اما او می‌شنید. اصلا او تمام فریادهای شکسته در گلو را، تمام بغض‌های دو قدم مانده به اشک را می‌شنید. او مسافر تمام راه‌هایی بود که در انتهای آن، مظلومی زیر آسمان خدا، پناهی می‌جست و شاید در خاطر آرزو می‌کرد، قصه سواران جوانمردی که از راه می‌رسند، این بار پیش چشم همه آشکار می‌شود آنچه می خوانید، ماجرای «سرباز قاسم» است در نامه‌ پدر به دخترش فاطمه. نامه ای به قلم شهید سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی یا اگر آنطور که خودش دوست داشت صدایش کنیم قاسم بدون پیشوند و پسوند. نامه شرح ماجرایی است که او را مسافر راه‌هایی کرد که با برگشت غریبه‌اند، ماجرای آنچه یک انسان را به یک مکتب تبدیل می‌کند 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem | مکتب حاج قاسم
👈 به جای برای کودکان داستان تعریف کنید. ❌ هیچ کودکی نصیحت رو دوست نداره. اگر بارها کودکتون رو نصیحت کنید بارها از گوش دادن به صحبت هاتون طفره میره. پس اگر میخواین رفتاری رو توی کودکتون تغییر بدید براش بخونید. مثلا بچه ای که از تاریکی میترسه اگر شما هزار بار بهش بگید که تاریکی ترس نداره کودک اهمیت نمیده. اما اگر داستانی در این خصوص بارها و بارها براش بخونید کودک هر بار با شخصیت اصلی ارتباط برقرار میکنه و خودش رو جای اون قرار میده و به مرور ترسش کمتر میشه. ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
♥️ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: 🍃 نشانه کامل بودن ایمان بنده این است که در هر کاری بگوید. 📖 میزان الحکمه، ح9910 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋 ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
والدين قرار نيست اختلاف نداشته باشند، دعوا نكنند و هميشه با هم موافق باشند. كودک قرار است از والدينش روش درست حل اختلاف را بياموزد. قرار است ببيند ؛ پدر و مادرش با دو عقيده مختلف چگونه بر سر يک مسئله به تفاهم ميرسند. قرار است ببينند با داشتن اختلاف عشق و محبت به پايان نميرسد. والدين قرار است به فرزندشان نشان دهند انسان حتی با خودش هم تفاهم ندارد چه برسد به ديگری.. اما با احترام ، ابراز درست عقايد ، با گوش دادن به هم ميتوان يک جايی به تفاهم رسيد و مشكلات را حل كرد و قرار است از هر اختلافی هر دو نفر پيروز بيايند نه تنها یک نفر. ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
🎐 l 📝دختر شهید حاج‌قاسم سلیمانی از ادامه راه پدرش گفت 🔸مثلِ زینب سلام‌الله‌علیها 🔹«پدرم خواب راحت را از چشم تمام ستمگران ، مستبدان و تکفیری‌ها ربوده بود. اسم حاج قاسم سلیمانی آشیانه صیهونیسم، تکفیر و نظام سلطه را هم اینک هم می‌لرزاند.» این جملات محکم و پرمعنا تنها بخشی از سخنرانی «زینب سلیمانی» دختر شهید حاج قاسم سلیمانی در روز وداع با سردار بزرگ اسلام و همرزمانش بود. دختر حاج قاسم سلیمانی در سخنانی قاطع و پرصلابت از ادامه راه جبهه مقاومت سخن گفت: 📖ادامه دارد.... 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem | مکتب حاج قاسم
〰🌺🍃❁🍃❁🌺❁🍃❁🍃🌺〰 🌙پیام آخر شب 🍃✨پیام معـنوی✨🍃 〰🌺🍃❁🍃❁🌺❁🍃❁🍃🌺〰 💧 اول اینکه قبل از خواب وضو بگیریم 👈 ثواب شب زنده داری ✨توصیه پیامبرخدا برای قبل خواب.👇 ▫️قبل از خواب ۱۰۰۰ رکعت نماز بخوانید 💠 رسول خدا صلی الله علیه و آله از امیرالمؤمنین(ع) سوال فرمود: ✨ياعلي ديشب چه اعمالي قبل از خواب انجام داده اي؟ ✨ حضرت فرمودن: ۱۰۰۰ركعت نماز خواندم. ✨ پيامبر خدا فرمودند:چگونه؟ ✨ حضرت فرمودن: یا رسول الله! از خودتان شنیدم که هر كس قبل از خواب ۳ مرتبه این ذکر را بگوید مانند کسی است كه۱۰۰۰ ركعت نماز خوانده است: 🔸« يَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ بِقُدْرَتِهِ وَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ بِعِزَّتِهِ » 1⃣ ﺧﺘﻢ کردن قرآن با خواندن سه بار سوره توحید. ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣﻴﻢِ 🌱ﻗُﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟﻠﻪُ ﺃَﺣَﺪٌ * 🌱 ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺍﻟﺼَّﻤَﺪُ * 🌱 ﻟَﻢْ ﻳَﻠِﺪْ ﻭَﻟَﻢْ ﻳُﻮﻟَﺪْ * 🌱 ﻭَﻟَﻢْ ﻳَﻜُﻦ ﻟَّﻪُ ﻛُﻔُـﻮﺍً ﺃَﺣَﺪٌ. 2⃣ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﻔﯿﻊ ﺧﻮﺩ ﮔﺮدانی: 🌸ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻲ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﻭَﺍﻝِ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍوِّ ﻋَﻠَﻲ جمیع ﺍﻻ‌َﻧْﺒِﻴﺎﺀِ ﻭَﺍﻟﻤُﺮْﺳَﻠﻴﻦ.َ 3⃣ ﻣﺆﻣﻨﯿﻦ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍﺿﯽ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺳﺎﺯﯼ. 🌸 ُ ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﻏْﻔِﺮْ ﻟِﻠْﻤُﺆْﻣِﻨﻴﻦَ ﻭَﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨﺎﺕِ. 4⃣ ﺣﺞ ﻭﺍﺟﺐ ﻭ ﻋﻤﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎ ﺁﻭﺭﯼ. 🌸 ﺳُﺒْﺤﺎﻥَ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﻟِﻠّﻪِ ﻭَ ﻻ‌ﺍِﻟﻪَﺍِﻻ‌َّ ﺍﻟﻠّﻪُ ﻭَ ﺍﻟﻠّﻪُ ﺍَﻛْﺒَﺮُ. 〰🌺🍃❁🍃❁🌺❁🍃❁🍃🌺〰 آیة الکرسی ✨تسبیحات حضرت زهرا 🌟قبــل از خـواب زمــزمه کنیـم👇 💎اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💎 خدایـا آخر و عاقبت ما را ختم به خیر کن 🍃🌸(التماس دعای فرج)🌸 ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ✨لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ المَلِک الحقّ المُبین✨ 🌹سلام بر همراهان عزیز🌹 💫 پنجشنبه 💫 ☀️ ۳۰بهمن ۱۳۹۹ شمسی 🌙۶ رجب ۱۴۴۲ هجری قمری 🌲 ۱۸ فوریه ۲۰۲۱ میلادی ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 💠 @ghararghehajghasem