💠 کارکرد غیریتهای تمدنی در صورتبندی امت اسلام | قسمت اول
🔸...بر اساس مدل «تئوری بازی» (theory Game) بين دو بازيكن A و B دو نوع بازی میتوان ترسيم كرد: «بازی تعاونى» (game cooperative) و «بازی تضاد» (game conflict).
🔹برخى معتقدند رابطۀ ايران و غرب در زمان طاغوت، كموبیش در
قالب يك بازی «شبهتعاونى» بود كه با رخداد انقلاب اسلامى در ايران و موضعگيری
امام خمينى، اين بازی عوض شد و به «بازی تضاد» تبديل شد. در وضعيت پس از
انقلاب، نه فقط استثمار ايران ناممكن به نظر میرسيد، بلكه خطر سرايت انقلاب به
ديگر كشورهای اسلامى و حتى غيراسلامى نيز وجود داشـت.
🔸كشورهای غربى كه
پيش از اين در دورۀ اندلس و همينطور زمان امپراتوری عثمانى، آسيبهايى از ناحيۀ
مسلمانان ديده بودند، اكنون با انقلاب اسلامى با يك موج سوم از گسترش اسلام
روبرو شدند...
🔹اكنون پرسش اين است كه #کاركرد_تمدنى «بازی تضاد» كه ناخواسته برای
جمهوری اسلامى رقم خورده و البته جمهوری اسلامى نيز آگاهانه آن را انتخاب كرده،
چيست؟
بیگمان اين بازی «تضاد» - چه آنجا كه غرب آغازگر آن باشد و چه آنجا
كه نقطۀ آغاز آن با انقلاب اسلامى بوده باشد - برای هر دو طرف «غربى و اسلامى» يا
«آمريكايى و ايرانى» كاركرد تمدنى داشته و دارد. البته كاركرد تمدنى اسلامستيزی يا
ايرانستيزی برای غرب بسيار متفاوت از كاركرد غربستيزی يا آمريكاستيزی برای جمهوری اسلامی است.
🔸این بدانسبب است که اساسا غرب و اسلام، و ایران و آمریکا در نگاه به «ديگری» (other) تفاوتهای بنيادين دارند. ديگربودهای تمدن غرب،
ديگربودهای برآمده از نگرش سكولار است؛ درحالیكه ديگربودها در تمدن اسلامى
بر پايه نگرش دينى رقم میخورد. اين نكته در تبيين كاركردهای تمدنى عنصر
«دشمن» در ادبيات اسلامى و ادبيات مدرن غربى و تفاوتهای آن، بسيار مهم و راهگشاست.
🗒 برشی از مقالۀ دکتر #حبیبالله_بابایی با عنوان «غیریت غربی در فرایند تمدنی جمهوری اسلامی» در کتاب «عیار تمدنی جمهوری اسلامی».
#معرفی_کتاب
🌐 کانون غربشناسی و اندیشه اسلامی
@gharbshenasi_razavi