#آشنایی_با_شهید_احمد_مهنه
_ خاطرات آشنایی با شهید احمد مهنه
پارت سوم :
ارادت شهیداحمدمهنه به ایرانیها از اونجا شروع میشه که یک روز وقتی در مناطق عملیاتی جنگ علیه داعش بودند،
بهشون اعلام میشه که شخص مهمی برای بازدید منطقه قراره به اینجا بیان، حواستون جمع باشه که مشکلی پیش نیاد، خیلی سفارش کرده بودند که این شخص درجه بالایی دارند و خیلی باید مراقب باشید، وقتی حاج قاسم به اونجا میرسند، به قدری برخوردشون صمیمی و دوستانه بوده، هیچ کدوم از نیروها که از قبل ایشون رو نمیشناختند، باورشون نمیشه اون شخص خیلی مهم ایشون هستند،
احمد با یادآوری خاطره اون روز که یه فرمانده بزرگ ایرانی، روی زمین خاکی همراهشون مینشینند و همسفره رزمندهها میشن اشک در چشماش جاری شد،
از اون روز به بعد حال احمد کاملا منقلب میشه و تصمیم میگیره بیشتر از قبل هوای زائران ایرانی رو در عراق داشته باشه و تا جایی که میتونه در خدمت زائرین امام حسین علیه السلام باشه که همینطور هم بود و تا همین الان هم با حضور معنوی خودش سر این عهدش مونده...
چفیه مشکی دور گردنش رو با حالی غیرقابل وصف، نشونمون میده و میگه هدیه اون روز از حاج قاسم هست...
چفیهش هیچوقت ازش جدا نشد تا لحظه شهادت...
این داستان ادامه دارد ......
✍به قلم : @Sdh_Haaji
#احمد_مهنه
#شهید_بصیرت
@ahmed_mhana
🔻کپی فقط با لینک
🦋 لینک اصلی کانال :
https://eitaa.com/joinchat/3282108631C7f8c76ec5d