eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
233 ویدیو
71 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @gharibe_ashena_mobasheri
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️در مدیحه حضرت..... 🌾🌾 🔸️فاطمه‌ی معصومه(س) 🔶️🔶️ دختر خورشید سلام علیک معدن امید سلام علیک تربت تو قبله‌گه اهل دل آیت توحید سلام علیک قائمه‌ی فقه و اصول و کلام برتو و بر روح بلندت سلام زینب ثانی و تو زهرا صفات کرده به پای تو امامت قیام ناطقه مصحف روح‌الامین شعبه‌ای از کوثر و زیتون و تین سوره‌ی قدری و به قدرت قسم به مثل تو ندیده‌ام در زمین گل به گلستان ز مقامت دمید ذکر فداها ابوها رسید خواهر سلطان خراسان شدی پشت فلک به احترامت خمید ام ابیهای امامت تویی کریمه‌ی فضل و کرامت تویی قم ز وجودت شده شهر قیام معنی انوار نجابت تویی تا که تو آمدی به ایران ما گشته دوعالمی گلستان ما ای به فدای قدمت فاطمه شور مناجات تو قرآن ما ز بهر دیدار رضا آمدی به چشمه‌ی آب بقا آمدی تمام هستیت به کف گرفتی از پی سلطان ولا آمدی به سر در حریمتان نوشته‌است شفاعت تو ضامن بهشت است ولایتان تمامی دین من مهر تو در آب و گلم سرشته است دخت امام و خواهر امامی در همه جا تو یاور امامی بوده مدینه‌النبی شهر تو ز شهر خود در به در امامی مقام علمیت رفیع و بلند جواب هر سوال گفتی چو قند امام خشنود شد از علم تو که‌جای او به شیعیان داده پند
هدایت می‌وزد از مکتب توحید چشمانت خدا را شکر بانو گشته ام امشب مسلمانت بشارت می‌رسد بر من طلوعی می‌کند روشن سحر از مشرق آیینه‌ها خورشید چشمانت ترنم می‌کنم امشب تبسم‌های نورت را به شوق وصف نور توشدم بانو غزلخوانت تو نور عصمت هفتم گواه هشتمین مهری زمین آیینه ی عشقت فلک آیینه گردانت اگر معصومه ی مهرت بخندد بر شب هستی چو قلب قم شود بانودل خلقت چراغانت تبسم کن به زیبایی که مهری عالم آرایی بُود نورت اهورایی دل آیینه حیرانت نسیم کوثر فطرت سحاب رحمت عصمت ! مرا خیس کرامت کن شبی در زیر بارانت قسم بر لیلة القدری که قرآن تو نازل شد تو نوری از خدا هستی خدا باشد ثنا خوانت شمیم جلوه زار «هو»تو هستی از خدا گلبو شبی می‌آیم ای بانو به گلگشت گلستانت زیارت می‌کنم عاشق کرامات نگاهت را دو رکعت نور می‌خوانم سحر در صحن چشمانت ز دنیا من نمی خواهم به جز سرمایه ی مهرت نظر هرگز نمی دوزم مگر بر دست احسانت نخواهم کرد من بیعت مگر با ضامن نورت مُرید کس نخواهم شد مگر پیر خراسانت طلوع نو بهار تو مبارک باد بر هستی تو ای معصومه ی زهرا ! جهان بادا گل افشانت 🔸شاعر:
در حرم قصد دلبری دارد هرکسی حال بهتری دارد زائر قم‌ شدیم ، یا زهرا(س) این حرم بحث دیگری دارد اگر اینجاست یک در جنت پس خدایی عجب دری دارد چشم پر اشک و دیده بر گنبد سائلی شور نوکری دارد اگر از زائران ‌نوشته مرا عادت ذره پروری دارد به‌ همه گفته ام که معصومه(س) گردنم‌ حق مادری دارد نشده خلق مهربانتر از او بَه که سلطان چه خواهری دارد روز دختر مبارکت بانو پدر تو چه کوثری دارد بنویسید حضرت کاظم(ع) چه عزیزی چه دختری دارد... 🔸شاعر:
روز تولدت به غلط روز دختر است در اصل روز آمدنت روز خواهر است شادند از حضور تو اهل جهان ولی خوشحالی امام رضا جور دیگر است امشب به اعتبار روایات مانده ام میلاد توست یا شب میلاد کوثر است وقتی پس از کریم تو تنها کریمه‌ای اسم تو با امام حسن حاصلش زر است از هر چه بگذریم نشد بگذریم از این از خواهری که این همه عشق برادر است دریاچه‌ی نمک سندش؛ بین اهل‌بیت آری طعام سفره‌ی تو با نمک‌تر است پس قلب این کویر به شوق تو می‌تپد وقتی که کوه خضر برای تو منبر است امشب حساب کرده ام از خانه تا ضریح به نیت امام رضا هشت تا در است با این حساب باز دل بیقرار من آهوست توی مشهد و در قم کبوتر است جمع دل من و دل هر کس به غیر تو در بین صحن آینه جمع مکسر است "ما را سری‌ست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوند" هدیه‌ی ما باز هم سر است جای بقیع و آن‌همه قبری که خاکی است دیدم در این حرم چقدر سنگ مرمر است او هم شبی درست پدر را ندیده است معصومه هم رقیه‌ی موسی‌بن جعفر است 🔸شاعر:
رضا نشست و به معصومه‌اش نگاه انداخت چنان که چشمهٔ ذوق مرا به راه انداخت خدا چه خوب ادا کرده حق مطلب را به نام فاطمه آورده است زینب را و ماه اول ذی‌القعده تا که پیدا شد دخیل‌های ضریح برادری وا شد ببین که حضرت نجمه چه کوکبی آورد برای شاه خراسان چه زینبی آورد مقامش آینه‌ای از مدارج پدر است عجیب نیست که باب‌الحوائج پدر است برای تشنه‌لبان باده را به خم آورد مزار مادر خود را به شهر قم آورد عجیب نیست که قم طعنه بر مدینه زده که سنگ مادر سادات را به سینه زده چه باشکوه به دستان خود علم دارد از این به بعد بگو فاطمه حرم دارد منِ فراری از این و آن بریده کجا پناهِ چادر سر تا فلک کشیده کجا مرا ببخش که شعرم برات زیبا نیست به مدح فاطمه‌ها بهتر از علی‌ها نیست تویی تو فاطمه، مدح تو نیز قرآن است برادرت به حقیقت علی ایران است 🔸شاعر:
▫️ زمزمه امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و کربلا▫️ ای یوسف کنعان زهرا من قطره هستم تویی دریا ای مهر و ماهم دیده به راهم پس کی میآیی بی تو خرابم دیده پر آبم وای از جدایی ای سید و امیرم بر زلف تو اسیرم روی تو را ندیده ای وای اگر بمیرم بیا عزیز زهرا بی تو نمانده صبر و تابم یکشب بیا آقا به خوابم بینم جمالت بر چهره خالت ای آرزویم افتم بپایت جانم فدایت ای آبرویم کاش از غمت فداشم از غصه ها رهاشم چه میشود که با تو راهی کربلا شم بیا عزیز زهرا کرب و بلا غوغای محشر لب تشنه شاهی زیر خنجر در پیش خواهر جسم برادر شد پاره پاره پستی زکینه بر روی سینه پا میگذاره ساقی پی سبو رفت با خشکی گلو رفت یک نیزه بین مقتل در حلق او فرو ر وای از خیام گر گرفته آتش پر چادر گرفته زینب پریشان دنبال طفلان میبیند آزار وای از جسارت لحظه غارت پس کو علمدار خون چهره آسمان است زینب بریده جان است انگشتر حسین در انگشت ساربان است
🌸🍃تقدیم به کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 💐بند اول شهر مدینه، شد غرق نور و ، باران رحمت آمد به دنیا، شفیعه ای بر ، روز قیامت روی زمین و، در آسمانها، جشن و سروره تو دلا امشب، از این ولادت، شادی و شوره معصومه جانم... 💐بند دوم امشب دوباره، آمد به دنیا، زینبی دیگر خورشید هشتم، داره می خنده، به روی خواهر مولود امشب ، دارد ز بی بی ، زهرا نشانی داده خدا بر، موسی بن جعفر، کوثر ثانی معصومه جانم... 💐بند سوم امشب دل ما، گشته هوایی، همچون کبوتر پر می زند تا، صحن کریمه ، با دیده ی تر بر حاجت ما، شد وادی قم، باب کرامت ای آبرومند، بنما شفاعت، روز قیامت معصومه جانم...
باغ حرم تو گلشن رضوان است قم جلوه ای از تجلی ایمان است بین حرم تو و امام هشتم بین الحرمین کشور ایران است قم مرقد پاک خواهر سلطان است قم قطعه ای از گلشن رضوان است بین حرم قم و امام هشتم بین الحرمین کشور ایران است مشهد حرم مطهر سلطان است قم مرقد پاک بانوی باران است گویند که حد فاصل این دو حرم بین الحرمین کشور ایران است
آمد نشست پای همان درب ساعتی زائر میان همهمه دنبال حاجتی ... حالا که دست داده به او خوش سعادتی پس می توان گذاشت زمین سر به راحتی قدری رواق آینه ها را مرور کرد دل را پر از حرارت آیات نور کرد با چشم های خیس از آنجا عبورکرد گم شد در ازدحام غم بی نهایتی سر داد با زبان دلش "یا شفیع" را پرواز کرد گنبد سبز رفیع را در امتداد آینه ها تا بقیع را  طی کرد تا دلش به هوای شفاعتی ... انگار خوان حضرت زهرا گشوده و ... عمری در آرزوی همین لحظه بوده و ... هی اشک از شمایل گریان زدوده و ... شوقی عجیب می بردش تا ضیافتی ... نامت کلید حل تمام سوال ها  آرامش درونی آشفته حال ها یا فاطمه تجلی نام تو سال ها این گوشه کرده است به دل ها قیامتی برداشته به حرمت تو از سرش کلاه خورشید هم که می رسد اینجا ز گرد راه بوی بقیع می دهد این صحن و بارگاه حتماً که بوده از تو در اینجا علامتی جز در حریمتان به خدا ره نبرده ام جز از سبوی مهر شما می نخورده ام من سال ها به این هیجان دل سپرده ام جز این دل شکسته ندارم بضاعتی راهی که از حوالی این خانه می رود جز بر صراط عشق، خدایا نمی رود زائر که دست خالی از اینجا نمی رود وقتی شما کریمه اهل سخاوتی نام تو واژه ایست به اندازه بهشت از نام تو بلند شد آوازه بهشت این که ضریح پاک تو دروازه بهشت نقل است از امام غریبان روایتی ... کم کم غروب خسته بیداد می رسد بوی تو را بغل زده و باد می رسد افتاده در کمینم و صیاد می رسد آهوی رو سیاهِ مرا کن ضمانتی
مهمان نواز هستی و مثل پیمبری با هیبتی شبیه به ایوان حیدری گویا برای مردم این شهر مادری آری تو صفحه ای از تفاسیر کوثری وقتی حسن کریم و تو بانو کریمه ای دیگر چه جای بردن حاجت به دیگری ای زینب رضا ، کرمت بی کرانه است تو از تبار حضرت ارباب بی سری سجاد و باقری ، نوه ی پاک جعفری آرامش دل پدری ، چون که دختری مثل رضاست کوی تو در شأن و مرتبت زین رو شدَه ست این دل من چون کبوتری جود تو را به چشم خودم دیده ام عزیز هستم به صحن آینه ات بس که مشتری در کوی دوست جامعه خواندن غنیمت است با نیّت زیارت هادی و عسکری حالا قدم قدم ز حرم دور می شوم تا جمکران رسیده ام این بیت آخری