eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
233 ویدیو
72 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @gharibe_ashena_mobasheri
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ روح ختم المرسلین آهنگِ هجرت کرد و رفت توصیـه بر حرمت قرآن و عترت کرد و رفت برحرم هردم نگاه از روی حسرت کرد و رفت تا  دَمِ  آخر ، اشاره بر ولایـت کرد و رفت با اشـاره از غـدیر خُم حکایت کرد و رفت حرمت قرآن و عتــرت بعــدِ پیغمبــر شکست قلب زهــرا از دو دست بســتهٔ حیدر شکست عالم امکــان برای حضرت طاها گریست چشم پاک مصطفا بر غربت مولاگریست آتشِ در را تصور کرد و با زهــرا گریست یاد داغ مجـتبــا با  زینـب کبــرا گریست لحظهٔ آخــر بیاد ظهــر عاشـورا گریست دید زهــرا پشت در بابا صدایش می زند نالهٔ زهــرا دلــش را سـخت آتش می زند از هجوم شعله های فتنه،یک در سوخته پشت آن در سینـهٔ سـوزان مادر سوخته آیـه هـــای کوثـــر قرآنِ حیــــدر سوخته داغ بابا دیده ، پشـت در مکـــرر سوخته آسمـــان از غــــربت آل پیمبـــــر سوخته اصل ایثارودفاع ازحق بنام فاطمه است رمز اثبات ولایت در  قیام  فاطمه است ناگهان درکوچه ای باریک طوفان درگرفت دست نامردی به روی صورت مادر گرفت هـالهٔ  نیلـی  تمــام یــاس را در  بر گرفت آسمان شد تیره،نور ازچشم مادرپر گرفت چشمهـای مجتبـی با اشـکهــای تر گرفت غـربت کوی بنی هاشم حسـن را پیر کرد قلب او را اینچنین از زندگانی سیر کرد ای کریم بن کریم ای سفــره دار محتــرم ما گداییم و شمـا سلـــطان و آقــای کرم پرچم سبزت همیشه سـایه دارد بر سرم تا ابد با عشـق می مانیم پای این عَـلَـم جان به قربان کریمی که ندارد یک حرم گنبد وگلدسته می سازیم باصحن و سرا می شــود راه بقیــع ، آزاد مثـــل کــربلا در کرامت ، خوان تو گستـرده گویا از ازل خوی زیبا ، روی زیبای تو شد ضرب المثل شـد پیـام  صـبر تو حَـیِّ عَلـیٰ خَیرِ العَمَـل در شجـاعت قاسمت شد وارث شیـر جمل یادگارت مرگ را نوشیـد  اَحلـیٰ مِنْ عسل کربلا شد جای تو، قاسم ، هوادار حسین یادگـار دیگرت شــد آخـرین یار حسین بودی عمـری بین مردم ظاهراً ،  اما غریب در میـان لشکــرت بی یاور و تنهـا ، غریب پای منبر در هجـوم طعنـــهٔ اعــدا ، غریب زندگــی کردی کنـار همسـرت حتی غریب آه ای تنهــاترین ســردار  در دنیـا ، غریب غربت وتنهایی ات ما را پریشان کرده است جمـع ما را زائر شـاه خراسان کرده است حضرت شمس الشموس!آیا پناهم می دهی؟ در حریم وآستان خویش راهم می دهی؟ سرفرودم،لحظه ای اذن نگاهم می دهی؟ نامه ای ، خط امانی ، بر گناهم می دهی؟ یا  امیــن الله ! اذنِ  بـارگاهـم  می دهی ؟ دلخوشم وقتی خودت اینگونه دعوت میکنی آهـوی گم کرده راهی را ضمـانت میکنی آخـر ماه صفــر کــردی چرا عــزم سفــر ؟ تا عبــا بر ســر کشیدی زندگی آمد به سـر شد اباصـلت از عبا و حال و روزت باخبر سوختــی در حجــرهٔ تنهـایی از سوز جگر داغ تو بر جـان اِنس و جان عالـم زد شَرَر روضه میخواندی به یادغربت جد غریب ناله می زد همصـدا با ناله ات ابن شبیب لحظـهٔ آخـر جـوادت بر سـرِ بالیــن رسید با حضورش روح تازه بر دل وجانت دمید تا تو را لب تشنه و تنها میان حجـره دید سوخت بالای سرت با ناله آه از دل کشید رفتنت را دیدو با بی صبری ازتو دل برید بـود اگـر اینــجا سـرِ بابا به زانـوی پسـر کربـلا ، رأس پسـر بــوده  به زانوی پدر ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۲
بسم رب الحسین(۱۸) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ماتم عظمــای صفــر رسید از راه مدینــه گریون از داغ رسـول الله علـی ، عـــزادارِ ختـــم رســولانه فاطمــــه از داغ پـدر ، پریشـپانه وای از دل زهرا(۴) بعدِ رســول الله گرفته شد از سر ظلمِ به  قـرآن و عتـــرت پیغمبــر فتـــنهٔ نامــردا ، آتش کیـــن بر در غـــربت زهــرا و غریبـــیِ حیـــدر امان از این غربت (۴) سیلــیِ نامــرد و یاس کبـــود ای وای سینــه و مسمار و آتش و دود ای وای امان از اون کوچه امان از اون غـربت دل حسن خون شد از این همه مِحنت غریب آقام ای وای (۴) عمـــری عــزادار روضـــهٔ مــادر بود نگــاه غمبــارش همیـــشه بر در بود همیــشه در هر جا غریب و تنها بود گرچـه صبـــور اما اسیــر غمهــا بود عمر پر از غصــه به سر رسیـد،آخـر زهر جفـا خورد از جفای یک همسـر غریب آقام ای وای (۴) چه غربتــی داره دفن غـــریبــونه کنـــار تابـوتش حسیـــن پریشـونه خاک بقیــــع آخر ، مــدفن مولا شد قبـــر غریبونه ش شبیــه زهـرا شد غریب آقام ای وای (۴) رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۳
بسم رب الحسین(۱۹) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... چه غـــربتــی یارب ماه صفــر داره اباالحــــسن مــولا عــزم سفــر داره امام رضا هم شد مثل پدر ، مظلوم عزیز زهـرا شد ز کینه ها ، مسموم امام رضـــا جانم (۴) مجلــس مأمون و زهر جفــا ای وای روی سرش مولا ، کشید عبا ای وای آهِ اباصـــلت و حجـــرهٔ در بستـــه خاک کف حجره ، روضــهٔ سربسته امام رضـــا جانم (۴) بیاد عــاشــورا ســوز عطــش داره می خونه از گـــودال با جگــر پاره در اوج تنـــهایی مدینــه یادش بود تشتـــهٔ دیــدارِ رویِ جـــوادش بود امام رضـــا جانم (۴) تو لحــظهٔ آخر ، پســر رسیـد از راه ســرش به زانــو برد جــواد آل الله پدر ، غــم داغ جوون به ســـر داره پسـر ، روی قلبـــش ، داغ پدر داره امام رضـــا جانم (۴) بســوزه دلهـــامــون برای اون بابا که ارباً اربا دیـد یه قــامت رعنـــا چه غربتــی داره میون یک لشکر چقد جگــر سوزه داغ علی اکبــر غریب حسیــنم وای (۴) رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۳
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ :یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ... به تماشابیا ای پسر فاطمه... السـَّــلامُ علیــکَ ،  اَیُّهـَــا المجــتبــیٰ سبـــط پاک نبــی ای پســر مرتضــیٰ یا امــام حـــسن ، غـریب خـاک بقیع جـان ، فـدای تـو و تـربت پــاک بقیع ای  امیـــر کـــرم/ سایه ات بر سرم/ یا حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای غــریب وطـن ، کشتـــهٔ زهـر جفـا شد نصیبــت جفا ز همســری بی وفـا شــــده از داغ تــو مدینــــه ماتمـسرا در بقیــع ، فاطمــه گرفتــه بـزم عــزا دارد این زمــزمه/ مـادرت  فاطـمـه / یا حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پاره پاره جـگــــر ، بنــد دل فاطمـــه زینب خسـته دل ، غـرقِ در این ماتمه ناله سر داده از غـربـت تو خواهـــرت تیر باران شـد از کین عدو ، پیکـــرت پـاره های جگـــر/ بر دلــم زد شــرر/ یا حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یه روزی شیعیان برات می سازن حرم همگی جمـع میشــن به دورِ خوانِ کرم یه روزی ما میـشیـــم زائــر کـوی شما میشــه خاک بقیــــع شبیـهِ کـرب و بلا هـمـــهٔ  زائـــــرا / میخونن یکصدا / یا حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حــرم  و  گنــبـد  چــهــار  امــام بقیـــع میــشـه دارالشــفا خــاک تمـــام بقیـــع با ظهـور و حضــور حجت بن الحســن می پیچـه در بقــیـع ، عطر گل یاسمـن می خونن عاشقـان/ بــا امــام  زمــــان / یا حسـن جان(۲) شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)۱۴۰۱/۶/۳۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Mohammad Mobasheri: ┄┅✵﷽✵┅┄ : خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن... ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ علی موسی الرضا، شمس وِلا ، جانم فدایت نظر کن از کَرَم بر این گدایِ زیر پایت منم آن آهویِ گم کرده راهم ،یابن زهــرا ضمانت کن بمانم گوشهٔ صحن وسرایت امیر کَرَم/بخوانَم حرم/ که خیلی بی پناهم اگر که بَدم/صدایت زدم/کنی یک دم نگاهم علی موسی الرضا(۴) ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تو را ای شاه و سلطان خراسان می ستایم اگر دعوت کنی ، با سر به سوی تو می آیم نگارا ! رفته از کف ، صبر و آرام دل من که از هجــر حریمت بیقــراری می نمایم قرارم تویی/نگارم تویی/به عشقت مبتلایم گدای توام/فدای توام/صدایم کن صدایم علی موسی الرضا(۴) ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دلی سوزانِ درد و داغ هجران تو دارم هوایِ آمدن ، سمت خراســان تو دارم دلم را بسته ام بر پنجره فولادت آقا! که امّید ِ شِفــا و حکم درمان تو دارم طبیب دلم/حبیب دلم/اجابت کن دعـایم عنایت نما/ عطا کن عطا /برات کربلایم امیرم حسین/امیرم حسین/حسین جانم حسین جان ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۳/۲۸
به نام خدا 🌕࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ به گلزار ولایت چون ، گل نرگس  شکوفا  شد فلک  پوشید رَختی نو، زمین یکباره زیبا شد بساط جشن زیبایی ، به روی عرش ، برپا شد میان هاله ی نوری ،رُخ  مهدی(عج) هویداشد 🌕࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ مبارک  باد   آغاز  امامت  یا  ابا صالح سرت زیبنده ی تاج ولایت یا اباصالح 🌕࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ نگین تاج تو روشن  نموده  هر دو عالم را زدوده  از  همه دلها غم و اندوه و ماتم را سلیمان زمان امشب به دستت داده خاتم را از امشب رهبری با توست فرزندان آدم را 🌕࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ عجب این هیبت و شوکت به تو شهزاده می آید امامت را ولایت را ، عزیزی چون تو می باید 🌕࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ به  سامرّا   تماشا   کن  رُخِ  ماه  منوّر   را معطر  کرده  عِطر  او گلستان های دیگر را به همراه خودش دارد امانت های حیدر را امیدی تازه می بخشد دل  بی تاب مادر را 🌕࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ اَلا ای آخرین  نور از  تبار  حضرت  طاها نگاه عالَمی  روشن ، ز نورت یوسف زهرا 🌕࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ دل عاشق  به دنبال تو ای دلدار ، می گردد برای یوسفی چون تو ، به هر بازار می گردد پیِ خالِ  لبت ، سرگشته  و  بیمار می گردد به دُور مرکز عشقش چنان  پرگار می گردد 🌕࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ نمی دانیم ما  معنای  قطب  عالم  امکان نمی خوانیم مولای زمان را از دل و از جان 🌕࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ توسل می کنم  امشب  به دامان تو یا مهدی که عمری  بوده ام از ریزه خواران تو یامهدی رسیده جان به لب از داغ هجران تو یا مهدی شِفا می گیرد این  قلبم  زِ درمان تو یا مهدی 🌕࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ دعا کن حس کنم  آقا ، دَمِ گرم حضورت را زِ  درگاه   خدا  دارم   تمنای   ظهورت   را 🌕࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۰/۷/۲۳ 🌕࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ درخیــالم بال و پر وا می کنــم تا جمکران می شود در چشم خیسم باز پیدا جمکران نور سبـــز پنــج  گنبــد می دهد آرامشــــم با حضــور مهــدی  زهـراست زیبـا جمکران "العجل مولایَ" از هرصحن می آیدبه گوش می شــود غرق دعـا و شـور و آوا جمکران می نوازد جـان و دل را نغمهٔ "یابن الحسن" حال ما را می شـود محـوِ تماشــا جمکران یک نفــر آورده با خـود کـودکــی بیمــار را تـا کنـــد بیمـــاری او را  مـــداوا ، جمکران یک نفر دارد توســـل می کند با اشک و آه شاهـــد این التماس و بغــض گویاجمکران هـر که شـد درمانده از کار طبیـبان میشود راهـیِ قــم سمتِ درمـانگـاه آقــا ، جمکران دوست دارم تا ابد باشم در این سِیرِ خیال تا دهد جا در میـانِ خـویش، ما را جمکران باز شـد  روز سه شنبه کـاش گردد قسمتم یک سفـر در اوج این دلتنگی ام تا جمکران      شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۲/۲۰ سه شنبه های امام زمانی کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 کانال اشعار تلگرام JOin↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً حرام می باشد. کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ درخیــالم بال و پر وا می کنــم تا جمکران می شود در چشم خیسم باز پیدا جمکران نور سبـــز پنــج  گنبــد می دهد آرامشــــم با حضــور مهــدی  زهـراست زیبـا جمکران "العجل مولایَ" از هرصحن می آیدبه گوش می شــود غرق دعـا و شـور و آوا جمکران می نوازد جـان و دل را نغمهٔ "یابن الحسن" حال ما را می شـود محـوِ تماشــا جمکران یک نفــر آورده با خـود کـودکــی بیمــار را تـا کنـــد بیمـــاری او را  مـــداوا ، جمکران یک نفر دارد توســـل می کند با اشک و آه شاهـــد این التماس و بغــض گویاجمکران هـر که شـد درمانده از کار طبیـبان میشود راهـیِ قــم سمتِ درمـانگـاه آقــا ، جمکران دوست دارم تا ابد باشم در این سِیرِ خیال تا دهد جا در میـانِ خـویش، ما را جمکران باز شـد  روز سه شنبه کـاش گردد قسمتم یک سفـر در اوج این دلتنگی ام تا جمکران      شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۲/۲۰ سه شنبه های امام زمانی کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 کانال اشعار تلگرام JOin↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً حرام می باشد. کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌