#امام_زمان_عج
گرچه عمریست که زانوی غمت در بغل است
همچنان منتظرش باش که خیرالعمل است
مردن از چشم به راهیش گوارا عسل است
ای که ذکر شب و ورد سحرت "العجل" است!
بیش از این در پی آن باش که دلداده شوی
باید آمادهی آمادهی آماده شوی
شب بیتابی ما را سحری در راه است
باز هم بتشکنی با تبری در راه است
در قد و قامت حیدر پسری در راه است
بر یتیمان محمد پدری در راه است
عاقبت منجی بینالمللی میآید
باز از کعبه یکی مثل علی میآید
آن که گلها همه وا میشود از لبخندش
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در بندش
"یاحسین" است مزیّن شده بر سربندش
یعنی ای مردم مشتاق! منم فرزندش
آمدم جامعه را غرق در اعجاز کنم
به نگاهی گره از کار جهان باز کنم
هیبت حیدر و سیمای پیمبر دارد
خاک زر میشود آنجا که قدم بردارد
عالمی منتظر اوست علم بردارد
کو جلودار اگر تیغ دودم بردارد؟
لشکری ساخته از نسل جمارانیها
و امیران سپاهند سلیمانیها
بیخود از خود شده خورشید خلاف آمده است
آسمان هیبت او را به طواف آمده است
آفتاب است که شب را به مصاف آمده است
ذوالفقار است که بیرون ز غلاف آمده است
همه جا پر شده از عدلِ گریبانگیرش
خون بیدادگران میچکد از شمشیرش
آی شیطانصفتان! هیبتتان پوشالیست
ژست آقای جهان بودنتان توخالیست
گرچه امروز رجزخوانیتان جنجالیست
حالتان لحظهی موعود چه بد احوالیست
میرسد لحظهی پایانی عیاشیتان
شده نزدیکتر از پیش فروپاشیتان
دست شب میشود از غائله کوتاه آخر
میشود نوبت جولان سحرگاه آخر
میدمد طلعت آن چهرهی دلخواه آخر
چشم برهم بزنی میرسد از راه آخر
آفتاب آنسوی این کهنهشب تاریک است
شاعری گفت کمی صبر سحر نزدیک است
#علی_سلیمیان
#کانال_غریب_آشنا
#هجده_بهار۸
@gharibe_ashena_mobasheri313
#زمزمه_فاطمیه
#هجده_بهار۸
#بعد_از_رحلت_پدر
بند۱
رفتی تو ای پشت و پناهم
رفتی و بی تو غرق آهم
آرام جان رفتی ولی جامانده ام من
در شهر تو با یار تنها مانده ام من
بعد از تو ای پیمبر
ماندم به دیده ی تر
تا که مگر بگیرم
اشک از دو چشم حیدر
یا فاطمه یا زهرا
بند ۲
از بعد تو ای مِهر تابان
شد خانه ی من بیت الاحزان
همچون پرستویی شدم در بی قراری
چشم انتظار لحظه های جان سپاری
بال و پرم شکسته
بر خاک غم نشسته
وای از دمی که دیدم
یارم به دست بسته
یا فاطمه یا زهرا
بند ۳
بی تو مدینه شهر غم شد
از امتت بر من ستم شد
اجر نبوت ، جای تو بر من ادا شد
احسان نمودی و ستم بر من روا شد
بیش از تمام انجم
دیدم ستم ز مَردم
بر روی خاک کوچه
شد گوشواره ام گم
یا فاطمه یا زهرا
#زمزمه
#هجده_بهار۸
#هجوم_به_خانه
#شهادت_حضرت_محسن_عج
بند ۱
گلخانه ام آتش گرفته
پروانه ای آتش گرفته
آن جا که درب خانه ای آتش گرفته
یک غنچه ی دردانه ای آتش گرفته
خاکستری که ریزان
گشته ز درب سوزان
دارد نشانه ای از
شش ماهه یار مهمان
یا فاطمه یا زهرا
بند ۲
مهتاب گوید با نگاهی
ستاره دارد چه گناهی
در آسمان عاشقی ها اخترم سوخت
پروانه ای زد ناله که بال و پرم سوخت
شش ماهه ای غمین شد
با خون دل عجین شد
میگفت ذکر زهرا
تا نقشِ بر زمین شد
یا فاطمه یا زهرا
بند ۳
محسن مگر دارد گناهی
که داده جان در بی پناهی
او زودتر آمد به دنیا نزد مامش
تا که نماید یاری دین و امامش
از هرگنه بری بود
در حال یاوری بود
محسن شبیه مادر
واللهِ حیدری بود
یا فاطمه یا زهرا
#زمزمه
#هجده_بهار۸
#کوچه_بنی_هاشم
بند ۱
یک آسمان غم از مدینه
شد داغ سنگینی به سینه
با سینه ای بشکسته از داغ شقایق
در کوی تنهایی سفر بنموده عاشق
با یاد حضرت عشق
نذر ولایت عشق
هاله گرفته یک ماه
از داغ غربت عشق
یا فاطمه یا زهرا
بند ۲
آن بانوی پاکی و عصمت
که بوده رمز کل خلقت
او که به پایش آسمان ها می شده خم
آیا سزا باشد ببیند لحظه ای غم
آن جا که حق محک خورد
داغ غم فدک خورد
باور نمی کنم وای
که فاطمه کتک خورد
یا فاطمه یا زهرا
بند ۳
این کوچه بوی کربلا داشت
خاکش شمیمی آشنا داشت
جای حسین فاطمه این جا حسن بود
آن جا که خاک چادری اوج مِحَن بود
قلبی که چاک چاک است
رمزی ز عشق پاک است
در کوچه ای که زهرا
افتاده روی خاک است
یا فاطمه یا زهرا
#زمزمه
#هجده_بهار۸
#بستر
بند ۱
یارب شفا ده مادرم را
این مادر غم پرورم را
ما را غم بی مادری زود است یارب
زود است بهر خانه داری دست زینب
دستان کوچکش را
هر شب گرفته بالا
گوید خدا شفا ده
مظلومه مادرم را
یا فاطمه یا زهرا
بند ۲
این مادر پهلو شکسته
شب در دل بستر نشسته
می خواهد از محبوب خود در پرده ی راز
تنها دعایش می شود امید پرواز
خواهد که پر بگیرد
اذن سفر بگیرد
دل خسته از مدینه
خواهد دگر بمیرد
یا فاطمه یا زهرا
بند ۳
شمع و گل پروانه بیدار
دل بی قرار از ناله ی یار
یک شاپرک که ناله ای بیش از همه داشت
این گونه نجوایی به اشک و زمزمه داشت
بنگر چه بی قرارم
طاقت دگر ندارم
رحمی به دخترت کن
مادر بمان کنارم
یا فاطمه یا زهرا
#زمزمه
#هجده_بهار_۸
#شهادت
بند ۱
داغ تو چون شعله به جان است
تا روز محشرجاودان است
آنان که داغ عشق را افسانه خواندند
شاید که آتش لایق پروانه خواندند
غم سینه را نشان رفت
تا آخر زمان رفت
مهتاب خانه ی عشق
با قامتی کمان رفت
یا فاطمه یا زهرا
بند۲
ساقی بماند و ساغرش رفت
روح علی از پیکرش رفت
هفت آسمان تاب امانت را نیاورد
قلب علی یارب چگونه طاقت آورد
تا یار شد روانه
می سوخت عاشقانه
هر جای خانه ای وای
دارد از او نشانه
یا فاطمه یا زهرا
بند ۳
وقت جدایی علی شد
زهرا فدایی علی شد
شوق سفر گر چه میان هر پَرَش بود
اما به فکر غصه های یاورش بود
قلبش شکسته می شد
در خون نشسته می شد
ذکر علی به لب داشت
چشمش که بسته می شد
یا فاطمه یا زهرا
#زمزمه
#هجده_بهار۸
#شام_غریبان
#غسل
بند ۱
گل را به اشک دیده شویم
درد دلم با که بگویم
شستم تنت را گر چه با پیراهن تو
دستم رسیده وای بر زخم تن تو
سر می نهم به دیوار
از غصه های دلدار
زخمت چرا یا زهرا
با من نگفتی ای یار
یا فاطمه یا زهرا
بند ۲
آب روان می ریزد اسما
تا که بشوید غربت ما
پیراهنت نقش گل سرخ از جفا داشت
گل های نیلوفر تنت در هر کجا داشت
در وقت پر گرفتن
وای از خجالت من
ای کاش زخم نیلی
می رفت وقت شستن
یا فاطمه یا زهرا
بند ۳
هنگام دفن پیکر تو
شد وقت قتل همسر تو
من با چه دستی خاک ریزم بر تن تو
گویا که جان دادم به وقت رفتن تو
بودی مرا امانت
پر می کشی به
پیمبر آمد
جان می دهم ز خجلت
یا فاطمه یا زهرا
#زمزمه
#هجده_بهار۸
#بعد_از_شهادت
بنده ۱
یک خانه مانده با غم تو
با آه سرد محرم تو
یک گوشه زینب چادرت بر سر نموده
یادی ز رنگ چهره ی مادر نموده
از کودکان من وای
از این همه محن وای
تا نام کوچه آید
#امام_حسین_علیه_السلام
خورشيدی و مدح تو از اين ذره روا نيست
سلطانی و دم از تو زدن كار گدا نيست
الفاظ ، توانايي مدح تو ندارند
تشبيه غزلهای من ای دوست رَسا نيست
مداحی تو از سر اخلاق چه زيباست
مداحی تو كار دل اهل ريا نيست
ديدار كجا می طلبد ديده ی بی اشك
آن ديده كه خشكيده بود اهل لقا نيست
گر عمر ابد يافته خضر از كرم توست
از كوثر عشقت بُوَد از آب بقا نيست
يادت رود از خاطر آشفته ی آنكه
در سينه ی او ياد امام و شهدا نيست
هر گوشه ی عالم كه روم نور تو دارم
آن دل كه شده خانه ی تو از تو جدا نيست
سوگند به تو در همه ی دهر شميمی
خوشتر ز نسيم سحر كرب و بلا نيست
ای وای اگر لحظه ی مرگم تو بگویی
این گریه کن واقعی مادر ما نیست
(این سینه زن و گریه کن مادر ما نیست )
#کانال_غریب_آشنا
#هجده_بهار۸
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313