🌹هر جا دلت اسیر بلا شد بگو حسین
🌹قلبت تهی زشور و صفا شد بگو حسین
🌹نام حسین نسخه درمان دردهاست
🌹دردت اگر به ذکر دوا شد بگو حسین
🌹اللهم ارزقنا کربلا...
❣️اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبدِالله الْحُسَيْن (ع)❣️
#صبحم_بنامتان_ارباب
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
❤️مهدي جان!
سئوالی ساده دارم از حضورت ...
من آيا زنده ام وقت ظهورت ...
اگر که آمدی من رفته بودم ...
اسير سال و ماه و هفته بودم ...
دعايم کن دوباره جان بگيرم ...
بيايم در رکاب تو بميرم...
#اللهم_عجل_لویک_الفرج
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بوي بهشت عطر نفس هاي اطهرت
فردوس حجره اي ست ز بيت منورت
باغ جنان نشسته به كنج گلِ سرت
خوانده پيمبر از همه خلق برترت
مدحت خدا نموده به آيات كوثرت
اين گونه خوانده از همه عالم فراترت
دردانه ی پيمبر و جانانه ی علي
رخشان ترين ستاره ی كاشانه ی علي
وجه خدا عيان شده بر روي صورتت
خوی خداست جلوه ي زيباي سيرتت
مستور در لطافت محض است فطرتت
بي فايده است جستجو از بهر كثرتت
در بازوي عليست تجلاي قدرتت
گشته رضاي حضرت حق در مسرتت
داخل شوند اهل جنان از قفاي تو
زانو به محضر تو زده ماسواي تو
بالاتر از فراسوي باور فقط تويي
با شان و قدر خويش برابر فقط تويي
شان نزول سوره كوثر فقط تويي
جان علي و ام پيمبر فقط تويي
آري دليل خلقت حيدر فقط تويي
تنها سواره در صف محشر فقط تويي
روز ظهور مي شود آغازِ عصر تو
از آن به بعد جلوه كند فتح و نصر تو
خلقت به دست رب جلي آفريده شد
با علم و حکمت ازلي آفريده شد
بی هیچ نقص یا خللی آفریده شد
گر چرخ و زهره و زحلی آفریده شد
از برکت نبی و ولی آفریده شد
احمد، خودش براي علي آفريده شد
تنها نه صبح و شام براي تو خلق شد
پيغمبر و امام براي تو خلق شد
غیر از تو کیست آن که بهار علی شود؟
غیر از تو نیست آن که قرار علی شود
چشم و چراغ و نقش و نگار علی شود
آینه ي تمام عیار علی شود
چون تو تمام دار و ندار علی شود
با جان خویش یاور و یار علی شود
قبل از شروع خلقت آدم تو بوده اي
از ابتدا دل از دل حيدر ربوده اي
حوريه اي ز جنس بشر كيست غير تو؟
آيينه اي ز حسن پدر كيست غير تو؟
بر مصطفي فروغ بصر كيست غير تو؟
رشك تمام اهل نظر كيست غير تو؟
آن ممتحن به عالم زر كيست غير تو؟
يار ِشهيدِ در پسِ در كيست غير تو؟
در، سنگرِ تو گشته و تو سنگرِ علي
در، گرچه جا زده است، تو ماندي سپر، ولي
نوريه اي و صابره و هم كريمه اي
بدرِ تمام و دُرَّةُ بَيضا، رحيمه اي
عالِيَةُ المَحَلّ و رئوفه، فهيمه اي
رُكنُ الهُدي، شَفيقِه، زُجاجِه، عليمه اي
عذرایی و رشیده، جلیله، حکیمه ای
محزونه ای و باكيه اي و سليمه اي
ريحانه ي رسولي و محبوبه ي خدا
"مَكسورُ ضِلعُها"يي و "مظلومُ بَعلُها"
اي حضرت بتول كه بي بال و پر شدي!
تنها ميان كوچه تو مرد خطر شدي
با جان خويش جان علي را سپر شدي
گرچه سپر شدي تو ولي بي پسر شدي
با هيزم جهنميان شعله ور شدي
آه نهاد سينه ي خيرالبشر شدي
تنها تو بين خلق علي باوري و بس
با پهلوي شكسته بر او ياوري و بس
تعريف كن ز علت جانسوز ناله ات
از رد خون روي تنت، نقش ژاله ات
از گريه هاي دخترك چهار ساله ات
تعريف كن ز قصه ي نشكفته لاله ات
از اولين شهيد علي از سلاله ات
اصلا بگو تو از فدك و از قباله ات
از نابرادران پيمبر چه ديده اي؟
كين گونه از حسين و حسن دل بريده اي!
از بازگشت عصر جهالت به ما بگو
از اتحاد جهل و قساوت به ما بگو
از غاصبان حق خلافت به ما بگو
از چرخ دنده هاي لجاجت به ما بگو
از موسم سكوت جماعت به ما بگو
از آيه هاي اجر رسالت به ما بگو
حتي اگر سفارش ختم رسل نبود
اين گردباد در رمق برگ گل نبود!
اصلا بيا و از دل زينب بگو سخن
از بغض مانده در وسط سينه حسن
از رازهاي مخفي در قلب خویشتن
از دست دوز آخَرَت آن كهنه پيرهن
اين كه چرا کم است در این بقچه يك كفن
از آن شهيد تشنه لب پاره پاره تن
در قتلگاه موي سپيدت خضاب شد
بي سرپناه عترت ختمي مآب شد
#رضا_جوان_بخت
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_نوحه
در دل كوچه ها نقش زمينم
من فداى اميرالمومنينم ۲
جان زهرا / نذر راه / شاه مردان
ای على جان ای على جان ای على جان ۲
خونجگر پشت در جان مى سپارم
سر به پاى امامم مى گذارم ۲
بغض او كفر / حب حيدر / گشته ايمان
ای على جان ای على جان ای على جان ۲
مرتضى از ازل باشد اميرم
قهرمانانه در راهش بميرم ۲
در ره او / ديده هايم / غرق باران
ای على جان ای على جان ای على جان ۲
بسته ام عهد خون من با پيمبر
جان خود مى كنم تقديم حيدر ۲
راه حيدر / راه حق و / راه قرآن
ای على جان ای على جان ای على جان ۲
.
#رضا_تاجیک
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه #بعد_شهادت
دوباره شَب شُد و چَشمانِ ماه بیدار است
دوباره شَب شُد و دل، تَنگِ دیدنِ یار است
سَرِ مَزارِ تو می آیم و زِ طِفلانَم
نَهان نِمودنِ این راز، سَخت و دُشوار است
زِ جای خیز، که حیدر رِسیده زَهرا جان
زِ جای خیز، که اَکنون زَمانِ دیدار است
زِ زیرِ خاک، بِتاب اِی هَمیشه مَهتابم
بِبین که دیده ی مَن، بی حُضورِ تو تار است
حَسَن هنوز اَز آن روزِ تَلخ بَدخواب اَست
به این قَبیل مُصیبات، عَلی گِرِفتار است
هَنوز بوی تو از خِشت های خانه رِسَد
هنوز رنگِ هَمان فاجِعه به دیوار است
برای مَرگِ علی گِریه ی تو کافی بود
وَلی هَنوز مَدینه به فکرِ آزار است
تو را زَدند و به مَن نیز تَسلیَت گُفتند!
بِبین چِگونه عَلی را، فَلَک هَوادار است
به روی دوش گُذارم، غَمِ تو را زَهرا
میانِ شَهر، که این داغ را خَریدار است؟
تو زیرِ خاکی و حِیدَر غَریب تر اَز پیش
کِنارِ قَبرِ تو چَشمَش، چو اَبرِ پُر بار است
دوباره شَب شُده زَهرا، بِخواب آسوده
سه ماه می شَوَد این چَشمِ خَسته بیدار است
#رضا_رسول_زاده
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
وَصفِ آن کَس، که نَگُنجَد به دَهان، فاطمه است
مَدحِ آن زن، که خُدا کرده بَیان، فاطمه است
روزِ مَحشر که خَلائِق همه حِیران هَستند
آنکه بَر ماست فقط دِل نِگران، فاطمه است
فاطمه روحِ صَلات است، خُدا می داند
"اَشهَدُ اَنَّ عَلي" هَم به اَذان، فاطمه است
چهارده قَرن، سَرِ حَرفِ خودَش مانده هنوز
مَردتَر از همه مَردانِ جَهان، فاطمه است
دَستش اُفتاد، ولی دَستِ علی بالا رفت
یارِ حیدر به هَمان قَدِّ کَمان، فاطمه است
این حُسینی شُدنِ ما نَظَرِ زَهرا بود
دوستدارِ هَمه ی سینه زَنان، فاطمه است
پَروَرِش یافته ی دامَنَش، آیینه ی اوست
زِینَبِ فاطِمه، اِنگار هَمان فاطمه است
#رضا_رسول_زاده
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
آدم است او یا مَلَک ماهیّتش معلوم نیست
گرچه مخلوق است نوع خلقتش معلوم نیست
حضرت زهراست خود تفسیری از آیات قدر
آن شب قدری که حتی ساعتش معلوم نیست
مادرش یا دخترش من هرچه دقت می کنم
با رسول الله،زهرا نسبتش معلوم نیست
در کسا بی فاطمه غیر از علی و بچه هاش
رحمة للعالمین هم ساحتش معلوم نیست
بعد ابر نیلی سیلی در این شب ها شده
مثل آن ماهی که نصف صورتش معلوم نیست
فاطمیه مثل دردی تا ظهور منتقم
طول درمان دارد اما مدتش معلوم نیست
روضه یعنی داستان مادری در اوج خود
چون به کوچه می رسد یک قسمتش معلوم نیست
گرچه معلوم است دارد می رود مادر ولی
حضرت فِضه دلیل لُکنتش معلوم نیست
ضربه وقتی ناگهان شد بی توجه می خورد
ضربه وقتی ناگهان شد شدتش معلوم نیست
هم که معلوم است او ریحانة الحوراست و
هم که وقت خشم سیلی قدرتش معلوم نیست
اینکه قبر علت خلقت چرا مخفی شده
درمیان اهل معنا علتش معلوم نیست
یادم آمد موقع سجده به مُهر کربلا
فاطمه در هیچ مهری تربتش معلوم نیست
#مهدی_رحیمی
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
هدایت شده از یک جرعه شعر... حسین جعفری
السلام علیک یا فاطمه الزهرا س
آتش کفر که آنها به درِ خانه زدند
شعله ای بود که بر یاس به گلخانه زدند
آتش کین و جفا بر همه کاشانه زدند
آتش آنروز به برگ و گل ریحانه زدند
،سیلی آنروز به رویت چه غریبانه زدند
آتش آن بود که بر خرمن پروانه زدند،
ذاکری سوخته دل لب به سخن وا میکرد
شاعری یاد رخ حضرت زهرا س میکرد
فاطمه جان خودش هدیه به مولا میکرد
به ره دوست به خون، عشق خود امضا میکرد
،یک کبوتر وسط کوچه تقلا میکرد
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد،
گرچه بر صورت یاسم اثر خش باشد
جای سیلی به رخش گرچه منقش باشد
هرچه از دوست به عاشق برسد خوش باشد
موج اشک دلم از غصه مشوش باشد
،رسم این است که پروانه در آتش باشد
عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد،
آخر این عشق ببین با دل و دلدار چه کرد
باد با برگ گل یاس به گلزار چه کرد
دوری فاطمه با حیدر کرار چه کرد
سوز سیلی به رخ و صورت آن یار چه کرد
،با گل و غنچه تو دیدی در و دیوار چه کرد
دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد،
گرچه معلوم نشد مرقد دلدار کجاست
قبر گمگشته ی آن مادر بیمار کجاست
جای تو ای گل صد برگ به گلزار کجاست
مونس و همدم تو حیدر کرار کجاست
،خانه ی دوست کجا صحن سپیدار کجاست
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست،
فاطمه گفت به عالم علی مولایم بود
علی از روز ازل چاره ی غم هایم بود
این علی بود که تکیه که بابایم بود
ذکر حیدر مددی نقش به لبهایم بود
،تا در این خانه گل خنده ی زهرایم بود
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود،
نظر و لطف تو ای یاس به این دلها بس
یک نگاه تو به محشر به خدا ما را بس
به من خاک نشین نور تو از بالا بس
گوشه ای هم بدهی جای مرا ماوا بس
،عمر کوتاه تو گنجایش دنیا را بس
وین اشارت ز جهان گذران ما را بس،
،آه ۱۸ گل از آن باغ نچیدیم و برفت
بار بربست و به گردَش نرسیدیم و برفت، ...
استقبال از جناب صرافان
شاعر#حسین جعفری
eitaa.com/robaei
@robaei کانال شعر ایتاحسین جعفری
هدایت شده از 🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
─┅═ ✾ ﷽ ✾═┅─
#کانال_غریب_آشنا
_اشعار ونغمات آیینی مناسبتی وکاربردی↶
@gharibe_ashena_mobasheri313
•┈┈••✾•✿•✾••┈┈•
_کانال ختم و ترحیم خوانی(غریب آشنا)↶
https://eitaa.com/joinchat/1072693260C13e1ba1b76
•┈┈••✾•✿•✾••┈┈•
_کانال نوای اشتیاق (اماکن متبرکه)↶
@navaye_eshteyagh
•┈┈••✾•✿•✾••┈┈•
_کانال نوای شهید
@navaye_shahid_mobasheri
•┈┈••✾•✿•✾••┈┈•
شاعر و ذاکر اهل بیت(ع)#محمد_مبشری
═════════════════
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
زندگی با من مظلوم مدارا نکند
مرگ هم عقدهای از مشکل من وا نکند
ای امید دل من تا که تو رفتی ز برم
دل ماتم زدهام جز تو تمنّا نکند
کارم از گریه گذشتهست، غمم نیز ز حد
دل غمگین مرا نیز تسلّی نکند
غمگسار دل من بعد تو جز زینب نیست
غیر از او اشک مرا پاک ز سیما نکند
شمعسان سوزم و زینب شده پروانۀ من
آخر از سوختن، این غمزده پروا نکند
این در سوخته را کز تو نشانها دارد
چه کنم تا که حسین تو تماشا نکند
مخفیانه دل شب سوی مزارت آیم
که کسی قبر تو را فاطمه! پیدا نکند
«رستگار» آرزوی طوف حریمت دارد
در ره کعبه جز این قبله تماشا نکند
#سید_محمد_رستگار
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
به زخم دل که ندارد دوا مداوا بود
نبود در دل من هيچ غصه اي تا بود
تمام هستي من رفت از برم، اي کاش…
تمام هستي عالم نبود و زهرا بود
دوباره داغ پيمبر نشست بر قلبم
ز بسکه فاطمه من شبيه طاها بود
اگرچه ماندن او بود مثل جان کندن
ولي چراغ اميدي به خانه ما بود
به غصه فاطمه من هميشه عادت داشت
هميشه ديده ی او از سرشک دريا بود
هميشه ناله عجل وفاتي اش بر لب
چرا که مرگ به دردش فقط مداوا بود
به سينه داغ پدر داشت و برای او
غلاف و آتش و سيلي فقط تسلا بود
چه کرد سیلی دشمن، که شدت ضربه
از اینکه فاطمه رو میگرفت پیدا بود
غلاف تيغ و لگد، تازيانه و سيلي
تمام اجر نبي بر ام ابيها بود
کنم نظر به در سوخته و گويم کاش
نبود ميخ روي درب خانه اما بود
به پيش چشم من او را به کوچه ها کشتند
چرا که ياور من خود غريب و تنها بود
گل بهشتي ام از درد و غصه پرپر شد
خميده گشت قدش که مثال طوبا بود
#محمد_معارفوند
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
در شهر غریبی مرا دیدی و رفتی
از مردم این شهر چه رنجیدی و رفتی
با بودن تو خانه من نور وصفا داشت
این سفره شادی زچه برچیدی و رفتی
کشتی تو علی را به خدا ای همه عمرم
با دیدن تابوت چو خندیدی و رفتی
مسمار در خانه مگر با تو چها کرد
شب تا سحر از درد نخوابیدی و رفتی
از زخم روی سینه خود شکوه نکردی
مخفی زمن غمزده نالیدی و رفتی
سوزد دل من بر تو که روی پسرت را
یکبار ندیدی و نبوسیدی و رفتی
بر صفحه تاریخ بگو تا بنویسند
بوبکر و عمر را تو نبخشیدی و رفتی
#محمد_مبشری
#کانال_غریب_آشنا
#هجده_بهار٩
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
تا نهان زیر گِلت ای گل رعنا کردم
نفسم حبس شد و مرگ تمنّا کردم
اینکه در خاک نهادم تن پاک تو نبود
جان خود را دل شب دفن بصحرا کردم
تا ندانند که یار من مظلوم کجاست
دل شب رو بسوی قبر تو تنها کردم
تو شدی کشتهٔ من، من نشدم حامی تو
که کتک خوردی و در کوچه تماشا کردم
بس که تنها شدهام نیمهٔ شب در دل چاه
سر فرو بردهام و عقدهٔ دل وا کردم
بجز از قاتل تو مردم این شهر همه
پشت کردند به من روی به هر جا کردم
زینبت جای تو میکرد ز رخ اشکم پاک
هر زمان گریه ز هجران تو زهرا کردم
مردم و زنده شدم لحظه به لحظه صد بار
تا وصایای تو را یکسره اجرا کردم
غم دل با که بگویم که بخندد به دلم
منکه زخم دل خود با تو مداوا کردم
به امیدی که اجل سوی تواَم بازآرد
لاجرم صبر در این ماتم عظمی کردم
تا بسوزد به عزای تو دل عالم را
من به «میثم» جگر سوخته اعطا کردم
#غلامرضا_سازگار
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
دیگر به آسمان علی قرص ماه نیست
گرمایِ زندگانی من غیر آه نیست
از بس که اشک، رهزن چشم علی شده
دیگر برای خواب در این دیده راه نیست
از آن شبی که گشت نهان ماه محفلم
شب هم به سان روز سیاهم، سیاه نیست
او یک تن و برای علی یک سپاه بود
ماندم میان دشمن و من را سپاه نیست
از طرز راه رفتن او گشت باورم
دیگر به چشم فاطمه نور نگاه نیست
تا لحظهای که داشت نفس، گفت یا علی
جز یا علی امید علی را گناه نیست
#سید_محسن_حسینی
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#بعد_شهادت
#دوبیتی
از آتش غم در تب و تاب است علی
چون شمع عزا نقش بر آب است علی
بعد از تو گرفت انس با تربت تو
حالا پس از این ابوتراب است علی
#سید_مهدی_حسینی_رکنآبادی
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#بعد_شهادت
تازیانه دنیامو ازم گرفت
آتیش آرزوهامو ازم گرفت
خدا لعنت کنه این مغیره رو
مادر بچه هامو ازم گرفت
#کانال_غریب_آشنا
#هجده_بهار۹
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#بعد_شهادت
جزداغ تو،هیچ کس مرا پیر نکرد
اینگونه،شکسته و زمین گیر نکرد
کاری که غم تو کرد ، با سینۀ من
شمشیر و سپاه و نیزه و تیر نکرد
#کانال_غریب_آشنا
#هجده_بهار۹
@gharibe_ashena_mobasheri313
باسلام واحترام
عزاداری ایام فاطمیه (س)
درهیئت محبان الرضا(ع)
یکشنبه ۱۴۰۱/۱۰/۴
ازساعت ۷ الی ۹/۵ شب
آدرس خ تهران نو خ وحیدیه میدان تسلیحات خ فاطمیه شرقی حسینیه هلال
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#بعد_شهادت
من زمين خوردم،زمانه آسمانم را گرفت
ناجوان مردانه يار مهربانم را گرفت
با صدا بايد براي او عزاداری كنم
ناگهان آمد اجل از من جوانم را گرفت
چشم خورد اين زندگی دست حسادت عاقبت
مادر تازه جوان كودكانم را گرفت
غسل دادن،بعد از آن تشيع،حالا هم كه دفن
نيمه شب،تنها،غريبانه،امانم را گرفت
دفن كردم هم خودم را هم تو را در اين مزار
روضه های دفن تو صدبار جانم را گرفت
زانوان فاتح خيبر ز كار افتاده است
داغ تو از هر نظر تاب و توانم را گرفت
بعد از اين هر نميه شب با چاه ميگويد علی
من زمين خوردم،زمانه آسمانم را گرفت...
#محسن_صرامی
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#احراق_بیت
#هجوم
#کوچه
#فاطمیه
تمام شهر پی کشتن علی بودند
نبود مردی و نامردها ولی بودند
که هر کدام به تفسیر خود یلی بودند
چهل نفر که همه قاتل علی بودند
به سمت حادثه برگشت آن همه انگشت
قسم به فاطمه دیوار و در علی را کشت
به کوچه آمده رخصت گرفته اند از هم
و صف به صف همه نوبت گرفته اند از هم
سپس دویده و سبقت گرفته اند از هم
برای ضربه رضایت گرفته اند از هم
تمام نیتشان قربة الی الله است
و تازه ضربه ی دستی بزرگ در راه است
یکی غلاف به قصد ثواب بردارد
یکی به نیت مولا طناب بردارد
دری که سوخت به یک سمت تاب بردارد
لگد اگر بزنندش شتاب بردارد
برای کشتن مولا شتاب در کافی است
برای حفظ امامت دو تا پسر کافی است
گذشت کوچه و یک کوچه ی دگر آمد
چهل نفر همه رفتند و یک نفر آمد
چنان بلند شد و دست سمت سر آمد
به سوی فاطمه دیوار مثل در آمد
همیشه کوچه غمِ اهل سوختن باشد
خصوصا اینکه تماشاگرش حسن باشد
حسن که ضربه سختی به طاقتش میخورد
حسن که ضربه اصلی به غیرتش میخورد
چه خوب بود که سیلی به قامتش میخورد
ولی از این همه بادی به صورتش میخورد
همین نسیم، حسن را هزار سال بس است
برای گریه ی هر شب همین خیال بس است
گذشت کوچه و یک کوچه ی دگر آمد
ز سمت کوچه ی سر نیزه ها خبر آمد
که شمر جای مغیره در این گذر آمد
ولی نه روبروی او که پشت سر آمد
غلاف خنجر و حنجر به جای بازو شد
شبیه مادرش آخر شکسته پهلو شد
رسیدروضه به جایی که دیدنش سخت است
به حنجری که یقینا بریدنش سخت است
تنی که مثله شود پا کشیدنش سخت است
"صدای وای بنی" شنیدنش سخت است
اگر چه سخت سرت را ، ولی جدا کردند
چنان که فاطمه را از علی جدا کردند
همین که تیر رها کرد تیغ می بُرّد
رفیق می زند و نا رفیق می بُرّد
و بوسه گاه نبی را دقیق می بُرّد
عمیق بوسه زده پس عمیق می بُرّد
چنان پرنده که هی بال را به هم زده است
صدای فاطمه گودال را به هم زده است
#سعید_پاشازاده
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313