eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
224 ویدیو
56 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @mohammad_mobasheri313
مشاهده در ایتا
دانلود
از عطش چه آسمان را تار می بیند حسین  بر زمین هفتاد و دو سردار می بیند حسین لشکری که جمع شد بوی سقیفه می دهد  حجتی می آورَد ، انکار می بیند حسین تیزی سر نیزه ها از ماجرای یثرب است  گوییا بر نیزه ها مسمار می بیند حسین  گفت زینب از زبان او "همه زیبایی است" هر بلایی را ز عشق یار می بیند حسین   از حرم تا قتلگه آید خرامان سرو ناز  تا دلِ خود را پیِ دلدار می بیند حسین   هر کجا هر صحنه ای در اوج اندوه و بلا  همچو زینب خواهری غمخوار می بیند حسین   در میان سجده گاه آخرش غوغا نمود  خویش را در لحظه ی دیدار می بیند حسین   با خدا گرم مناجات و دعا و راز بود  بر گلویش دشنه ی غدّار می بیند حسین هر ملک از هر کجا خود را رسانده کربلا  آفرینش را بر این پرگار می بیند حسین جمله ی پیغمبران در قتلگاهش آمدند  پیش رویش احمد مختار می بیند حسین صورتی بر خاک مانده ، ضربه هایی از قفا  فَادخُلی گوید خدا ، اَسرار می بیند حسین   دل ز اهل بیت خود ، آقا چگونه کنده است؟ از خدا بر وصل خود اِصرار می بیند حسین چشم را بست و هجوم خیمه ها آغاز شد  تا که خود را محضر دادار می بیند حسین    @gharibe_ashena_mobasheri313
میدونی از فراق حرم گریونه چشم نوکر تو... @gharibe_ashena_mobasheri313
شده دنیا به کامت حاج قاسم بلند آوازه نامت حاج قاسم نرفت از یاد ما نام بزرگت همه والا مقامت حاج قاسم درخشد همچنان‌ نام رفیعت که جاویدان قیامت حاج قاسم رفیع و سرفرازی کل دوران محقق شد دوامت حاج قاسم تو ای سردار دلها یادگار است به گوش جان کلامت حاج قاسم ولایت گشته جاویدان به دلها مداوم آن پیامت حاج قاسم هدف آزادی قدس شریف است مسیر انتقامت حاج قاسم هنوز آن راهی کرببلاییم ادامه داده گامت حاج قاسم @gharibe_ashena_mobasheri313
🔶 استخوان های سه شهید گمنام ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﻦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺷﻬﺮ می برﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺣﯿﺎﻁ ﯾﮏ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻪ ‌ ﺧﺎﮎ می سپارند . ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻓﻠﺠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ می شود ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﮑﻮﻩ ﺑﺎﺯ می کند ﮐﻪ ﻣﺤﻠﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍ ﻗﯿﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ می آﯾﺪ ﻭ ... ﺷﺐ ﮐﻪ می خوابد ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﺶ می آید ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ می گوید : ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﻫﺴﺘﻢ ، ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻩﺍﻧﺪ ، ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻃﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺳﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ ، ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍﺍﻭ ﺷﻔﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﯾﺎﻓﺖ . ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ﻭ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﻓﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻦ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻭﺳﻄﯽ ﺁﺭﻣﯿﺪﻩ ﺍﻡ . ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻣﺤﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭﻡ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﺧﺒﺮ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺎﻥ . ﺯﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ می شود ﻭ ﺷﻔﺎﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ می بیند ﻭ ﯾﻘﯿﻦ ﭘﯿﺪﺍ می کند ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﺩﺭﺱ می گردند. ﺑﻪ ﮐﺎﺷﺎﻥ می روند ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺷﻬﯿﺪ می گردند ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ نمی کنند ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﺑﺎﺯ می گردند ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ، ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺟﺎﺩﻩ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ می بینند ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ می پرسند ﮐﻪ ﻓﻼﻥ ﮐﺲ ﺭﺍ می شناسی؟ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﺏ می دهد ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ ، ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ می شوند ﮐﻪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ می پرسند ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟ ﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﮔﺸﺘﯿﻢ ، ﻣﺮﺩ می گوید ﮐﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﭘﺪﺭ ﺟﺎﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ . ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺧﺒﺮ ﺑﻮﺩﻡ . و آن کسی نیست جز 🌺 شهید سید میرحسین امیرخواه 🌺 شهید گمنام سلام ... 🌺 خوش اومدی داداش ... @gharibe_ashena_mobasheri313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید حاج قاسم رفت اما داستانی مانده است حاج قاسم رفت و راه بی‌کرانی مانده است در تنور سینه‌ها آتش‌فشانی مانده است مکتبش را دوستان و دشمنانی مانده است حاج قاسم رفت اما امتحانی مانده است تازگی‌ها هرطرف رو می‌کنی روز خداست مالک اشتر زمین افتادنش هم ماجراست حاج قاسم راز و رمز فتح خرّمشهرهاست با علی همراه شو، میزان علی مرتضاست غیرت صفّینیان را نهروانی مانده است ای خمینی‌باوران! دنیا جمارانی شده‌ست ای مسلمان! وقت تجدید مسلمانی شده‌ست شهر را یک‌روز می‌بینی چراغانی شده‌ست کربلا تا قدس لبریز سلیمانی شده‌ست منتظر باش اتفاق ناگهانی مانده است نور پنهان، ماه پشت ابرها، ظلمت زیاد دشمنی بسیار و فتنه بی‌حد و بدعت زیاد بزدل و کج‌فهم و سازش‌کار و بی‌غیرت زیاد کوفیان! ما اهل ذلت نیستیم! عزّت زیاد! در دل ما قاب عکس پهلوانی مانده است حاج قاسم کربلایی بود و سرتاپا حسین خوش به حال آن‌که تا آخر بماند با حسین لِلذینَ آمَنوا فی هذهِ الدنیا... حسین هرکه عزم کربلا دارد بگوید «یا حسین» بار سنگینی به دوش کاروانی مانده است @gharibe_ashena_mobasheri313
اهل مدینه شاهدِ بی یارها شدند مشهور در زمانه به بی عارها شدند رفتی توو کسی به علی تسلیت نگفت اینگونه همنشین عزادارها شدند می خواستند قبر تو را زیرورو کنند اسباب زحمت من و تو بارها شدند گفتند تو مریضه شده جان سپرده ای مُنکِر به زخم ِ سینه و مسمارها شدند رفتی تو و به روی سرم خانه شد خراب اینها به فکر شادی و این کارها شدند یادم نمی رود که چگونه تو را زدند اسما و فضه مَحرم اسرارها شدند بارفتن تو زینب و کلثوم و قافله آماده ی ورود به بازارها شدند اینجا تو پیش چندنفر خورده ای زمین آنها اسیر وارد تالارها شدند آن گیسوان ِ ناز که مثل ضریح بود اسباب دستِ لشگریان بارها شدند 💔 یادش بخیر بسترت آن گـوشه ی اتاق حالا میان خانه چه خالیست جای تو @gharibe_ashena_mobasheri313
شب است و وقت آسایش رسیده  جهان را چهره‏ چون شب، تار باشد سکوت محض، عالم را گرفته  غم افزا، گنبد دوّار باشد شب است و مردمان در خواب، اما  به قبرستان یکی بیدار باشد نهاده سر به روی خاک قبری  که زیر خاک، او را یار باشد!  صدای گریه ه‏اش آهسته آید  که باید مخفی از اغیار باشد همی گوید: ز جا برخیز! برخیز!  که اکنون وعده‏ ی دیدار باشد عدو کشته تو و شش ماهه‏ ات را  مباد از غم دلت، افگار باشد تو با سقط جنین اعلام کردی  مطیع ظلم گشتن، عار باشد بکن در دادگاهی، دادخواهی  که داور، ایزد دادار باشد گریبانش بگیر و پس همینت  سوال از آن جنایت کار باشد: چرا کشتی من و شش ماهه‏ ام را؟!  که چشمم از غمش خون بار باشد اگر منکر شود این ماجرا را  بگو شاهد در و دیوار باشد! گواه دیگر ار خواهد در آن جا   بگو: هم فضه، هم مسمار باشد! زدی (انسانیا) آتش به دل ها  ز بس اشعارت آتش بار باشد @gharibe_ashena_mobasheri313 انتشار بدون ذکر منبع از نظر شرعی ایراد دارد.
صدف چشم من از داغ تو گوهر بار است چه كنم؟! كار علی بی تو به عالم، زار است! اشتياق تو مرا می كشد از خانه برون ورنه از خانه برون آمدنم، دشوار است! موقع آمد و شد، فاطمه جان! مي‌بينم ديده زينب تو مات در و ديوار است! به گواهيّ شب و، زمزمه مرغ سحر اهل يثرب همه خوابند و، علی بيدار است روز در خانه، پرستار حسين و حسَنم كمكم كن! كه نگه‌داريشان دشوار است! ياد آن روز كه با زينب تو می گفتم: دخترم! گريه مكن! مادرتان بيمار است! چاه داند كه به من، عمر چسان می گذرد قصّه، كوتاه كنم ورنه سخن بسيار است ( مرحوم ژولیده نیشابوری ) @gharibe_ashena_mobasheri313 انتشار بدون ذکر منبع از نظر شرعی ایراد دارد.
همراهان و یاران عزیز برای آسایشگاه سالمندانی در حال جمع آوری کتاب هستیم دوستانی که کتاب تمایل دارن هدیه بدن و در این کار سهیم باشند به حقیر پیام بدن @mohammad_mobasheri