eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
233 ویدیو
72 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @gharibe_ashena_mobasheri
مشاهده در ایتا
دانلود
به یاد شهید سردار سلیمانی و دیگر شهدا ... پیران عشق، فخر السین بو جوانلارا ارباب آدون علم الیین قهرمانلارا فریاد یا حسین ، اله سینه وورانلارا دوشمن لرین وجودینه رعشه سالانلارا جانانه بذل جان الیین جاودانلارا جانین بلایه سد الیین لر بولاردولار فرهنگ غربی رد الیین لر بولاردولار این ترکیب بند ترکی ادامه دارد ... eitaa.com/robaei @robaei کانال شعر ایتاحسین جعفری
خیره ماندهِ نگاه آخرِ من تا زیارت کند عزیزش را تا که خانم بیاید و بنهد سرِ زانو سر کنیزش را من که یک عمر را مسلمانِ خدمتِ بچه هایِ فاطمه ام لطفِ مولا علی بزرگم کرد این که من خاک پایِ فاطمه ام خاکم اما در آسمانِ ادب قرصِ ماهی و کوکبی دارم هر چه دارم قسم به خانمی اش از کراماتِ زینبی دارم روز اول که درب این خانه قامتم پیشِ مقدمش تا شد تا کشیدم به دیده چادرِ او رو به چشمم درِ جنان وا شد چشمم از اشک شوق پُر می شد تا که مولا مرا دعا می کرد خانه داریِ پایتختِ کرم نفسم را پُر از خدا می کرد تا که یک وقت یاد و خاطره ی مادر آتش به سینه ها نزند عرض کردم به محضر مولا که مرا فاطمه صدا نزند بی کرانِ ارادت و ادبم در دو عالم گره گشایم شد که علی چهار دفعه بابا و نامِ ام البنین برایم شد چهار تا یل، چهار تا عاشق در نگاهِ علی مذاب شده چهار تا مرد ، چهار روح ادب خاکِ راهِ ابوتراب شده چهار سربازِ سر به زیرِ حرم نوکرِ محض در برِ زینب که گره زد خدا به غیرتشان گرهِ زیرِ معجرِ زینب چهار شیرِ نبردِ دریادل که ز دستِ کریم مست شدند چهار سرمستِ جامِ لطفِ حسن که همیشه خدا پرست شدند بین این چهارتا که عیسایند یک نفر هست که مسیحا شد بین این چهارتا اباالفضلم آنقدر نوکر است آقا شد پای درسِ امام هایِ خودش سیزده ساله بود عالم شد آنقدر از حسین نور گرفت لقبش ماهِ آل هاشم شد نذر کردم که تا ابد بشود خادمِ منحصر به فرد حسین که دو تا بازویِ علمگیرش همه جا می خورد به درد حسین وقت راهیِ کربلا شدنش نَبَرَد تا که بچه هایش را امر کردم که بی پِسر برود تا نگیرند دست و پایش را با خودش بی برادرانش تا خلوت عاشقانه ای دادم وسطِ تیغِ ابروانش را بوسه ی مادرانه ای دادم پسرِ قد رشیدِ حیدری ام غم نبینند دختران حسین حامی قدُّ و قامتِ زینب جانِ من ، جان تو و جان حسین با نگاهِ پُر از سفارشِ من کاروانِ فراق راهی شد تا رقیه نشست بر دوشش پیشِ چشمم چه دلبخواهی شد خیسِ باران ز هجر روی حسین گرمِ ذکر و دعا شدن سخت است از نگاهِ حسین جان خودش یک نفس هم جدا شدن سخت است روزگاری گذشت و بی خبری بینِ این خانه مو سپیدم کرد تا شنیدم که کاروان آمد در مدینه پر از امیدم کرد تا رسیدم کنارِ دروازه قامتم زیر بار غم تا شد چقدر قافله عوض شده ست چشم دلواپسم که دریا شد زینبِ زارِ مو سپید شده ازحسینم فقط خبر آورد گفت مادر ولی زمین افتاد از ابالفضل یک سپر آورد گفت مادر گرفت عاشورا از تنِ زینبت توانش را ماه و خورشیدِ نیزه ها کردند هر کدام از برادرانش را گفت مادر تنِ اباالفضلت سخت رویِ زمین فرود آمد تا همانجا که بوسه می دادی ترکِ ضربه ی عمود آمد گفت که از زلالِ آب فرات نه فقط کودک رباب نخورد رفت سقا لب شریعه ولی لب او جرعه ای از آب نخورد گفت مادر بدون دستانش تو نبودی چه بر سرم آمد من خودم کربلا و تا کوفه دست در دست معجرم آمد گفت مادر گلِ امیدِ مرا بینِ گودال پرپرش کردند چقدر زخم خورد تا آخر با لب تشنه بی سرش کردند آنقدر زد به روی سر تا که زخم پیشانیش دهان وا کرد گفت مادر سرِ حسین مرا پیش چشمم کسی به نی جا کرد از همان لحظه همره زینب بانیِ گریه ی مدینه شدم از همان لحظه مثل عباسم زار و شرمنده ی سکینه شدم ✍ @gharibe_ashena_mobasheri313
زندگی حضرت ام البنین (سلام الله علیها) نامش فاطمه دختر حزام بن خالد عامری و مادرش ثمامه بود. در حدود سال پنجم هجری در کوفه و یا اطراف آن متولد گردید. وی در عصر خود یکی از زنان با فضیلت، پرهیزگار، عابد، با تقوا و در شعر و حدیث سرآمد دیگران بود پدران ام البنین در دوران قبل از اسلام جزو دلیران عرب محسوب می شدند و مورخان آنان را به دلیری در هنگام نبرد ستوده اند. چنانکه ابوالفرج اصفهانی در کتاب خود دلیری و شجاعت اجداد ام البنین را متذکر شده است . افزون بر این، آنان علاوه بر شجاعت و قهرمانی، پیشوای قوم خود نیز بودند، چنانکه سلاطین زمان در برابر ایشان سر تسلیم فرود می آوردند . بی جهت نیست که عقیل بن ابی طالب به امیرالمؤمنین(علیه السلام) می گفت: در میان عرب از پدران ام البنین شجاع تر و قهرمان تر یافت نمی شود گروهی از مورخان بر آنند که علی(علیه السلام) با ام البنین بعد از شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) ازدواج نمود . دسته ای دیگر می گویند که این امر بعد از ازدواج حضرتش با امامه بوده، اما در هر حال ، مسلم است این ازدواج بعد از شهادت صدیقه کبری صورت گرفته است . گویند عقیل بن ابی طالب که آشنا به انساب عرب بود، پیشنهاد ازدواج ام البنین را به حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) داد. حضرت این انتخاب را پسندید و او را به خواستگاری نزد پدر ام البنین فرستاد. حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) با ام البنین ازدواج کرد. ثمره این ازدواج چهار پسر به نامهای عباس( 26-61 ق)، عبدا… ( 36-61 ق)، عثمان ( 38-61 ق) و جعفر( 40-61 ق) بود که تمامی آنها در کربلا به شهادت رسیدند و سرور همه آنان حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) بود . ام البنین چه در زمان حیات امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) و چه بعد از شهادت ایشان برای شوهر گرانقدرش، زنی صمیمی، فداکار و با عفت بود. این بانوی فداکار وقتی کودکان خرد سال حضرت علی (علیه السلام) را دید، بلافاصله تصمیم به خدمت و پرستاری آنان گرفت و در این کار تا حد یک مادر واقعی پیش رفت وفرزندان فاطمه(سلام الله علیها) را بر فرزندان خود مقدم داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان کرد وهمچون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت. با کمال خوشرویی و سخنان محبت آمیز با آنها روبرو می شد؛ به خاطر همین وفاداری و رفتار شایسته او بود که زینب به دیدار او می رفت و از او تجلیل به عمل می آورد. چنانکه گفته اند، پس از چندی به مولا علی (علیه السلام) پیشنهاد داد به جای فاطمه که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را «ام البنین» صدا زند، تا حسنین (علیهما السلام) از ذکر نام اصلی او توسط علی (علیه السلام) به یاد مادر خویش فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نیفتاده و در نتیجه خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعی نگردد و رنج بی مادری آنها را آزار ندهد. به واسطه صفات نیکوی ام البنین بود که حضرت او را گرامی می داشت و از صمیم قلب در حفظ و حرمت او کوشید. منابع تاریخی هیچ گونه گزارشی از حضورفعال او در زمان امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) ارائه نکردند. تنها گویند ام البنین در واقعه عاشورا در مدینه بود چنان که به آنانی که عازم سفر بودند، چنین سفارش کرد: چشم و دل مولایم امام حسین (علیه السلام) و فرمانبردار او باشید؛ البته وقتی بشیر و زینب او را از ماجرای کربلا و شهادت امام حسین (علیه السلام) وفرزندانش باخبر نمودند، ام البنین همچنان از امام حسین (علیه السلام) خبرگرفت و چون بشیر خبر شهادت آن حضرت را به او داد، ام البنین گفت: «ای بشیر، بند دلم را پاره کردی!» و صدا و ناله شیون بلند کرد. می گویند بشیر گفت: خداوند به سبب مصیبت مولایمان امام حسین(علیه السلام) به شما پاداش بزرگ عنایت کند. ام البنین گفت: فرزندان من و آنچه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد! به گفته علامه مامقانی، این شدت علاقه ، کاشف از علو مرتبه او در ایمان، و قوت معرفت او به مقام امامت است که شهادت چهار جوان خود را که نظیر ندارند در راه دفاع از امام زمان خویش سهل می شمارد . به هر حال، فقدان فرزندانش او را متأثر و ناراحت کرده بود، چنانکه وقتی حضرت زینب(سلام الله علیها) سپر خونین حضرت عباس را به عنوان یادگاری به ام البنین نشان داد، وی تا آن را دید چنان دلش سوخت که نتوانست تحمل کند و بی هوش بر زمین افتاد. وی هر روز برای فرزندش عباس نوحه سرایی می کرد و فرزند او عبید ا… را نیز به همراه خود می آورد. مردم مدینه برای شنیدن نوحه او گرد می آمدند و به سبب جانسوز بودن نوحه سرایی او همگی اشک می ریختند. باید گفت، آمدن ام البنین به بقیع نوعی انقلاب بر ضد بنی امیه و آگاهی مردم از ژرفای مصیبت بود. پس از آگاهی از جریان عاشورا و شهدای آن واقعه، ام البنین مجلس سوگواری و مصیبت در خانه اش برپا کرد. زنان بنی هاشم در آن جا گرد آمدند و برای امام حسین(علیه السلام) و خاندانش
گریه کردند. وفات ام البنین (سلام الله علیها) بنا بر قول مشهور، این بانوی بزرگوار در 13 جمادی الثانی سال 64 ق وفات یافت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد . چنانکه اشاره شد، وی صاحب چهار پسر به نامهای عباس، عبدا… ، عثمان و جعفربود. در این میان، نوادگان عباس که اکثر آنان درعربستان، عراق، مصر، اردن، ایران و ترکمنستان پراکنده می باشند، در علم و ادب، شعر و حدیث سرآمد عصر خویش بودند؛ از جمله ابویعلی حمزه بن قاسم بن علی بن حمزه بن حسن بن عبیدالله بن عباس از محدثان مورد اعتماد شیعه و صاحب کتاب «التوحید»، «الزیاره» و «المناسک» می باشد که مزار او در حله معروف است و مردم آنجا را زیارت می کنند . @gharibe_ashena_mobasheri313
http://eitaa.com/gharibe_ashena_mobasheri313 این لینک کانال رو برای دوستان مداحتون بفرستید و در ثواب سرودن اشعار با شاعرش شریک بشید التماس دعای خیر اللهم عجل لولیک الفرج
گلهای مسیر کوچه باغم شعر است هر گوشه به گوشه ی اتاقم شعر است وقتیکه دلم بگیرد از تنهایی آنکس که بیاید به سراغم شعر است حسین جعفری: @hosein_jafarii2 کانال تلگرام ‌ Jfry2164 اینستاگرام حسین جعفری eitaa.com/robaei @robaei کانال شعر ایتاحسین جعفری
با سلام جمعه و شنبه به صرف شعر و غزل مهمان دوستان بلوچ در دانشگاه زاهدان ، ایرانشهر هستم eitaa.com/robaei @robaei کانال شعر ایتاحسین جعفری
2.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرمایشات جناب استاد سازگار در دیدار امروز ، جناب استاد صالحی کوشا و حاج فاضل درخشان و جناب پاک نیت
یا ام البنین ع درّ و الماس و گوهر شیره ی جانت بودند شمع و پروانه و گل ها نگرانت بودند ادب و فضل، تو را نقش زبانت بودند ،خوب بود این دم آخر پسرانت بودند شرزه شیران جگر دار جوانت بودند، ورنه از شدت داغش کمرت خم می شد بشنوی داغ پسر را به خدا بد حالی ست گل تو چیده شود دُورِ تو بینی خالي ست خیمه چون مشک ، عطش دارد و بد احوالی ست ،این زمین‌گیر شدن علت خونین بالی ست سرِ بالین تو جای پسرانت خالي ست، شعله ها بر جگر عالم و آدم می شد عشق، سر می زند و از تو دعا می خواهد سرزده می رسد از راه ، تو را می خواهد به خضاب آمده و خون حنا می خواهد ،گفتن از بی کسی ات حال بکا می خواهد مادر داغ جوان دیده عصا می خواهد، بی وجود تو دو چشمش پرِ شبنم می شد دامنت عطر مزار شهدا می گیرد از غم ۴ گل تو دل ما می گیرد هم دل حضرت زهرا و خدا می گیرد ،چه بگویم که از این بغض، صدا می گیرد چه کسی گوشه ی تابوت تو را می گیرد، طاقت شانه ی ما از غم تو کم می شد اشک صدها ملک از دیده ی نم می ریزد روضه ات خوانده و غم خاک سرم می ریزد نشو آشفته دل اهل حرم می ریزد ،گفتنش نیز به جان ، غصه و غم می ریزد مادر از مرگ پسر زود به هم می ریزد، مردمش مویه کنان چشمه ی زمزم می شد گیسو آشفته کن از غربت و از آه بگو بین هر مرثیه، عباس، تو گه گاه بگو مثل حیدر غم خود را به دل چاه بگو ،مادر این لحظه ی آخر کمی از ماه بگو از قد و قامت آن دلبر و دلخواه بگو، کربلا غرق عزاداری و ماتم می شد ما رسیدیم که در دُور و برت گریه کنیم راه ده تا به عزای پسرت گریه کنیم کوچه وا کرده و با چشم ترت گریه کنیم ،روضه ی مشک بخوان پشت سرت گریه کنیم یک دل سیر برای قمرت گریه کنیم، اشک در سینه زدن هاست که مرهم می شد دل شیعه به خدا از غم این ماتم سوخت در حسینیه به حال دل تو پرچم سوخت شبنم و نسترن ، آلاله با مریم سوخت ،مادر آنگونه بخوان که جگر عالم سوخت پای این روضه شنیدم دل مروان هم سوخت، نه دل ما که دل فاطمه هم غم می شد به استقبال جناب قاسمی شاعر eitaa.com/robaei @robaei کانال شعر ایتاحسین جعفری