#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
مولای ما کریم ولیکن غریب بود
او دستگیر خلق ولی بی حبیب بود
با او مدینه شد وطن بی نیازها
بعدازخداسخاوت او بی رقیب بود
غیرازنمک به زخم دل خوددوانداشت
با انکه بر تمامی عالم طبیب بود
ازدشمنان که کینه ی بسیاردیده است
دربین دوستان خودش هم غریب بود
درکوچه زخم خورده ی لبخند قنفذ و..
در خانه هم اسیر زنی نانجیب بود
شرحش هزارروضه ی مکشوفه می شود
در محضر امام مغیره خطیب بود
کابوس کوچه موی سرش را سفید کرد
از کودکی ز حادثه ای بی شکیب بود
دستی سیاه زندگی اش را سیاه کرد
دستی که از مروت دل بی نصیب بود
دل خونِ روزگار که در آخرین نفس
پیش حسین راویِ شیب الخضیب بود
#نــوكــر_نـوشــت:
#حسن_جـانم
مشت میکوبیدی از غمهای #مـادر بر زمین
آتشی روی دلت چون #آتش_مسمار نیست
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
قرآن گشودم آیه ی محشر بیاورم
میخواستم که سوره ی کوثر بیاورم
من کیستم ز فاطمه سر در بیاورم
باید کسی شبیه پیمبر بیاورم
هنگام وصفت عقل مرا ترک می کند
معراج رفته شان تو را درک میکند
با نور تو زمین شرف آسمان گرفت
چل روز مصطفی ثمری بی کران گرفت
پابر زمین گذاشتی و خاک جان گرفت
تا آمدم بگویم زهرا زبان گرفت
گفتم که رخصتی بده بهتر بخوانمت
مهرت اجازه داد که مادر بخوانمت
مادر سلام، گوشه ی چشمی به ما کنید
مادر سلام، درد مرا هم دواکنید
با این امید در زده ام تا که وا کنید
لطفی به این اسیر یتیم گدا کنید
حالا اگر چه چادر تو وصله دار هست
من سائلم همیشه برایم انار هست
یا آیه آیه آیه ی خود(( هل اتی)) کنی
یا از کرم لباس عروسی عطا کنی
چادر امانتی بدهی تا چها کنی
یک قوم را به نور خدا آشنا کنی
دنیا تو را نخواست که اینقدر زشت شد
خاکی که زیر پای تو آمد بهشت شد
دنیا تمام ظلمت و تو ماورای نور
با تو کم است فاصله تا انتهای نور
همسایه ات اگر که شده آشنای نور
این بوده است از برکات دعای نور
در آسمان نور چه بدری ،شبیه توست
در سال یک شب است که قدری شبیه توست
در خانه عطر سیب تو از بس جمیل بود
یادآور بهشت خدای جلیل بود
سرچشمه ی وضوی تو از سلسبیل بود
جاروی خانه ی تو پر جبرئیل بود
دنیا به پای مهر تو از شرم آب شد
آبی که گشت مهرییه ی تو گلاب شد
آنکه تورا به جمله ی ((لولاک)) می شناخت
درک تورا فراتر از ادراک می شناخت
پرواز را چه کس بجز افلاک می شناخت
بانوی آب را پدر خاک می شناخت...
نام پدر همیشه به دنبال مادر است
خیر العمل محبت زهرا و حیدر است
#مجیدتال
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سرود
شاعرونغمهپرداز:
#مهدی_کبیری
🎤بانوای: #آقاحمیدرمی
برای بچه همه دنیاشه مادر
الهی سایه ت رو سرم باشه مادر
اسمتو میگم گره هام وا شه مادر
میدونی بهشت من خاک پاته
حس آرامشه که تو صداته
همه ی هستی من از دعاته
دنیا نداره مانند تو! نه
دنیامو بگیر لبخندتو نه
ای جان مادر جانان مادر
_
کی مثل تو برای من یاره مادر?
خدا دعاهاتو خریداره مادر
خدا تو رو برام نگه داره مادر
نون عالم توی مشت پرته
راه آسمون نخ چادرته
لعن حق به هرکسی منکرته...
من که تا ابد دربند توئم
حالم خوشه چون فرزند توئم
ای جان مادر جانان مادر
___
دلیل خلقت دل و دلدار حیدر
خودت فقط باید باشی یار حیدر
کی میدونه چقد دوست داره حیدر?
افتخار کل دنیا علیه
وقتی که امام زهرا علیه
همه میدونن که حق با علیه
کی مثل توئه پابند علی
دنیای توئه لبخند علی
ای جان مادر ،جانان حیدر
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
شبکه ی ضریح تو...
تلویزیون و آنتن نمی خواهد !
یک دل میخواهد و... یک سلام !
حتی از راه دور...
سلام آقای دلتنگی های من !
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
نخـل توحیـد! نوبـر آوردی
فـلک نــور! اختــر آوردی
صـدف بحـر رحمـت ازلی
بـارکالله! که گوهـر آوردی
مــادر فاطمـه! سـلام خدا
بر تو مادر که دختر آوردی
دختری فوق هاجر و مریم
از بـــرای پیمبــر آوردی
از حبیب خـدا! رســولالله
دل ربودی که کوثر آوردی
به! چه کوثر، خدا ثناخوانش
پـدر و مـادرم بـه قربــانش
****
عصمت داور است این مولود
روح پیغمبر است این مولود
هـم بــود دختر رسول خدا
هم پدرپرور است این مولود
هرچـه گفتنـد در فضائل او
بـاز بالاتـر است ایـن مولود
همسر و کفـو رکن شیرخدا
حیدرِ حیدر است این مولود
بهتـرین دودمــان عـالم را
بهترین مادر است این مولود
جــز خــدا و محمـد و حیـدر
کس ندانست کیست این دختر
****
این همه هستی رسول خداست
مطلع الشمس آسمان هداست
ایـن تمـام محمد است و علی
بلکــه ام ائمـــه النجبــاست
بـه خداونــدی خـدا سوگنـد
هر چه گویم کم است؛ این زهراست
گوهـر نـاب این یگانه صـدف
دو مسیح و دو مریم عـذراست
روح او در تن امام حسن
شیر او خون سیدالشهـداست
بضعـۀ مصطفی بود زهرا
کوثر اوست زینب کبری
****
مهــر از نــور او وضـــو دارد
مــاه از مهــرش آبـــرو دارد
به همه هستـی حسین، قسم
هرچـه دارد حسین از او دارد
روح وحی است، روز و شب با او
ملـک وحــی گـفتوگـو دارد
از خـدا قـدر و عـزت و اجلال
از نبی خَلق و خُلق و خو دارد
سینهاش مخزن علوم خداست
خبـر از غـیب، مـوبهمـو دارد
آن که بخشیده علم غیب به او
وحــده لا الـــه الّــا هـــو
*****
ای فــدایی مقـدمت سـرها
مهـر تــو روح پـاک پیکرها
نه فقط ام احمـدت خواندند
مــادری بــر همـه پیمبرها
کوثــر کــز سپهــر دامانت
ریختـه چون ستاره کوثرها
خط و مشی حسین پروریات
مـادری داده یــاد مـادرهـا
با ورود تـو در صف محشـر
اهل محشر کنند محشرهـا
تــا نگـردد شفــاعتـت آغـاز
باب رحمت به کس نگردد باز
*
کیستـی تـو بهشـت بابایی
سورۀ قـدر و نور و طـوبایی
ما همه ذره و تو خورشیدی
ما همه قطـره و تـو دریایی
راضیـه، مرضیـه، محدثهای
مطلع الفجر زهره، زهرایـی
هم کتاب اللّهـی ز پا تا سر
هم رســول خـدا سراپایی
مطلـع الشمس بامداد ازل
لیلــه القــدر حقتعـالایی
قدری و حق به خواجۀ لولاک
گفتـه دربــارهات و مـا ادراک
ای مقــامت ز وهمهــا برتر
قدر و جاهت ز وصف ما برتر
مدح تـو بـر لب رسول خدا
ذکر نابـیسـت از دعـا برتر
رتبۀ توست از زنـان بهشت
بـه خداونــدی خــدا بـرتر
جز محمد که دستبوس تو بود
تـویـی از کـل انبیـا بــرتر
حجـرهات کعبۀ دل احمد
بیتـت از بیــت کبریـــا بـرتر
بیت خشت و گلت ستارۀ عرش
حسنینت دو گوشوارۀ عرش
روح زوّار آستــانــۀ تــو
کعبه گردد به دور خانۀ تو
دیدۀ اهـل آسمان گیـرد
نـور از قبـر بینشـانۀ تـو
آشیان جهان نبود که بود
قلب پیغمبـر آشیـانۀ تـو
طوطی وحی جبرییل امین
دانه خورده ز آب دانه تو
بـار انـدوه ماست یا زهرا
روز محشر به روی شانۀ تو
دوستان را تویی تو در محشر
مــادر مهربــانتـر از مــادر
*
تــو بهشـت پیمبــر مـایی
ظـل معبود، بـر سـر مـایی
بـاز گفتیم و بـاز میگوییم
کـه تو در حشر، مادر مایی
روز محشر که مادر از فرزند
میگریـزد تــو یـاور مـایی
ما تن مرده، تو ز لطف و کرم
روح از روح بهتــر مــایـی
شرک ممنوع... ورنه میگفتم
که تو معبــود دیگــر مایی
در مقام تو ما همی دانیم
که ثنـای تو را نمیدانیم
**
تـو بـه معنـا تمـام قرآنی
مــورد احتــرام قـــرآنی
تو زکات جهاد و حج و قیام
تو صـلات و صیـام قرآنی
هم کتاب خدا تو راست امام
هم تــو مــا را امــام قرآنی
گرچه روح است هر کلامش، تو
روحبخـش کـــلام قــرآنـی
بـه تـو امالکتـاب بایـد گفت
آری آری! تـو مــام قـرآنـی
گرچـه عمـری به پای وصف تو زیست
صد چو «میثم» حریف مدح تو نیست
#غلامرضا_سازگار
#کانال_تخصصی_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حلقه_شعر_ولایی_فرات
جلسه ۲۰۶
دوشنبه ۱۹ دی ماه ساعت ۱۸
خ وحدت اسلامی کوچه خندان حسینیه سادات
🔸حلقه شعر ولایی فرات
هدایت شده از یک جرعه شعر... حسین جعفری
السلام علیک یا فاطمه زهرا س
روزگاری ست که سودای تو در سر دارم
در دلم حبِّ به زهرا و به حیدر دارم
چادرت روز جزا سایه ی بالا سرم است
گفته ام حضرت زهرا س به خدا مادرم است
شعر من با نفس حضرت زهرا گویاست
نقش سربند جهادم همه دم یا زهراست
دُور قنداقه ات اسفند که می چرخانم
ان یکاد از ته دل زیر لبی می خوانم
عرشیان جان به کف آماده و مهمان شما
ملک و حور و پری گوش به فرمان شما
مشق ابروی تو بیت الغزل شیدایی ست
فاطمه قلب تو از نور بُود زهرایی ست
قطره ی شعر تَرم کاش به دریا برسد
مثنوی ام به حضور دل زهرا برسد
شعرهای من اگر پاک و مطهر هستند
همه از لطف نگاه تو معطر هستند
ای که هستی، همه از هستی ات آمد به وجود
سر به محراب خداوند غزل شد به سجود
چِل مسیحی که مسلمان شده ی چادُرتند
به سر سفره ی احسان تو روزی خورتند
تو گل یاسی و انسیه ی حورا هستی
تو فقط فاطمه ای حضرت زهرا هستی
زهره ای مرضیه ای انسیه ای زهرایی
گلعذار مهِ خورشید جهان آرایی
فاضله فاطمه قدیسه و ریحانه شدی
گِرد شمع رخ حیدر ، تو چه پروانه شدی
همسر پاک ولایت ، تو بتولی زهرا
به خداوند قسم ، دُخت رسولی زهرا
پادشاهان جهان جمله فقیرت باشند
دل آزاده ی ما نیز اسیرت باشند
واژه ها گر ز وجود تو مبارک هستند
هر چه هستند به دامان تو کوچک هستند
مه و خورشید و فلک از تو منوّر باشد
بین گلهای جهان ، یاس که بهتر باشد
گفته ام حبّ تو در شعر، به آهنگ رسا
ای نگین گل هر پنج تنِ آل کسا
گر اجازه بدهی لب به سخن باز کنم
حرف دل با در و دیوار کمی، باز کنم
یازده نور که از نسل تو مولود شدند
همه پیغامبر حضرت معبود شدند
آخرین نور که از نسل تو باقی باشد
تکیه گاه دل شیعه ست که ساقی باشد
بار غم های جهان ، جمله به دوشَت باشد
ناله ی ،،فضه خذینی،، دم گوشَت باشد
پادشاهیِ جهان با تو ندارد مرزی
تا نگاهت به در افتاده چرا می لرزی؟
ای که از حادثه ی کوچه در آزار شدی
دلشکسته تو از آن ضربه ی مسمار شدی
آتش پشت درِ خانه تو را هم سوزاند
جگر و قلب تو را مثل محرّم سوزاند
سیلی آن روز به رویت چه غریبانه زدند
آتش آن گاه به شمع و گل و پروانه زدند
باد با برگ گل یاس به گلزار چه کرد ...
دوری فاطمه با حیدر کرّار چه کرد ...
قبر گمگشته ات ای مادر بیمار کجاست؟
جای تو ای گل صد برگ به گلزار کجاست؟
در دل امّید تقاصت ز دل و جان دارم
و به آن غیرت عباسی اش ایمان دارم
خوانده ام روز ظهور و فرجش نزدیک است
راه شیطانیِ دشمن همه دم تاریک است
سرِ شب بر سر سجاده عنایت کردند
بر سرِ سفره ی اشعار ، هدایت کردند
چند بیتِ ملکوتی که در اینجا دارم
همه را هدیه من از حضرت زهرا دارم
حسین جعفری
eitaa.com/robaei
@robaei کانال شعر ایتاحسین جعفری