هدایت شده از 🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
─┅═ ✾ ﷽ ✾═┅─
#کانال_تخصصی_شعر_و_نغمات_آیینی_غریب_آشنا
_اشعار ونغمات آیینی مناسبتی وکاربردی↶
@gharibe_ashena_mobasheri313
•┈┈••✾•✿•✾••┈┈•
_کانال ختم و ترحیم خوانی(غریب آشنا)↶
https://eitaa.com/joinchat/1072693260C13e1ba1b76
•┈┈••✾•✿•✾••┈┈•
_کانال نوای اشتیاق (اماکن متبرکه)↶
@navaye_eshteyagh
•┈┈••✾•✿•✾••┈┈•
_کانال نوای شهید
@navaye_shahid_mobasheri
•┈┈••✾•✿•✾••┈┈•
شاعر و ذاکر اهل بیت(ع)#محمد_مبشری
═════════════════
پشیمان می شود آنکه برای تو نمی میرد
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟
#شب_جمعه
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
به نام خدا
#شب_جمعه
#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
شب زیارتے امام حسین علیه السلام
«لطفا حقش روضه ادا شود»
نیزه ها پاسخ آن ناله ے آب تو نبود
به خدا سنگ و نے و تیر جواب تو نبود
تو که خود باطن قرآنے و فرزند رسول ( ص )
خارجے زاده سزاوار خطاب تو نبود
همه دیدند تو را تشنه ولے بین عدو
یڪ نفر فکر تو و قلب کباب تو نبود
کاش آن دم که فتادے به روے خاڪ ز اسب
خنده و هلهله ے خصم عذاب تو نبود
وقت غارت شد و هر کس به طریقے مے بُرد
ساربان کاش دگر فکر رکاب تو نبود
لحظه ے غارت گهواره ے طفل تو حسین
کاش در خیمه در آن لحظه رباب تو نبود
🖊️شاعر: محمد مبشرے
http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
📌 گلواژه هاے اهل بیت (ع)
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
دل از نگاه تو مسرور می شود برگرد
غم زمانه ز دل دور می شود برگرد
چمن شود طرب انگیز با شکفتن تو
حریم کعبه پر از نور می شود برگرد
کرم نمای و به همراه آن مسیح نفس
که در رکاب تو مامور می شود برگرد
به آفتاب جمالت قسم که ماه فلک
به خاک بوس تو مجبور می شود برگرد
دوباره آبروی آب باز می گردد
دوباره آینه مسرور می گردد برگرد
کویر تشنه مبدل به باغ خواهد شد
و نخلها شجر طور می شود برگرد
برادری و عدالت صفا و یک رنگی
پس از ظهور تو مقدور می شود برگرد
محمدجوادغفورزاده (شفق)
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi
تو ای تجلّی عصمت! ظهور خواهی کرد
به جام لاله، شراب طهور خواهی کرد
تو صبح روشن عشقی که با تبسم خود
جهان شبزده را غرق نور خواهی کرد
به یک نگاه تو دلها به هم شود نزدیک
به یک اشاره که از راه دور خواهی کرد
دلم شکیب ندارد، ولی یقین دارم
که سنگ را به نگاهی، صبور خواهی کرد
برای آنکه پُر از عطر انتظار شوند
سحر به خاطرِ گلها، خطور خواهی کرد
صفای خیمۀ سبزت کجا، بهشت کجا؟
بهشت را تو سرای سرور خواهی کرد
نشسته، منتظر رجعتت، ستارۀ صبح
قسم به کعبه! که روزی ظهور خواهی کرد
خدا گواست که سیمای کعبه را آن روز
به یک دو بوسه پُر از شوق و شور خواهی کرد
تو باغ را به طوافِ بهار خواهی بُرد
و داغ را ز دل لاله، دور خواهی کرد
به دشت کرببلا، دعوت از شقایقها
به میهمانی بزمِ حضور خواهی کرد
برای آن که بپیچد عبیر یاسین، باز
ز کوچههای مدینه، عبور خواهی کرد
کنار آیۀ عصمت، در آستان بقیع
تمام سورۀ غم را، مرور خواهی کرد
قسم به پرچم سرخ شفق، خدا داند
شمیمِ یادِ تو، از ما بلا بگرداند
محمدجوادغفورزاده(شفق)
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi
گر سوختهست بال و پرت فَابکِ لِلحُسِین
گر مانده داغ بر جگرت، فَابکِ لِلحُسِین
وقتی در آستانه پاییزِ برگریز
گل ریختهست دور و برت، فَابکِ لِلحُسِین
با یاد یک چمن گل پرپر، به کربلا
افتد به باغ اگر گذرت، فَابکِ لِلحُسِین
تا همرکاب قافله نینوا شوی
در ابتدای هر سفرت، فَابکِ لِلحُسِین
تصویر آتش و عطشِ دجله و فرات
تا جلوه کرد در نظرت، فَابکِ لِلحُسِین
با یاد تشنهکامیِ گلهای باغِ وحی
افتد به آب اگر نظرت، فَابکِ لِلحُسِین
آتش گرفت خیمه پروانههای عشق
با خاطرات شعلهورت، فَابکِ لِلحُسِین
وقتی به یاد شامِ غریبان نشستهای
بر زانوی غم است سرت، فَابکِ لِلحُسِین
تا عاقبت به خیر شوی، ای شکستهدل
هر شب بگو به چشم ترت، فَابکِ لِلحُسِین
این درس را امام به «اِبن شَبیب» داد
محبوب بود و راه نشان حبیب داد
محمدجوادغفورزاده(شفق)
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi
یاری ز که جویم دل من یار ندارد
یک محرم و یک راز نگه دار ندارد
جز چاه، کسی حرف دلم را نشنیده است
این یوسف سرگشته خریدار ندارد
گر پرتوی از سوز دلم بر چمن افتد
با داغ دل لاله کسی کار ندارد
از نالهی پنهان علی در دل شبها
پیداست که دل دارد و دلدار ندارد
با فضّه بگویید بیاید که در این باغ
نیلوفر بیمار پرستار ندارد
بر حاشیهی برگ شقایق بنویسید
گل تاب فشار در و دیوار ندارد
محمدجوادغفورزاده(شفق)
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi
بوم نقاشی به دستم بود و طرح پَر کشیدم
با قلم موی خیالم، نقش در دفتر کشیدم
دیدم اما این قلم مو رنگی از جوهر ندارد
منّت از مژگان و ناز از دیدگان تَرکشیدم
کم کم از دشت شقایق صحنه ای ترسیم کردم
با گلاب اشک خود باغ گلی پَرپَر کشیدم
یک جهان شیدایی و یک آسمان عشق و محبت
یک بهشت آزادگی را ساده با جوهر کشیدم
گر چه در باور نمی گنجد ولی در دشت و صحرا
عطر زهرا و شمیم مهربانی های پیغمبر کشیدم
یک بیابان العطش بین دو دریای خروشان
آه سردی از نهاد ساقی کوثر کشیدم
سوره ای سرشار از"84" آیات عزت
صورتی قرآنی از"72" یاور کشیدم
نغمه "الموت احلی من عسل" را نقش برلب
انعکاسی از یقین، تصویری از باور کشیدم
با سرود دلکش "هیهات من الذلة " کم کم
پرچمی در ابرو باد از کاکل اکبر کشیدم
در کنارعلقمه پهلوی نخلستان عاشق
مَشک آب و تک سواری تشنه در دفتر کشیدم
دست های ساقی لب تشنه را آنجا ندیدم
" جام آبی" با نماد دست آب آور کشیدم
یک چمن گل، یک نیستان ناله را وقتی که دیدم
روی موج دجله نقش ساقی و ساغر کشیدم
بانگ " هل من ناصری" پیچیده در هفت آسمان ها
شهسوار عشق را تنها و بی یاور کشیدم
سینه ام آتش گرفت از آه و جانم بر لب آمد
روی دست باغبان تا غنچه ای پَرپَر کشیدم
صحنه تودیع اهل بیت وحی آمد به یادم
ساق پای اسب را در دست یک دختر کشیدم
آتش لب های تشنه، برق تیغ و برق دِشنه
جلوه های دل فریبی از گل و خنجر کشیدم
دجله ای از اشک حسرت روی " تلّ زینبیه "
حجله ای رنگین کمان از صبر یک خواهر کشیدم
عصر عاشورا میان موجی از گل های پَرپَر
زیر تیغ خارها تصویر نیلوفر کشیدم
در میان خیمه های سوخته در رقص آتش
با کبوترهای سرگردان به هر سو سر کشیدم
چهره خورشید را از مشرق سر نیزه تابان
ماه را در بستری از خاک و خون، بی سر کشیدم
در شبی مهتاب وابری با سرانگشتان لرزان
برق چشم ساروان و نقش انگشتر کشیدم
در تنوری غرق در نور خدایی در دل شب
قرص ماهی را نهان در خاک و خاکستر کشیدم
پا به پای کاروان در سایه سار " دیر راهب "
آه سرد از دل کشیدم جلوۀ دلبر کشیدم
خطبه زینب قیامت کرد در حال اسارت
شام را چون رستخیز و کوفه را محشر کشیدم
پیش چشم زینب آزاده در کاخ ستمگر
خیزران و قاری قرآن و تشت زر کشیدم
تا شفق هم رنگ شد با سینه سر خان مهاجر
بوم نقاشی به دستم بود و طرح پَر کشیدم
محمدجواد غفورزاده(شفق)
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi