تو ای تجلّی عصمت! ظهور خواهی کرد
به جام لاله، شراب طهور خواهی کرد
تو صبح روشن عشقی که با تبسم خود
جهان شبزده را غرق نور خواهی کرد
به یک نگاه تو دلها به هم شود نزدیک
به یک اشاره که از راه دور خواهی کرد
دلم شکیب ندارد، ولی یقین دارم
که سنگ را به نگاهی، صبور خواهی کرد
برای آنکه پُر از عطر انتظار شوند
سحر به خاطرِ گلها، خطور خواهی کرد
صفای خیمۀ سبزت کجا، بهشت کجا؟
بهشت را تو سرای سرور خواهی کرد
نشسته، منتظر رجعتت، ستارۀ صبح
قسم به کعبه! که روزی ظهور خواهی کرد
خدا گواست که سیمای کعبه را آن روز
به یک دو بوسه پُر از شوق و شور خواهی کرد
تو باغ را به طوافِ بهار خواهی بُرد
و داغ را ز دل لاله، دور خواهی کرد
به دشت کرببلا، دعوت از شقایقها
به میهمانی بزمِ حضور خواهی کرد
برای آن که بپیچد عبیر یاسین، باز
ز کوچههای مدینه، عبور خواهی کرد
کنار آیۀ عصمت، در آستان بقیع
تمام سورۀ غم را، مرور خواهی کرد
قسم به پرچم سرخ شفق، خدا داند
شمیمِ یادِ تو، از ما بلا بگرداند
محمدجوادغفورزاده(شفق)
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi
گر سوختهست بال و پرت فَابکِ لِلحُسِین
گر مانده داغ بر جگرت، فَابکِ لِلحُسِین
وقتی در آستانه پاییزِ برگریز
گل ریختهست دور و برت، فَابکِ لِلحُسِین
با یاد یک چمن گل پرپر، به کربلا
افتد به باغ اگر گذرت، فَابکِ لِلحُسِین
تا همرکاب قافله نینوا شوی
در ابتدای هر سفرت، فَابکِ لِلحُسِین
تصویر آتش و عطشِ دجله و فرات
تا جلوه کرد در نظرت، فَابکِ لِلحُسِین
با یاد تشنهکامیِ گلهای باغِ وحی
افتد به آب اگر نظرت، فَابکِ لِلحُسِین
آتش گرفت خیمه پروانههای عشق
با خاطرات شعلهورت، فَابکِ لِلحُسِین
وقتی به یاد شامِ غریبان نشستهای
بر زانوی غم است سرت، فَابکِ لِلحُسِین
تا عاقبت به خیر شوی، ای شکستهدل
هر شب بگو به چشم ترت، فَابکِ لِلحُسِین
این درس را امام به «اِبن شَبیب» داد
محبوب بود و راه نشان حبیب داد
محمدجوادغفورزاده(شفق)
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi
یاری ز که جویم دل من یار ندارد
یک محرم و یک راز نگه دار ندارد
جز چاه، کسی حرف دلم را نشنیده است
این یوسف سرگشته خریدار ندارد
گر پرتوی از سوز دلم بر چمن افتد
با داغ دل لاله کسی کار ندارد
از نالهی پنهان علی در دل شبها
پیداست که دل دارد و دلدار ندارد
با فضّه بگویید بیاید که در این باغ
نیلوفر بیمار پرستار ندارد
بر حاشیهی برگ شقایق بنویسید
گل تاب فشار در و دیوار ندارد
محمدجوادغفورزاده(شفق)
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi
بوم نقاشی به دستم بود و طرح پَر کشیدم
با قلم موی خیالم، نقش در دفتر کشیدم
دیدم اما این قلم مو رنگی از جوهر ندارد
منّت از مژگان و ناز از دیدگان تَرکشیدم
کم کم از دشت شقایق صحنه ای ترسیم کردم
با گلاب اشک خود باغ گلی پَرپَر کشیدم
یک جهان شیدایی و یک آسمان عشق و محبت
یک بهشت آزادگی را ساده با جوهر کشیدم
گر چه در باور نمی گنجد ولی در دشت و صحرا
عطر زهرا و شمیم مهربانی های پیغمبر کشیدم
یک بیابان العطش بین دو دریای خروشان
آه سردی از نهاد ساقی کوثر کشیدم
سوره ای سرشار از"84" آیات عزت
صورتی قرآنی از"72" یاور کشیدم
نغمه "الموت احلی من عسل" را نقش برلب
انعکاسی از یقین، تصویری از باور کشیدم
با سرود دلکش "هیهات من الذلة " کم کم
پرچمی در ابرو باد از کاکل اکبر کشیدم
در کنارعلقمه پهلوی نخلستان عاشق
مَشک آب و تک سواری تشنه در دفتر کشیدم
دست های ساقی لب تشنه را آنجا ندیدم
" جام آبی" با نماد دست آب آور کشیدم
یک چمن گل، یک نیستان ناله را وقتی که دیدم
روی موج دجله نقش ساقی و ساغر کشیدم
بانگ " هل من ناصری" پیچیده در هفت آسمان ها
شهسوار عشق را تنها و بی یاور کشیدم
سینه ام آتش گرفت از آه و جانم بر لب آمد
روی دست باغبان تا غنچه ای پَرپَر کشیدم
صحنه تودیع اهل بیت وحی آمد به یادم
ساق پای اسب را در دست یک دختر کشیدم
آتش لب های تشنه، برق تیغ و برق دِشنه
جلوه های دل فریبی از گل و خنجر کشیدم
دجله ای از اشک حسرت روی " تلّ زینبیه "
حجله ای رنگین کمان از صبر یک خواهر کشیدم
عصر عاشورا میان موجی از گل های پَرپَر
زیر تیغ خارها تصویر نیلوفر کشیدم
در میان خیمه های سوخته در رقص آتش
با کبوترهای سرگردان به هر سو سر کشیدم
چهره خورشید را از مشرق سر نیزه تابان
ماه را در بستری از خاک و خون، بی سر کشیدم
در شبی مهتاب وابری با سرانگشتان لرزان
برق چشم ساروان و نقش انگشتر کشیدم
در تنوری غرق در نور خدایی در دل شب
قرص ماهی را نهان در خاک و خاکستر کشیدم
پا به پای کاروان در سایه سار " دیر راهب "
آه سرد از دل کشیدم جلوۀ دلبر کشیدم
خطبه زینب قیامت کرد در حال اسارت
شام را چون رستخیز و کوفه را محشر کشیدم
پیش چشم زینب آزاده در کاخ ستمگر
خیزران و قاری قرآن و تشت زر کشیدم
تا شفق هم رنگ شد با سینه سر خان مهاجر
بوم نقاشی به دستم بود و طرح پَر کشیدم
محمدجواد غفورزاده(شفق)
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi
زهرا گذشت و خاطره هايش هنوز هست
در مسجد مدينه صدايش هنوز هست
شهري كه بود شاهد غم هاي فاطمه
پر از صداي گريه؛ فضايش؛ هنوز هست
از گلشن امید، به تاراج حادثات
گل رفته است و عطر وفايش هنوز هست
ياد مصيبتش نشد از سينه ها برون
آن داغ بر دل همه؛ جايش ؛ هنوز هست
در هر دلي كه داشت تجلي؛ به جاي ماند
در هر سري كه بود هوايش؛ هنوز هست
در خانه اي كه فاطمه نه سال رنج ديد
آثار غم به صحن و سرايش ؛ هنوز هست
در آستانه ي در آن روضه بهشت
بانگ و نواي واأبتايش هنوز هست
راز و نياز فاطمه را تا دهد گواه
محراب هست و موج دعايش، هنوز هست
چون آرزوي خفته در آغوش سرد خاک
محسن به جا نماند و عزايش، هنوز هست
گر سر زند به كلبه ي احزان او كسي
پي مي برد كه شور و نوايش، هنوز هست
سودي نخواست از فدك اما به يادگار
آن خطبه ي بليغ و رسايش، هنوز هست
تا انتقام مادر خود را كشد ز خصم
مهدي كه- باد جان به فدايش- هنوز هست
گر نيستيم قابل ديدار او «شفق»
ما را به سينه شوق لقايش هنوز هست
محمد جواد غفورزاده (شفق)
امام صادق علیه السلام فرمودند
گریه کننده جدَّم از جاى خود برنمى خیزد، مگر اینکه مانند روزى که از مادر متولد شده از گناهان پاک است.
براى هر چیزى ثوابى معین است؛ جز اشکى که براى ما ریخته مى شود که ثواب آن با خداست.
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .
مدّاح حسین، غم ندارد فردا
هر چند که طاعتى نیارد فردا
یک حاجتم از خداى منّان این است
ما را به حسین واگذارد فردا
سیدرضاموید
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .
قرار دل و جانِ بیقرار ظهورت!
کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟
کدام روز به شب میرسد که آمده باشی؟
کدام جمعه شود شنبه بر مدارِ ظهورت؟
خوش آن سپیده! که نور از خیام سبز تو گیرد
خوش آن سحر! که برآید به افتخار ظهورت
دعای عهد بخوانم در آرزوی قیامت
سرشک شوق فشانم به رهگذار ظهورت
بهار مبعث پیغمبری گرفت جهان را
شکوه دیگر بعثت بُوَد بهار ظهورت
گرهگشای دو عالم، دعای من همه این است
که دست حق بگشاید گره ز کار ظهورت
ز قطرهقطرۀ آن چشمهچشمه نور بجوشد
ز کوثری که برآید ز آبشار ظهورت
ز بس شکوفۀ رحمت بریزد از همه جانب
شکوفهزار شود خاک رهگذار ظهورت
خوش آن سحر! که نصارا گشوده چشم ببینند
بُوَد مسیح مقدّس، طلایهدار ظهورت
شرایطیست در این انتظار و من که ندارم
دلم خوش است که هستم در انتظار ظهورت
سیدرضاموید
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
سیدرضاموید
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .
اصغر که عطش خسته و بیتابش کرد
لالایى عشقِ دوست در خوابش کرد
سیراب شد آن کودک بىشیر ولى
از حرمله پرس با چه سیرابش کرد
سید رضا موید
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .
محبوب رضاست هر که دل ریش تر است
از کعبه صفای این حرم بیشتر است
اینجاست طبیبی که ندارد نوبت
هر دل که شکسته تر بود پیشتر است
سید رضا موید
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .
تا یوسف اشکم سَرِ بازار نیاید
کالای مرا هیچ خریدار نیاید
در سوز جگر مصلحت ماست که ما را
غیر از جگر سوخته در کار نیاید
خارم من و در سینۀ من عشق شکفتهست
تا خلق نگویند گل از خار نیاید
بیمار فراقم من و وصل است دوایم
تدبیر، به کار مَنِ بیمار نیاید
یک عمر به درگاه رضا رفتم و حاشاک
بر دیدن این دلشده یکبار نیاید...
نومیدی و درگاه تو؟! بیسابقه باشد
از سوی تو جز رحمت و ایثار نیاید
آخر به کجا روی کند؟ ای همه رحمت!
گر در بَرِ تو شخص گرفتار نیاید
دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت
جایی ننوشتهست گنهکار نیاید
جاروکش درگاه توام همچو «مؤید»
زین بیش از این بندۀ دربار نیاید
سیدرضاموید
#محبان_الرضا_علیه_السلام
#مداحان_اهل_بیت
@mohebanorezakazemi .