eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
233 ویدیو
72 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @gharibe_ashena_mobasheri
مشاهده در ایتا
دانلود
در از زبانم دعا نمی‌افتد ذکر "یا رَبَّنا" نمی‌افتد بغض با حنجرم گره خوردست دیگر از آن جدا نمی‌افتد چندباری به هِق هِق افتادیم... اشک ما بی‌صدا نمی‌افتد گریه‌ام را نگیر..، می‌میرم چشمم از اشتها نمی‌افتد جز درِ آستانِ شعله‌یِ "شمع" پر پروانه‌ها نمی‌افتد غیر بام تو هیچ معراجی رو به قُربِ خدا نمی‌افتد از پَر دامنِ سه‌ساله‌ی تو دست شاه و گدا نمی‌افتد دردمند غم تو هیچ زمان پیِ دارالشفا نمی‌افتد هیئتت هست..، هیچ گریه‌کُنی گوشه‌ی انزوا نمی‌افتد سینه‌ای که شود حسینیه‌ات خشت آن از بها نمی‌افتد تا قیامِ قیامت کبری تبِ این روضه‌ها نمی‌افتد خواهش لیلة‌ُالرَّغائِب من... گوشه‌چشم‌َت به ما نمی‌افتد؟! آه! در طالعِ گدایانت یک زیارت چرا نمی‌افتد؟! لال هم گر شوم ز لب‌هایم کربلا کربلا نمی‌افتد نوکرِ کفن‌ودفنْ‌دیده، مگر یاد یک بوریا نمی افتد!؟ مقتلت تنگ شد..، به حرمت آن شیعه در تنگنا نمی‌افتد نامسلمان! به جان تشنه‌ی ما هیچکس با عصا نمی‌افتد "همه رفتند شمر ول کن نیست" خنجرش هم ز پا نمی‌افتد خواهری روی ناقه‌ی عریان چشمش از نیزه‌ها نمی‌افتد گرچه هی می کِشند..، شُکرِ خدا معجرِ نخ نما نمی‌افتد از تماشای قافله چشمِ کوفیِ بی حیا نمی‌افتد ▪️ ▪️ بی جهت سدِّ راه می‌کردند کوچه کوچه نگاه می‌کردند شاعر: @gharibe_ashena_mobasheri313
در باز هم دلتنگ، در بین مناجات و دعا خاطراتم غرق شد در اشکهای بیصدا راه، دور و دل بهانه گیر از داغِ فراق باز هم غم در وجودم کرده آشوبی به پا بابِ میلم نیست اینجا، اهل اینجا نیستم با خودم گفتم خدایا من کجا اینجا کجا؟! حاجتم را عرضه میدارم به ربّ العالمین هر شب از ماهِ رجب در وادیِ إغفر لنا توبه کارم، توبه کارم، توبه کارم، توبه کار باز خلوت کرده ام با رحمتِ بی انتها معصیت هایم دوباره محوِ مطلق میشود پایِ استغفارهایی با طنینِ ربّنا من زیاده خواهم و در عشق؛ قانع نیستم میزنم فریاد این را در میان روضه ها در دلم شوقِ اقامت در حرم دارم ولی نیست مقدور و همین غم میکشد آخر مرا من تبِ شش گوشه دارم! یک نفر کاری کُند لااقل باشم شب جمعه در آن حال و هوا کاشکی میگفت بخشیدم تو را غصه نخور کوله بارت را ببند و زود؛ الساعه بیا در شبانگاهِ رغائب بیشتر شد رغبتم رغبتم شد بیشتر نسبت به آن صحن و سرا مختصر میگویم و با اشک امضا میکنم دوست دارم پشتِ این «در» تا ابد باشم گدا ابتدا و انتهایِ آرزوهایم حسین(ع) یا مّن أرجوهُ لِکلّ خیر یعنی کربلا! شاعر: @gharibe_ashena_mobasheri313
چه شب است يا رب امشب كه شكسته قلب ياران چه شبى كه فيض و رحمت، رسد از خدا چو باران چه شبى كه تا سحرگاه، ز فرشتگان «الله» بركات آسمانى، برسد به جان‌نثاران شب انس و آشنايى‌ست، شب عاشقان مهدى‌ست شب وصل هر جدايى‌ست، شب اشک رازداران شب تشنگان ديدار، شب ديدگان بيدار شب سينه‌هاى سوزان، شب سوز سوگواران شب قلب‌هاى لرزان، شب چشم‌هاى گريان شب بندگان خالص، شب راز رستگاران شب توبه و اجابت، شب صدق و معنويت شب گريه و مناجات، شب شور و شوق ياران شب نغمه‌هاى ياربّ، شب ذكر «توبه» بر لب شب گوش دل سپردن، به سرود جويباران چه بسا كه تا سحرگاه، سفر شبانه رفتيم كه مگر نسيم لطفى، بوَزَد در اين بهاران چه خوش است يا رب امشب، كه خطاى ما ببخشى ز كرم كنى نگاهى به جميع شرمساران تو خدايى و خطاپوش، تو بزرگ و اهل احسان گنه از غلام مسكين، كرم از بزرگواران تو انيس خلوت دل، تو پناه قلب خسته تو طبيب چاره‌سازى، تو كريم روزگاران دل دردمند ما را، تو شفايى و تو درمان به تو مبتلا و محتاج، نه منم، كه صد هزاران به خدایی‌ات خدايا، به مقام اوليايت به فرشتگان، رسولان، به خشوع خاكساران شب دلشكستگان را به سحر رسان، خدايا ز فروغ خود بتابان، به دل اميدواران @gharibe_ashena_mobasheri313
از سفرۀ حسین بلندم نکن که من محتاج آب و دانۀ شب‌های جمعه‌ام @gharibe_ashena_mobasheri313
بیا بشنو امشب خبرهای تازه خبر می دهند از سفر های تازه بیا فکر کن بعد از این ای کبوتر به پرواز با بال و پرهای تازه شنیدم که امشب برای تماشا به ما می گشایند درهای تازه بیا عاشقی کن همین لحظه ها را که معشوق دارد نظر های تازه که امشب بگیرند حکم شکفتن در این باغ، خونین جگرهای تازه که یک روز بی سر شوند و درآرند از اسرار ناگفته سرهای تازه تو هم کربلایی شو ای دل بیارای شبت را به شمس و قمرهای تازه از این کهنگی ها رها باش و در خود ببین بعد از امشب سحر های تازه @gharibe_ashena_mobasheri313
صابخونه بازم در و وا کردی تا بشم دوباره من مدیونت سفره ی لطفِ تو پهنه هر شب بازم از راه اومده مهمونت من بدم خیلی بدم اما نِگات اگه با من باشه لایق میشم طول هفته از تو دورم اما سَحَرای جمعه عاشق میشم تو برام هرچی بخوای خوبه یقین منو اصلا چه به این سود و ضرر همه ی سال و بهت دل بستم اما لیلةُ الرغائب بیشتر توی تاریکیِ دنیا مونده م در و واکن آخه من می ترسم منو از خودت نرونی سَحَرا من از این رونده شدن می ترسم از تو پنهون نی خودت می دونی من دارم با بدیام می جنگم به یه کربلا دلم خوش بود و حالا خیلی وقته که دلتنگم شبای جمعه دلم بدجوری واسه شیش گوشه پر از غم میشه کافیه روضه بخونه یه نفر توو دلم یهو مُحرّم میشه @gharibe_ashena_mobasheri313
❃﷽ ❃ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دریــاب این زمـــان  را در  لَیـــلةُ الرَّغایب الطـــاف بیکــــــران  را در  لَیـــلةُ الّرغایب دل را بزن به دریـا ، با عشــق زنده گردان این روح نیمـه جان را در لَیــــلةُ الّرغایب امشب خدای سبحان از بحر لطف و احسان می بخشد عاشقــان را در لَیــــلةُ الرَّغایب بی حد و بی حساب است باران رحمت حق می خواند اِنس و جان را در لَیـــلةُ الّرغایب از باب لطف و منت ،امشب خدا گشــوده درگـــاه آسمــــان  را  در  لَیـــلةُ الّرغایب از قــلب روسیـــاهان  با نــور می زداید تاریکـــــیِ نهـــــان را در لَیــلةُ الرّغایب ذکــر دعـــا و تسبیـــح در بـــاغ آرزوهــا خوشبو کند دهــان را در  لَیـــلةُ الّرغایب در هر نمـــاز باران ، گـــل داده یاد نرگس پر کرده این جهـــان را در لَیـــلةُ الّرغایب در این شب الهــی ، در هر نفــس بخوانیم الغــــوث و الامـــان را در  لَیـــلةُ الرّغایب امشب بخوان دعای "عَجّــل عَلــیٰ ظهورک یا صـــاحب الزمـــان" را در لَیـــلةُ الّرغایب بر سجده ، خاکسارم تا دست حق ببخشد آن "کیمیای" جــــان را در لَیـــلةُ الّرغایب 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۱/۶ کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعد از تو گلِ ستاره پژمرد پدر خورشید میان کوچه ها مُرد پدر آن روز که به روی شانه ها می رفتی پشتِ سرت آسمان زمین خورد پدر جناب آقای ارزشمند ، موفق و دلسوخته ی اهل بیت علیهم السلام درگذشت پدر بزرگوارتان پیر غلام ابا عبدالله حسین علیه السلام مرحوم حاج خسرو نصابی را خدمت شما و خانواده ی محترم تسلیت عرض نموده و آرزو می کنیم که وسعت صبر خانواده شما به اندازه دریای غمتان باشد. برای آن عزیز سفرکرده علو درجات طلب می ‌کنیم؛ خداوند روح شان را قرین رحمت بنماید. و مهمان سر سفره ی پر برکت ارباب بی کفن ابا عبدالله حسین علیه السلام باشند. روحش شاد و یادش گرامی باد . @gharibe_ashena_mobasheri313
با گریه های ماتم تو بس که خو کردم ازآب روی دیده کسب آبرو کردم یک بار تا مهمان من باشی تمام عمر صحن و سرای دیده ام را شستشو کردم پاره گریبانی که از دوری تو دارم با تار و پود گریه و آهم رفو کردم گفتم همه حاجات خود را ابتدا اما درانتها تنها حرم را آرزو کردم مویم پریشان شد اگر تقصیر دلتنگی است بس درد و دل با خویش هر شب موبه مو کردم دیوانه ام  گفتند  این مردم ز بس آقا با عکس های کربلایت گفتکو کردم هر زائری آمد گرفتم بین آغوشم از سینه اش شش گوشه ات را خوب بو کردم ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313
خواهم ز خدا كه بی ولايم  نكند غرق گنهم ولی رهايم نكند يك خواسته دارم از خدای تو حسين در هر دو جهان از تو جدايم نكند ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313
از خدا آمده ام تا به خدا برگردم پس چرا از سفر کرب و بلا برگردم ؟ می روم پشت سرم آب مریز ای مادر وطن مادری آنجاست ، چرا برگردم ؟ من به پابوسی آن سرور بی سر برسم وای اگر از حرمش بی سر و پا برگردم کفن و چادر و انگشتر ، سوغاتم نیست بگذارید که با شرم و حیا برگردم سر پرواز به سوی غم دیگر دارم می روم شام مگر با اسرا برگردم دل بیمار فقط از تو شفا می خواهد شب جمعه است دلم کرب و بلا می خواهد ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313