eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
233 ویدیو
72 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @gharibe_ashena_mobasheri
مشاهده در ایتا
دانلود
زندان، رواق روشنی شد، غرق نورت دیوارها، نمناک از شرم حضورت دهلیزها مستند، هنگام عبورت زنجیر، تسبیحی به دستان صبورت این بندها، در بند زلف دلپذیرت موسای دربندی و هارون‌ها اسیرت یوسف، که ترس از تنگی زندان ندارد مصر وجود است او، غم کنعان ندارد نوح است و بیم از موج و از طوفان ندارد جان جهان است او، هراس جان ندارد عاشق، دلش دریاست، حتی کنج زندان آیینه‌ی دنیاست، حتی کنج زندان ای هفت دریا، غرق در دریای صبرت! هفت آسمان یک نقطه، در پهنای صبرت ای هفت شهر عشق، در معنای صبرت! زانو زدند ایوبها، در پای صبرت آقا! به این حجم از بلا، عادت ندارم باید بگویم، شاعرم، طاقت ندارم سنگینی شلاق و آن بازو؟ خدایا! زنجیر بر آن قامت دلجو؟ خدایا! چنگال زندانبان و آن گیسو؟ خدایا! خون و شکست طاق آن ابرو؟ خدایا! هر چند در دستان او، جام بلا بود از تشنگی، یک‌ریز یاد کربلا بود معصومه دلتنگ است، چشمانش به راه است فهمیده‌اند انگار یوسف بی‌گناه است بر صورتش اما چرا ردی سیاه است؟ پایان این قصه، گمانم اشتباه است یوسف می‌آید، روی تابوت است اما از اشک یاران، دجله، مبهوت است اما موسای ما، از طور سینا، بی‌عصا رفت این نوح، روی موجی از اشک و دعا رفت دردا! که با دُردانه‌ی زهرا، چه‌ها رفت تا پر کشید، اول دلش، پیش رضا رفت بی او، اگر چه عشق، مشکی‌پوش می‌شد، نور خدا بود او، مگر خاموش می‌شد؟ در بند بود و عالمی دربند اویند بسیاری از سادات، از پیوند اویند شهزادگان، فرزانگان، فرزند اویند هر گوشه، فرزندان دانشمند اویند وا می‌کند بر روی ما، بن‌بست‌ها را باب‌الحوائج شد، بگیرد دست‌ها را به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
زندگی آزادی میهن آبادی چون ابر می شویم که بارانمان کنند مواج می شویم که طوفانمان کنند دنبال پوششیم که انسانمان کنند شاید خلاص از شب زندانمان کنند آدم برای حفظ حیا آفریده شد وقتی که در بهشت حجابش دریده شد گاهی حجاب پلک تو و چشم خیره است گاهی نگاه ساده گناهی کبیره است گاهی حجاب رسم قدیم عشیره است گاهی دهان بسته ی یک فکر تیره است با هر نگاه دل به دلی متصل شود احساس از طریق نظر منتقل‌ شود آن روزها که ما همگی جان به کف شدیم در جبهه ها مقابل دشمن به صف شدیم غیرت به خود گرفته نماد شرف شدیم بی ادعا فدایی عشق و هدف شدیم می خواستیم تا که سرافرازتان کنیم نه اینکه غرق مستی و آوازتان کنیم غم های ما ز غربت کارون کلید خورد از سرخی جزیره ی مجنون کلید خورد فرهنگ سازی همه با خون کلید خورد با غفلت مجله ی خاتون کلید خورد مردم برای چادر زهرا گریستند اندازه ی تمامی دریا گریستند انگار که عوض شده نوع ملاک ها از یاد رفته غیرت آن سینه چاک ها در زیر پا لگد شده احساس خاک ها ما جان نداده ایم بماند پلاک ها ما در مقام نور تکلف نمی کنیم این ها حقیقی است تعارف نمی کنیم وقتی که نوع پوششتان دلفریب شد طرح لباستان که عجیب و غریب شد آویز گردنی شما از صلیب شد فرهنگتان شبیه به هر نانجیب شد آنانکه در مقام انابه نوا کنند باید سحر برای دل ما دعا کنند دیگر رها کنید بنای خراب را امضا کنید عشق به رنگ شراب را از خود جدا کنید در عقبی عذاب را احیا کنید امر عفاف و حجاب را اینگونه گر نشد همه بازنده می شوید فردا کنار فاطمه شرمنده می شوید اینگونه رستگار به قرآن نمی شوید ای ابرهای یائسه باران نمی شوید وقت عمل فدایی ایران نمی شوید یک ذره هم شبیه شهیدان نمی شوید غرقید در سراب مدل های روزتان پس کو کجاست آینه ی دلفروزتان؟ ما نیز مثل رهبر محنت کشیده ایم همراه قلب سیدعلی زجر دیده ایم راضی نمی شویم چون از خود بریده ایم جبهه به جبهه‌ رفته و در خون طپیده ایم راضی نمی شویم شما بی حجاب ها این شهر را کنید قرین عذاب ها خود را به نام عشق سراپا عوض کنید هر آنچه هست بی خود و بی جا عوض کنید این را قسم به حضرت زهرا عوض کنید دیگر حجاب ناقص خود را عوض کنید دل را دهید دست خدای سپیدها راضی شوند تا ز شماها شهیدها حسين جعفري حسین جعفری اینستاگرام شاعر jfry2164 https://t.me/hosein_jafarii2 لینک کانال شعر تلگرام حسین جعفری eitaa.com/robaei @robaei کانال شعر ایتاحسین جعفری
آنکه نوری در کنارش قدر یک سوسو نبود آه ، تب می کرد و غیر از ناله ش دارو نبود کاش حتی آسمان می شد ملاقاتش کند کاش زندان این قَدر تاریک و تو در تو نبود سهمِ این آقاترین شد بدترین روزگار آنکه با این مهربان ، یک لحظه هم خوش رو نبود بارها مویش پریشان گشت و یاد از کوفه کرد کاش نزدش ، یکدم این نامردِ خولی خو نبود زیر بارِ تازیانه آنقدر وا رفته بود این که بر تن داشت دیگر شکل یک بازو نبود ذکرِ غم کن تا رسیدی از درِ باب الجواد یک نفر هم وقت جان دادن کنارِ او نبود بعد ، با ابن شبیب این را بخوان و گریه کن پیکرش یک سو نبود و حنجرش یک سو نبود به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
بهار شوق و احساسی رقیه  شکوفه ی گل یاسی رقیه شده مشهور در ارض و سما که تمام عشق عباسی رقیه به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۶ بهمن ۱۴۰۱ ٢٤ رجب ١٤٤٤ حضرت عيسى عليه السلام : طُوبى‏ لِمَن كانَ صَمتُهُ فِكراً . خوشا آن كه سكوتش ، انديشيدن باشد! الخصال: ص ۲۹۵ ح ۶۲ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین جعفری: یا موسی بن جعفر ع نه نور بود نه راه خلاصی از ظلمت گرفته بود دل عمق چاه را غربت کسی اسیر فضای مخوف زندان بود که نیست کل جهان مثل او به این وسعت تمام روز خدا را مقابلش می دید تمام شب سر سجاده غرق در طاعت دو دست حاجت او سوی آسمان ها بود امید داشت به روز گشایش و رحمت شبیه تو چه کسی روزه ی سکوت گرفت میان دخمه ی ماتم بدون هم صحبت؟ چه سخت بود فراق رضا و معصومه که بار غصه دلش را شکست از حسرت ز سوز ضربت شلاق ناتوان شده بود و رفته بود ز جسم نحیف او قوّت شکنجه کردن او کار ناسزاگو بود نگه نداشت کمی هم برای او حرمت گلی که رنگ به رویش نداشت می پژمرد ز دست این غل و زنجیر شد ولی راحت حسین جعفری eitaa.com/robaei @robaei کانال شعر ایتاحسین جعفری
طوری ز چارچوب در قلعه کنده است/انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است 24رجب،فتح خیبر به ید مبارک و با کفایت حضرت مولانا امیرالمؤمنین علی علیه افضل صلوات المصلین به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا