eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
233 ویدیو
72 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @gharibe_ashena_mobasheri
مشاهده در ایتا
دانلود
آمد نشست پای همان درب ساعتی زائر میان همهمه دنبال حاجتی ... حالا که دست داده به او خوش سعادتی پس می توان گذاشت زمین سر به راحتی قدری رواق آینه ها را مرور کرد دل را پر از حرارت آیات نور کرد با چشم های خیس از آنجا عبورکرد گم شد در ازدحام غم بی نهایتی سر داد با زبان دلش یا شفیع را پرواز کرد گنبد سبز رفیع را در امتداد آینه ها تا بقیع را طی کرد تا دلش به هوای شفاعتی ... انگار خوان حضرت زهرا گشود و عمری در آرزوی همین لحظه بود و هی اشک از شمایل گریان زدود و شوقی عجیب می بردش تا ضیافتی نامت کلید حل تمام سوال ها آرامش درونی آشفته حال ها یا فاطمه تجلی نام تو سال ها این گوشه کرده است به دل ها قیامتی برداشته به حرمت تو از سرش کلاه خورشید هم که می رسد اینجا ز گرد راه بوی بقیع می دهد این صحن و بارگاه حتماً که بوده از تو در اینجا علامتی جز در حریمتان بخدا ره نبرده ام جز از سبوی مهر شما می نخورده ام من سال ها به این هیجان دل سپرده ام جز این دل شکسته ندارم بضاعتی راهی که از حوالی این خانه می رود جز بر صراط عشق خدایا نمی رود زائر که دست خالی از اینجا نمی رود وقتی شما کریمه اهل سخاوتی نام تو واژه ایست به اندازه بهشت از نام تو بلند شده آوازه بهشت این که ضریح پاک تو دروازه بهشت نقل است از امام غریبان روایتی کم کم غروب خسته بامداد می رسد بوی تو را بغل زده و باد می رسد افتاده در کمینم و صیاد می رسد آهوی رو سیاه مرا کن ضمانتی @gharibe_ashena_mobasheri_313
غروب جمعه رسید و نیامدی آقا قدم ز غصه خمید و نیامدی آقا غروب جمعه دوباره دلم گرفته بیا نسیم غصه وزید و نیامدی آقا دوباره باز گرفته دلم نگاهی کن به صد هزار امید و نیامدی آقا شبیه اشک سحر های مادرت زهرا ز دیده اشک چکید و نیامدی آقا هوای ابری قلبم دوباره بارانی است دلم دوباره تپید و نیامدی آقا عزیز فاطمه ، یابن العلوم و آثار گذشت وقت مَدید و نیامدی آقا غروب جمعه و جمعی هنوز منتظرند که جمعه طول کشید و نیامدی آقا و عده ای که دوباره اسیر معصیت اند دلم ز غصه رمید و نیامدی آقا چه پیرها که کنون زیر خاک خوابیدند و عاشقان جدید و نیامدی آقا ----------------- رسید زینب و آقا خودت که می دانی چه صحنه ها که ندید و نیامدی آقا رسید زینب و بر تَلِّ زینبیه وای چقدر ناله کشید و نیامدی آقا رسید زینب و خنجر به روی حنجر بود سر از جلو نبرید و نیامدی آقا @gharibe_ashena_mobasheri_313
شعر مدح امام حسن (ع) ۲۵ ربیع الاول سالروز صلح امام حسن علیه السلام با معاویه ملعون خوب یا خوب تر از خوب به خوبی تو نیست ماه یا ماه تر از آن به نکویی تو نیست ای که در دایره حسن گرفتار شدی نه گرفتار ، ولی نقطه ی پرگار شدی جلوه ی حُسن تو در گوشه ی آفاق افتاد آتش مهر تو بر سینه ی عشاق افتاد هر کجا مهر و وفا هست تو را یاد کنند هر کجا لطف و عطا هست تو را یاد کنند این چه عشقی است که در سینه ی پر مهرت هست؟ این چه برقی است که در دیده ی پر سحرت هست؟ این چه سِرّی است که در سجده تباکی داری پادشاهی تو ولی مسند خاکی داری مجلس فیض تو بر سفره ی محرومان است دست احسان تو را شوق تهی دستان است کرم و بخشش و احسان متوالی داری خان رزقی و ولی سفره ی خالی داری خُلق نیکوی تو یاد آور پیغمبر هست رحمت و عفو تو بی شائبه دین پرور هست تو شبیه پدرت رنگ خدایی داری سینه ای داغ و دل تنگ خدایی داری اشجع الناسی و سردار سپاه پدری اعبد الناسی و تا مکه پیاده سفری مادرت بود که آموخت تو را اول جار یادت او داد ببخشی همه ی دار و ندار تو به همراه برادر به جوانان بهشت تو امیری ، تو امیری که خدا خود بنوشت پدرت خانه نشین شد تو صبوری کردی صلح کردی تو ولی صلح ضروری کردی ورنه کس نیست که شمشیر تو را نشناسد یا زبان سخن تیر تو را نشناسد تو امامی تو امامی و تو معصوم ترین لیک بعد پدر خویش تو مظلوم ترین