#میلاد_حضرت_رسول_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله
همه مجذوب یک خبر بودند
بی قرار پیامبر بودند
همه در انتظار لحظۀ ناب
جذب اخبار معتبر بودند
دور تا دور بیت عبدالله
دشمن و دوست در گذر بودند
مکّه انگار نور باران بود
همه حیران آن سحر بودند
دلربایی ترین شب عالم
همه آفاق مفتخر بودند
نوریان و موحدان مسرور
ناریان سخت ، بد نظر بودند
نوریان جمعی از بنی هاشم
ناریان پیروان شر بودند
پاسی از شب گذشته بود امّا
همه مبهوت یکدگر بودند
خبر آمد که آمده احمد
همه مشتاق این پسر بودند
که تواند که وصف او گوید
مادحانی که خود قمر بودند
عَجَز الواصفونَ عن صفتک
ما عرفناکَ حق معرفتک
آمد از امر حق رسول مبین
تا نمایان شود حقیقت دین
همه ادیان وحی اِسلامند
همۀ انبیا رسولِ امین
همگی آمدند تا گویند
جز ولای علی نباشد دین
همه دارند این ولایت را
هر نبی قدرِ فقرِ خود مسکین
در اولوالعزم ها مقرّبتر
هر چقدر از علی کند تمکین
خاتم الانبیا شد از این رو
که فزونتر ولایتش تضمین
مردِ معراج و لیلة الاسرا
اوست والشمس و الضحی و التین
برگزیدش خدا به اوج مقام
مصطفی شد در آسمان و زمین
و خَلَقناهُ اَحسنُ التقویم
فَجَعلناهُ فی قرارِ مکین
عجَزَ الواصفون عن صفتک
ما عرفناک حق معرفتک
آسمان را مه جلی احمد
کهکشان را سینجلی احمد
عاشقان خالصانه می گفتند
حضرت والی الولی احمد
آری آری محمد است امّا
هم گِل مرتضی علی احمد
آنکه دارد ز قبل خلقتِ خویش
بر زبانش علی علی احمد
شجر واحدی که از ریشه
با علی داشت همدلی احمد
خود رسولِ ولایت علی است
از همان روز اوّلی احمد
چون ((اَلَستُ بِربّکُم)) بشنید
گفت بر امرِ حق بلی احمد
ملکوت نبی همان علی است
هر دو یک گوهرند ، علی ، احمد
دیده وا کرد چون بر این عالم
گفت بی وقفه یا علی احمد
عجَزَ الواصفون عن صفتک
ما عرفناک حق معرفتک
به خداوندِ خالق یکتا
کوثر از صلب مصطفی پیدا
امتداد حدیث قدسیِ اوست:
همه عالم بخاطر زهرا
این شناسندۀ علی به جهان...
خود علی را شناخته تنها
جُمِعَ الشمس و القمر یعنی:
الحسن و الحسین را مولا
هل اَتا سورۀ خصوصی اوست
اِنَّ هذا جزاءَ مشکورا
سِرّ او درک سورۀ اسراء
شاهدِ قاب قوسِ اَو اَدنی
اوست معنای تام جاء الحق
زهق الباطلش همه اعدا
شافع روز حسرتِ امّت
صاحبِ عالمین و ما فیها
شیعه آئینه دار آل رسول
اوست آئینه دار فطرت ما
او بما راه بندگی آموخت
از طریق دوازده آقا
مذهب از اوست مکتب از او نیز
جعفر صادق آیتی ، او را
او شفابخش سینۀ پر درد
ما بلا دیدگان جام بلا
او شراب طهورِ تشنه لبان
ما عطش دیدگان عاشورا
او برای حسین می میرد
وز پی مجتباست بی پروا
با همان خُلق و خوی زیبایش
می پرستد حسین را گویا
گاهِ صحبت ز اُسوۀ حَسنه
او مجسم شود به دیدۀ ما
به قیامش مقابل ظالم
به قعودش به سجدگاه خدا
همه هستی برابرش به سلام
همه در کار مهدی اش به دعا
آید آن زادۀ رسول الله
در پی انتقام آل عبا
منتقم انتقم بیا که شود
جان ما فرش زیر پات بیا
#محمود_ژولیده
@gharibe_ashena_mobasheri313
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
#امام_صادق_ع_مدح_و_ولادت
#محمود_ژولیده
دیوانه ی نگاه توام یامحمدا
گرد و غبار راه توام یامحمدا
مشتاق روی ماه توام یامحمدا
عمریست در پناه توام یامحمدا
دستی اگر بروی سرم میشود بکش
دستی دگر به چشمِ ترم میشود بکش
خوش آمدی تو ای سرو سامان عصرها
با مقدمت بخاک بیافتند قصرها
مستضعفین به یُمنِ تو بینند نصرها
مستکبران روند بدامانِ حصرها
با مقدم تو بر دل ما غم نمانده است
جایی برای غصه بعالم نمانده است
نقش ترا خدا چو در این دیده قاب کرد
ما را برای فخرِ بشر انتخاب کرد
خورشید را ز نور رخَت آفتاب کرد
نام تو در تمام جهان انقلاب کرد
"عبدالمطلب" آمد و قنداقه اَت بدست
فرمود: این نشان الهی "محمد" است
قنداقه ی مبارک تو در شهود بود
از آسمانِ مکه ملَک در فرود بود
هر کس که دید روی ترا در سجود بود
تنها به بغض و کینه قلوبِ یهود بود
امت، امامِ رحمتِ خود را که خوب دید
قومِ عنود هستیِ خود، در غروب دید
تو آمدی و مَه سرِ جایش خجل نشست
نام ترا که گفت خدایت، به دل نشست
تخت شهنشهان ز طلوعت به گِل نشست
آتشکده ز نور رخَت منفعل نشست
تو آمدی که جلوه دهی اقتدار را
آن سیزده ستاره ی دنباله دار را
وقتی علی به گِردِ تو در اقتدار شد
زهرا ز عطر و بوی تو کوثر مدار شد
آری حسن به یُمنِ شما سفره دار شد
پس تا ابد حسین، ترا اعتبار شد
بعد از حسین، داده خدا لطفِ تام را
از صُلبِ تو رسانده به او نُه امام را
تو مقتدای صادق آل عبا شدی
تو رهنمای مکتبِ شیعه بما شدی
تو ابتدای دانش و علمِ خدا شدی
تو انتهای جاده ی قالوا بلا شدی
ما نورِ فقهِ جعفری از تو گرفته ایم
آیاتِ راهِ رهبری از تو گرفته ایم
شکرِ خدا که یکّه و تنها نیامدی
بی نسل و بی دوام بدنیا نیامدی
بی انتصابِ یوسف زهرا نیامدی
بی نعمتِ شفاعتِ عقبا نیامدی
یعنی خدا ز نسلِ تو منّت نهاده است
تا آخرِ جهان بتو برنامه داده است
تو آمدی و دینِ خدا با تو آمده
هم مصحفِ مبینِ خدا با تو آمده
هم ختمِ مرسلینِ خدا با تو آمده
سلطانِ مومنینِ خدا با تو آمده
وقتی علی امینِ خدا تا قیامت است
یعنی که جانشینِ خدا تا قیامت است
تو آمدی به اصلِ عدالت عمل کنی
یعنی به آیه های رسالت عمل کنی
فطرت نشان دهی، به اصالت عمل کنی
بر ذاتِ عقل، ضدِ جهالت عمل کنی
تو آمدی بشر به هدایت قدم زند
یعنی که در صراطِ ولایت قدم زند
هر چند امت تو غدیری نمانده اند
بر محورِ امام پذیری نمانده اند
تا انتها میانِ مسیری نمانده اند
جز اندکی، بپای امیری نمانده اند
اما قلیل، چون غلبه بر کثیر داشت
همواره راه پاکِ تو اهلِ غدیر داشت
دست از حمایتِ تو که امت نمیکشد
این دست را ز دست ولایت نمیکشد
بر موهِنانِ پَست که منّت نمیکشد
این انتقام را به قیامت نمیکشد
کوته کنیم، دستِ خیانت کنندگان
ای ننگ بر تمام اهانت کنندگان
فرموده ای: یهود و نصارا رفیق نیست
هر مدعی که یار و رفیقِ شفیق نیست
قرآن کتاب و مصحفِ عهدِ عتیق نیست
آیاتِ آن، بجز کلماتی دقیق نیست
باید ز دشمنانِ خدا ناامید بود
باید هماره پیروِ راهِ شهید بود
ما حمزه های دین "محمد" شویم باز
پس همصدای یاری احمد شویم باز
بر روی خصم، سیلیِ بی حد شویم باز
با "بولهب" چو آیه ی سرمد شویم باز
"تَبَّت یدی اَبی لَهَب" آیات سرمد است
یعنی خودِ خداست که یار "محمد" است
آن طایفه که مَردمِ قعر جهنمند
تا روز حشر هیزم قعر جهنمند
آن غاصبین سه چارمِ قعر جهنمند
آتشفشانِ گندم قعر جهنمند
شد انتقام از قَتَله، آرزوی ما
"یا منتقم" بیا و بخر آبروی ما
🔹 #کانال_غریب_آشنا 🔹
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_معصومه_س_شهادت
#حضرت_معصومه_س_ورود_به_شهر_قم
#محمود_ژوليده
ای رئوفه که در تمام سفر
در امام رئوف گُم بودی
هیجده روز بیشتر نشده
میهمان دیار قم بودی
آری حق داشتی مریضه شوی
یا شهیده شوی به زهر ستم
معجر اما ندیده ای، غارت
نشدی تو اسیر شهر ستم
داغ دیدی به روی داغ اما
یاد زینب ز خاطر تو نرفت
هیجده کشته دادی اما باز
سرِ نیزه برادر تو نرفت
در مدینه اگر چه، ای بانو
همه جا با برادرت بودی
همسفر تا به قتلگاه آیا
شاهد قتل سَرورت بودی
قسمتت تل زینبیه نشد
و ندیدی هجوم نامردان
زیر شمشیرها امامت را
که ندیدی تو پاره پاره دهان
تو ندیدی سه شعبه بر قلبش
لحظۀ آخرِ برادر را
تو ندیدی، بریده ، ای خواهر
از قفایش سر برادر را
تو ندیدی میان گودالی
که رضا زیر سم اسب رود
تو ندیدی امام معصومت
طعمۀ گرگهای کوفه شود
تو اسیری نرفته ای بانو
تو نرفتی خرابه با حرَمت
تازه موسی بن خزرج آمد و گفت:
همۀ خانه های ما حرمت
در قم آیا در آستان ورود
هیچ جا سنگ بر سرت بارید
از سرِ بامهایشان آیا
شعله بر روی چادرت بارید
هیچ آیا شبیه کوفه و شام
نان و خرما به تو تعارف شد
بُردنَت مجلس شراب اصلاً
سیلی آیا به تو تعارف شد
وای از درد غربت زینب
اینهمه غربتِ تماشایی
همه را دید و عاقبت هم گفت:
من ندیدم به غیر زیبایی
🔹 #کانال_غریب_آشنا 🔹
@gharibe_ashena_mobasheri313