تواضع به معناي افتاده حالي و دوري
از خودبرتربيني است
و نقطه مقابل آن تكبر است.
انسان موحد كه خداي تعالي را
سرچشمه هستي و كمال ميداند
هر نعمتي را از جانب خدا برميشمارد.
همين موضوع، سبب ميشود
كه هيچ چيز را عامل بزرگي و فخر خود نسبت به ديگري محسوب نكند.
البته تواضع هرگز به معناي عجز و زبوني نيست؛
بلكه مؤمن در عين خاكساري و افتادگي، غزتمند و توانمند است؛ اما در برابر ديگران، جانب فروتني را برميگزيند.
هدایت شده از مَـــأوىً🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج آقا اینجا مذهبی هارو هم فراری میدن .
یک نمازشب می تواند زمین و زمان را به هم بدوزد،این نماز شب کارها می کند.این نمازشب مرحوم محقق همدانی تحویل جامعه میدهد.
این نمازشب نه تنها حاجت میدهد،بلکه انسان میتواند به واسطه آن نمازشب،درخت رذالت را از دل بکند و حسود و متکبر و خودخواه نباشد و دنیا طلب نباشد.البته خدا می دهد؛اما واسطه نماز است.
_آیت الله مظاهری حفظه الله
خودت را فراموش نکن!
اینکه اگر کسی خدا را فراموش کند ، خود را نیز فراموش خواهد کرد ؛ بدترین بلایی است که میتواند بر سر انسان بیاید. خودفراموشی وضعیتی است که هیچ انسان خود خواهی حاضر نیست آن را بپذیرد. اگر خودت را فراموش کنی، هیچ گاه نمیتوانی برای حفظ منافعت قدمی برداری و دائما به ضرر خودت اقدام خواهی کرد.
هدایت شده از غریبہ186
3303418_128kb.mp3
37.56M
اغْفِرْ لِمَنْ لَايَمْلِكُ إِلّا الدُّعاءَ، فَإِنَّكَ فَعَّالٌ لِما تَشَاءُ، يَا مَنِ اسْمُهُ دَوَاءٌ، وَذِكْرُهُ شِفاءٌ، وَطَاعَتُهُ غِنىً، ارْحَمْ مَنْ رَأْسُ مالِهِ الرَّجاءُ، وَسِلاحُهُ الْبُكَاءُ، . . !
الابذکرلله تطمئن القلوب
لقد أصبحت شمس أملنا بنفس لون غروب الشمس
به مزار فاطمهاش نگاه میکرد
و با خود میگفت:
تو چنان در دل علی جای گرفتهای
که هرگز فراموش نمیشوی!
عشق تو در دل علی با شیر عجین شده،
و با جان به در رود ...
-اُميِالزهرا-
من الغریب . . . !
بتول از مادهٔ «بتل» بهمعنای انقطاع گرفته شده است. در قرآن نیز خطاب به رسول خدا (ص) دستور داده شده است: «وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا»(مزمل، ٨) پروردگارت را یاد کن و تنها به او دل ببند و از غیر او قطع امید کن. در تفسیر نمونه در ذیل این آیه آمده است: «تبتّل» آن است که انسان با تمام قلبش متوجه به خدا گردد، و از ماسویالله منقطع شود، و اعمالش را فقط بهخاطر او بهجا آورد و غرق در اخلاص گردد.
تبتّل همان کمال انقطاع است که در مناجات شعبانیه از خداوند خواسته میشود: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک»؛ الهی، کمال انقطاع بهسوی خودت را به من عطا کن!
اگر حضرت فاطمه را «بتول» نامیدهاند، بهدلیل انقطاع کامل ایشان از غیر خدا و توجه کامل بهسوی خدا بوده است و ایشان یکی از مصادیق اعلای انقطاع از ماسویالله هستند.
_فاطمه از نگاه علی_
4_5897709186602502459.mp3
7.7M
تو قرار منی زهرا کس و کار منی
توخودت گفتی همیشه غمخوار منی ...
هدایت شده از مَآثر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غریبہ186
خیلی قشنگه ؛ حاج اسماعیل میگن که هر جمالی در آمد از کسی هر حرف صحیحی از کسی سر زد ؛ مالِ محمد-ص-
حديثي در كتاب شريف كافي است
كه مي فرمايد چراغ دان وجود مقدس حضرت زهرا(س) است
چراغهايي كه در وجود
ايشان تجلي مي كنند نور نبي اكرم
را در دنيا منتشر مي كنند.
امام بعد امام مولود فاطمه است .
لذا در باب حضرت زهرا(س)
در روايات آمده است كه خدا فرمود
فاطمه نور ديگري نيست
بلكه نوري از نور منست،
و نور حضرت زهرا بود كه
جلوه اش بر طور افتاده و موسي
را مدهوش كرد.
هدایت شده از - احتمال -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حورای علی ..
4_6030428924498937825.mp3
13M
ممنونم اگر نروی ؛
میمیرم اگر بروی . . .
*باحال ِمناسب!
هدایت شده از .حسینیه حضرت زهرا. [عدنان]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا پسر منم اوردید ؟
آقا پسرم گمنامه
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ، حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَنَبِيِّكَ، وَأُمِّ أَحِبَّائِكَ وَأَصْفِيائِكَ، الَّتِي انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلَىٰ نِساءِ الْعالَمِينَ.
اللّٰهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها، وَكُنِ الثَّائِرَ اللّٰهُمَّ بِدَمِ أَوْلادِها.
اللّٰهُمَّ وَكَما جَعَلْتَها أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدىٰ، وَحَلِيلَةَ صاحِبِ اللَِّواءِ، وَالْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإِ الْأَعْلىٰ، فَصَلِّ عَلَيْها وَعَلَىٰ أُمِّها صَلاةً تُكْرِمُ بِها وَجْهَ أَبِيها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّبِها أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِها، وَأَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هٰذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلامِ.
انا لله و انا الیه راجعون
تمام شد . .
علی تمام جانش را زیر خروار خروار خاک دفن کرد و از بقیع خارج می شود
غصه تلنبار شده روی قلبش
محاسنی خیس از اشک ...
با هر قدم جان می دهد
به کوچه که میرسد عنان از کف می دهد و دست بر دیوار می گیرد ...
باقدی خمیده و پاهایی که توان ایستادن ندارد به کوچه ی غرق در تاریکی نگاه میکند
خاطرات آن روز در پیش چشمانش جان میگیرد ...
اشک که نه خون از چشمانش جاری میشود
زیر لب زمزمه کند
حلالم کن این همه درد و طاقت اوردی
به خاطر علی زمین خوردی :)
آرام آرام به سمت خانه حرکت میکند!
نای رفتن ندارد
قدم هایش یک دیگر را معطل میکنند
کجا برود؟!
خانه ی بی فاطمه مگر خانه است؟!
قلبش را میان در سینه ی قبرستان جا گذاشته کجا برود؟!
برود بستر بی فاطمه اش را ببیند و دقش بدهد؟!
برود و حسنین و زینبین را ارام کند؟!مگر می تواند
چه کند بی همسرش علی؟!
من الغریب . . . !