جامعهٔ مدنی کنونی، هدفی نهاییاش دستیابی به کامروایی مادی است، واضح است که چنین هدفی یک زندگی احساساتی را به دنبال خواهد داشت که در آن از تمایلات نفسانی پیروی میشود، اعم از اینکه این تمایلات موافق چیزی باشد که «عقل» آن را «حق» میداند یا موافق نباشد، بنابراین، چنین جامعهای فقط در مواردی از حکم عقل پیروی میکند که با هدف مذکور مخالفتی نداشته باشد.
بدین جهت قوانین در این جوامع از لحاظ وضع و اجرا دنباله رو هوا و هوس اکثریت افراد جامعه و تمایلات نفسانی آنان میباشد و ضمانت اجرایی صرفا برای قوانین مربوط به کارها و فعالیتها وجود دارد، اما برای اخلاقیات و معارف زیربنایی هیچگونه ضمانت اجرایی وجود ندارد و مردم در داشتن یا نداشتن و پیروی کردن یا پیروی نکردن از این گونه مسائل آزاد هستند، مگر آن که در این مسیر تزاحمی با قوانین پیش آید که در آن صورت دچار ممنوعیتهایی خواهند شد.
لازمه این شیوه آن است که چنین جوامعی گرفتار و معتاد چیزهایی شوند که با تمایلات نفسانی انسان سازگاری دارد؛ مانند رذایل شهوت و غضب. در نتیجه در چنین جوامعی، بسیاری از چیزهایی که دین آن را زشت میداند، آنان آن را خوب و پسندیده به حساب میآورند و با پشتوانهٔ «آزادی قانونی»، فضایل اخلاقی و معارف عالی را آزادانه به بازی میگیرند.
الميزان، ج ۴، ص ۱۰۱
#آزادی_از_دیدگاه_علامه_طباطبایی