🍃🍒خرید #عروسک
اونروز دلم خیلی برای مامانم تنگ شده بود دلم گرفته بود ساعت شش غروب بود که پویا اومد خونه تا چشمش به من افتاد گفت : خانم کوچولوی من چی شده؟!
😔هیچی نگفتم ولی پویا بغضم از تو چشمام دیده بود. پویا در حالیکه دستم میکشد؛ می گفت پاشو پاشو ببینم زانوی غم بغل کرده. اونروز پویا تا ساعت ۱۲شب منو برد بیرون دوردور ، باهم آب هویج خوردیم.
🚗تو مسیر برگشت به خونه؛ یه آقایی داشت عروسک می فروخت؛ پویا سریع ماشین و زد کنار و رفت یه #خرس خیلی خوشگل برام خرید.
🍃🌷پویا بهمگفت:
دیگه نبینم بغض کنیا وگرنه میگم این خانم خرسه بخوردت.
😉اونروز خیلی بهمون خوش گذشت. چندماه بعدش پویا روز زن صورتی همون خرس و برام خرید و گفت :
مهرناز این خواهر همون خرسی🐻 که اونشب برات خریدم...
😭💔چقدر سخته که الان باید دلتنگی هام با یادگاری هات برطرف کنم.
#تازه_داماد
#شهید_امنیت
#زمینه_ساز_ظهور
#شهید_پویا_اشکانی به نقل از همسرشهید
سالروز ولادت : ۷۷.۰۹.۰۴
سالروز شهادت : ۹۶.۰۹.۲۲
✍راسخون.نت
@gharibshahid
کانال #شهید_قاسم_غریب 👆🌷