🔷 ماجرای مجروحان شيميايی #كربلا_5
برای مرحله دوم عمليات باجناقم گفت :
«حاضر شو برگرديم و خودمان را برسانيم.»
👤 او جانشين گردان بود و سريع رفت. من هم بعد از او با قطار رفتم اما به مرحله دوم عمليات نرسيدم. در مرحله سوم ما اطراف بصره بوديم. قرار بود لشكر 10 سيدالشهدا، كارخانه شيميايی بصره را تصرف كنند. صدام هم گفته بود اگر ايرانی ها بتوانند بصره را بگيرند، من هم كليد طلايی بغداد را به آنها میدهم.
🔥 صدام هرچه نيرو داشت، داخل بصره ريخته بود. در مرحله سوم از قرارگاه خاتم الانبيا دستور دادند، فايدهای ندارد چون صدام دارد از سلاح شيميايی استفاده میكند. ظرف يك هفته كه در قرارگاه كربلا بودم، مرتب اتوبوس، اتوبوس مجروح شيميايی میآوردند.
يادم می آيد در همين عمليات كربلای 5 هواپيماهای عراقی يكجا حمله كردند و به پادگان شيرجه می زدند و بمب خوشهای می ريختند. بيش از 20 بار پادگان دوكوهه را بمباران كردند.
✅ در يكی از بمبارانها ما روی تپهای بوديم و شاهد بوديم كه بمبهای خوشهای از بالا، صاف میآمد پايين روی كانتينرها و كانتينرها آتش میگرفت ما نزديكی پادگان بوديم و چادرهای ما آنجا قرار داشت. البته تلفات نداديم چون هدفشان پادگان دوكوهه بود.
👈 بعد از 20 دقيقه از پايگاه دزفول، چهار پنج تا اف چهارده بلند شد. هواپيماهای دشمن ترسيدند و فرار كردند.
راوی : #شهيد_محمد_جعفری_منش
shahidnews.com
هاتگرام
🍃 @gharibshahid 🌹
ایتا
🌺 eitaa.com/gharibshahid
🍃🌺🍃🌺