|🌹|
فرزندشهید:2روز قبل از آغاز ماه محرم،پدر صدایم کرد.
رفتم پیش پدرم گفت:"حقیقتاً من فردا میروم.."گفتم:"کجا؟"
گفت:"تهران.."
گفتم:"باز میری همونجا؟"
گفت:"بله میرم همونجا."
ما به هیچکس نگفته بودیم که پدرمان در سوریه است،بهجز خانواده درجه1 که خودمان بودیم،برخی از دوستان صمیمی پدرم و عموی بزرگم افراد دیگری از حضور پدرم در سوریه مطلع نبودند.
پدرم در این اعزام حرفهای عجیبی میزد،به من میگفت:"مجتبی جان،این راهی که دارم میروم مثل خرمشهر تا مشهد است،اگرچند تا خانواده باشیم یکی با ماشین برود،یکی با قطار برود یکی با هواپیما کدامیک زودتر به مقصد میرسد؟"
گفتم:"خوب معلومِ هواپیما."
پدرم ادامه داد:"این راهی که من میروم مثل همان هواپیما است،میخواهم زودتر به مقصد برسم."
بعدها متوجه شدم که مقصود پدرم در این مثال شهادت از طریق جهاد در راه خدا است.
شهید #محمدرضا_عسکری فرد