📖 #تذکر_امام_هادی
سلیمان جعفری میگوید: امام هادی علیه السلام به من فرمودند: چرا نزد عبدالرحمن بن یعقوب می روی؟ عرض کردم: آقا او دایی من است
فرمودند: او در مورد خداوند حرف های بزرگی می زند
خداوند را به صفات محدود توصیف میکند حال آنکه خداوند ازهر وصفی بالاتر است؛ پس تو یا با او هم نشین باش و دیگر نزد ما نیا! ویا هم نشین ما باش و عبدالرحمن را ترک کن!
عرض کردم او هر آن چه می خواهد بگوید! از او چه ضرری به من می رسد وقتی من حرف های او را باور ندارم؟ حضرت فرمود: نمی ترسی عذابی بر او نازل شود و تو را هم در برگیرد؟
مگر خبر نداری کسی که خودش از اصحاب موسی علیه السلام بود و پدرش از اصحاب فرعون ؛ آن وقت که لشکر فرعون به حضرت موسی رسید ، آن مرد از موسی علیه السلام جدا شد تا پدرش را نصیحت کند و او را به حضرت موسی ملحق کند
پدر به راه خود ادامه میداد و پسر با پدر بحث می کرد؛ تا اینکه به کنار دریا رسیدند و هر دو غرق شدند. خبر به حضرت موسی علیه السلام رسید؛ فرمود: او در رحمت خداست ولی وقتی عذاب نازل شود ، کسی که نزدیک به گناهکار شده باشد هم، امنیت نخواهد داشت
منبع: کافی ، جلد ۲ ، صفحه ۳۷۴
┈┈┈┈┈┈┈┈┈