eitaa logo
قاصدک ها |جواهردوزی 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
187 ویدیو
1 فایل
بسم رب الفاطر☘ اینجا قاصدک هاست🍃 خونه ی نشونه های قشنگ✨ کنار من تمرین کن و؛ #دلیل_حال_خوب_خودت_باش🌱 من اینجام اگه کاری بود👇🏻 @sara_taherian کپی؟راضی نیستم :) ویترین گل سینه های آماده 🌿👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2956329476Cb721925481
مشاهده در ایتا
دانلود
.. جمعه ۲۳ خرداد تولد دوسالگی قاصدک ها بود❤️‍🩹 قرار بود صبحش برم گل بخرم و براتون از برنامه های جدید کانال بگم... اما نشد 💔 امروز یازده روز از شروع جنگ گذشته... حس میکنم منجمد شدم تو این مدت یه غم عمیق، یه حال بی حسی و گیجی که خب حالا باید چیکار کنم همراهم بوده و هست ... دست و پا زدن برای به جریان انداختن دوباره زندگی هم گاهی موفق بود و گاهی هم فاجعه پیش می رفت... شب های طولانی و روزهای کش دار این یازده روز برای من به اندازه چند ماه گذشته... اما چاره چیه؟ میشه متوقف موند؟ میشه فقط بین خبر های بد و خوب زندگی کرد؟ من فکر میکنم که نمیشه... اول باید با خودمون صادق باشیم با احساساتمون رو به رو بشیم ترس،خشم،امید،ناامیدی،غم و... خودمون رو با همه ی احساسی که این روزها تجربه میکنه بغل کنیم... و بعد قدم های مورچه ای برداریم برای خوب کردن حال خودمون که اگه حال ما خوب باشه حال خونه خوبه❤️ اینایی که گفتم راحته؟ نه اصلااااا اما شما فکر بهتری دارید؟؟ :) 🌱
‌. خدا رو شکر روز و شب های سختی که گذروندیم به شما ختم شد ارباب... امسال بهتر فهمیدم وقتی میگن خدا کنه مُحَرَم رو ببینم یعنی چی... بعد از غم و ترس و اضطراب روزهای که گذشت حالا میشه تو بغل شما یه دل سیر گریه کرد💔 @ghasedakhaa🍃
یه برش از امروز بمونه اینجا؛ از حس و حال قشنگ روضه های خونگی و طعم شیرین خادم روضه بودن ❤️‍🩹
هوا که گرم شده دیگه شمعدونیم کمتر گل میده🥲 اما یه غنچه تازه داره متولد میشه که رنگش قرمزه... گل قرمز شمعدونی؛ قراره منو ببره به تابستون بچگیام... به حیاط خونه عزیز و تیغ گرمای تیرماه کاشون و خاطرات شیرینم🥺
دلم میخواد یه روزایی چن تا کپی از خودم داشته باشم برای اینکه؛ یکی یه مامانِ خوشحال و با حوصله باشه اون یکی خانوم خونه بشه و زندگی رو سر و سامون بده یکی هم بشینه تو کنج دلبر خونه و با مروارید و منجوق نقشه های توی سرمو بدوزه...
انگیزه صبح امروزم این قشنگان🌸🌱 برم بچینمشون تو گلدون😌 :) ..
.. معجون نجات بخش هنر رو سر میکشم تا فکر و روحم یه کم آروم بگیره ... ..
.. پژمرده ها رو جدا کردم🍃 تو گلدونش آب و یخ ریختم... دیگه بریم برای شروع یه روز خوب🌤 ..
امروز فقط مامان خونه بودم... همه امروز به خونه و زندگی رسیدم چون این جا زندگی در جریانه... و این یعنی یه نفر داره چرخ دنده های زندگی رو با ظرافت و قدرت تمام به چرخش وادار میکنه... و من فکر میکنم؛ زن موجود قوی و لطیفیه که هر روز بی صدا معجزه میکنه...
میگم که؛ من بعد از مدت ها یه هنر دیگه رو هم میخوام شروع کنم🥲 یه هنر قدیمی که خیلی وقته دوستش دارم اینجا گفتم که زودتر برم سراغ دوره ای که خریدم و از نتیجه اش براتون بگم🥰
دارم اتاق پسرا رو جمع و جور میکنم چشمم میخوره به کتیبه روی دیوار ساعت و دقیقه های آخر ماه صفره اذان مغرب رو که بگن کتیبه ها جمع میشن و دیوارها بی پناه میشن... حالا باید تا محرم سال بعد منتظر بمونن مثل ما... فقط کاش مسیر زندگیه خودمون و بچه هامون همیشه هم مسیر اباعبدلله بمونه❤️