چشم و دل
دانی چه خواهَند این حوالی؟!
بودنَت را
دیدنَت را
قانع ام،
حتی کمی...
🇮🇷 @ghasem_solaymani
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خواب دیدم که فرج آمده؛
در دولت عشق . .
باز فرماندهی قدس است؛
سلیمانیِ ما . .♥️
#جمعه
#امام_زمان
🇮🇷 @ghasem_solaymani
🌷حاج قاسم سلیمانی: افراد پاکدست و معتقد و خدمتگزار به ملّت به کارگیرید؛ نه افرادی که حتی اگر به میز یک دهستان هم برسند خاطرهی خانهای سابق را تداعی میکنند.
🇮🇷 @ghasem_solaymani
4.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #استوری | خدا افزون کند در هجر تو،
صبر کم ما را…
🏴 ۳۲ روز تا دومین سالگرد 💔
🇮🇷 @ghasem_solaymani
📌 شهید سلیمانی از خادمی امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) به این درجه رسید
🔺حجتالاسلام والمسلمین علیدادیسلیمانی، امام جمعه کرمان در چهاردهمین همایش هیئتهای محوری و برگزیده کشور:
🔸شهید سلیمانی، همانطور که در میدان رزم همتراز ندارد در تدبیر و تعقل هم انسان ممتاز و ویژهای بود، عقل است که ما را مدیریت میکند و شخصیت ما بسته به عقل ما است.
🔸شهید سلیمانی که از طرف مقام معظم رهبری صاحب مکتب شد به فرموده آقا "باید در مجالس دنبالش میگشتیم تا پیدایش میکردیم" اما بعضیها هم برای حضور صف اول دعوا داشتند.
🔸شهید سلیمانی، هر چه دارد از مکتب عاشورا و خادمی امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) دارد. او در مجالس روضه مانند یک خادم دم در میایستاد و به عزاداران خیرمقدم میگفت.
🇮🇷 @ghasem_solaymani
4.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قلّهی حکومت #امام_زمان (عج)، آن دورهای خواهد بود که در دفاع مقدس ما در بخشها و حالاتش اتفاق افتاد °
____________________
•• شهید حاج قاسم سلیمانی:
《شايد اين حرف را از منِ بیسواد، كمتر قبول كنند؛ اما من معتقد هستم- آن چيزی كه ديدم، صحنههايی كه ديديم و شماها خيلیهایتان ديديد- امام زمان (عج) كه ظهور بكنند، حكومتی که ايجاد ميكنند، قلّهی آن حکومت، آن دورهای خواهد بود که در دفاع مقدس ما در بخشها و حالاتش اتفاق افتاد...》
مهرماه۱۳۹۵
#جمعه
#انتظار
🇮🇷 @ghasem_solaymani
🌱 #جمعههای_انتظار
و قسم به سربازانِ
خط مقدمِ تو...
که کوفه نمی شود اینجا؛
بیا....
«#اللهمعجللولیکالفرج»
#امام_زمان
🇮🇷 @ghasem_solaymani
🕊📚🕊📚🕊﷽🕊📚
📚🕊📚🕊
🕊📚🕊
📚🕊
🕊
✍شفا گرفتن فرزند شهید...
تنها فرزندم زهرا و تنها يادگار حاج مهدي در تب مي سوخت و تلاش هايم براي پايين آوردن دماي بدنش اثري نداشت. نگران بودم. اگر بلايي سرش مي آمد، خودم را نمي بخشيدم.
بالاي سرش نشستم و قدري قرآن خواندم. در همين حال قسمتي از پارچه اي كه روي جنازه ي همسرم انداخته بودند و چند نفر با خواست خدا به وسيله ي تبرك جستن به آن پارچه شفا يافته بودند، افتادم. پارچه را آوردم و كنار زهرا خوابم برد. در عالم رؤيا ديدم حاج مهدي در كنار بستر زهرا نشسته و او را بغل گرفته است. او مرا از خواب بيدار كرد و با لبخندي گفت: «چرا اين قدر ناراحت هستي؟» گفتم: «زهرا تبش پايين نمي آيد، مي ترسم بلايي سرش بيايد.»
حاج مهدي گفت: «ناراحت نباش. زهرا شفا پيدا كرده و ديگر تب ندارد.» از خواب بيدار شدم. به اطرافم نگاه كردم. كسي نبود. دست بر پيشاني زهرا گذاشتم، تب نداشت. آري او شفا يافته بود.
🇮🇷 @ghasem_solaymani
🕊
📚🕊
🕊📚🕊
📚🕊📚🕊
🕊📚🕊📚🕊📚🕊