eitaa logo
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
11.2هزار دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
18.5هزار ویدیو
64 فایل
«بِسْمِ اللَّهِ القٰاصِمِ الجَبّٰاریٖنْ» خط خون نقطه‌ی پایان سلیمانـی نیست... بِھ‌َراسـ💪ـید که این اولِ بسم الله است...🌷 کانون تبلیغاتی پربازده قاصدک ❄️👇 https://eitaa.com/joinchat/3340238882Ca4b5329bfc
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 🌷این سخنان رو از خیلی ها شنیدم. اینکه هادی های خاصی داشت👌 ↵همیشه بود ↵عاشق امام حسین(ع)♥️و گریه برای ایشان بود. ↵واقعا برای با سوز اشک می ریخت 🌷 هادی زبانزد همه بود. اگه کسی از او تعریف می کرد خیلی بدش میومد. وقتی کسی از زحماتش تشکر می ورد میگفت: رو خدا آزاد کرد😅 یعنی ما کاری نکرده ایم همه کاره خداست☝️ و همه کار ها برای خداست. 🌷حال و هوای و هاش مثل جوانان هم سن و سالش نبود❌ دغدغه مند تر و تر از دیگر جوانان بود 👌 انرژی اش رو وقف "بسیج و کار فرهنگی و هیئت" کرده بود 🌷در آخر راهی جز طلبگی در پاسخگوی غوغای درونش نشد. 🌷
هر پسربچه که راهش به خیابان تو خورد یک شبه مرد شد و یکه به میدان زد و مُرد....
🚨 ماجرای عجیب رفتن به گلزار شهدا بدون محافظ 💠 یکی از مسئولین بنیاد شهید تعریف می‌کند رهبر انقلاب در یکی از سفرهای استانی شب با خانواده شهدا دیدار داشتند. بعد از ملاقات رفتیم محل اسکان تا ایشان استراحت کنند. رهبر انقلاب بعد از نماز صبح فرمودند من می‌خواهم به گلزار شهدا بروم ما به ایشان گفتیم ما برای شما رفتن به گلزار شهدا را جزء برنامه‌ها قرار داده‌ایم فرمودند: نه همین الان می‌خواهم بروم. بالاخره رفتیم وقتی به گلزار رسیدیم به محافظین خود گفتند کسی همراه من نیاید می‌خواهم تنها بروم! رفتند سر قبر یک شهید که همسر و دختر شهید آنجا بودند دختر شهید افتاد روی پای آقا و شروع کرد به گریه کردن. بعد از احوال‌پرسی و چند دقیقه صحبت ایشان برگشتند. برای ما خیلی سوال شد رفتیم و از آن خانم‌ها سوال کردیم قضیه چه بود. همسر شهید گفت دیشب من از طرف بنیاد شهید سهمیه ملاقات با رهبر انقلاب داشتم ولی به دخترم سهمیه نرسید بدون اطلاع او رفتیم به ملاقات و برگشتیم. اما دخترم فهمید که ما با رهبر انقلاب دیدار داشتیم خیلی ناراحت شد رفت داخل اتاق و عکس پدر شهیدش را بغل گرفت خیلی گریه کرد. صبح موقع اذان نمازش را که خواند گفت مادر بلند شو بریم گلزار شهدا! گفتم الان؟ آخه چرا الان؟ مگه چی شده؟ با گریه گفت بابا اومد به خوابم گفت دخترم اگر می‌خواهی آقای خامنه‌ای را ملاقات کنی بعد از نماز صبح بیا سر قبر من!
✍حاج قاسم سلیمانی: وقتی خدا در ذهن کسی بزرگ شد و ماسوای آن، همه چيز حقير و كوچك بود، او در هر شرايطی پيروز است.
خیالِ خوبِ تو، لبخند مي شود به لبم وگرنه اين منِ ديوانه غصه ها دارد!! رفتی و دل رُبودی یک شهر مبتلا را  تا کی کنیم بی تو ، صبری که نیست ما را ... هنوزم باورم نمیشود که میان ما نیستی
☺️📖 بعضی ها میگویند خطر و مشکلات سوریه به ماچه؟ درحالی که همه تلاش دشمن این است که سوریه را از سر راه بردارد و به ما برسد. ما میتوانستیم بنشینیم نگاه کنیم عراق و سوریه سقوط کند و دشمنان تجهیز شوند و با قدرتی صد برابر بیایند لب مرز ایران.. اما این کار را نکردیم.
❤️🍃 🎁 به هر بهانه ای برایم می خرید برای روز مادر و روزهای عید. اگر فراموش می کرد، در اولین فرصت جبران می کرد. هدیه اش را می داد و از زحماتم تشکر می کرد زمانی که فرمانده نیروی زمینی بود، مدت ها به خانه نیامده بود. یک روز دیدم در می زنند. رفتم دم در، دیدم چندتا نظامی پشت در هستند، گفتند: "منزل جناب سرهنگ شیرازی؟" دلم لرزید. گفتم :" جناب سرهنگ جبهه هستند. چرا اینجا سراغشان را می گیرید؟ اتفاقی افتاده؟ گفتند: از طرف ایشان پیغامی داریم." و بعد پاکتی را به من دادند و رفتند. آمدم در حیاط ، پاکت را درحالی که دستانم می لرزید ، باز کردم. یک نامه بود با یک انگشتر عقیق . نوشته بود:" برای تشکر از زحمت های تو. همیشه دعایت می کنم." یک نفس راحت کشیدم. اشک امانم نداد. ✍ به روایت همسر شهید صیاد شیرازی
رفاقتـ خوبه ختــم به خیر شه.. یه خیرے مثل :)