eitaa logo
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
12.3هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
17.5هزار ویدیو
64 فایل
«بِسْمِ اللَّهِ القٰاصِمِ الجَبّٰاریٖنْ» خط خون نقطه‌ی پایان سلیمانـی نیست... بِھ‌َراسـ💪ـید که این اولِ بسم الله است...🌷 کانون تبلیغاتی پربازده قاصدک ❄️👇 https://eitaa.com/joinchat/3340238882Ca4b5329bfc
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شهـــــــــــدا عاشقـــــــــ❤ـترند
باز، از معرکه سربندِ شهید آوردند سرمان بندِ عزا بود، امید آوردند باد، از کرب‌وبلا تربتِ اعلا آورد قبله همراهِ خودش قبله‌نما را آورد سر به راهش بسپارید، که سردار آمد بین آغوشِ علمدار، علمدار آمد تا حرم فاصله‌ای نیست، مجاور شده‌ایم شده تابوت، ضریح و همه زائر شده‌ایم چشم‌مان خیره به انگشتِ امامِ روضه‌ست عکسِ انگشترِ سردار، تمام روضه‌ست این چه عطریست، که پیچیده میان کفن است ؟ عطرِ تربت به مشام آمده؛ بوے وطن است گرچه تابوتِ علمدار، کمر میشکند دستِ بر سر زده‌ے ماست، که سر میشکند داغداریم، ولے مردِ نبردیم، هنوز کشته دادیم؛ ولے جنگ نکردیم هنوز ! رجزِ آخرمان؛ اولِ بسم‌الله است به معاویّه بگویید، علے در راه است حرف، کافیست، که گوشِ شنوا در ما نیست به معاویّه بگویید، تنها نیست گوش‌مان پر شده؛ از حرف، نترسان ما را بهمنیم؛ اینقدَر از برف، نترسان ما را صخره‌ایم؛ از غضبِ سنگ، نترسان ما را مردِ جنگیم؛ پس از جنگ، نترسان ما را لشکرِ ابرهه !؛ از خشمِ ابابیل بترس آے، فرعونِ زمان !؛ از نفسِ نیل بترس بشنوید از طرفِ لشکرِ ایرانےها انتقام است، فقط حرفِ سلیمانےها
بــــــاز دارد مـــےرود چـــاهـــے بـــنـا ســـــــازد 💔 مــــــــــرد وقــــتــــے گـــــــــــریــــــــــــــــــــ😭ـــــــــــہ دارد....💔 زود😔 😖 مـــــےڪنــــد💔 ....
|•🖤 🖤•| [💚] 🍂آدمیزادی که دیدم ارزشِ خلقت نداشــت ، 🍂من که می‌گویم پادرمیانی کرده است... {🥀} ــــــــــــــــــــــــــــ🖤🍃 📿
خـدایـا... بگیـر از مـن! آن چـه که "" را می گیـرد از مـن...😔😔 این روزهــا عجیب دلم؛ به سیم خـاردار هـای ! گیـــر کرده است... را گفتنـد: یا علـی ما فعلتَ حتی نصیرَ علیـاً ؟! چه کردی که شدی!؟ فرمود: إنّی کنتُ بوابّــــــاً لقلبــی! نگهبـــان بودم... حتی اگـر بـه آخـر خط هـم رسیدی! آنجـا بـرای عشـق شـروعی مجـدد اســت...😭💔 🔻برای شادی روح شهدا 😇🌷 🤲🏻
خـدایـا... بگیـر از مـن! آن چـه که "" را می گیـرد از مـن...😔😔 این روزهــا عجیب دلم؛ به سیم خـاردار هـای ! گیـــر کرده است... را گفتنـد: یا علـی ما فعلتَ حتی نصیرَ علیـاً ؟! چه کردی که شدی!؟ فرمود: إنّی کنتُ بوابّــــــاً لقلبــی! نگهبـــان بودم... حتی اگـر بـه آخـر خط هـم رسیدی! آنجـا بـرای عشـق شـروعی مجـدد اســت...😭💔 🔻برای شادی روح شهدا 😇🌷 🤲🏻
✨ از شمال 🇮🇷 تا شمال 🇸🇾 💫 از تا . ✨ مردانی که گویی از دریا و از درخشش را وام گرفته بودند، آنقدر که سیاحت در شهر مردمک هایشان، یاد آوار بود. همانقدر ، همانقدر نورانی. مردانی که...😞 . آه... قلم، کمر خم کرده؛ نمی تواند. جوهر به سان گشته است. خشک و سخت، نمی‌نویسد.✍😣 . 💫 برای گفتن و و سرودن از این مردان، هزاران و هزاران قطره جوهر و هزاران نظم و نثر کم است، چه رسد به این قلم و جوهرِ درمانده ی من.😫 . ✨ آری! باید نام و راه این مردان را تک به تک، به رخ کاغذ کشید. . 💫 این بار می‌خواهم از مردی بنویسم که به عشق، آورده بود.❤️ 💫 عشق به (ع) عشق به (س)، عشق به فرزندان‌شان، عشق به راهشان، به راه ، به خــ💚ــدا. و نه عشق به این سیاره ی رنج و گردش ایام و تنی که روح والای او را تاب نمی‌آورد که اگر اینگونه بود، پیکر بی جانش در میان تار و پود خاک های سرد خانطومان به یادگار گذارده نمی شد.😔 . ✨ و من سوگند می‌خورم که او عشق به خدا را بیش از هر چیزی در قلبش پرورانده بود. . بیش از عشق به گیتی، به هستی و حتی به زینب(س) ⭐️ و امان از دل💔 زینب 😣 . ✨ روزی که زینتِ پدر چشم گشود، همه را از نظر گذراند. مادر، خواهر، برادر، اما پدر نبود؛ بود اما نبود. . 💫 سیره اش بود اما چهره اش نبود. سیره ای که تا ابد جاری خواهد ماند. . برای من، برای تو، برای اَب، برای زینب...😣 . به مناسبت سالروز تولد . نویسنده : . 📆 تاریخ تولد : ۹اسفند ۱۳۵۸ قائمشهر . 📆 تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۲/۱۷ خانطومان سوریه . 📆 تاریخ انتشار: ۱۲اسفند ۱۳۹۸ .
••• هم علے باحقّ و هم حق شده مایل بِعَلے مادرم گفته همیشه بدهم دل بہ ...
🌀همسرم زاده‌اکبر ۲۸ 📅مردادماه ۱۳۹۲ در دفاع از حضرت زینب(س) به رسید.🕊 من از روز اول می‌دانستم با کسی ازدواج کرده‌ام که عشق 💗به شهادت دارد 🌀 و در این از چیزی نمی‌ترسد. بنابراین خودم را آماده چنین روزهایی می‌کردم. البته عامل در آرامش من حرف‌ها و رفتارهای خود علی بود که سعی می‌کرد ما را آماده کند💥 🌷 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹کانال سردار شهید حاج قاسم سلیمانی👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
📝🍭🌿 داشتیم می‌رفتیم اردو اردبیل! تو اتوبوس🚌 با آقا و چند تا از بچه‌ها بودیم.🙃 همه گرسنه بودیم😩 ولی پول نداشتیم.🙁 آقا پول داد💶 و خوراکی🍿 خریدیم،😋 تا آخر اردو وقتی برگشتیم همه راحت رفتن خونه‌هاشون😌 ولی بعد فهمیدیم آقا پولش تموم شده،😟 به کسی نگفته بود پیاده رفته بود خونه.👣👞 به روایت از: امید درستی🌻 |•❤️•| |•💞•| ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹کانال سردار شهید حاج قاسم سلیمانی👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
هدایت شده از ،
📝☘ هر شب🌙 که روضه داشت، تو این چهل شب بهم می‌سپرد دنبال روضه خوون بگردم✨، یکی از رفقای طلبه‌اش👳🏻‍♂ رو بیارم، یه شب که کم کاری کردم چشم انتظار بود، نگاهش به در🚪 بود.👁👁 آخر شب زنگ خونه رو زدن🔔؛ آقا سید امیر بود با چند تا از شاگردانش.😍 سید می‌گفت: تا اومدیم تو خونه، بغض کرد😔، اشکاش ریخت رو صورتش😭، با همون صدای گرفته‌اش گفت: امام‌حسین(ع) کارشو بلده....😊💛 به روایت از:👇🏻 حسن ابراهیمی🌱 ❤️ 💞 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹کانال سردار شهید حاج قاسم سلیمانی👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
🍃باکری را همه می‌شناسند نامش که برده می‌شود، شجاعت و خدمت در پسِ ذهن‌ها نقش می‌بندد😌 . 🍃دو برادر بودند که قلبشان برای می‌تپید و دوشادوش یکدیگر در راهِ همین انقلابِ نوپا جانفشانی می‌کردند. . 🍃قلم اینبار از حمید بنویسد... ، مبارزه را از برادر بزرگترشان آموخته بود. اویی که به دست رژیم شاه به شهادت رسید😔 . 🍃قد می‌کشید اما روح بلندش وَرای گنجایش زمین بود، آنقدر بزرگ که هیچ چیز آرامَش نمی‌کرد. . 🍃به و لبنان رفت تا دوره های چریکی را بیاموزد و از آنجا به برای ادامه تحصیل اما خبرِ استقرارِ امام در ، حمید را به آنجا کشاند! . 🍃تمامِ فکر و ذکرش بود. خدمت به مردمی که حالا بانگِ انقلاب سر داده بودند و خونشان را به پایِ این نهالِ نوپا می‌ریختند❣️ . 🍃رنگ و بویِ را که دید، گویی روحش به رسید، خستگی ناپذیر بود و هیچ چیز روحِ بزرگش را آرام نمی‌کرد. حتی وقتی در شهرداری مشغول شد، چندی بعد پست و میز و صندلی را رها کرد و به خاکِ جبهه پناه برد. خدمتِ پشتِ میز کارِ حمید نبود...او مرد بود و میدان جنگ!🙂 . 🍃بی‌وقفه در بود، اصلا انگار متولد شده بود تا خستگی را شکست دهد. شاید هم به قول "استراحت را گذاشته بود بعد از "! . 🍃شهادتی که در اتفاق افتاد و پیکری که هیچ گاه از باز نگشت اما آنچه حاکم است، است به حمید که در دلها مانده❤️ . 🍃فرمانده حمید این روزها به چون تویی نیاز داریم...کسی که خسته نشود و دردِ مردم را بفهمد...درد مردم را درد خودش بداند، به کسی نیاز است که دلبسته به و منصب و میز نباشد!😞 . 🍃از آنجایی که تو هستی تا جایی که ما ایستاده ایم فرسنگ‌ها فاصله است برای روحِ زمین‌گیرمان بخوان...شاید نفسِ تو زنده مان کند!🥺 . 🍃گرچه شهادت، طلوعِ جاودانگی تو بود اما... فرمانده🥰 . ✍️نویسنده : . 🌺به مناسبت سالروز تولد . 📅تاریخ تولد : ۱ آذر ۱۳۳۴ . 📅تاریخ شهادت : ۶ اسفند ۱۳۶۲.جزیره مجنون عراق . 📅تاریخ انتشار : ۳۰ آبان ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : مفقودالاثر🌹 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
🌸مراسم عقد شهیدمدافع‌حرمـ نقل از همسر شهید 🌺همسرم از دوستان بسیار صمیمی و همکار برادر شهیدم علی بودند که همین رابطه دوستی سبب ازدواج ما شد. هنگامی که قضیه خواستگاری مطرح گردید آنقدر از خوبی های آقا_حجت برایم گفت که من دیگر نتوانستم هیچ حرفی بزنم از ایمانش از صبرش از مهربانیش از اینکه بین دوستان به معروف بود... 🌺مراسم عقدمان 31 فروردین سال 93 مصادف با سالروز (س) برگزار گردید.عاقد اون شب خیلی برامون دعا کرد تمام میهمانان دست به دعا برداشته بودند فضای روحانی زیبایی زیر آسمون شکل گرفته بود... قضیه ای که برایم بود میهمانانی بودند که همسرم دعوت کرده بود. 🌸وقتی مراسم تمام شد گفت:خانم میدونی کیا امشب مهمونمون بودند گفتم نه گفت: (س) و (ع) آنجا بود که فهمیدم فضای روحانی مراسم بخاطر حضور نورانی بود برادرم قاسم دوماه بعدازعقدمان به شهادت رسیدند💔 🆔@ghasem_solaymani
🌸🍃🌸🍃🌸 🌹 من ،چـــــــشـــــ👀ـــــــــم مـــیـــــپــــوشـــــانـم تو ، 🌺بـــــــــــپـــــــــــــــــــوشــــــــــــــان!😌 تا زنده نگه داریم آیین مولایمان و مادرمان را ☺️❤️ 🆔@ghasem_solaymani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای آسمان گواه باش... و ای زمین شهادت بده که من را دوست دارم... 📍قرارگاه سلیمانی👇 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 @ghasem_solaymani
⭕️داستان واقعی ویژه مادران ❗️❗️❗️ 📌همسایه بالاییمون یه زن و شوهرِ جوونن که نمیشن! چندوقتی بود فاطمه خانم میومد دخترمو به ای میبرد خونش و منم به خیال اینکه میکنم نمیکردم کل زمانی که دخترم میرفت خونشون صدای هاش پایین میومد تا زمانیکه آقا شوهرش میومد ، یهو قطع میشد ،،، بلافاصله برم دخترمو بیارم همیشه میزاشتم یه ساعتی بگذره بعد... تااینکه یروز فاطمه اومد و با گفت دیگه دخترتو نفرست بالا... 🔴 ادامشو حتما دختر دارا بخونن👇 https://eitaa.com/joinchat/1252720913Ca3c3eb257b