#دوخطباشهیــــــدمحســــــن
📌روایت اول
در اردو ها شب ها بیشتر به خنده و شوخی و استراحت میگذره ولی محسن می نشست وسط چادر شروع میکرد به دعا خوندن.
همیشه محسن رو گوشه ای با قرآن جیبی اش میدیدی
👌[اینجملهورد زبونشبود:خداروبچسبید]👌
#ڪتابسربلنــــــد 😊📕