#خاطرات_شهدا
🔹علی در سالهای آخر سردردهای شدید داشت، هربار با تمام قدرت سرش را فشار میداد، به گونهای که احساس میکردی سرش منفجر خواهد شد، با تعجب نگاهش میکردم، میگفت:«تو نمیدانی چطور درد میکند، حالم به هم میخورد» .
🔸وقتی علت سردردش را میپرسیدم،پاسخ میداد :«اعصابم ناراحته،شاید فشارم رفته بالا و شاید هم چربیم» اما من میدانستم، او شیمیایی شده کلیههایش از کار افتاده بود، حالت تهوع داشت، عارضه موجی بودن نیز بعضی اوقات زندگیش را مختل میکرد.
🔹یادم هست در این گونه مواقع میگفت:«فقط بروید بیرون، سپس سرش را آنقدر به دیوار میکوبید و فشار میداد تا زمانیکه بدنش خشک میشد. حتی یکبار همسر و فرزندانش را به آشپزخانه فرستاد و خودش تمام شیشهها را شکست.
🔸هشت سال دفاع مقدس از خاک پاک ایران دیگر رمقی برای علی نگذاشته بود، در جایجای پیکرش ردپای جنگ بود اما او باز هم مقاومت کرد.
📎جانبازشیمیایی ، موجی ، قطع پا و با ۲۵ ساچمه ترکشی در بدن
#سردارتفحص_شهید_علی_محمودوند🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۴۳/۴/۶ تهران
شهادت : ۱۳۷۹/۱۱/۲۲ فکه
7.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀بغض حاج قاسم سلیمانی با شعر #طلبه_شاعر، حجت الاسلام سیدمحمدمهدی شفیعی
♥️بیت آخر این شعـــر فقط وصف خود #حاج_قاسم هسـت...👇
"شعلہ در شعلہ تن ققنوس مےسوزد ولے...
نقطہ آغاز با پایان چہ فرقے مےکند؟!♡"
#خطخوننقطهپایانسلیمانینیست
#بهراسیدکهایناولبسماللهاست
🌱#سورهبقرهآیهـ۲۱۹
بدے های دیگرانــ
را در کنار
خوبے های آنها ببینید
و منصف باشید...
:)
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
🏴 خبر کوتاه بود و جانسوز.... //۲۱》حاجقاسم شهادتت مبارک...
🏴
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلوا تبدیلا ...
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند..
[سوره احزاب]
//۲۱》آخ از رفتنتان😭
13.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 انیمیشن دیدنی « #انتقام_سخت »
🕊بازسازی لحظهی آسمانی شدن سردار دلها
فوق العاده به پدر و مادرش احترام می گذاشت. 💚❤️
خودم حس میکنم عاملی که آقا حمید🍁 را لایق شهادت کرد همین است!
👈 مثلا یکبار که ایشان تصادف کرده بودند و حتی برایشان میسر نبود که از بسترشان تکان بخورد، مادرشان که تماس گرفت به نشانه احترام وضعیت خود را تغییر می داد( اگر خوابیده بود می نشست یا اگر نشسته بود، می ایستاد)🍃
به حمید🍂 گفتم: مادرتان که شما را نمی بیند چرا می نشینی یا می ایستی؟
و او می گفت: مادرم که مرا نمی بیند؛ اما خدا که می بیند.👉
💬روایت از؛ همسر شهید
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
عِشـقبازۍڪردیدٺاحالآ؟
بَچّہهاسَعێڪنیدتوجوونۍ
عآشـقشیـد:پس
حَوآسِتوݩجَمعباشہ، جوونێڪہتوۍ
جوونیشعآشـقنشہ
توپیرمردۍهیچڪاریازشبرنمیآد..
اوݩچیزۍڪہمااز
....شُهَـــــداء....
دیدیمـ
عآشِـقۍبود
عآشِـــــقی...
#حاجحسیݩیڪتا🌱
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز
مردار بود هر آنکه او را نکشند