eitaa logo
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
12.3هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
17.4هزار ویدیو
64 فایل
«بِسْمِ اللَّهِ القٰاصِمِ الجَبّٰاریٖنْ» خط خون نقطه‌ی پایان سلیمانـی نیست... بِھ‌َراسـ💪ـید که این اولِ بسم الله است...🌷 کانون تبلیغاتی پربازده قاصدک ❄️👇 https://eitaa.com/joinchat/3340238882Ca4b5329bfc
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍شهید حاج قاسم سلیمانی اجازه نخواهیم داد در خاک کشور ما، خون فرزندان این ملت به سادگی توسط یک گروه تروریستی بر زمین ریخته شود. این خون و این ملت برای ما محترم است و ما برای این ملت صدها هزار نفر آماده هستیم، میلیون‌ها نفر برای عزت این ملت و حیثیت این ملت جان بدهیم اما این ملت عزتمند باقی بماند. 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
🔖سیره شهدا 💠شهیــــد الیــــاس چگینــــی 🔹همیشه به خودم می گفتم این شهدا چه کسانی هستند که به این درجه رسیده اند، فکر می کردم خیلی دور و باورنکردنی باشند. این اتفاق که برای همسرم افتاد افتخاری برای من شد، ایشان خودش هم آرزوی شهادت داشت، برایش دعا می کردم و می گفتم خدایا به خانواده، مرگ جوان نده ولی اگر شهادت خواستی بدهی هر زمان که بود اشکالی ندارد. 🔹همسر شهید الیاس چگینی نقل می‌کنند: بسیار اهل بازی کردن با بچه‌ها بود؛ دخترمان فاطمه وابستگی زیادی به پدرش داشت و زمانی که همسرم به شهادت رسید، ۹ساله بود. 🔹در عین حال اگر اشتباه بچه‌ها را می‌دید براحتی از آن نمی‌گذشت؛ مثلا یکبار بچه‌ها چیزی از پدرشان خواستند اما ایشان قبول نکرد و با اینکه خودش هم ناراحت بود ولی این‌کار را به صلاح بچه‌ها می‌دانست، محبتش به بچه‌ها باعث نمیشد از خطاهای آنان براحتی بگذرد و این از ویژگی‌های خوب اخلاقی‌اش بود. 🔹خصوصیت دیگرش دل بزرگ،صاف و ساده‌اش بود؛ همکارانش می‌گویند نماز اول وقتش را به هیچ عنوان ترک نمی‌کرد. 🔹سر نماز حالت خاصی داشت و در قنوت دستش را طوری بالا می‌آورد که به شوخی می‌گفتم همه چیز را برای خودتان می‌خواهید!! می‌گفت خدا فرموده همه چیز را از من بخواهید. 🔹روی بیت‌المال خیلی حساس بود؛ مدتی در محل کار مسئول خرید شده‌بود؛ جالب اینجاست برای خرید وسایل سرکار همه تلاشش را می‌کرد که کمترین پول بیت‌المال را خرج کند اما برای وسایل منزل اینطور حساس نبود. 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
🔸دو موضوع مهم را همه‌ی دست‌اندرکاران باید به جِدّ در دستور کار قرار دهند، نخست پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن، و دیگر پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همه‌ی بخشهائی که وی بدانها اشتغال داشت. بخش از پیام مقام معظم رهبری 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
✨ روزی در منطقه‌ای در سوریه حاجی خواست با دوربین دید بزنه، خیلی محل خطرناکی بود. من بلوکی را که سوراخی داشت بلند کردم که بذارم بالای دیوار که دوربین استتار بشه. همین که گذاشتمش بالا، تک تیرانداز بلوک رو طوری زد که تکه تکه شد ریخت روی سر و صورت ما. ✨ حاجی کمی فاصله گرفت. خواست دوباره با دوربین دید بزنه که این بار، گلوله‌ای نشست کنار گوشش روی دیوار، خلاصه شناسایی به خیر گذشت. ✨ بعد از شناسایی داخل خانه‌ای شدیم برای تجدید وضو، احساس کردم اوضاع اصلا مناسب نیست؛ به اصرار زیاد حاجی رو سوار ماشین کردیم و راه افتادیم. هنوز زیاد دور نشده بودیم که همون خونه در جا منفجر شد و حدود هفده تن شهید شدند. ✨ بعد از این اتفاق حاجی به من گفت: حسین امروز چند بار نزدیک بود شهید بشیم، اما حیف... ✍ راوی شهید حسین پور جعفری 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شهادت پیامد خوش ولی برای اونایی که میمونن زجرآور !!😢 باشه روایت عاشقانه ایست در دهه ی هفتاد🌷 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
🌼واکنش حاج قاسم به شنیدن خبر فوت پدرش در عملیات ✍سردار محمدرضا فلاح‌زاده معاون هماهنگ‌کننده نیروی قدس سپاه از همراهان حاج‌قاسم سلیمانی در جنگ با داعش بوده است که در میدان جنگ او را با نام «ابوباقر» می‌شناسند. وی در ویژه‌برنامه پایان سلطه داعش با نام «ققنوس» حضور پیدا کرد و از خاطرات خود با سردار جبهه مقاومت حاج قاسم سلیمانی سخن گفت. او در خاطره‌ای از حضور حاج قاسم در میدان عملیات و شنیدن خبر فوت پدرش اظهار داشت: سردار سلیمانی یک روزی عنوان کرد همه فرماندهان جمع شوند و هلیکوپتر هم آماده باشد، در نزدیکی خط خودی هلیکوپتر فرود آمد. ابومهدی هم بود، جلسه در رابطه با عملیات مشترکی بود که قرار بود با حضور حیدریون، نیرو‌های سوری و فاطمیون در مرز کشور سوریه و حشدالشعبی در خاک عراق انجام شود. برنامه‌ریزی شد عملیات مشترک در حاشیه مرز و با انجام یک عملیات از داخل سوریه انجام شود. بحث نهایی و مصوب شد، آن طرف در عراق ابومهدی و اینطرف حاج قاسم در سوریه قرار شد عملیات را فرماندهی کنند. حزب الله، فاطمیون، زینبیون و بخشی از نیرو‌های سوری و لشکر حضرت زینب ایرانیون حاضر شدند. حاج قاسم فرماندهی را شخصا برعهده گرفت، گاهی عربی با حشدالشعبی و حزب الله و فارسی با ایرانی‌ها صحبت می‌کرد. عملیات آغاز شد و تا عصر ادامه داشت. ۱۰ کیلومتر پیشروی شد. خط دشمن در هم کوبیده شد. حاج قاسم در مقر تاکتیکی حاضر شد من هم در مقری دیگر بودم. صبح حسین پورجعفر تماس گرفت که ابوباقر کجایی؟ گفتم نزدیک شما هستم. گفت سریع بیا اینجا. قبل از ساختمان دیدم پورجعفری صد متری جلوتر از ساختمان آمده به دنبالم، گفت پدر حاج قاسم فوت شده است. گفتم حاجی می‌داند؟ گفت بله. از در ساختمان رفتم تو و دیدم حاج قاسم گوشه‌ای نشسته و گریه می‌کند، سلام کردم، آمد به استقبالم و دو نفره زدیم زیر گریه،‌های های گریه می‌‎کرد. حاجی می‌گفت آدم در هر سنی باشد وقتی مادر و پدرش را از دست بدهد یتیم می‌شود. سردار گفت ابوباقر من می‌روم برای مراسم تشییع جنازه و سریع برمی‌گردم، فقط نیرو‌ها متوجه نشوند، فرماندهان اصلی اشکالی نداره، عملیات ادامه پیدا کند. عملیات ادامه پیدا کند تا برگردم، وقتی برگشت جبهه خیلی سخت بود و از سه طرف می‌جنگیدند. نیرو‌ها ۳۰ کیلومتر باقی مانده را تا مرز پیشروی کرده بودند. غروب حاج قاسم برگشت، برنامه ریزی کرد سحر عملیات آغاز شود. مخابرات زیرساختش آماده نبود، از حاجیپرسید تا کی وقت دارم؟ گفت یک ساعت قبل اذان، گفت نمی‌شود تاخیر بندازیم؟ حاجی گفت نه نمی‌شود. همه نیرو‌ها آمده بودند، حاج قاسم در خط ماند و شب دشمن از دو جهت تک کرد، از ۹ شب تا حدود سحر رها نمی‌کرد. علی الدوام انتحاری و موشک کرنت زدند. حاجی خودش شخصا هدایت می‌کرد و سحر عملیات آغاز شد. طی یک روز ۳۰ کیلومتر پیشروی کرد تا همه روستا‌ها آزاد شد. روز ۱۷ آبان ماه سال ۹۶ عملیات شروع شد. 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | مقام والای شهادت، پاداش الهی تلاشهای علمی ماندگار اوست 🔺️ بخشی از پیام رهبر انقلاب در پی ترور دانشمند هسته‌ای و دفاعی شهید محسن فخری زاده 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
در این عالم، صوتی که روزانه من می‌شنیدم و مأنوس با آن بودم و همچون صوت قرآن به من آرامش می‌داد...،صدای فرزندان شهدا بود که بعضا روزانه با آن مأنوس بودم؛ صدای پدر و مادر شهدا بود که وجود مادر و پدرم را در وجودشان احساس می‌کردم. فرازی از وصیت شهید حاج قاسم سلیمانی 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
🔺از اردوی راهیان نور که برمیگشتیم، به من میگفت چادر خاکی ات را در خانه بتکان 🔺 میخواهم خاکی که شهدا روی آن پرپر شده اند در خانه ام باشد... 🌷 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
✍شهید حاج قاسم سلیمانی: خدایا ! به آن تپش قلب‌ها قسمت می‌دهیم . خدایا ! به آن ردپاهاقسمت می‌دهیم. خدایا ! به آن نمازها که در کنار این نهرها خوانده شد .خدایا! به آن جوان‌های عاشقی که تو این سنگرها و  کنار این نخل‌ها شهید شدند .خدایا! به آن جنازه‌های توی اروند که برنگشتند .خدایا ! به اضطراب قلب ما و به اشتیاق قلب اون‌ها قسم ات می‌دهیم .خدایا !عاقبت مارا ختم به شهادت کن. خدایا! به این آبی که این بچه‌ها در دلش حرکت کردند قسم ات می‌دهیم ...جز شهادت برای ما مخواه 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
✍۵ ویژگی برجسته از شخصیت «حاج قاسم سلیمانی» ❣️اول اینکه سردار سلیمانی، انسانی از دنیا بریده و آخرت گرا بود. حضور پیوسته و مداوم او در میدان جهاد و شهادت حاکی از این است که وی از دنیا دل کنده بود و تعلقی به دنیا و آنچه در آن وجود دارد، نداشت و خود را برای حضور در محضر پروردگار از طریق شهادت آماده کرده بود. ❣️دوم اینکه فردی خدامحور و مخلص بود. اخلاص و صداقت از جمله اکسیرهای این عالم است که هرکس هر مقداری بدست آورد به همان اندازه در این عالم بزرگ می‌شود. ❣️سوم اینکه حاج قاسم سلیمانی روحیه فداکاری، ایثار و گذشت داشت و مجاهدی فداکار بود که قلبش مالامال از عشق و محبت به مؤمنان و مستضعفان بود. او همه زندگی خود را وقف عیال الله یعنی مردم کرده بود. ❣️چهارم اینکه شجاعت و بی باکی سردار سلیمانی در برابر قدرت‌های عالم و هوس بازان عالم یکی دیگر از علت‌های علاقه مردم به وی است. حاج قاسم وقتی وارد میدان نبرد با استکبار و دشمن می‌شد، ذره‌ای ترس به خود راه نمی‌داد. ❣️پنجم اینکه شخصیتی بود که در جایگاه بالای مدیریتی در مسائل نظامی کشور قرار گرفته بود، بدون اینکه کوچک‌ترین فکری برای بهره‌برداری خود و خانواده‌اش داشته باشد. کمتر مدیر ارشدی پیدا می‌شود که در عرصه مدیریتی با همه مردم همانگونه رفتار کند که با نزدیکان و خویشاوندان خود رفتار می‌کند. حاج قاسم چنین انسانی بود. او هرگز از موقعیت اجتماعی خود برای منفعت شخصی استفاده نکرد و زندگی ساده را بر اشرافی‌گری و رانت‌خواری ترجیح داد. 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
یک آقازاده دهه هفتادی که حاج‌قــاســم‌ او را الگوی جوانان می‌دانست.. ♥️ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
✍امام علی علیه السلام می فرمایند: به راستی که خداوند برای گروهی کشته شدن را مقدر فرموده و برای دیگران مردن را.. هر گروه به همان سرنوشت که خداوند مقدر کرده است می رسد پس خوشا به سعادت مجاهدان راه خدا و کشته شدگان در راه طاعت او... 📚شرح نهج البلاغه 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
‏گفـت: ‌دختر رو چہ‌ بہ‌ ؟!💣 🦋گفتـم‌: شاید ‌توےِ‌ جنگ شهید نشنـ🍃 🦋اما همین ‌بس‌ کہ ‌ بعضے مادرهآ و ‌آوینے‌ و قاسم‌ سُلیمانـے داریم..✌️🏻♥️ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
🔹 ** *قاسمم کشته به میدان می شود...* نشسته بود روی صندلی. با لحن گرم و گیرایش از شهدای کربلا می خواند؛ رجز خوان و شمرده شمرده: «... چون خدا خواهد بیند کشته ات... در میان خاک و خون آغشته ات... اکبرم در راه دین جان میدهد.» کمی آن طرف‌تر سید مصطفی بدرالدین1 لباس رزم پوشیده بود و داشت چفیه اش را آماده می کرد. حاجی چفیه ای را از روی میز برداشت. سمت سید آمد. محکم بغلش کرد. شعر را ادامه داد: «رونقی بر دین و قرآن می دهد.» چفیه را دور کمر همرزمش بست و گره زد. «قاسمم کشته به میدان می شود...» وقتی آمریکایی ها ماشینش را زدند غیر از آن بدن ارباً ارباً، چند تا وسیله شخصی هم از حاجی باقی ماند. یکی اش کتاب گلچین احمدی بود؛ کتاب اشعار مدح و مرثیه ائمهٔ اطهار علیه سلام. کتابی که باید در بساط روضه خوان ها دنبالش گشت نه کنار دست یک فرمانده ارشد نظامی. 1. شهید سید مصطفی بدرالدین از فرماندهان شاخه نظامی حزب الله لبنان که اردیبهشت ماه 1395 در نزدیکی فرودگاه دمشق به شهادت رسید. منبع: 📕سلیمانی عزیز 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 ماجــرای عکــس معــروف حاج قاســم و ابومهــدی 🔰گره ای که امام حسین(ع) باز کرد 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 برای دفاع از حرم سه ساله امام حسین (ع) باید سه ساله خودم را تنها بگذارم.... 📝 بخشی از وصیتنامه شهید مدافع حرم ذکریا شیری 🎥 لحظات جانسوز وداع دختر شهید با ذکریا شیری در معراج شهدا ۲۲مهر ۹۹ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
✨ روزی در منطقه‌ای در سوریه حاجی خواست با دوربین دید بزنه، خیلی محل خطرناکی بود. من بلوکی را که سوراخی داشت بلند کردم که بذارم بالای دیوار که دوربین استتار بشه. همین که گذاشتمش بالا، تک  تیرانداز بلوک رو طوری زد که تکه تکه شد ریخت روی سر و صورت ما. ✨ حاجی کمی فاصله گرفت. خواست دوباره با دوربین دید بزنه که این بار، گلوله‌ای نشست کنار گوشش روی دیوار، خلاصه شناسایی به خیر گذشت. ✨ بعد از شناسایی داخل خانه‌ای شدیم برای تجدید وضو، احساس کردم اوضاع اصلا مناسب نیست؛ به اصرار زیاد حاجی رو سوار ماشین کردیم و راه افتادیم. هنوز زیاد دور نشده بودیم که همون خونه در جا منفجر شد و حدود هفده تن شهید شدند. 💫 بعداز این اتفاق حاجی به من گفت: حسین امروز چند بار نزدیک بود شهید بشیم، اما حیف... ✍ راوی شهید حسین پورجعفری 🌹 ۳۸ شب تا سالگرد یک پرواز 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
پایان ماموریت بسیجی "شهادت" است 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
✨خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است. ✨وقتی آنها را به سمتت بلند کردم، وقتی آنها را برائت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی. 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
*🌹گل سر سبد رفقا* *نگاهم را دوختم به قاب عکس روی دیوار. «مرد حسابی! تو یه دونه پسر داشتی، می ذاشتی براش زن می گرفتی بعد می رفتی شهید می شدی. رفتیم خواستگاری، پدرِ دختر خانم منو ضایع کرد. گفت بابات کجاست؟ من یه دانشجو هستم، اصلا آداب خواستگاری و مهریه برون رو نمی دونم. بابا! رفیقات می گن شهدا حاظرن ناظرن، شهدا دستگیری می کنن، نمی خوای از یه دونه پسرت دستگیری کنی؟ نمی خوای فردا شب جلوی طایفه عروس سربلند بشم؟» هق هق گریه از نفس انداخته بودم، نفهمیدم کی خوابم برد.* *دست انداختم دور گردن بابا. گفتم: «بابا فردا شب مراسم خواستگاریه منه.» گفت: « همه رو می دونم. اصلا نگران نباش. رفیقام درست گفتن که شهدا حاظرن، ناظرن. نگران نباش دستت رو می گیرم. به جان بابا فردا شب یه کاری می کنم که مراسم خواستگاریت تا آخر عمر زبانزد طایفه عروس باشه. یه کاری می کنم مراسمت خیلی باآبرو برگزار بشه. فردا شب یکی از رفیقام میاد توی مراسم درباره مهریه و همه چی حرف می زنه. خودش خواستگاری رو مدیریت می کنه.»* *ساعت سه نیمه شب بود که از خواب پریدم. بدو کاغذ و خودکار آوردم و تمام آنچه را بابا در خواب گفته بود ، یادداشت کردم و زیرش امضا کردم.* *نوشته را گذاشتم توی پاکت و دادم به مادرم.* *در را که باز کردم، چشم هایم چهارتا شد.طایفه عروس شانه به شانه نشسته بودند. دوباره حس بی کسی آمد سراغم. به حرف های دیشب بابا فکر می کردم که یکهو گوشی مادرم زنگ خورد.* *نمی دانستم پشت خط که بود؛ مادر بلند شد ایستاد: «شما الان توی این خیابونید؟ جلوی این آپارتمانید؟ پس بفرمایید داخل.»* *مادر با دلی قرص گفت: «یه مهمون هم از طرف ما میاد.»* *همهمه بود ، کسی زیاد توجه نکرد. زنگ خانه را زدند. در سالن که باز شد، حاج قاسم سلیمانی آمد داخل. مادر عروس با اسپند به استقبال آمد، عروس گریه کرد، یکی عکس سلفی انداخت، یکی زنگ زد خبر داد که فلانی! تو که دوست داشتی با حاج قاسم عکس یادگاری بگیری، بیا اینجا.* *شور و شوق فامیل که خوابید، حاجی رو به عروس گفت:* *«دخترم! مهریه چقدر؟» خودش همه مراسم را مدیریت کرد. همان طور که بابا گفته بود. به مادرم گفتم: «اون پاکت نامه را بده حاجی.»* *حاج قاسم می خواست نامه را بگذارد توی جیبش که گفتم:* *«بخونش حاجی.» نامه را خواند: «الان ساعت سه نصفه شب، بابام رو خواب دیدم. گفت شهدا حاظرن، ناظرن، ما هواتونو داریم. بابا یکی از رفیقام رو می فرستم توی مراسمت میاد، مراسمت باشکوه میشه. اصلا نگران نباش. رفیقم جلسه خواستگاری رو مدیریت می کنه.» حاجی با دست قطره های اشکش را پاک می کرد تا روی کاغذ ردی به جا نگذارد.* *دم بابا گرم! رفیقش را فرستاده بود، آن هم گل سر سبدشان را.* *راوی: حاج حسین کاجی به نقل از فرزند شهید اکبری* *منبع: صوت موجو است، کتاب سلیمانی عزیز* 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
🔰 کار جالب و زیبای شهید چمران در اتاق خود 🔅 از شهید دکتر چمران پرسیدند: چرا در چهار گوشه اتاقت آیه «فمن یَعمل مثقال ذرةٍ خیراً یَرَهُ و مَن یَعمل مثقال ذرةٍ شراً یَرَه» (سوره زلزال 7 و 8) را نوشته‌ای؟ ✅ پاسخ داد: می‌خواهم هر لحظه و به هر طرف که نگاه می‌کنم این پیام را به یاد بیاورم که هستی باشعور، بانشاط و آگاه است. 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e