🌹🇮🇷🌷 ✅ زاد روز سراسر نورش مبارک و ذکر و یاد آن ولی خدا روشنی بخش دل و جانتان باد !

💠استوری: نقاره میزند طوس 🔸شعرخوانی سید حمیدرضا برقعی 📲 @HaramMedia1 | #حرم_مدیا

یاد آن عزیز سفرکرده به خیر ! ✅سید علی اکبر ابوترابی ره ✅ مثل چنین روزی در مسیر زیارت حضرت شاه خراسان پر پرواز تا عرش خدا بگشود . خود در همه زندگانی این‌گونه بود که می گفت : « پاک باش و خدمتگزار » زیارتش در جوار مضجع حضرت رضا صحن آزادی حقا مرهم درد و شفاء الصدر است .

🌹امشب در مسجد جامع حضرت قائم عج در مکتب امام راحل رضوان الله تعالی علیه شاگردی کردم . با مشاهده رستاخیز مردمی که آن عزیز سفر کرده را تا سرای ابدی بدرقه کردند یک خبر گزاری مهم بین المللی نوشت : « خورشید خمینی پس از غروب طلوع دوبار کرد .» آری باید با حلاوت نوشت : امام خمینی ره طلوعی بی غروب است . ☘🌷

« داستانک ! » به خیالم زود رفتم که جلوی جایگاه بنشینم با ورود به شبستان حرم امام خمینی ره فهمیدم نه جزء السابقون که در زمره متوسطان هم به مسامحه درج می شوم .خیل مشتاقانی که برای احیای یاد و راه امام ره آمده بودند در حرم محبوب ، عشق را طواف می کردند و به استماع سخنان امام حاضر ایستاده بودند چنان موج می زد که شمارش ناشدنی بود . بالاخره جایی کنار سفرا و مهمانان خارجی پیدا شد و بر زمین نشستم . مرد با معرفتی که کنارم بر صندلی نشسته بود و بر سینه آویزی داشت که بر آن عنوان « مهمان ویژه » حک شده بود انگار جابجا شدن مداوم و احساس درد و رنج پاهایم را فهمید و با اصرار مرا بر جایش نشاند دقایقی بعد کسی جابجا شد و او هم بر صندلی نشست . مجددا تشکر کردم با خوش رویی پاسخ داد و گفت چهره شما مرا غرق در سیما و خاطرات شهید ... کرد .او انسانی دوست داشتنی و خدایی بود .حالم خوش شد که مومنی با دیدن این حقیر به یاد شهیدی عرشی افتاده است ؛ همهمه جمعیت و صدای بلندگو باعث شده بود نام شهید را به درستی نشنوم که مجدد پرسیدم . تکرار کرد ؛ شهید ایرلو ، سفیر ایران در صنعا و نزد انقلابیون کشور یمن ؛ بعد هم تقاضا کرد برای شهادتش دعا کنم . با شنیدن نام شهید ایرلو به وجد آمدم اما در برابر خواسته اش سکوت کردم . دقایقی گذشت و کمی آرامش محیطی حاکم شد دهانم را به گوشش نزدیک کردم و گفتم عزیز ! در قاموس دین و مبانی قرآن و عترت شهادت یک فوز عظیم است و شهدا مورد غبطه همگانند اما درخواست شهادت سهل ترین راه است هنر بزرگتر آن است که انسان زنده باشد اهل خدمتگزاری وافر و بی منت به دین خدا و خلق الله شود و در عین حال پاک و سالم بماند و آلوده نگردد . مرام و مسلک حاج قاسم ها و شهید ایرلوها چنین بود که در پایان مقام شهادت را از خدای شاکر حلیم جایزه گرفتند . لبخندی زد و گفت آره حاجی ! ولی کاری سخت و دلهره آور است ؛ ما می خواهیم میان بر بزنیم و از این معرکه یا بهتر بگویم مهلکه زود در برویم !

📝📝شب‌نشینی خرچنگ‌هاست،دور بایستید! ♈️کاش به غیرت یک نفر در این مملکت بر بخورد که این همه آدم، شبانه‌روز در تقلای مهاجرت هستند؛ از پزشک و جراح و پرستار تا سینماگر و صافکار و جوشکار! مادران باردار به هر دری می‌زنند که فرزند خود را آن سوی آب به دنیا بیاورند. ♈️در عوض مهاجران سالمند وصیت می‌کنند جسدشان در ایران دفن شود. خاکی ساخته‌اید که انگار فقط به درد مرگ می‌خورد! ♈️هر رفتنی دردناک و معنادار است، اما کوچ آدم حسابی‌ها، صاحبان فن و مهارت و سرمایه‌های اجتماعی تلخ‌تر هم هست. ♈️تازه‌ترین‌شان شاید علیرضا حیدری باشد؛ کشتی‌گیر خوش‌سابقه و جنتلمنی که می‌گوید اسم و رسمش را در ایران جا گذاشته و رفته آن طرف تا همه چیز را از نو بسازد. ♈️مصاحبه حیدری جالب است. می‌گوید: «پول زیادی با خودم نبردم. اکراه دارم پولی را که در ایران درآوردم، خارج از کشور خرج کنم. می‌خواهم از نو تلاش کنم و همین جا خرج زندگی‌ام را در بیاورم.» ♈️ما اما مردی را با پیشانی پینه‌بسته می‌شناختیم که چفیه از دوشش نمی‌افتاد، هزاران میلیارد از پول مردم را برداشت و رفت؛ ککش هم نگزید. ♈️حیدری می‌گوید: «حتی بچه‌هایم هم باید خودشان زندگی‌شان را بسازند.» ♈️مقایسه کنید با انبوه زالوزاده‌های بی‌شرفی که پدرشان اینجا عرصه را بر مردم تنگ کرده و خودشان آنجا مفت می‌چرند، با لایف‌استایل غربی پز زندگی لاکچری‌شان را می‌دهند و به ریش مردم می‌خندند. ♈️جالب‌ترین بخش داستان اما جایی است که حیدری در مورد رییس فعلی فدراسیون کشتی حرف می‌زند: «دبیر برای این فضا خوب است. او روابط را بلد است و برای همین جریان ساخته شده. مدیریت جامعه ما از همین جنس است. من این شکلی بلد نیستیم و جنسم جور نیست. نمی‌توانم شکل ظرف را به خودم بگیرم.» ♈️ای امان از این ظرف کوفتی تظاهر و تزویر، ظرفی که «زر» را پس می‌زند و «زار» را نگه می‌دارد. ♈️جنس شما با این سیستم جور نیست؛ همانطور که جنس امثال دایی و خادم و صفایی فراهانی و بیضایی و تقوایی و مریم میرزاخانی و هزاران آدم حسابی دیگر جور نبود. ♈️تنها مهارت قابل قبول از نظر اینها، مجیز گفتن است. کمی دور بایستید؛ بزم خرچنگ‌ها برپاست... ♈️رئیس جمهور گفت که نگذاشتیم قحطی شود؛ به نظرم این یکی از تلخ ترین تیترهاست، نه به خاطر این که قحطی نشد که خدا را شکر که نشد، بلکه به این دلیل که خبر مهم رئیس جمهور این است! ♈️غم انگیز است؛ کشوری مانند ایران پر است از امکانات انسانی و طبیعی و قاعدتا باید دغدغه های والاتری در آن موج بزند مثل ارتقاء محیط زیست، افزایش سطح رضایتمندی و شادی در جامعه، اختراعات و اکتشافات جدید و ... افتخار رئیس جمهور این است که قطحی نشد! ♈️ما در ایران درگیر این هستیم که قحطی نشد ولی در عربستان از رویایی به نام شهر آینده نگر نئوم صحبت می کنند که قرار است با مساحتی بیش از سی برابر نیویورک، تکنولوژیک ترین شهر جهان باشد ♈️یا در امارات به طرح هایپر لوپ فکر می کنند که قرار است کالا و مسافران را از طریق کپسول های درون لوله های ویژه با سرعت هزار و دویست کیلومتر در ساعت جابجا کنند یا ترکیه در اندیشه آن است که چگونه می تواند رکورد فرانسه در جذب گردشگر را به نام خود تثبیت کند و ... ♈️جنس دغدغه های ملت بزرگی چون ایران که صاحب یکی از بزرگترین تاریخها و تمدنها و فرهنگهاست، به جای رشد و توسعه و تعالی، به حد نان شب تنزل کرده است و افتخار رئیس جمهورش این شده که قحطی نشد! ♈️آبراهام مازلو، روان شناس انسان گرا، نیازهای آدمی را در یک هرم صورت بندی کرده است. بر این اساس، مادامی که نیازهای قاعده هرم برآورده نشود، حرکت انسان به سمت نیازهای بالاتر انجام نمی شود. ♈️قاعده هرم، نیازهای زیستی را در بر می گیرد، مانند خوردن و آشامیدن و سرپناه. هر چه به طبقات بالاتر هرم می رویم، نیازها، متعالی تر می شوند. کسی که آبی و نانی و سرپناهی یافت، دغدغه اش امنیت خواهد بود و بعد از آن به امور انسانی تری چون عشق، احترام و خودشکوفایی خواهد پرداخت و توسعه خواهد یافت. ♈️وقتی دغدغه دهها میلیون نفر این است که آیا اضافه حقوق سالانه را این ماه خواهندداد آیا حقوق شان خواهد توانست تا آخر ماه، غذا یا اجاره مسکن شان را تامین کند. ♈️چگونه می توان از چنین جامعه ای خواست عشق و احترام و تحقیق و دانش اندوزی و تعالی فردی و اجتماعی در برنامه زندگی شان داشته باشند؟

√ من نمی دانم صاحب این قلم کیست ولی این را می فهمم که ایران اسلامی نه تنها محل شب نشینی خرچنگ ها نیست که مجمع عزیزان و عزیز زادگان و شرف پیشگان خدا اندیش است . √ از نظر ما هر هجرتی و یا مهاجری بد نیست و آدم ها به شرط حسن سریره و عدم اضرار و تولید شر برای دیگران حق دارند محل زندگی خود را انتخاب کنند اما آنان که در حسرت رویاهای شیطانی و زندگی بزک شده غربی عزت و شرف خود را حراج می کنند و اتفاقا باعث و بانی تاراج اموال این ملت و چپاندن آن در دهان و شکم نحس کسانی اند که ما به ازای آن یک پناهندگی و اقامت نیم بند و ادامه زندگی با شهروندی درجه دو و سه و بدتر است حق ندارند برای این ملت سراسر غرور و شرف اشک تمساح بریزند . همانان که ادامه حیاتشان در آن سوی آب ابتدائا و استدامة مبتنی بر ارتکاب خیانت های شنیع در حق بوم و بر و مردم سرزمین مادری شان است . √ اتفاقا یک بررسی ساده نشان می دهد اکثر آنان که کرم گونه به دامن بیگانه خزیده اند مصداق اتم ژله صفتی و تشکل به شکل ظروف تامین کننده منافع دنیایی شان هستند . ای دو صد خاک بر سر کسانی که در رثای فرار این بد طالعان از خاک خوبان رنه شیطانی به تعزیت سر می دهند ! √ چنین قلم هایی زالوهای بد سرشتی اند که شب و روز در حال مکیدن ایمان و امید مردمند تا شیاطین ریز و درشت راحت تر و گرگ صفت سرزمینشان را بدرند و تکه های ایرانستان شده آن را به سان راحة الحلقوم فرو خورند . √ این روایت های خائنانه از بیچارگی و بد حالی ملت ایران و رویانمایی وصف حال و معیشت دیگران روی دیگر سکه تبلیغات ابلیسی و پاراپاگاندای ترکیبی سالوسان ساکن ینگه دنیاست که اتفاقا یکی از گزارش های مشابه اش را دیشب در یکی از خبرگزاری های پر زرق و برق عربی دیدم که به روند مهاجرت یک قشر زیاده خواه پرداخته بود . ما بقی مسائل و تعریض به تلاش مسوولان و به سخره گرفتن اظهارات رییس جمهور و غیره بماند به وقتی دیگر . √ از صاحبان چنین قلم های مسموم و خیانت پیشه باید پرسید که جز خالی کردن دل مردم خواندن آیه های جعلی یاس و همخوانی با دشمنان قسم خورده این سرزمین و دفاع از رانت بران و رانت خوران چه هنری از شما بر می آید ؟! √ چقدر کور و حقیرند آنان که نقطه های قوت و دستاوردهای سراسر عزت ساز این ملت را نمی بینند و شب و روز به بزرگ نمایی ضعف ها و ارزش زدایی قوت ها همت سیاه خود را هزینه می کنند ! √ این طایفه که تنها حرفه لاهنرشان نیش زبان و کنایه و طعنه زهراگین زیر بیرق جلا گرفته نقد و. انتقاد است هر وقت بر مسندی نشستند و زمام امری بر دوش گرفتند بیش از آن که کاری بکنند خراب و دمار به ارث گذاشتند . یک نمونه همین خراب کاری هایی است که طی قریب به یک دهه آفریدند و اینک تمام هم و غم فرزندان مردم و نیروهای متدین و انقلابی آوار برداری از آن است تا بشود بنای درست گذاشت .تازه مصیبت عظمای همین زمان هم نفوذی هایی هستند که به حسب ماموریت آمرانشان در همه عرصه ها مانع تراشی می کنند .

✅ در یک گروه طلبگی عزیزی با بررسی یک روزه رسانه های مختلف نکات مورد نقد سه جریان ( ضد انقلاب خراج نشین ، اصلاح طلبان و اصول گرایان یا متدینان انقلابی ) را تقاطع گیری کرده بود و تحلیلش این بود که خروجی این هر سه جریان فارغ از نیت ها و مقصود هریک بی اعتمادی به نظام و ترویج ناکارامدی دولت مستقر است . دوست فاضلی پاسخ داده بود ؛ √ فتامل... یعنی نقد نکنیم؟! یعنی آقا گفتن نقد دولت و مجلس و... موجب ناامیدی میشه؟! به نظرت اگر به بهانه عدم ناامیدسازی جلوی نقدها گرفته بشه اولین متضرر این کیه؟! دولت یا مردم یا هردو؟! ✅ وارد بحث شدم و نوشتم ؛ سلام بزرگوار ! اگر جامعه ای از نقد تهی شود مساوی است با تفشی فساد و انحطاط بر اساس سنت استدراج .حتی دانشمند صاحب نامی به هر دلیلی اگر در معرض نقد دیگران قرار نگیرد لامحاله دچار مرگ علمی در زمان حیات خویش خواهد شد . مهم منطق نقد و آداب مترتبه بر آن است . چند روز پیش به مناسبتی بررسی سطحی داشتم منطق خدا و رسولانش این است من از عمل شما برائت می جویم از عمل شرک آلود شما بیزارم .البته شیطان نقطه مقابل است اول اغوا می کند بعد اعمال زشت را تزیین می کند و بعد می گوید از ( خود ) شما بیزارم .عجالتا دو ویژگی برای نقد مفید متصور است ( ان شاء الله افاضل تكميل کنند .) ۱- نقد باید ناظر به عمل و بیان نقطه ضعف باشد و نه متماهی به تخریب شخصیت منقود و توام با حواشی متغلب بر متن و..۲- نقد باید حتی المقدور قرین ارائه راه حل متفاوت از آن چه معمول شده است باشد ؛ گاه می شود که ناقد خطا و ناصوابی موضوعی را تنبه می یابد اما راه حلی نمی شناسد ؛ بسیار خوب تا همین اندازه ماجور است به شرط آن که منصفانه اعتراف کند .به کرات دیده ام اصحاب تریبون در حد سیاه نمایی مشکلات و ضعف ها را فهرست کرده اند وقتی از باب قاعده الزام پرسیدم مفروض آن است که آنچه افاضه فرمودید قرین به واقع است آیا راه حل دارید ؟ با بی مسؤولیتی تمام اظهار کرده است من وظیفه ام گفتن است راه حل به من ربطی ندارد .برای گفته ام مصادیق زیاد دارم مثلا از عزیزان مجلسی که در یادداشت های خود محفوظ دارم . یک نمونه عرض کنم ؛ نماینده ای مصاحبه کرده من با گزینه پیشنهادی وزارت .. مخالفم و دولت با مجلس هیچ تعاملی در این خصوص نداشته ( نقل به مضمون ) . این در حالی است که شخصا در صحن مجلس نظر تمام اعضای کمیسیون تخصصی را گرفته ام موافق مخالف ممتنع گزینه پیشنهادی اولویت بعدی و هنگام مشورت هم گفته ام در جهت امتثال امر رهبری مبنی بر مشورت با نمایندگان نظر شما محرمانه به تصمیم سازان منتقل می گردد . فردی که از تریبون بلند مجلس در زمان استیضاح خطاب به وزیر می گوید هشتاد و چند درصد مردم از تو متنفرند !( به جای آن که - با فرض صحت آمار - بگوید از عملکرد تو ناراضی اند ) یا دیگری که بانگ بر می آورد زبان مسوولان دراز و وجدانشان کوتاه است و هیچ استثنا هم نمی کند ! آیا عملش در زمره نقد می گنجد ؟ البته جایی می رسد که ذات افرادی شر می شود آنگاه برائت از خود آنان نیز مأثور است مثل آنچه در سوره برائت آمده یا حضرت ابراهیم به قومش می گوید . ولی آیا برخی مدعیان دین داری و ملتزم به راه امام با مسوولان نظام بأجمعهم در سطوح به این مرحله رسیده اند . بهترین شیوه نقد را رهبری معظم دارند مثلا در دیدار با نمایندگان مجلس یا دولت مردان هم آنان را مورد ملاطفت و تایید قرار دادند هم ضعف ها را پدرانه بیان کردند . √ یک نکته را اضافه کنم آنچه گفته شد ایده آل است و وظیفه دیگران است که مراعات کنند و الا مسؤولان در هر سطحی باید چنان انشراح صدری داشته باشند که اگر یقین دارند گوینده محض کینه تخریب و ایجاد اخلال زبان گشوده یا قلم می زند باز هم باید تحمل و تامل کند و به رسالت خویش ادامه دهد . ) خوشبختانه موضوع رساله دکتری حقیر ، مبانی فقهی نظارت شهروندان بر حاکمان بود با تاکید بر نظر امام خمینی ره که در سال ۸۵ دفاع شد و انتشارات عروج وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام چاپ کرد . در آن تلاش ناچیز علمی ابعاد قضیه را بیشتر بررسی کرده ام . √ طرفه آن که جمعه گذشته بیش دویست نفر از فعالان سیاسی متدین و انقلابی از سراسر کشور صبح تا غروب مسولان را تقریبا به محاکمه کشیدند و برخی در حضور رییس جمهور به صراحت حرف زدند که بزرگواری از استان ما هم در ضمن متانت ضعف ها و قوت ها را در حد وسع خویش و زمان مقرر به رشته بیان کشید و رییس جمهور با روی گشاده و در اوج مسوولیت پذیری به استماع و پاسخ نشست و فی الجلس دستور لازم به متولیان داد . √ رحمت خدا بر امام راحل ره که فرمود نقد بلکه تخطئه یک موهبت الهی است . هدانا الله جمیعا الی الصواب و اقالنا من العثرات و صاننا من الزلات !

🌹. 🇮🇷. 🌷. 🇮🇷 «« به جای یادداشت نماز جمعه ای »» تو که با دل آشنایی صنما چه دلربایی چو در آن شهر که جبریل زده بال و پر در آیی چو به قلب نازت آید ز عنایتش جلایی به تلاوت سحوری که از آن به سر همایی چه شود اگر به ما هم بکنی تو یک دعایی چو به طوف کعبه رفتی تو که صاحب وفایی و میان ذکر لبیک که دهد ز نار رهایی چو مطر در بهاران که دهد به جان صفایی بنواز روح یاران به ترتم و صلایی تو گلی به عطر فردوس تو شمیم مصطفایی تو چنان لطف و مهری که به مروه هم صفایی تو به پای بو قبیس ار بکنی خدا خدایی ز پس تمام هستی به اجابتش بر آیی تو امام مشعر حاج تو تجلی منایی تو نه غایب از نگاهی تو حضور پر ضیایی تو مراد حاجیانی تو بلندی سمایی من و جمعه های عمرم که بخوانمت کجایی بنگر به حال زارم که ترای لاترایی چه شود که اذن گیری ز خدای خود بیایی ۱۴۰۲.۳.۱۹

در محل کار مشغول بودم که دوست به حج رفته ام ارتباط زنده از کنار کعبه مشرفه گرفت و روح و روانم را متحول کرد دلم هوایی دیار وحی شد و حسرت جاماندگی را به صاحب بیت شکایت کردم ؛ باشد که سببی برای هروله تا وصال کویش فراهم آید ! الحمد لله الذی عظمک و شرفك و کرمک و جعلک مثابة للناس و امنا مباركا و هدى للعالمين !